🔸🔹🔸
📝نقش زنان در جامعه شناسی
✍ علی طایفی📮مروری بر بسیاری از تاریخ نویسیهای مرسوم جامعهشناسی و نظریههای صاحبنظران عمده این رشته گویای این است که هنوز نقش مسلط مردان بر این رشته نیز سایه افکنده است.
🔶 این پدرسالاری علمی از سالهای دور نه تنها زمینه مشارکت اندک
زنان را در عرصههای علمی بویژه در این رشته بوجود آورده است، بلکه درمواردی نیز که
زنان توانستهاند به موقعیتهای موثری نیز دست یابند مورد غفلت و بیتوجهی قرار میگیرند. در بین انبوهی از آثارمربوط به تاریخ تحولات جامعهشناسی بندرت میتوان به آثاری دست یافت که به نقش و جایگاه
زنان میپردازد.
📮"جامعهشناسی، تا مدتهای مدید، تنها به طرح مسائل مردانه میپرداخت و به مشکلات و مسائل خاص
زنان توجهی نداشت. یکی از موضوعات مهم جامعهشناسی تحقیق در مورد شیوههای مدرن اشتغال در حوزه عمومی بود که مردان (و درصدی از
زنان) به آن اشتغال داشتند. بدین ترتیب، آن دسته از فعالیتهای سنتی که
زنان چه در جوامع پیشرفته و چه در جوامع در حال توسعه انجام میدادند اصولا از مفهوم کار متمایز شده و مورد توجه و بررسی قرار نگرفت. کار سنتی
زنان به محدوده خصوصی یعنی خانواده محدود میشد و بدون دستمزد و برای مصرف خانواده بود.
🧩 فمینیستها دو انتقاد عمده به جامعهشناسی و علوم دیگر دارند:
🔸۱ ) جامعه شناسی علمی و علوم دیگر تاکنون کاملا مرد مدار بوده و در نتیجه جهان را فقط از دید مردان و بر اساس شرایط و موقعیت اجتماعی آنان تبیین و تفسیر کرده است .
🔸۲ ) روش های تحقیق متداول در این علوم نیز با توجه به نظریه ها و تجارب مردان شکل گرفته است.
📮 فمینیستها می گویند « جنسیت » باید به عنوان مقوله ای مهم در تبیین نظریه های اجتماعی در نظر گرفته شود. نظریه های متداول علوم اجتماعی که در بر گیرنده تجارب، علائق و نیازهای
زنان نیستند ، باید مورد تجدید نظر قرار گیرند. علوم باید از روش های تحقیقی بهره بیرند تا برای تبیین مسائل
زنان نیز مفید باشند . بدین طریق موقعیت اجتماعی، مشکلات، علایق و نیازهای
زنان نیز مورد توجه و بررسی قرار می گیرد.
📮 آخرین نکته ای که باید بر آن تاکید کرد تمایل فمینیست ها به ایجاد تغییر در شرایط اجتماعی است. فمینیست ها معتقدند که تحقیقات و نظریه پردازی ها باید در خدمت تغییر شرایطی باشند که مشکلات
زنان از آنها ناشی می شود. یکی از انتقادات عمده فمینیست ها از جامعه شناسان این است که آنان صرفا به توصیف و توجیه مسائل
زنان پرداخته اند در صورتی که بایدحتی امکان تغییر ساختاری روابط اجتماعی و ساختاری تبعیضات و نابرابری های موجود را بررسی کرد و نسبت به آنها دیدی انتقادی داشت نه این که آنها را توجیه کرد (اعزازی، ص۲) .
📮 دراین مقاله تلاش براین است با نگاهی به نقش و جایگاه تاریخی
زنان در رشته جامعه شناسی دردنیا بویژه امریکا، به بازآفرینی نقش
زنان در جامعه شناسی ایران اهتمام شود. امروزه باوجودیکه در طی بیش از۵۰ سال تاسیس رسمی رشته جامعه شناسی درایران هنوز نقش مسلط مردانه درآن ساختار پدرسالارانه و مردمدار این رشته را حفظ کرده است، ولی درطی سالهای اخیر شاهد حضور بیش از پیش
زنان دراین رشته بوده و لذا بنظر ميرسد همانند همه علوم درایران با تاخیری چند دهه ای می توان درسالهای آتی شاهد تغییرات جدی در ساختار جنسی رشته جامعه شناسی درایران بود. دربخش حاضر به بررسی این وضعیت در امریکا و تاحدی جهان پرداخته می شود و در بخش دیگر به جایگاه
زنان در جامعه شناسی ایران خواهم پرداخت.
🔶 زنان در جامعه شناسی
📮دیگان نویسنده کتاب "
زنان در جامعه شناسی" معتقد است عبارت "پدران بنیانگذار" جامعه شناسی همواره شامل مردان بوده است و فقط برخی مانند هس، مارکسون و ستین ازعبارت "مادران بنیانگذار" استفاده کرده اند. از نظر اوبسیاری از
زنان بنیانگذار جامعه شناسی، زندگی خود را وقف ازبین بردن نقش سنتی
زنان و ستم گستره در پیرامون نقش مادری کرده اند. مادران همواره نقش سرویس دهنده و خادم پدران، شوهران و پسران را داشته اند. به نظر وی عبارت "خواهران بنیانگذار" در جامعه شناسی از اقتدار بیشتری نسبت به دو عبارت فوق برخوردار است بطوریکه از درگیری هردو جنس و محدوده های سنتی درحال تغییر جامعه شناسی و
زنان سخن می راند. عبارت خواهران بنیانگذار با عبارت سیاسی فمینیستی "خواهری" بسیار درپیوند است (دیگان، ص۲).
📮او درتحقیق گسترده خود برای شناسایی
زنان جامعه شناس از ۵ معیار اساسی بهره جسته است که دیرک کسلر برای مطالعه جامعه شناسان اولیه آلمان استفاده کرد (همانجا؛ ص ۷):
🔸 اشغال کرسی آموزشی یا آموزش جامعه شناسی
🔸 عضویت درانجمن جامعه شناسی هریک از جوامع
🔸 نگارش مقالات یا کتب جامعه شناختی
🔸تعریف و معرفی خود بعنوان جامعه شناس
🔸 تعریف ومعرفی فرد بعنوان جامعه شناس ازسوی دیگران
#زنان_علم @seyribar 💫•~
🍃🌸🌼🍃~•