سیری بر مسائل وادبیات زنان.

#جامعه
Канал
Логотип телеграм канала سیری بر مسائل وادبیات زنان.
@seyribarПродвигать
2,07 тыс.
подписчиков
40,1 тыс.
фото
17,7 тыс.
видео
19,8 тыс.
ссылок
من از تبار زنهاے تکرارے نیستم من ازنسل همان تافتـہ هاے جـدا بافـتـہ ام
♦️تو مهم هستی!♦️
(چرا جامعه‌ها طغیان می‌کنند؟)

▪️وقتی کسی به تهران یا مشهد مهاجرت می‌کند، چه می‌شود؟ هیچ.... سرمان را پایین می‌اندازیم و وسایل‌مان را بار می‌کنیم و در خانه‌ای که بنگاهی برایمان پیدا کرده، مستقر می‌شویم. و دیگر؟ هیچ.... کسی خوش‌آمدی به ما می‌گوید؟ کسی می‌داند که آمدیم، یا رفتیم؟ جز خانواده و دوستان، کسی نه مطلع می‌شود، نه می‌داند که آمده‌ایم یا رفته‌ایم. هیچ کس دیگر نمی‌پرسد که: خرت به چند؟ چرا آمدی؟ چرا رفتی؟ چه باید بکنی. چه نباید بکنی.

▪️من تازه سه روز است که به زوریخ (سوییس) آمده‌ام. اما فقط دو هفته وقت داشتم که خودم را اول به دفتر شهرداری منطقه‌مان معرفی کنم. فرمی پر کنم، بگویم چه کسی هستم و از کجا آمده‌ام و نشانی‌ام چیست؟ پولی هم (62 فرانک = حدود 1میلیون و هشتصد هزار تومان) برای ثبت نام به شهرداری منطقه‌ی سکونتم دادم. کارمند ثبت اطلاعات، بعد از درج اطلاعات، یک نامه با امضای شهردار (حتماً که با متنی مشابه برای همه) به من می‌دهد که ورودم را به شهر خوشامد می‌گوید و از اینکه در این شهر اقامت می‌کنم، ابراز خوشحالی می‌کند. بعد یک دعوتنامه که روی جلدش به بیش از ده زبان خوشامدگویی نوشته‌شده است. این دعوتنامه برای شرکت در یک جشن/برنامه‌ی خوشامدگویی جمعی به تمام «شهروندان» جدید مهاجر به زوریخ است. هر ماه یک بار، رایگان، در تالار مرکزی شهر. بعد از این‌ها، کارمند شهرداری، برایم در حدود 5 دقیقه توضیح می‌دهد که تفکیک زباله برایشان چقدر مهم است، چطور باید زباله‌ها را تفکیک کنم، باید یک قرص ضد انفجار مراکز هسته‌ای که در نزدیکی زوریخ هست بخرم و در خانه داشته باشم و چند نکته‌ی دیگر: اینکه چه چیزی کاغذ است و چه چیزی نیست. با شیشه‌ها و بطری‌ها چه باید کرد؟ با باتری‌های تمام شده یا زباله‌های ساختمانی. اما چه کسی این‌ها را در تهران و باقی شهرها برای تازه‌واردها و قدیمی‌ها توضیح داده که حالا توقع رعایت‌شان را داشته‌باشیم؟

▪️تمام این‌ها چه معنی دارد؟ این‌ها یعنی تو برای ما اهمیت داری. تو رها شده نیستی. به حال خودت گذاشته نشدی. ما تو را دیدیم. آمدن‌ت یک اتفاق جمعی است نه یک تصمیم صرفاً فردی. فرقی هم نمی‌کند که چه کسی هستی؟ استاد دانشگاه یا کارگر ساده. جوان یا پیر. از چین یا آفریقا. تو برای ما «یک شهروند» هستی و وجود داری و حقوقی داری و تکالیفی. رفتارت برای ما مهم است. و معنی تمام ِ تمام ِ این‌ها این است: «تو برای ما وجود داری» و «ما به هم ربط داریم.»

▪️آدم‌ها، وقتی از همه چیز رها می‌شوند، خطرناک می‌شوند. آدم‌ها وقتی حس کنند که برای کسی مهم نیستند، تخریبگر می‌شوند. حس تعلق داشتن به یک گروه، به یک جمع، آدم را زنده نگه می‌دارد. آدمی که حس می‌کند به هیچ جمعی تعلق ندارد، حس می‌کند رها شده است. سرنوشتش برای هیچ کس مهم نیست. هیچ کس او را آدم حساب نمی‌کند. هیچکس او را نمی‌بیند. بود و نبود و رفتن و آمدنش برای هیچ کس مهم نیست. این حس «سایه شدن»، این حس «بی اهمیت بودن»، خطرناک است. آن وقت او هم برای آن دیگرانی که از کنارش رد می‌شوند، ارزشی قائل نیست. سرنوشت‌شان برایش مهم نیست. هر جایی که بتواند می‌زند و می‌رود و فقط و فقط گلیم خودش را از آب بیرون می‌کشد و تمام. آدم‌های رها شده، خیلی خطرناک‌‌اند.

▪️می‌گفتند برای اینکه طوفان شن نیاید، باید ذرات خاک را در همان جا سفت کرد. یا برای اینکه سیل نیاید، باید کاری کرد که قطره‌های باران، فرصت فرو رفتن در خاک داشته باشند. آدم‌ها، مثل آن دانه‌های باران، مثل آن ذره‌های خاک، باید در جایشان محکم شوند. فرصت کنند که در کنار دیگران مستقر شوند. قرار بگیرند. ربط پیدا کنند. وصل شوند. عضو جمعی شوند. دست‌هایشان در هم گره بخورد. اگر اینطور نشود، دانه‌های خاک معلق، دانه‌های باران بی‌جا و سرگردان، سیل و طوفان‌های مهیب و توده‌وار می‌سازند.

▪️وقتی که طوفان آغاز شود یا صدای غرش سیل بیاید، هیچکس یادش نمی‌آید که طوفان و سیل را خود ما ساخته‌ایم؛ ما که آدم‌ها را رها کردیم. ما که «سایه»های ندیدنی ساختیم. ما که نادیده‌شان گرفتیم.

راهیانه|ایده‌نوشت‌های مهدی سلیمانیه
#جامعه_شناس

@seyribar 💫
•~🍃🌸🌼🍃~•
🔶🔷🔸

💢 مدارا نیست چون گفت‌وگو نداریم



- خشونت چه از نظر کلامی و چه رفتاری، از ۴ زاویه قابل تأمل و تحلیل است:

🔹 اول این‌که فرد چه «هدفی» را دنبال می‌کند؟

🔹 دوم: «روش» او برای بروز خشونت چیست؟

🔹 سوم این‌که «علت» و ریشه‌ی خشونت چیست؟

و چهارم: خشونت در چه «قالبی» بروز کرده و پوشش داده می‌شود؟

💢 ریشه‌ی خشونت درواقع به حقارت‌های پنهانی که در افراد وجود دارد، بر می‌گردد. در سطح خرد، فرد ممکن است به خشونت کلامی متوسل شود اما در سطح کلان، اگر جامعه دچار حقارت شده باشد خشونت، وسیع می‌شود و از سوی افراد زیادی در سطوح مختلف بروز می‌کند.

💢 مشکل عمده‌ی ما هم از همین «فرهنگ ارزشی» نشأت می‌گیرد که از نظر مفهومی با دو ویژگی، منظومه‌ی فکری ما را شکل می‌دهد و زبان و رفتار ما را به سمت خشونت می‌برد. اول این‌که ما «خودانتقاد» نیستیم؛ یعنی عادت کرده‌ایم که به دیگران انتقاد کنیم و دوم به «رفتار کنترلی» ما برمی‌گردد که مدام می‌خواهیم دیگران را کنترل و امر به معروف و نهی از منکر کنیم. این دو بخش بسیار مهم هستند و مانند یک اصل، منظومه‌ی فکری ما را در برگرفته و از نظر تاریخی و فرهنگی، تار و پود ذهن ما را تشکیل داده است. متأسفانه این دو منبع مسیر غلطی را تعریف می‌کنند و ما برای رسیدن به هدف به ناچار دست به خشونت می‌زنیم، چون نمی‌توانیم عقلانی رفتار کنیم. متأسفانه نظام سیاسی ما هم برگرفته از همین فرهنگ است و این فرهنگ در شکل ساختاری، مرتب بازتولید و بازتعریف می‌شود.

💢 وقتی مسئولی به جای این‌که نواقص کار خودش را ببیند و عیب را در درون خود جست‌و‌جو کند، به‌دنبال یک عامل بیرونی است و دیگران را مدام مقصر جلوه می‌دهد و به نوعی می‌خواهد همه را کنترل کند، یعنی از همین فرهنگ پیروی می‌کند. هرکس که دست به رفتار خشونت‌آمیز می‌زند، یک خشم فروخفته دارد.

💢 رابطه‌ی تنگاتنگی بین خشونت ورزی و دروغ‌گویی وجود دارد. اگر بپرسید چه افرادی دست به خشونت می‌زنند؟ پاسخ روشن است، کسانی که مستعد دروغ گفتن هستند چون نمی‌توانند از عقلشان درست استفاده کرده و حرف راست را بیان کنند، پس متوسل به کذب‌گویی می‌شوند تا به هدفشان برسند. این فرد وقتی یک مقدار جلو می‌رود، چون می‌ترسد طرف مقابل متوجه دروغ‌هایش بشود، دست به رفتار خشونت‌آمیز هم می‌زند. در عالم سیاست هم اگر در سطح کلان، مدیران و بزرگان ما خشونت‌ورز بودند، بدانید که قبل از آن دروغ‌گو بوده‌اند. این‌ها باهم یک رابطه‌ی فلسفی و عقلانی دارند. خشونت لایه‌های زیادی دارد. فحاشی و جنگ به ترتیب آخرین مرحله‌ی خشونت های کلامی و رفتاری هستند.

💢 افراد خشونت‌ورز، البته رفتارهای تناقض‌آمیز زیادی دارند. یعنی هر چند به زبان می‌گویند: ما معتقد به آزادی هستیم، ولی عملاً آزادی دیگران را محدود می‌کنند. این افراد مستعد خشونت‌ورزی می‌شوند، چون باید رفتارهای تناقض‌آمیز خودشان را به نوعی توجیه کنند و برای این کار دست به تحقیر شما می‌زنند.

💢 خشونت‌ورزی در مقابل خشونت اولیه، خشونت درجه یک محسوب می‌شود یعنی در سطح کلان، اگر نظام سیاسی ما در مقابل رفتار تند یک شهروند که پرسش‌گر است، با خشونت جواب بدهد، شهروند یاد می‌گیرد که رفتار خشونت‌آمیز بروز بدهد. در این چرخه و در یک رابطه‌ی رفت و برگشتی میان مردم و سیاستمداران، دروغ، سیاست و خشونت قوی‌تر و ریشه‌ای‌تر بازتولید می‌شود.

💢 خشونت امروز در جامعه‌ی ما تبدیل به یک مسأله‌ی شده است. آستانه‌ی تحمل مردم و مدارای اجتماعی پایین آمده است، چون افراد نمی‌توانند باهم گفت‌و‌گو کنند. چه در سطح خرد (دعوای دو راننده)، چه در سطح میانه (تماشاگرها در ورزشگاه‌ها) و چه در سطح کلان (میان سیاستمداران)

💢 در چرخه‌ی خشونت، «فاعل» بیشتر از دیگران فاسد می‌شود، یعنی اگر ما رفتار خشونت‌آمیز داشته باشیم، بیش از دیگرانی که آسیب می‌بینند، خودمان آسیب می‌بینیم.

#جامعه #خشونت

احمد بخارایی

@seyribar 💫
•~🍃🌸🌼🍃~•
یک دقیقه مطالعه

تعریف جامعه ی دریده:

جامعه دریده جامعه ای است که در آن همه پرده ها و حجب و حیا کنار رفته و افراد به نام مدرن و امروزی بودن هر رفتاری را بی هیچ شرم و خجالتی انجام می دهند.

با نگاهی به کامنت هایی که زیر پست های افراد سرشناسی که به هر دلیلی با آنها مخالف هستند بیندازیم با حجمی از وقاحت و دریده گی مواجه می شویم
رکیک ترین فحش ها و توهین به شخصی که صرفا بازیکن فلان تیمی است که ایشان دوست ندارند، یا رکیک ترین فحش ها و... به بازیگری که مثلا پوشش او مورد پسند او نیست یا کمی قیافه معمولی و چاقی دارد.
یا تبلیغ علنی تن فروشی با گذاشتن شماره و ...!!!!!

وجه دیگر این دریده گی در خیابان ها خود را نشان می دهد.

با کوچکترین نزاع و بحثی در خیابان هر دو منازعه چشم ها را بسته و دهان را تا بناگوش باز کرده و الفاظ رکیک و کثافت درونشان را بیرون می ریرند.
بدون اینکه کوچکترین توجهی داشته باشند که اینجا مکانی عمومی است و ممکن است شنیدن این کلمات باعث آزار عده ای سود.

جامعه دریده جامعه ای است که در مترو و بی آر تی، نوجوان و جوان (که هدفون در گوشش فرو کرده و صدای آن را طوری بلند کرده که باعث آزار دیگران می شود) هنگام سوار شدن فرد پیر یا معلولی در چشم او خیره شده و از جایشان تکان نمی خورند.

جامعه دریده جامعه ای است که در آن پدر و مادر جرات نمیکنند به بچه نوجوان خود بگوید که تا ساعت سه صبح در فضای مجازی و تلگرام چه میکند و چرا درس ت روز به روز ضعیف تر شده!

جامعه دریده جامعه ای است که در آن به ریش سفید، خرفت و پیری گفته می شود.

جامعه دریده، جامعه ای است که در آن کلاه برداری، دو رویی و شارلاتانیسم زرنگی و موفق بودن به شمار می رود.

شما چقدر در این نوع جامعه سهیم هستید؟؟

#فرهاد_قنبری
#جامعه #فرهنگ

@seyribar 💫
•~🍃🌸🌼🍃~•
#بی_حجابی_و_ولنگاری ،#بی_حجابی_و_ویروس_کرونا ،#بی_حجابی_و_هنجارشکنی، #إمام_حسن_عسگری_و_مأموریتش_برای_ظهور_إمام_زمان

سخنان #رسول_فلاحتی_امام_جمعه_رشت و #نماینده_ولی_فقیه_در_گیلان در #خطبه_های_نماز_جمعه :
1. #بی_حجابی برخی از #بانوان یکی از مصادیق #هنجارشکنی در #جامعه_دینی_و_اسلامی ما است.
2. بی حجابی و #بدحجابی نوعی #ولنگاری است .
3. بی حجابی و بدحجابی مانند #کرونا_ویروس جامعه را آلوده کرده و قابل تحمل نیست.
4. در استانی که ۸۰۰۰ شهید تقدیم اسلام و انقلاب کرده است، نباید کسی جرات #توهین_به_باورها_و_اعتقادات_دینی_مردم را داشته باشد.
5. مهمترین ماموریت #امام_حسن_عسکری(ع) #زمینه_سازی_برای_ظهور_امام_زمان بود. و لذا منتظران حضرت در عصر غیبت این ماموریت را بر عهده دارند و باید آماده ظهور باشند. (ایسنا / گیلان/ جمعه / ۲ آبان ۱۳۹۹ )

این ها فرازهایی از اظهارات امام جمعه و نماینده حکمران جمهوری اسلامی در گیلان در خطبه های نماز جمعه است که هر پنج مورد با اشکالات جدی و تعجب آوری مواجه است که همه نیز ریشه در ساده اندیشی ، بدون تأمل ، بدون دقت و بدون مطالعه سخن گفتن دارد.

و اما اشکالات سخن ایشان:

توضیح : بهنجار رفتار کردن یعنی طبق معیار های پذیرفته شده ، یا نرمال، رفتار کردن. با توجه به این نکته :

1. بی حجابی از سوی زنان را هنجارشکنی در جامعه دینی و اسلامی دیدن تنها و تنها با این پیش فرض درست می نماید، که #حجاب و تنها حجاب از هنجارهای جامعه دینی و اسلامی ما به شمار بیاید . و چنین پیش فرضی قابل دفاع نیست. چرا که حجاب و تنها حجاب از هنجارهای جامعه ما نیست که اگر چنین می بود نباید بیش از نصف زنان جامعه ما بی حجاب می بودند در حالی که چنین هستند. وقتی بیش از نصف زنان جامعه بی حجاب اند نشان می دهد که بی حجابی یکی از رفتارهای بهنجار جامعه نشان می دهد.
2. بنابراین وقتی بی حجابی رفتاری بهنجار در جامعه محسوب می شود به کار بردن هنجارشکنی در مورد آن بی معنا و غیر معقول می نماید.
3. ولنگار خطاب کردن بانوان بی حجاب و بدحجاب سخنی غیر اخلاقی است. چرا که ولنگاری یعنی بی بند وباری . کجا به اثبات رسیده است که بی حجابی و بدحجابی مساوی با ولنگاری است؟ امام جمعه رشت از کجا و چگونه متوجه شد که بانوان بی حجاب و بد حجاب بی بند و بارند؟ نسبت دادن بی بند و باری به بخش بزرگی از بانوان کشور یک #توهین_و_اهانت آشکار است . آیا چنین توهین و اهانتی در #نماز_جمعه چیزی به عنوان #عدالت برای #إمام_جمعه_و_جماعت باقی می گذارد؟
4. بی حجابی و بدحجابی #ویروس نیست بلکه بک رفتار متعارف و معمولی بسیاری از بانوان مسلمان در میان همه ملت های مسلمان از جمله مردمان مسلمان ایران زمین است . با این تفاوت که این رفتار معمولی و متعارف ازنظر فقهی جایز نیست. مگر رفتاری که از نظر فقه جایز نباشد مانند ویروس آلوده کننده، می شود؟
5. بی حجابی و بد حجابی جامعه را به چه چیزی آلوده می کند؟ اگر بگویید زنان و دختران را به بی حجابی و بدحجابی و جوانان را به گناه کردن، آلوده می کند. پاسخ اش این است که:
5.1. اگر زنان و دختران شما به حجاب ایمان داشته باشند هرگز با دیدن یک بی حجاب یا بدحجاب از باور خود دست بر نمی دارند تا آلوده شوند و اگر چنین باوری نداشته باشند آلودگی هم معنا ندارد.
5.2. و نیز مردان و جوانانی که شما نگران آلودگی شان هستید مگر نمی دانند چشم چرانی در اسلام مورد نکوهش قرار گرفته است؟ و در فقه از آن نهی شده است؟ اگر می دانند و به وظیفه خود آشنا هستند و به آن ایمان دارند باید مواظب نگاه های خود باشند و چشمان خود از دوختن به بانوان چه با حجاب چه بی حجاب یا بدحجاب، بازگیرند، و در این صورت آلودگی نیز منتفی خواهد بود. اگر چشم چرانی می کنند و مواظب نگاه غیر اخلاقی خود به بانوان نیستند دلیل اش بی حجابی و بدحجابی بانوان نیست بلکه بی ایمانی و بی اعتقادی و غیر اخلاقی بودن رفتار خود آنان است.
@seyribar 💫
•~🍃🌸🌼🍃~•
ادامه ... 👇👇👇
🔹شرح در تصویر

🔺مجازات بی حجابی از قتل با داس مثل اینکه بیشتره🤔

#جامعه_امروز_ما

@seyribar 💫
•~🍃🌸🌼🍃~•
💹زیبایی شهری با مرگ آسیه پناهی ها

گاهی جنازه ها روی هم تلنبار می شوند، با جنازه هایی سعی می شود جنازه های دیگر را بپوشانند. همه جا خبر از مرگ رومینا اشرفی شد و در همه سایتها تحلیل شد ولی آسیه پناهی زیر یوغ خبر و تحلیل های رومینا اشرفی سلاخی شد. در واقع ایدئولوژی همیشه سعی می کند اموری را مرئی و اموری را نامرئی کند.

سوجاتا گیدلا، زنی هندی که در خانواده‌ای نجس به دنیا آمده، می نویسد "من یک نجس به دنیا آمدم". سپس می نویسد وقتی از من می‌پرسند نجس بودن یعنی چه، توضیح می‌دهم که مثل رنگ پوست نیست که به چشم بیاید و تشخیص بدهند که من یک نجس هستم. در روستاها و شهرهای هند، اغلب یکدیگر را می‌شناسند. هر کاست قوانین ویژه‌ای دارد و در منطقۀ مخصوص به خود زندگی می‌کند. برَهمنان (که وظایف روحانیون را اجرا می‌کنند)، سفالگرها، آهنگرها، نجارها، رخت‌شورها، و الی آخر، هر گروه در منطقۀ جداگانه‌ای از روستا ساکن‌اند. نجس‌ها، نقش اصلیشان –وظیفه موروثی‌شان- کارگری روی زمینِ دیگران یا سایر کارهایی است که از نظر هندوها پست و دونِ شأن است. آن‌ها به‌کلی اجازۀ زندگی در شهرها را ندارند و باید خارج از مرزهای مشخص‌شدۀ شهرها سکونت داشته باشند. سپس می نویسد هر روز در روزنامه‌های هندوستان با خبرهایی از این دست مواجه می‌شوید که یک نجس به دلیل خرید(یا داشتن) خانه مورد ضرب و شتم گروهای بلندپایه واقع شده یا توسط آنان به قتل رسیده است. ولی اگر نجسی توسط نجسی دیگری به قتل می رسید در روزنامه ها غوغا می شد زیرا به معنای نابودی نیروی کاری یک خانواده بلندپایه است.

امروزه داستان نجس های هندی بیش از هر چیزی ما را به یاد طبقۀ فقیر و پایین جامعۀ ایرانی می اندازد که این گروه اجازه خرید مدرک ارشد و دکتری ندارند(به نقل از سایت خبر انلاین)، اجازه ندارند در یک ترم مدرک ارشد و دکتری بگیرند(سایت بهار نیوز)، و حتی اجازه ندارند خانه ای برای سکونت داشته باشند. حال باید این پرسش را مطرح کرد که چرا رومینا اشرفی را مرئی و آسیه پناهی نامرئی شد، به چند استدلال کلی اشاره می شود:
@seyribar 💫

۱) رومینا اشرفی یک دختر طبقه پایین بود که به دست پدری کشته شد که متعلق به طبقه پایین بود. فرودستی که فرودستی را کُشت ولی آسیه پناهی زن طبقه پایینی بود که توسط شهرداری(طبقات مسلط) کشته شد. پس همانند قصه سوجاتا؛ چه کسی، چه کسی را به قتل می رساند حائز اهمیت است.

۲) آسیه پناهی زن طبقه پایینی بود که در پی داشتن یک خانه دوید ولی رومینا اشرفی دختر طبقه پایینی بود که در پی داشتن یک عشق دوید. اینجا می توان با این رویه مارکسیستی موافق باشیم که طبقات مسلط همواره در پی زایش و تولید جمعیت در طبقات پایین هستند تا نیروی کاری ارزانتر تولید کنند و بر همین مبنا به رومینا اشرافی که در پی تشکیل خانواده بود حساسیت نشان دادند. حال طبقه مسلط برای ممانعت از داشتن یک سرپناه آسیه پناهی را به قتل رساندند گویی برای طبقه پایین در همان ساعت تولد تعیین شده که تنها مسئولیت آنان دفاع از خانه ثروتمندان است و از نظر ثروتمندان داشتن خانه برای فقیران سبب غفلت از مسئولیت می شود.

3) شهرداری در پی زیباسازی شهری است، اما این زیبایی برای چه کسانی است. وقتی زندگی فقیران قربانی زیبایی شهری می شوند پس زیبایی شهر برای چه کسانی است. به عبارتی برای زیبایی شهری، زندگی نابود می کنند و مرگ می افرینند. پس زیبایی در مرگ فقیر دیده می شود ولی ویلاهای غیر قانونی لواسان تهران تخریب نمی شود چون متعلق به طبقه مسلط است. چرا ساخت و ساز فقیران زشت تلقی می شود ولی ساخت و ساز ثروتمندان زیبا...این طبقه بالای شهری بودند که مرگ رومینا اشرفی را به صدا درآوردند تا مرگ آسیه پناهی ها سرپوش گذاشته شود.

۴) رومینا اشرفی و آسیه پناهی هر دو زن بودند ولی چرا فمینیست ها رومینا را مرئی کردند ولی مهر خموشی بر مرگ آسیه پناهی زدند، این به معنای آن است که فمینیسم ایرانی ضد مرد و ضد طبقه پایین است ولی در دامن طبقات متوسط و بالای جامعه آرمیده است. باید اذعان داشت که طبقات مسلط آرام بخوابند زیرا که فمینیست ها بیدارند و نگهبان وفاداری هستند...

۵) رومینا اشرفی جایی به قتل رسید که مرگ ناآشنا بود ولی آسیه پناهی جایی بود که زندگی نااشنا بود. زلزله، کولبری و ... زندگی و روح را از کالبد آنان گرفت و از نظر روشنفکران و مردم ایران کالبد بدون روح مردمان این خطه ارزش تحلیلی و خبری ندارد...

#سردار_فتوحی
#جامعه_شناس

@seyribar 💫
•~🍃🌸🌼🍃~•
🔶🔷🔸

پسر بودن توے هر جامعه اے با داشتن یه جسم مذڪر شروع میشه و بعد با شناخت جنسیت خودت و پذیرفتنش ادامه پیدا میڪنه تا زمانے ڪه به بلوغ میرسے و به عبارتے از پسربچه بودن جدا میشے و وارد مرحله جوانے میشے ڪه یه مرد جوون محسوب میشے این مراحل، مراحل طبیعے مرد یا پسر بودن توے هر جامعه ایه
ولے پسر بودن توے #جوامع_مردسالار آزار دهندست و مراحل عجیب و غریبے رو توش میبینے
از روزے ڪه به دنیا میاے و هنوز هیچ ذهنیتے از رنگ ها ندارے غرق میشے توے رنگ آبے تا روزے ڪه به اجبار تن به انتخاب هایے میزنے ڪه باب میلت نیستن اما قصه به اینجا ختم نمیشه
پسر بودن توے #جامعه_مردسالار_اسلامے یا خلاصه مفید پسر بودن توے ایران ترسناک تر و واهمه آورتره.
از روزے ڪه هنوز درست گریه ڪردن و بلد نیستے و طے یه تجاوز وحشیانه و یه نادیده گرفته شدن #حق_مالڪیت_برتن به زیر تیغ جراحے سرپایے میرے ڪه شاید انتخابت نباشه تا روزے ڪه با هر انتخابے ممڪنه تمسخر سرتاپاے وجودت رو در بربگیره توے تموم این روزها فقط و و فقط جون میدے تا در ظاهر مرد مقبول نظام مرد سالار حاڪم به جامعه باشی...

اےن پارت یه پیش درآمدے بود به #پسرا_هم_آسیب_میبینن تا آمادگے ذهنے شما رو درپے داشته باشه خواهش میڪنم در صورتے ڪه میخوایید #پسرا_هم_آسیب_میبینن رو ڪاملا متوجه شید هشتگ #مرد_چیه رو مطالعه ڪنید.

#پارت_اول
ادامه دارد...
ادبیات آینۀ روح ملت‌هاست. خوب‌وبد و زشت‌وزیبای یک ملت را می‌توان در آن نگریست. اگر ادبیات فارسی ملاک داوری باشد نشان می‌دهد اندیشه‌های منفی و تحقیرآمیز و خشن دربارۀ زن در تاروپود زندگی ایرانی تنیده شده است. البته این اندیشه‌های منفی در فرهنگ ملل دیگر هم بوده. همچنین در ادبیات فارسی نگاه روشن و مثبت به زن هست.

بدبختی این است که اندیشه‌های کهنه در کتاب‌های کهن و روزگاران سپری‌شده محصور نمانده و خود را به دنیای ما رسانیده است. روایت‌های آراسته‌تر و روزآمدی از این گزاره‌های سیاه و مندرس عرضه می‌شود که زندگی را رنج‌آورتر از آنی که هست، می‌کند. فی‌المثل وقتی عطار در تذکرةالاولیاء باید توضیح بدهد به کسانی‌ که می‌گفتند چرا نام یک زن یعنی رابعه را در صف رجال آورده و بابی به او اختصاص یافته، قصّه‌اش به شکلی تا زمانۀ ما استمرار یافته است. اینکه خاقانی در سوگ پسرش دردناک‌ترین مرثیه‌ها را سرود اما در مرگ دخترش اظهار شادی کرد و مرگ دختر نوزادش را عمر ثانی خود دانست؛ آن هم به این دلیل که اساساً وجود دختر بی‌گناه را مایۀ محنت و سرافکندگی و مرگ او را موجب سرافرازی خود می‌دانست؛ یا اینکه کمال اسماعیل در رثای پسرکش مرثیه‌ای جانسوز ساخت اما وقتی دخترش متولد شد،غمنامه سرود، سخن فسانه‌گشته‌ای نیست. خاقانی و کمال البته قرن‌هاست که مرده‌اند اما نقطۀ کانونی نگاه و نگرش‌شان نمرده است؛ سودای موهوم ننگ‌ونام که دختران را از بدو تولد متهّم به جهان می‌آورد.

واقعاً چرا نزد برخی وجود دختر مایۀ ننگ بود؟ جوابی بهتر از جواب سنایی، شاعر محبوب خاقانی، نمی‌شناسم. حیف که اینجا خانواده نشسته و نمی‌شود دلایل معنوی حکیم غزنوی را در مذمّت وجود خواهر و دختر، عیناً نقل کنم. همۀ حرف سنایی اما این است که خواهر و دختر «زن» هستند و به‌همین‌دلیل از کودکی و «ده‌سالگی» به دنبال مردان می‌افتند. (به یاد عبید زاکانی افتادم که دختر «ده ساله» را برای کامجویی سخت مناسب می‌دانست). دختران اگر شوی نیابند با هر کس که بشود می‌آمیزند و نام‌وننگ پدر و برادر را برباد خواهند داد. پس باید زود به شوهر بروند. اما درد اینجاست که باید موجود منحوسی به اسم داماد را تحمل کرد. درد بزرگ‌تر این است که هر کس خدمت‌جنسی و «جماع» بخواهد ناگزیر به آن زن سیم و زر می‌دهد اما داماد پول و جهیز می‌گیرد و با خواهر و دختر...ببخشید. نباید ادامه بدهم. خدا شاهد است حکیم سنایی در کتاب حدیقه که آن را پس از قرآن و حدیث والاترین کتاب و در حکم «قرآن پارسی» می‌دانست، به همین دلیلی که نوشتم، وجود دختر و خواهر را مایۀ سیاه‌رویی پدر و برادر تلقی کرده است. نتیجۀ این نگاه هم این است که برای اینکه آبرو باشد بهتر است دختران نباشند؛ که "دفن دختران از مکرمات"است؛ که "بهترین داماد گور" است؛ که خواهر و دختر و زنِ مستور و پارسا هم نصیب و روزی کس مباد تا چه برسد به نامستور و فرمان‌نابرنده. سنایی آدم کوچکی نبود. اعتبار و قبول‌خاطر عظیم داشت...گفت یکی خواجه سنایی بمرد آری بمرد اما اصل این فکر و فرهنگ که او راوی زبان‌آور و برجستۀ آن بود زنده و رونده ماند؛ این اندیشه که دختر به‌خاطر جنسیتش بالقوه و همواره خطری برای آبرو و شرف خانواده است.

در شعرهای لطیف منوچهری دامغانی ، شاعر شراب و شادی، خشن‌ترین برخورد با زن - آن هم با دخترکان نوسال- تصویر شده است. منوچهری به توصیف مراحل شراب‌انداختن که پیش از او در شعر رودکی و بشار مرغزی هم آمده بود، دلبستگی داشت و چند قصیده و مسمط در این زمینه ساخت. مضمون اصلی این شعرها قتل فجیع و شکنجه‌آمیز دختر رز [=دانۀ انگور] است. به‌این‌دلیل که بی اذن مالک و ولی خود [=مرد رزبان و دهقان]، آبستن [=آب و آفتاب خورده و درشت و گوشت‌دار] گردیده است. دختر رز از سوی ولی و مالک محاکمه و مجازات می‌شود؛ با خنجر و ساطور سرش بریده و شکم و زهارش دریده می‌شود [=از خوشه جدا می‌شود] و به زاری لگدمال می‌گردد [=در چرخشت افکنده می‌شود] و خونش ریخته می‌شود [=آب انگور را به خم می‌ریزند]. در این شعرها مجازات وحشیانه و خون‌چکان دختران از سوی ولی و مالک عادی و حتی با لحن قبول تلقی شده. در قصیده‌ای دختران خود را سزاوار مجازات وحشیانه می‌دانند. در مسمطی مرد دهقان می‌گوید جوانمرد و مسلمان نیستم اگر شما را به زاری نکشم. در مسمط دیگر انگورها را «دختران خود» می‌خواند ولی آنها را زارمی‌کشد. دختران زاری می‌کنند که گناهی ندارند. نمی‌پذیرد. بعد درمی‌یابد دختران بلاکشیدۀ رز بلایه و بدکار نبودند. راستی در یک شعر ولی و مالک سر دختر رز را با «داس» می‌برد. در مصرعی هم منوچهری تعجب‌کنان پرسیده مگر سر دختربچه را هم می‌برند.

البته این‌ها شعر است اما آینۀ زندگی و مناسبات اجتماعی ما هم هست. ریشه و سابقۀ جنایات خانگی و زن‌ستیزی را در امثال این متون باید جستجو کرد..

#داس_و_دختر
#میلاد_عظیمی
#رومینا
#ادبیات
#جامعه_شناسی

@seyribar 💫
•~🍃🌸
Forwarded from اتچ بات
#معرفی_کتاب
جامعه شناسی روسپیگری
✍🏾عطیه ملک‌زاهدی

🔸اولین نظریه‌هایی که در تبیین روسپی‌گری ارائه شد آن را با علل زیست‌شناختی مانند ویژگی‌های جسمی روسپی توضیح می‌داد. نگاهی که روسپی‌ها را بیماران اجتماعی می‌دانست که مجبور به این عمل هستند. در این دیدگاه بزهکاران دارای ویژگی‌هایی در ظاهر خود هستند مانند نگاه تند، قدی نسبتا کوتاه، گونه‌های برجسته، موهای پرپشت. این دیدگاه اگرچه امروز خنده‌دار به نظر می‌رسد ولی تاثیر مهمی در توجه به روسپی‌گری و تحلیل‌های عمیق‌تر به آن داشت. .بعد از آن روان‌شناسان و جامعه‌شناسان بودند که سعی کردند روسپی‌گری را با علل روانی و اجتماعی توضیح بدهند. مثلا برخی روان‌شناسان علت فحشا را کمبود عاطفی افراد در دوران کودکی می‌دانند. رویکرد روانکاوانه فروید آن را با عقده‌ی اختگی توضیح می‌دهد. جامعه‌شناسان اما از رابطه فقر و روسپی‌گری می‌گویند.

🔸کتاب جامعه‌شناسی روسپی‌گری با آوردن نظریه‌های مختلف در زمینه‌ی روسپی‌گری سعی در تببین این پدیده دارد. کتاب ضمن تعریف روسپی‌گری و تفاوت آن با ازدواج اجباری، تجاوز و... علل این امر را توضیح می‌دهد. .در فصل دوم کتاب نظریه‌های فمینیستی درباره روسپی‌گری توضیح داده شده است. فمینیست‌های موج اول علت روسپی‌گری را موقعیت فرودست زنان می‌دانستند و می‌گفتند زنان چون از لحاظ اقتصادی به مردان وابسته هستند از لحاظ جنسی نیز باید مطیع مردها باشند. این گروه کاملا با روسپی‌گری مخالف بودند. دیدگاهی که در موج‌های بعدی فمینیسم نقد شد. در اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی فمینیست‌ها گفتند باید به سراغ روسپی‌ها رفت و بر اساس تجربه‌ی آنها به درکی از شرایط روسپی رسید. این دیدگاه باعث شد در برخی از کشورها تغییراتی قانونی در زمینه جرم‌انگاری روسپی‌گری رخ دهد. .


🔸چه کسانی کتاب را بخوانند؟

این کتاب کامل‌ترین کتاب چاپ ایران است که به روسپی‌گری پرداخته است و در ابعاد مختلف سعی در بررسی این موضوع دارد. بنابراین برای علاقمندان و پژوهشگران این موضوع بسیار مفید و کاربردی است.

#روسپیگری #جامعه_شناسی_روسپیگری

@seyribar 💫
•┈✾~🍃🌸🌼🍃~✾┈•
#جامعه ، #شخصیت زن

در جامعه ایرانی از زمانی که متولد می شوی در بیخ گوش تو اذان می گویند ، دین است و داستان و خود آزاری ، و آنچه می آموزی و می بینی محدودیت است و بس. اگر زن باشی تو را نمادی از ننگ و شرم می دانند تا زمانی که تو را به شوهر بسپارند . از همان کودکی تو را از هر گونه ارتباط با پسران محروم می کنند و حرکات و زندگی تو در کل خط قرمزی پی در پی است. تو دشمن مردان می شوی و مردان دشمن تو . مدام از پاکی و عفت برایت می گویند که همان زن بودن توست و بردگیت را با پاکی و حیا توجیه می کنند.


این بی خردان از تو می خواهند تا کودکان تو هم بهمین شیوه ادامه دهند تا بردگی زنان پایدار شود. چرا که اینان بیمارند و خود آزار. از تو می خواهند که تا زمان ازدواج باکره باشی و تو را چون جنس کادو شده و دست نخورده به مردی برسانند که هیچ کدام از این محدودیت ها را نداشته است. و این پایان کار نیست و این پایان رنج نیست ، بلکه تازه ابتدای شکنجه و کابوس است ، ابتدای حکومت مردیست که تمام وجود تو را می خواهد باز در مالکیت بگیرد و روز تو را به شب تبدیل کند ، چرا؟ چون خود او نیز در همین جامعه پرورش یافته و قدرت هم لذت بخش و ناتمام است. حال با این ترتیب آیا تو یک بازیچه بی اختیار نیستی؟ چه کسی جز تو می تواند حق خود را بگیرد؟

دشمنان حقوق زن چند چیزند که باید آنها را بشناسی:
#مردسالاری
#ادیان
#نادانی و نبود آگاهی از حقوق زن
#ضعف و سستی ، مبارزه نکردن (فکر و جسم خود را قوی کنید).

#فمنیست/برابری/جنسیتی

‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍@seyribar 💫
#سیری_برمسائل_وادبیات_زنان
•┈✾~🍃🌸🌼🍃~✾┈•
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‏پلیس فلوریدا دیروز ریخته تو یه مرکز خرید و دختر پسرهایی که میرقصیدند رو (نخیر دستگیر نکرده) همراهی کرده!

#جامعه_ای_پویا_و_شاد

@seyribar 💫
#سیری_برمسائل_وادبیات_زنان

•┈✾~🍃🌺🍃~✾┈•
👇

ازدواج یک وبال گردن، یک وظیفه نسبت به خدایان، به دولت و به اجداد بود که می‌بایست ایفا می‌شد. در آتن قانون نه تنها ازدواج را اجباری می‌کرد بلکه انجام یک حداقل وظایف زناشوئی توسط فرد را نیزاجباری می‌دانست.
به این طریق تک‌همسری به هیچ‌وجه در تاریخ به مثابه آشتی مرد و زن، و به طریق اولی، به صورت عالی‌ترین شکل چنین سازشی، پدیدار نمی‌شود. بلکه برعکس به صورت انقیاد یک جنس توسط جنس دیگر، به مثابه اعلام تضاد بین جنس‌ها به شدتی که تا کنون در اعصار ماقبل تاریخ سابقه نداشته است، ظاهر می‌شود. در کتاب ایدئولوژی آلمانی این جمله را می یابم " اولین تقسیم کار بین زن و مرد به خاطر تولید مثل است" و اکنون می توانم اضافه کنم: اولین تناقض طبقاتی که در تاریخ به وجود می‌آید مقارن با تکامل تناقض بین مرد و زن در ازدواج تک‌همسری است، و اولین ستم طبقاتی مقارن است با ستم جنس مذکر بر مؤنث. تک‌همسری یک پیشرفت عظیم تاریخی بود، ولی در عین‌حال ، همراه با برده‌داری و ثروت‌خصوصی، عصری آغاز کرد که تا امروز ادامه دارد و در آن هر پیشرفتی در عین‌حال یک پسرفت نسبی است؛ که در آن رفاه و تکامل یک گروه به قیمت بدبختی و سرکوب گروهی دیگر به دست می‌آید تک‌همسری شکل یاخته‌ی جامعه متمدن است؛ شکلی که درآن می‌توانیم ماهیت تناقضات و تضادهائی را که بعداً در جامعه به‌طورکاملی رشد می‌کنند مورد مطالعه قرار دهیم

#خانواده_مالکیت_خصوصی
#فردریش_انگلز 🖋
#جامعه_شناسی #دیالکتیک

@seyribar 💫
#سیری_برمسائل_وادبیات_زنان
@seyribar 💫

#جامعه
#شخصیت
#زن
🍃🌸🍃
شخصیت افراد از کودکی شکل می گیرد و پایه ای ترین سازنده شخصیت، اجتماع است. این جامعه فرانسوی است که یک فرد فرانسوی می سازد و این جامعه ایرانی است که فرد ایرانی می سازد. از لحظه تولدت که نخستین صداها را می شنوی و تصاویر را میبینی شخصیت و مفاهیم در حال ساخته شدن هستند.

در جامعه ایرانی از زمانی که متولد می شوی در بیخ گوش تو اذان می گویند ، دین است و داستان و خود آزاری ، و آنچه می آموزی و می بینی محدودیت است و بس. اگر زن باشی تو را نمادی از ننگ و شرم می دانند تا زمانی که تو را به شوهر بسپارند.
از همان کودکی تو را از هر گونه ارتباط با پسران محروم می کنند و حرکات و زندگی تو در کل خط قرمزی پی در پی است.
تو دشمن مردان می شوی و مردان دشمن تو . مدام از پاکی و عفت برایت می گویند که همان زن بودن توست و بردگیت را با پاکی و حیا توجیه می کنند.

این بی خردان از تو می خواهند تا کودکان تو هم بهمین شیوه ادامه دهند تا بردگی زنان پایدار شود. چرا که اینان بیمارند و خود آزار. از تو می خواهند که تا زمان ازدواج باکره باشی و تو را چون جنس کادو شده و دست نخورده به مردی برسانند که هیچ کدام از این محدودیت ها را نداشته است. و این پایان کار نیست و این پایان رنج نیست ، بلکه تازه ابتدای شکنجه و کابوس است ، ابتدای حکومت مردیست که تمام وجود تو را می خواهد باز در مالکیت بگیرد و روز تو را به شب تبدیل کند ، چرا؟ چون خود او نیز در همین جامعه پرورش یافته و قدرت هم لذت بخش و ناتمام است. حال با این ترتیب آیا تو یک بازیچه بی اختیار نیستی؟ چه کسی جز تو می تواند حق خود را بگیرد؟

🔵دشمنان حقوق زن چند چیزند که باید آنها را بشناسی:
#مردسالاری
#ادیان
#نادانی و نبود آگاهی از حقوق زن
#ضعف و سستی ، مبارزه نکردن (فکر و جسم خود را قوی کنید).

@seyribar 💫
#شادی_پشت_در_است
#سیری_برمسائل_وادبیات_زنان
🍃🌸🍃
#جامعه_شناسی

ﺯﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻮﺍﻣﻊ ﻧﺎﺑﺮﺍﺑﺮ ﻭ ﻣﺮﺩﺳﺎﻻﺭ ﺧﻄﺮﻧﺎﮐﻨﺪ، ﭼﻮﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﺑﻬﺘﺮ ﺭﺍ ﺗﺼﻮﺭ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩﻧﺶ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﮐﻨﻨﺪ. ﺯﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻇﻠﻢ ﻭ ﺍﺳﺘﺒﺪﺍﺩ ﺧﻢ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺯﻥ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ...

▫️کتاب: دختران رابعه
این کتاب توسط نورجهان اکبر و بتول مرادی، دو تن از فعالان حقوق زنان افغانستان گردآوری و ویراستاری و منتشر شد.


#شادی_پشت_در_است
@seyribar 💫
#سیری_برمسائل_وادبیات_زنان
@seyribar 💫
#سیری_برمسائل_وادبیات_زنان 📚

به نظر من، زن همه چیز ماست! بدون زن، دنیا هیچ فرقی با ویلون‌زن بدون ویلون، مگسک بدون تفنگ یا سوپاپ بدون قره‌ نی نداشت ... ما به جرات می‌تونیم بگیم که هیچ مساعده‌ای برامون جای زن رو نمی‌تونه بگیره. از آقایون شاعر سوال می‌کنم: چه کسی الهام‌بخش شما بود در اون شب‌های دلنشین مهتابی؟ شما چی آقایون طنزپرداز؟ آیا واقعا موافق نیستین که بدون حضور زن‌ها، داستان‌های شما نه‌ دهم جذابیت خودشون رو از دست می‌دادن؟ مگه بهترین لطیفه‌ها، اونهایی نیستن که همه نمک‌شون توی دم دراز و فنر دامن‌ها مخفی شده؟ به آقایون نقاش هم دیگه نیازی نیست یادآوری کنم که خیلی از اونها، فقط به این دلیل اینجا نشستن که بلدن خانم ها رو تصویر کنن!

📚#جامعه_شناسی_خودمانی
#دکتر_حسن_نراقی
@seyribar 💫
#سیری_برمسائل_وادبیات_زنان
💫

- از سرکوب‌های خودمانی تا خیانت‌های خودمانی [یادداشت مناسب گروه سنی بزرگسال است]
https://t.center/seyribar

او متأهل است. چند سالی می‌شود که ازدواج کرده است. در یکی دو سال گذشته روابط جنسی فراهمسری را آغاز کرده است. با همسرش ارتباط جنسی منظمی دارد ولی می‌گوید که چندان برایش لذت‌بخش نیست؛ یعنی شاید ازنظر جسمی ارضاء شود ولی ازنظر روانی نمی‌شود. از او می‌خواهم که بیشتر توضیح دهد. می‌گوید «فانتزی‌های سکسی» دارد که نمی‌تواند آن‌ها را از همسرش طلب کند. به‌هرحال خانواده است و نمی‌شود آن‌ها را فاش کرد. ولی شریک جنسی این‌طور نیست و راحت می‌توان برایش از فانتزی‌های سکسی گفت. او یا با آن فانتزی‌های سکسی راه می‌آید و یا می‌گوید خداحافظ و موضوع تمام می‌شود. در کلاس آسیب‌شناسی اجتماعی هم رد پای چنین مسئله‌ای را دیده بودم. برخی از دانشجویان دختر از پسرانی می‌گفتند که قبل از ازدواج تمایل دارند با دختری باشند که ازنظر جنسی شروشور دارد ولی به‌هیچ‌وجه علاقه ندارند که با همان دختر ازدواج کنند. چون فکر می‌کنند که او به درد زندگی نمی‌خورد. روزی سوار تاکسی بودم. راننده؛ زنی را که آرایش امروزی داشت و دست کودک حدوداً پنج‌ساله‌اش را گرفته بود نشان داد و گفت: «آخه این با این قر و فر واقعاً یه مادره؟»

گویی بیشتر مردان؛ کلیشه‌ای دربارهٔ زنان ساخته‌اند. زنان یا ازنظر جنسی شروشور دارند و یا منفعل‌اند. گروه اول به درد زندگی نمی‌خورند! تحقیق بیشتر در این خصوص مرا با مفهومی آشنا کرد که به عقدۀ «مریم- فاحشه» معروف است. این عقده با عناوین دیگری هم بکار رفته است که عقدهٔ معصوم-فاحشه یا عقدهٔ مادر-فاحشه از آن جمله‌اند. مردانی که به این عقده دچارند در ذهنشان دو قطب ساخته‌اند. قطب مریم و قطب فاحشه. ازنظر آنان زنانی که در قطب مریم قرار می‌گیرند قابل احترام‌اند و زنانی که در قطب فاحشه قرار می‌گیرند هرچند این مردان مجذوب آنان می‌شوند ولی قابل‌احترام نیستند. درواقع در یک‌طرف، صفت مادری/ پاک‌دامنی قرار می‌گیرد و در طرف دیگر صفت هوس‌انگیزی/ شهوت‌رانی، در یک‌طرف مقدس و در طرف دیگر گناهکار.
زیگموند فروید که اولین بار از این عقده سخن گفت معتقد بود که اختلال مریم-فاحشه ریشه در کودکی مردان دارد. درواقع مردان زن ایدئال خود را از مادرشان الگوبرداری می‌کنند که هیچ‌وقت در مقابل کودک شیطنت‌های جنسی‌اش را آشکار نمی‌کند و این امر در ناخودآگاه کودک جای می‌گیرد. در ذهن برخی از این مردان حتی عشق با سکس تعارض دارد. عشاق واقعی نسبتی باهم خوابگی ندارند. شاید به همین دلیل بود که برخی از جوانان قدیمی نقل می‌کردند که «همان شب اول همه چیز تمام می‌شود» و منظورشان از این جمله تب‌وتاب عاشقی بود که با اولین تماس جنسی به ناگهان فروکش کرده بود و باز شاید به همین خاطر بود که یکی از همان جوانان قدیمی نقل می‌کرد که پس از ازدواج و قبل از سکس با دختری که بینشان چند سالی قصه عشق و عاشقی وجود داشت از او شدیداً عذرخواهی و اظهار شرمندگی کرده بود. زمانی جان مایر، خواننده آمریکایی به مجله «پلی بوی» گفته بود که ترجیح می‌دهد خودارضایی کند تا اینکه بخواهد با یک زن واقعی باشد. عده‌ای از روان شناسان آمریکایی او را دچار عقدهٔ مریم-فاحشه دانستند. همچنین نویسنده‌ای در پاسخ به عنوان کتاب‌اش با عنوان «چرا مردان به زنان هرزه گرایش دارند؟» به عقدهٔ مریم-فاحشه اشاره کرد.

برخی از تحلیل‌گران معتقدند که وجود چنین عقده‌ای در مردان، موجب شده است تا جوامع به شکل خاصی با موضوع جذابیت جنسی زنان برخورد کنند. برای مثال یکی از ریشه‌های ختنه کردن زنان برای ممانعت از هوس‌انگیزی جنسی به خاطر عمومیت چنین عقده‌ای در جوامع مردسالار بوده است. همچنین برخی معتقدند که حتی در جوامع امروزی، زنان عموماً از وجود چنین عقده‌ای در مردان آگاه‌اند و به همین دلیل تلاش می‌کنند تا برای مردان در نقش یک مادر مهربان ظاهر شوند تا یک زن هوس‌انگیز جنسی. برخی دیگر از محققان معتقدند که عقدهٔ مریم-فاحشه در دنیای امروز از دورهٔ نوجوانی شکل می‌گیرد. به دلیل دسترسی راحت به فیلم‌های سکسی، نوجوانان با دیدن تصاویر ستاره‌های هوس‌انگیز صنعت پورن، خود ارضایی را آغاز می‌کنند و در نتیجه حتی با تشکیل خانواده، شهوت و هوس‌انگیزی را نه در خانواده بلکه در همان عرصه‌ها جستجو می‌کنند. درواقع حساب فانتزی‌های سکسی را از خانواده جدا می‌کنند.

ریشه‌ها هر چه باشد، نتیجه آن است که در جامعهٔ امروزی، برخی زنان و مردان؛ فانتزی‌های سکسی خود را در خانواده توسط خودشان سرکوب می‌کنند و در بیرون از خانه به دنبال کسانی هستند که فانتزی‌های سکسی‌شان را با او عملی کنند.


#دکتر_فردین_علیخواه
#جامعه_شناس

https://t.center/seyribar 💫
ـــــــــــــ
OfficialBook.pdf
3 MB
سیمای زن در فرهنگ ایرانی
اثر جلال ستاری
#جامعه_شناسی
https://t.center/seyribar 📔
https://t.center/seyribar



من نمیدانم مردمی که هنوز روی خط کشی کف خیابان نمی توانند حریم و حرمت همدیگر را نگاه دارند، دموکراسی را برای چه می خواهند؟!
رعایت خط کشی که دیگر مربوط به حکومت نیست، مربوط به استکبار جهانی نیست. الفبای ساده دموکراسی در همین خطوط را بی جا قطع نکردن، پشت چراغ ایستادن، به عابر پیاده ی نگون بخت راه دادن و سبقت بی جا نگرفتن است.


📒 #جامعه_شناسی_خودمانی
👤 #حسن_نراقی

https://t.center/seyribar 💟