ماجراهای صمد ساخته
پرویز صیاد کمدی های فاخری بودند که از زمانه ی خودش بسیار جلوتر بود.
با کاراکترهای متنوع و جذابی که حول محور صمد بامزگی میکردند.
هر پارت موضوع تازهای داشت که جدا از قابلیت طنز و درام ، پتانسیل مناسبی برای نقدها و کنایههای اجتماعی داشت.
.
-«صمد در به در میشود» در نقد مهاجرت و رشد شهرنشینی بود که سعی بر شکستن آن تصور رویاییِ روستاییان از شهر داشت.
.
-«صمد به مدرسه میرود» سیستم آموزشی را به سخره میگیرد؛ (موضوع انشاء: چه میوه ای دوست دارید؟ یک کلمه «انار» نمره بیست.) یا «چرا ما با زحمت مشق بنویسیم و شما خط بزنی؟»
.
-«صمد آرتیست میشود» مسائل پشت پرده سینما، فسادها و عوام فریبی ها را عیان میکند.
.
-«صمد در راه اژدها» اشاره به کم ظرفیتی مردم در مقابل دیدن فیلمهای رزمی بود که بعد از دیدنش وحشی میشدند. سکانس بامزه ای هم دارد که صمد عکسهای بروسلی را به دیوار چسبانده، مردم را جمع کرده و با لحن نقالهای شاهنامه خوان از کمالات و رشادت های بروسلی میگوید.
.
-«صمد و قالیچه سلیمان» علاوه بر اشاره به خرافه گرایی ، با کلیشههای فیلمهای جناییِ کلاسیک شوخی میکند، کاری که به تازگی در «خوب بد جلف» انجام شد.
.
-«صمد و سامی. لیلا و لیلی»؛ عوض بدل شدن دختر پسری از طبقه مرفه و تحصیل کرده با دختر پسر روستایی و بی سواد که تضادها و واکنشهای جالبی به همراه دارد. خانواده شهری که فکر میکنند جوانشان دیوانه شده دکتر روانشناسی استخدام میکنند که آنها را درمان کند، و از قضا با یک دکتر جَوگیر طرفیم که میخواهد کتاب و تزهای جدید به این علم اضافه کند و سعی میکند سامی و لیلی(صمد و لیلا) را با روشهای فلسفی و بنیادین درمان کند؛ «هر کسی کو دور ماند از اصل خویش. باز جوید روزگار وصل خویش» و فکر میکند سامی و لیلی به جوهرۀ خود بازگشتهاند.
@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂#صمد#پرویز_صیاد