کاش همه ما گفتگوهای شاه با احسان نراقی را بخوانیم و ببینیم چرا شاه سقوط کرد؟! کتاب «از کاخ شاه تا زندان اوین» را باید با صدا بلند برای سیاستمداران خواند.
#شاه از #نراقی می پرسد چرا مردم می گویند مرگ بر شاه!؟ نراقی می گوید: به دلیل #فساد. #فساد در #سیستم_سیاسی و #فساد_دربار و #خاندان سلطنت و #غارت_اموال_ملت! نراقی می گوید : اعلیحضرت؛ مردم دیگر از سلطنت «ناراضی» نیستند، بلکه «نفرت» دارند. نفرت را نمی توان هیچ جوری درست کرد! چقدر تکان دهنده بود این پاسخ دکتر نراقی!
نارضایتی از سیاست و حکومت همه جا هست و می توان با #تغییر_سیاست ها و اجرای چند برنامه آن را اصلاح کرد، اما نفرت یک موضع گیری #عاطفی است و موجب #بروز_خشم و #خشونت و #ویرانی می شود. همیشه نگرانم که مبادا نارضایتی های مردم به #نفرت تبدیل شود! نراقی به شاه نشان می دهد که «تحقیر مردم»، «نابرابری»، «فساد» و «فقر» زمینه شکل گیری نفرت را ایجاد کرده است!
حکومت خوب،حکومتی است که مردمش بتوانند #انتظارات_بالاتری پیدا کنند و از وضع کنونی شان #ناراضی باشند، اما نفرت ویژگی حکومت هایی است که امکان #بروز_نارضایتی را #نمی دهند..
کاش همه ما گفتگوهای شاه با احسان نراقی را بخوانیم و ببینیم چرا شاه سقوط کرد؟! کتاب «از کاخ شاه تا زندان اوین» را باید با صدا بلند برای سیاستمداران خواند.
#شاه از #نراقی می پرسد چرا مردم می گویند مرگ بر شاه!؟ نراقی می گوید: به دلیل #فساد. #فساد در #سیستم_سیاسی و #فساد_دربار و #خاندان سلطنت و #غارت_اموال_ملت! نراقی می گوید : اعلیحضرت؛ مردم دیگر از سلطنت «ناراضی» نیستند، بلکه «نفرت» دارند. نفرت را نمی توان هیچ جوری درست کرد! چقدر تکان دهنده بود این پاسخ دکتر نراقی!
نارضایتی از سیاست و حکومت همه جا هست و می توان با #تغییر_سیاست ها و اجرای چند برنامه آن را اصلاح کرد، اما نفرت یک موضع گیری #عاطفی است و موجب #بروز_خشم و #خشونت و #ویرانی می شود. همیشه نگرانم که مبادا نارضایتی های مردم به #نفرت تبدیل شود! نراقی به شاه نشان می دهد که «تحقیر مردم»، «نابرابری»، «فساد» و «فقر» زمینه شکل گیری نفرت را ایجاد کرده است!
حکومت خوب،حکومتی است که مردمش بتوانند #انتظارات_بالاتری پیدا کنند و از وضع کنونی شان #ناراضی باشند، اما نفرت ویژگی حکومت هایی است که امکان #بروز_نارضایتی را #نمی دهند..
@sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂 من #شراب از شما نمی خواهم شهد ناب از شما نمی خواهم #ساقی شوکران من نشوید شهد ناب از شما #نمی خواهم به #سرابم ره #گمان نزنید که من افاق از شما نمی خواهم زشت وزیبای چهره ام, خوش باش من #نقاب از شما نمی خواهم من شراب از شما نمی خواهم شهد ناب از شما نمی خواهم #شعله را درون من #نکشید! #آفتاب از شما نمی خواهم
کاش همه ما گفتگوهای شاه با احسان نراقی را بخوانیم و ببینیم چرا شاه سقوط کرد؟! کتاب «از کاخ شاه تا زندان اوین» را باید با صدا بلند برای سیاستمداران خواند.
#شاه از #نراقی می پرسد چرا مردم می گویند مرگ بر شاه!؟ نراقی می گوید: به دلیل #فساد. #فساد در #سیستم_سیاسی و #فساد_دربار و #خاندان سلطنت و #غارت_اموال_ملت! نراقی می گوید : اعلیحضرت؛ مردم دیگر از سلطنت «ناراضی» نیستند، بلکه «نفرت» دارند. نفرت را نمی توان هیچ جوری درست کرد! چقدر تکان دهنده بود این پاسخ دکتر نراقی!
نارضایتی از سیاست و حکومت همه جا هست و می توان با #تغییر_سیاست ها و اجرای چند برنامه آن را اصلاح کرد، اما نفرت یک موضع گیری #عاطفی است و موجب #بروز_خشم و #خشونت و #ویرانی می شود. همیشه نگرانم که مبادا نارضایتی های مردم به #نفرت تبدیل شود! نراقی به شاه نشان می دهد که «تحقیر مردم»، «نابرابری»، «فساد» و «فقر» زمینه شکل گیری نفرت را ایجاد کرده است!
حکومت خوب،حکومتی است که مردمش بتوانند #انتظارات_بالاتری پیدا کنند و از وضع کنونی شان #ناراضی باشند، اما نفرت ویژگی حکومت هایی است که امکان #بروز_نارضایتی را #نمی دهند..
#دکتر_آدلف_راب نیز مینویسد : « چیزی که در تاریخ ایران بیش از هر چیز جالب توجه است و #روح_معنوی ایرانیان را در #زندگی_اجتماعی آنان مجسم می سازد ، طرز #تعلیم_و_تربیت آنها بوده است . این تعلیم و تربیت از طفولیت در روح جوانان ایران منشأ احساسات نیکی گردیده ،و ایشان را در هر کاری به شاهراه راستی و ترقی راهنمایی می نموده است . از ابتدا به طوری #قوای#روحانی و #جسمانی ایشان را مهیای کار نموده و جامعه ی صحیح و سالمی را تربیت می نمود، که افراد آن در آتیه به آسانی می توانستند با خدمات شایان ، وظایف خود را به وطن و ملت خود انجام دهند .»
#علی_سامی#پژوهشگر و #باستان_شناس معاصر در کتاب « #هخامنشی » در فصل مربوط به #آموزش_و_پرورش در دوران #سلطنت این دودمان مینویسد: « #مادی_ها و #پارسی_ها دارای سجایای اخلاقی و ملکات فاضله و تربیت صحیح و علمی بوده که اغلب ضمن گفته های تاریخ نویسان منعکس و با تحسین و تمجید یاد گردیده است . پس از آنکه #امپراتوری_پارسی_ها از مرز هایشان گذشت و به تمام #آسیای_غربی و قسمتی از #قاره_ی#اروپا و #آفریقا رسید و شاهنشاهی پهناوری تشکیل شد ، احساس کردند که نگاهداری این شاهنشاهی بسته به ادامه و تقویت #پرورش_نیک است درباره ی #نسل_های_آینده ، تا همانطور که آن مزایای اخلاقی و تربیتی چنان شاهنشاهی منظمی را بوجود آورد، تا بتواند از هم گسیختگی شیرازهٔ آن هم جلو گیری نماید . زیرا #کوروش و #داریوش همیشه زنده نبودند تا نگهبان آن شاهنشاهی باشند ، بلکه پرورانیدن و بوجود آوردن جوانهایی که دارای همان حس انظباط وشهامت باشند ضروری بود . بنابراین در تربیت اجتماعی کوشا بودند که خردسالان را به احترام قوانین، حفظ رسوم و آداب #ملی و #دینی ، عزیز داشتن #افتخارات_نژادی_و_قومی و #محترم_داشتن_حقوق_دیگران و #کار و #کوشش و #قناعت آشنا سازند و جوانها را در اثر تربیت فردی و پرورانیدن شخصیت و استعداد های گوناگون مهیا برای #خدمات_اجتماعی و زندگی در جامعه و آموختن پیشه و کار نمایند . پس میتوان گفت که در حقیقت زندگی در ایران هخامنشی بیشتر روی #روش_علمی استوار بوده است . نونهالان و نوجوانان را از روز نخست زندگی یعنی از سن کودکی به کارهایی که برای آتیه خود و جامعه شان لازم و ضروری بوده اموزش می دادند . هدفهای تربیتی روشن، و جوانانی که با این روش تربیت می گردیدند ، مردان و زنانی پرکار ، بردبار ، با نشاط ، سالم ، آزاده و میانه رو بار می آمدند .»
پس اگر اندکی بیاندیشیم، در میابیم که این شاهنشاهان نبودند که روز به روز بر قدرت ایران باشکوه افزودند، بلکه این #فرهنگ و #کردار_نیک مردمانی کهن بود که این مرز و بوم را سراپا نگاه داشته و بزرگترین تمدن آن روزگاران که در جهان بی سابقه بود را پدید اورد. و گواه آن تخت جمشید باشکوه است که انرا از آثار باستانی به جا مانده در جهان کاملا متمایز می کند، یعنی همان تمدن وفرهنگ غنی همراه با خوی جوانمردی و مهربانی است که در اثار و حکاکی های آن وجود دارد !!!
. #پرنده_ای_آبی در قلب من هست که می خواهد پر بگیرد اما #درون_من خیلی تنگ و تاریک است برای او می گویم اش ,آنجا #بمان ,نمی گذارم کسی ببیندت
پرنده ای آبی در قلب من هست که می خواهد بیرون شود اما ویسکی ام را سر می کشم رویش و دود سیگارم را می بلعم و فاحشه ها و مشروب فروشی هاو بقال ها هرگز نمی فهمند که او آنجاست.
پرنده ای آبی در #قلب_من هست که می خواهد بیرون شود اما درون من خیلی تنگ و تاریک است برای او می گو یم اش,همان پایین بمان می خواهی #آشفته_ام کنی؟ می خواهی کارها را قاطی پاتی کنی؟ می خواهی در حراج کتابهایم توی اروپا غوغا به پا کنی؟
پرنده ای آبی در قلب من هست که می خواهد بیرون شود اما من بیشتر از این ها زیرک ام فقط اجازه می دهم , #شب_ها گاهی بیرون برود وقت هایی که همه خوابیده اند توی #چشم_هایش نگاه می کنم می گویم اش , #می_دانم که آنجایی #غمگین_مباش آن وقت فرو می دهم اش اما او انجا کمی آواز می خواند نمی گذارمش تا کاملا بمیرد و ما با هم به خواب می رویم انگار که با عهد نهانی مان و این آن قدر نازنین هست که مردی را بگریاند اما من #نمی_گریم #تو_چطور؟
کاش همه ما گفتگوهای شاه با احسان نراقی را بخوانیم و ببینیم چرا شاه سقوط کرد؟! کتاب «از کاخ شاه تا زندان اوین» را باید با صدا بلند برای سیاستمداران خواند.
#شاه از #نراقی می پرسد چرا مردم می گویند مرگ بر شاه!؟ نراقی می گوید: به دلیل #فساد. #فساد در #سیستم_سیاسی و #فساد_دربار و #خاندان سلطنت و #غارت_اموال_ملت! نراقی می گوید : اعلیحضرت؛ مردم دیگر از سلطنت «ناراضی» نیستند، بلکه «نفرت» دارند. نفرت را نمی توان هیچ جوری درست کرد! چقدر تکان دهنده بود این پاسخ دکتر نراقی!
نارضایتی از سیاست و حکومت همه جا هست و می توان با #تغییر_سیاست ها و اجرای چند برنامه آن را اصلاح کرد، اما نفرت یک موضع گیری #عاطفی است و موجب #بروز_خشم و #خشونت و #ویرانی می شود. همیشه نگرانم که مبادا نارضایتی های مردم به #نفرت تبدیل شود! نراقی به شاه نشان می دهد که «تحقیر مردم»، «نابرابری»، «فساد» و «فقر» زمینه شکل گیری نفرت را ایجاد کرده است!
حکومت خوب،حکومتی است که مردمش بتوانند #انتظارات_بالاتری پیدا کنند و از وضع کنونی شان #ناراضی باشند، اما نفرت ویژگی حکومت هایی است که امکان #بروز_نارضایتی را #نمی دهند..
#دکتر_آدلف_راب نیز مینویسد : « چیزی که در تاریخ ایران بیش از هر چیز جالب توجه است و #روح_معنوی ایرانیان را در #زندگی_اجتماعی آنان مجسم می سازد ، طرز #تعلیم_و_تربیت آنها بوده است . این تعلیم و تربیت از طفولیت در روح جوانان ایران منشأ احساسات نیکی گردیده ،و ایشان را در هر کاری به شاهراه راستی و ترقی راهنمایی می نموده است . از ابتدا به طوری #قوای#روحانی و #جسمانی ایشان را مهیای کار نموده و جامعه ی صحیح و سالمی را تربیت می نمود، که افراد آن در آتیه به آسانی می توانستند با خدمات شایان ، وظایف خود را به وطن و ملت خود انجام دهند .»
#علی_سامی#پژوهشگر و #باستان_شناس معاصر در کتاب « #هخامنشی » در فصل مربوط به #آموزش_و_پرورش در دوران #سلطنت این دودمان مینویسد: « #مادی_ها و #پارسی_ها دارای سجایای اخلاقی و ملکات فاضله و تربیت صحیح و علمی بوده که اغلب ضمن گفته های تاریخ نویسان منعکس و با تحسین و تمجید یاد گردیده است . پس از آنکه #امپراتوری_پارسی_ها از مرز هایشان گذشت و به تمام #آسیای_غربی و قسمتی از #قاره_ی#اروپا و #آفریقا رسید و شاهنشاهی پهناوری تشکیل شد ، احساس کردند که نگاهداری این شاهنشاهی بسته به ادامه و تقویت #پرورش_نیک است درباره ی #نسل_های_آینده ، تا همانطور که آن مزایای اخلاقی و تربیتی چنان شاهنشاهی منظمی را بوجود آورد، تا بتواند از هم گسیختگی شیرازهٔ آن هم جلو گیری نماید . زیرا #کوروش و #داریوش همیشه زنده نبودند تا نگهبان آن شاهنشاهی باشند ، بلکه پرورانیدن و بوجود آوردن جوانهایی که دارای همان حس انظباط وشهامت باشند ضروری بود . بنابراین در تربیت اجتماعی کوشا بودند که خردسالان را به احترام قوانین، حفظ رسوم و آداب #ملی و #دینی ، عزیز داشتن #افتخارات_نژادی_و_قومی و #محترم_داشتن_حقوق_دیگران و #کار و #کوشش و #قناعت آشنا سازند و جوانها را در اثر تربیت فردی و پرورانیدن شخصیت و استعداد های گوناگون مهیا برای #خدمات_اجتماعی و زندگی در جامعه و آموختن پیشه و کار نمایند . پس میتوان گفت که در حقیقت زندگی در ایران هخامنشی بیشتر روی #روش_علمی استوار بوده است . نونهالان و نوجوانان را از روز نخست زندگی یعنی از سن کودکی به کارهایی که برای آتیه خود و جامعه شان لازم و ضروری بوده اموزش می دادند . هدفهای تربیتی روشن، و جوانانی که با این روش تربیت می گردیدند ، مردان و زنانی پرکار ، بردبار ، با نشاط ، سالم ، آزاده و میانه رو بار می آمدند .»
پس اگر اندکی بیاندیشیم، در میابیم که این شاهنشاهان نبودند که روز به روز بر قدرت ایران باشکوه افزودند، بلکه این #فرهنگ و #کردار_نیک مردمانی کهن بود که این مرز و بوم را سراپا نگاه داشته و بزرگترین تمدن آن روزگاران که در جهان بی سابقه بود را پدید اورد. و گواه آن تخت جمشید باشکوه است که انرا از آثار باستانی به جا مانده در جهان کاملا متمایز می کند، یعنی همان تمدن وفرهنگ غنی همراه با خوی جوانمردی و مهربانی است که در اثار و حکاکی های آن وجود دارد !!!