#دکتر_آدلف_راب نیز مینویسد : « چیزی که در تاریخ ایران بیش از هر چیز جالب توجه است و #روح_معنوی ایرانیان را در #زندگی_اجتماعی آنان مجسم می سازد ، طرز #تعلیم_و_تربیت آنها بوده است . این تعلیم و تربیت از طفولیت در روح جوانان ایران منشأ احساسات نیکی گردیده ،و ایشان را در هر کاری به شاهراه راستی و ترقی راهنمایی می نموده است . از ابتدا به طوری #قوای#روحانی و #جسمانی ایشان را مهیای کار نموده و جامعه ی صحیح و سالمی را تربیت می نمود، که افراد آن در آتیه به آسانی می توانستند با خدمات شایان ، وظایف خود را به وطن و ملت خود انجام دهند .»
#علی_سامی#پژوهشگر و #باستان_شناس معاصر در کتاب « #هخامنشی » در فصل مربوط به #آموزش_و_پرورش در دوران #سلطنت این دودمان مینویسد: « #مادی_ها و #پارسی_ها دارای سجایای اخلاقی و ملکات فاضله و تربیت صحیح و علمی بوده که اغلب ضمن گفته های تاریخ نویسان منعکس و با تحسین و تمجید یاد گردیده است . پس از آنکه #امپراتوری_پارسی_ها از مرز هایشان گذشت و به تمام #آسیای_غربی و قسمتی از #قاره_ی#اروپا و #آفریقا رسید و شاهنشاهی پهناوری تشکیل شد ، احساس کردند که نگاهداری این شاهنشاهی بسته به ادامه و تقویت #پرورش_نیک است درباره ی #نسل_های_آینده ، تا همانطور که آن مزایای اخلاقی و تربیتی چنان شاهنشاهی منظمی را بوجود آورد، تا بتواند از هم گسیختگی شیرازهٔ آن هم جلو گیری نماید . زیرا #کوروش و #داریوش همیشه زنده نبودند تا نگهبان آن شاهنشاهی باشند ، بلکه پرورانیدن و بوجود آوردن جوانهایی که دارای همان حس انظباط وشهامت باشند ضروری بود . بنابراین در تربیت اجتماعی کوشا بودند که خردسالان را به احترام قوانین، حفظ رسوم و آداب #ملی و #دینی ، عزیز داشتن #افتخارات_نژادی_و_قومی و #محترم_داشتن_حقوق_دیگران و #کار و #کوشش و #قناعت آشنا سازند و جوانها را در اثر تربیت فردی و پرورانیدن شخصیت و استعداد های گوناگون مهیا برای #خدمات_اجتماعی و زندگی در جامعه و آموختن پیشه و کار نمایند . پس میتوان گفت که در حقیقت زندگی در ایران هخامنشی بیشتر روی #روش_علمی استوار بوده است . نونهالان و نوجوانان را از روز نخست زندگی یعنی از سن کودکی به کارهایی که برای آتیه خود و جامعه شان لازم و ضروری بوده اموزش می دادند . هدفهای تربیتی روشن، و جوانانی که با این روش تربیت می گردیدند ، مردان و زنانی پرکار ، بردبار ، با نشاط ، سالم ، آزاده و میانه رو بار می آمدند .»
پس اگر اندکی بیاندیشیم، در میابیم که این شاهنشاهان نبودند که روز به روز بر قدرت ایران باشکوه افزودند، بلکه این #فرهنگ و #کردار_نیک مردمانی کهن بود که این مرز و بوم را سراپا نگاه داشته و بزرگترین تمدن آن روزگاران که در جهان بی سابقه بود را پدید اورد. و گواه آن تخت جمشید باشکوه است که انرا از آثار باستانی به جا مانده در جهان کاملا متمایز می کند، یعنی همان تمدن وفرهنگ غنی همراه با خوی جوانمردی و مهربانی است که در اثار و حکاکی های آن وجود دارد !!!
#دکتر_آدلف_راب نیز مینویسد : « چیزی که در تاریخ ایران بیش از هر چیز جالب توجه است و #روح_معنوی ایرانیان را در #زندگی_اجتماعی آنان مجسم می سازد ، طرز #تعلیم_و_تربیت آنها بوده است . این تعلیم و تربیت از طفولیت در روح جوانان ایران منشأ احساسات نیکی گردیده ،و ایشان را در هر کاری به شاهراه راستی و ترقی راهنمایی می نموده است . از ابتدا به طوری #قوای#روحانی و #جسمانی ایشان را مهیای کار نموده و جامعه ی صحیح و سالمی را تربیت می نمود، که افراد آن در آتیه به آسانی می توانستند با خدمات شایان ، وظایف خود را به وطن و ملت خود انجام دهند .»
#علی_سامی#پژوهشگر و #باستان_شناس معاصر در کتاب « #هخامنشی » در فصل مربوط به #آموزش_و_پرورش در دوران #سلطنت این دودمان مینویسد: « #مادی_ها و #پارسی_ها دارای سجایای اخلاقی و ملکات فاضله و تربیت صحیح و علمی بوده که اغلب ضمن گفته های تاریخ نویسان منعکس و با تحسین و تمجید یاد گردیده است . پس از آنکه #امپراتوری_پارسی_ها از مرز هایشان گذشت و به تمام #آسیای_غربی و قسمتی از #قاره_ی#اروپا و #آفریقا رسید و شاهنشاهی پهناوری تشکیل شد ، احساس کردند که نگاهداری این شاهنشاهی بسته به ادامه و تقویت #پرورش_نیک است درباره ی #نسل_های_آینده ، تا همانطور که آن مزایای اخلاقی و تربیتی چنان شاهنشاهی منظمی را بوجود آورد، تا بتواند از هم گسیختگی شیرازهٔ آن هم جلو گیری نماید . زیرا #کوروش و #داریوش همیشه زنده نبودند تا نگهبان آن شاهنشاهی باشند ، بلکه پرورانیدن و بوجود آوردن جوانهایی که دارای همان حس انظباط وشهامت باشند ضروری بود . بنابراین در تربیت اجتماعی کوشا بودند که خردسالان را به احترام قوانین، حفظ رسوم و آداب #ملی و #دینی ، عزیز داشتن #افتخارات_نژادی_و_قومی و #محترم_داشتن_حقوق_دیگران و #کار و #کوشش و #قناعت آشنا سازند و جوانها را در اثر تربیت فردی و پرورانیدن شخصیت و استعداد های گوناگون مهیا برای #خدمات_اجتماعی و زندگی در جامعه و آموختن پیشه و کار نمایند . پس میتوان گفت که در حقیقت زندگی در ایران هخامنشی بیشتر روی #روش_علمی استوار بوده است . نونهالان و نوجوانان را از روز نخست زندگی یعنی از سن کودکی به کارهایی که برای آتیه خود و جامعه شان لازم و ضروری بوده اموزش می دادند . هدفهای تربیتی روشن، و جوانانی که با این روش تربیت می گردیدند ، مردان و زنانی پرکار ، بردبار ، با نشاط ، سالم ، آزاده و میانه رو بار می آمدند .»
پس اگر اندکی بیاندیشیم، در میابیم که این شاهنشاهان نبودند که روز به روز بر قدرت ایران باشکوه افزودند، بلکه این #فرهنگ و #کردار_نیک مردمانی کهن بود که این مرز و بوم را سراپا نگاه داشته و بزرگترین تمدن آن روزگاران که در جهان بی سابقه بود را پدید اورد. و گواه آن تخت جمشید باشکوه است که انرا از آثار باستانی به جا مانده در جهان کاملا متمایز می کند، یعنی همان تمدن وفرهنگ غنی همراه با خوی جوانمردی و مهربانی است که در اثار و حکاکی های آن وجود دارد !!!
#ویه_شاپور بزرگترین #حقوقدان زمان #ساسانی ________________________________ یکی از حقوقدانان بزرگ #ایران_باستان که در دوره ی ساسانی زندگی می کرده است،«ویه شاپور» نام داشته است. ویه شاپور را می توان یکی از قانون گذاران بزرگ ایران ساسانی دانست. در #ماتکدان_هزار_داتستان که #مهمترین_قانون_نامه_ی دوران ساسانی می باشد از کتاب حقوقی جناب ویه شاپور یاد شده است. نام #کتاب_حقوقی_ارزشمند ویه شاپور، #یادگار بوده است که توسط شخص وی تقریر،و سپس توسط دیگران نوشته و در چندین نسخه تکثیر گردید و پس از آن که ویه شاپور با زدن مُهر خود به آنها سندیت و اعتبار بخشید برای استفاده در #محاکم_حقوقی به #ولایات فرستاده شد. ویه شاپور همچنین دارای #سمت_موبدان_موبد (مگوپتان مگوپت) در زمان #شاهنشاهی_خسرو_انوشیروان بود. وی همچنین #سرپرستی گروهی را بر عهده داشت که به #پژوهش_در_قانون_اوستا می پرداخته اند. کتاب نفیس یادگار ویه شاپور به مسایل مربوط به #دادرسی و به ویژه #ثبت_سوابق_بازرسی در طی رسیدگی به جرایم بزرگ می پرداخته است. متاسفانه امروز از این نسک ارزشمند اثری باقی نمانده و فقط در ماتکدان هزار داتستان از آن یاد شده است. این می تواند پاسخی کوبنده باشد به افرادی که ایران باستان را فاقد دانشمند و کتاب و ....می دانند و همه چیز ایران را در بعد از اسلام خلاصه می کنند. ____________________________________ گردآوری و نگارش: علی آریایی بن مایه : تاریخ ایران کیمبریج...ج۳...بخش۲...ص ۱۵-۱۳