به #منابع_عربی می رویم..... گزارشی که در منابع نخستین عربی درباره ی رستم آمده کوتاهتر است و حتی #ثعالبی که گزارش او نسبتا جامع است و در کلیات با مطالب فردوسی تطبیق می کند، ذکری از داستانهای مربوط به #سهراب ، #منیژه و #بیژن یا #هفت_خوان_رستم در میان نمی آورد.!اما ثعالبی ۳۶۷-۳۶۸ هجری در #داستان_سیمرغ جزییاتی دارد که شاهنامه فاقد آن است. داستانهای #تولد و #جوانی#رستم باید افزوده های بعدی باشد زیرا اشعار یا داستانهای اصلی درباره ی #جشن_ها و #ماجرا_ها ،اصلا به این جزییات نمی پردازد! قطعه ی #سغدی متعلق به سده ی ۸ هجری درباره ی رستم که در #تورفان پیدا شده، گواهی میدهد که افسانه های رستم از محبوبیت فراوانی در #ماورا_النهر برخوردار بوده است. این قطعه #نبردی را توصیف می کند که میان #رستم و #دیوان در می گیرد و در آن دیوان با نیرنگی که از رستم دلاور می خورند متحمل تلفات می شوند. در این قطعه نام #رخش ، #اسب نامدار رستم نیز آمده است. اشاره ای دیگر به محبوبیت افسانه های رستم در #آسیای_میانه را می توان در #نقاشی_پنجیکنت متعلق به سده ی ۷ هجری دید که پاره ای از آنها را تصاویری از #دلاوری_های رستم در #هفت_خوان او دانسته اند. و در آخر...آیا نام« #رشدمه » یا « #رشدکمه » در #الواح_عیلامی#تخت_جمشید ثابت می کند که این نام همان نام رستم پهلوان ایرانی می باشد؟؟؟!!
گردآوری و نگارش : علی آریایی بن مایه : #تاریخ_ایران#کمبریج ...ج ۳ بخش ۱ ص ۵۶۵-۵۶۷