#15
این همان داستانی است که بعدها انبیای اسرائیلی در کتابشان بازنویسی کردند و گفتند که در زمان یکی از پیامبران ما بنام نوح و باراده ی خدای ما -یهوه- رخ داده است. سپس وقتی پیامبر ما مسلمانان هنوز در مکه بود همین داستان را الله تعالی بر دست جبرئیل برای پیامبر ما فرستاد و در قرآن کریم نوشته شد. گفته شد که نوح را الله تعالی فرستاده بود تا مردم را مسلمان کند،و نوح نهصد و پنجاه سال تلاش کرد تا مگر مردم را مسلمان کند ولی کسی به او گوش نداد، حتی زن و پسر خودش نیز مسلمان نشدند.
یکی از اثرگذارترین و سودمندترین دستاوردهای دین در دنیای کهن ابداع نگارش و خط در سومر و مصر و خوزیه بود که مهمترین انقلاب را در تاریخ بشر بوجود آورد. خط در آغاز بوسیله ی رهبران دین و متولیان معابد ابداع شد.آنها فرمانهایی را که مدعی بودند از آسمان برآنها فرود آمده است بشکل رمزهایی برخشت یا سنگ می نگاشتند و خودشان می توانستند که مفهومش را درک کنند. در نتیجه، خط در مراحل اولیه اش یک ودیعه ی آسمانی پنداشته شد که خدایان از آسمانها به نمایندگان خاص خویش داده بودند تا احکام و عبادات را بوسیله ی آن بر الواح گلی و سنگی بنگارند. حتی پنداشته شد که الواح نوشته شده و آماده ی حاوی احکام از آسمان آورده میشود و به پیامبرشاه تحویل می گردد.
عقیده به آسمانی بودن ذات پیامبرشاه باعث ابداع عقیده به جاودانگی او، و به تبع آن عقیده به ادامه ی زندگی پس از مرگش شد.
مرگ برای انسانهای دیرینه چیز هراس انگیزی بود. فرازهایی از منظومه ی "گیلگامش" داستان تلاشهای برخی از شاهان سومری برای گریز از مرگ است. دریکی از آنها پادشاهی بنام ایتانه می بینیم که سوار بر بالهای یک عقاب میشود تا به آسمان و نزد خدایان برود، زیرا میداند که در آسمان مرگ نیست و جاودانگی هست. ولی وقتی چندان از زمین دور میشود که زمین از دیدش ناپدید میگردد و آسمان نیز هنوز دور بنظر میرسد می داند که رفتن به آسمان برای آدمها مقدور نیست، و از عقاب میخواهد که او را بر زمین برگرداند. ولی هم او و هم عقاب خسته شده اند، و عقاب از آن بالا بر زمین می افتد و باهم میمیرند.
در داستانی دیگر پادشاهی بنام
#گیلگامش را می بینیم که درصدد یافتن طلسم
#جاودانگی است و تلاشهایش به ناکامی می انجامد، و وقتیکه بهترین دوست و هنراز و همسفرش میمیرد او چشمانش بروی حقیقت زندگی آدمیان گشوده میشود و باور میکند که هرکه بر روی این زمین می زید خواه و ناخواه باید که روزی بمیرد؛ و این به آن سبب است که خدایان نمیخواهند کسی جاودانه بماند، بلکه می خواهند که جاودانگی برای خودشان باشد. یک زن معمولی به گیلگانش اندرز میدهد که انسان برای
#مردن آفریده شده است، و آرزوی تو برای یافتن راز زندگی جاودانه یک آرزوی بیهوده است:
دست از تلاش بردار! به آنچه خواهانی نخواهی رسید. خدایان در همان روزی که جهان را بنا کردند زندگی جاوید را بخودشان اختصاص دادند، و مقرر کردند که همه ی افراد بشر باید یکروزی بمیرند. تا زنده هستی بکوش که
#خوش باشی؛
#برقص،
#شادی_کن، رخت زیبا بپوش ، سر و تنت را بشوی و خود را پاکیزه بدار.دست کودکت را بگیر و با او بازی
کن، سر همسرت را بر سینه ات بگذار و اورا بنواز ...
تا زنده ای از زندگیت بهره ببر.
@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂#چرا_تاریخ_می_خوانیم#امیرحسین_خنجی