"نیایش"
دستی افشان ، تا ز سر انگشتانت صد قطره چکد،
هر قطره شود خورشیدی
باشد که به صد سوزن نور، شب ما را بکند روزن روزن
ما بی تاب، و نیایش بی رنگ
از مهرت لبخندی کن، بنشان بر لب ما
باشد که سرودی خیزد در خورد نیوشیدن تو
ما هسته پنهان تماشاییم
ز تجلی ابری کن، بفرست، که ببارد بر سر ما
باشد که به شوری بشکافیم،
باشد که ببالیم و به خورشید تو پیوندیم
ما جنگل انبوه دگرگونی
از آتش همرنگی صد اخگر برگیر، برهم تاب، برهم پیچ:
شلاقی کن ، و بزن بر تن ما
باشد که ز خاکستر ما، در ما، جنگل یکرنگی بدر آرد سر
چشمان بسپردیم ، خوابی لانه گرفت
نم زن بر چهره ما
باشد که شکوفا گردد زنبق چشم،
و شود سیراب از تابش تو،
و فرو افتد
بینایی ره گم کرد
یاری کن، و گره زن نگه ما و خودت با هم
باشد که تراود در ما ، همه تو
ما چنگیم: هر تار از ما دردی ، سودایی
زخمه کن از آرامش نامیرا ، ما را بنواز
باشد که تهی گردیم، آکنده شویم از والا "نت" خاموشی
آیینه شدیم ، ترسیدیم از هر نقش
خود را در ما بفکن
باشد که فرا گیرد هستی ما را، و دگر نقشی
ننشیند در ما
هر سو مرز، هر سو نام
رشته کن از بی شکلی، گذران از مروارید زمان و مکان
باشد که بهم پیوندد همه چیز،
باشد که نماند مرز، که نماند نام
ای دور از دست! پر تنهایی خسته است
گه گاه ، شوری بوزان
باشد که شیار پریدین در تو شود خاموش...
زنده یاد
#سهراب_سپهریهشت كتاب
دفتر: شرق اندوه
@sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂تصنیف زیبای
#نیایشاساتید:
آواز:
#محمدرضا_شجریانآهنگساز و تار:
#حسین_علیزادهکمانچه:
#کیهان_کلهرتنبک:
#همایون_شجریانآلبوم:
#سرود_مهر