{{{ احترام به
درفش در نزد ایرانیان باستان }}}
احترام و اَرج
درفش در میان ایرانیان به اندازه ای بوده است که می توان نمونه های فراوانی بر شمرد. که دو گزارش از احترام و تقدس
درفش در نزد ایرانیان به پیوست می آید.
۱) در زمانِ خسرو اول، انوشیروان ساسانی، سپاه حبشه به یمن می تازد و یمن از سوی حبشیان تصرف می شود. مردمان یمن از شاه ایران کمک می خواهند و شاه، وهرز دیلمی را با سپاهی از زندانیان به بازپسگیری یمن می فرستد. وهرز پس از نبردی سخت و دلیرانه حبشیان را شکست می دهد و در آستانه ی اندر شدن به صنعا قرار می گیرد .
طبری در اینخصوص می نویسد :
وهرز پس از پیروزی آهنگ صنعا کرد و چون به دروازه ی شهر رسید، چون بلندی دروازه کم بود، پرچمدار نتوانست پرچم افراشته را از دروازه عبور دهد . وهرز گفت : هرگز
درفش من، افتاده به درون نشود . دروازه را ویران کنید !
دروازه را ویران کنید! (چه شکوهی داره این سخن)
****************************************۲) شاهنامه در داستان جنگ گشتاسپ با ارجاسپ و همچنین در صورت پهلوی آن، کتاب یادگار زریران، درگیراگیر نبرد ایرانیان و تورانیان،
درفش کاویان بر زمین میافتد، یکی از پهلوانان ایران به نامِ گرامی از اسب پیاده شده،
درفش را برمیگیرد و پس از زدودن خاک از آن، دوباره بر اسب مینشیند. در این هنگام تورانیان او را دیده و محاصره میکنند و یک دست او را میاندازند. گرامی،
درفش را به دندان میگیرد و با یک دست میجنگد تا در راه ایران کشته میشود:
(شباهت و تاثیر گذاری این داستان با روایت شهادت حضرت ابوالفضل عباس را نمی توان از نظر دور داشت!!!)
بدان شورش اندر میان سپاه
از آن زخم گردان و گردِ سیاه
بیفتاد از دست ایرانیان
درفشِِ فروزندهی کاویان
گرامی بدید آن
درفش نبیل
که افگنده بودند از پشتِ پیل
فرود آمد و برگرفتش ز خاک
بیفشاند ازو خاک و بسترد پاک
چو او را بدیدند گُردانِِ چین
که آن نیزهی نامدارِ گزین
از آن خاک برداشت و بسترد و برد
به گردش گرفتند مردانِ گُرد
ز هر سو به گردش همی تاختند
به شمشیر دستش بینداختند
درفش فریدون به دندان گرفت
همی زد به یک دست گرز، ای شگفت!
سرانجام کارش بکشتند زار
بر آن گرم خاکش فگندند خوار
****************************************فرجام کارِ این
درفش همیشه زنده ، برای هر ایرانی اندوهناک است!
در جنگ قادسیه
درفش کاویان به دستِ تازیان افتاد و چون آن را نزد عمر بن خطاب، خلیفه اول بردند، وی از بسیاریِ گوهرها، دُرها و جواهراتی که به
درفش آویخته شده بود، دچار شگفتی شد و به گزارش تاریخ بلعمی:
خلیفه دستور داد تا گوهرهای آنرا بردارند و آنرا بسوزانند!!!
باسپاس - علی سجادی
برگرفته از کتاب تاریخ پرچم ایران - نوشته استاد بختورتاش
@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂#درفش_کاویانی