«
#تحریف #تورات و
#فتح #بابل به دست
#کوروش_بزرگ »
《لطفا بادقت مطالعه کنید》
#بخش_آخر#استوانه_کوروش:
« ۲۳٫ همه مـردم گامهای مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بـابـل بر تخت شهریاری نشستم…»
« ۲۴٫ ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید…»
« ۲۹٫ و همه پادشاهان سرزمینهای جهان، از «دریای بالا» تا «دریای پایین» (دریای مدیترانه تا خلیج فارس)، همه مردم سرزمینهای دوردست، همه پادشاهان «آموری» ‹اَ- مور- ری- ای›، همه چادرنشینان،»
« ۳۰٫ مـرا خـراج گذاردند و در بـابـل بر من بـوسـه زدنـد. از … تا «آشـــور» ‹اَش- شور› و «شوش» ‹شو- شَن›.»
« ۳۱٫ من شهرهای «آگادِه» ‹اَ- گـَ- دِه›، «اِشنونا» ‹اِش- نو- نَک›، «زَمبان» ‹زَ- اَم- بـَ- اَن›، «مِتورنو» ‹مـِ- تور- نو›، «دیر» ‹دِ- ایر›، سرزمین «گوتیان» و شهرهای کهن آنسوی «دجله» ‹ای- دیک- لَت› که ویران شده بود را از نو ساختم.»
« ۳۲٫ فرمان دادم تمام نیایشگاههایی که بسته شده بود را بگشایند. همه خدایان این نیایشگاهها را به جاهای خود بازگرداندم. همه مردمانی که پراکنده و آواره شده بودند را به جایگاههای خود برگرداندم. خانههای ویران آنان را آباد کردم. همه مردم را به همبستگی فرا خواندم.» [۱۱]
۳- [حصارهایش افتاده و دیوارهایش منهدم شده است زیرا که این انتقام خداوند است.ارمیا۵۱/۱۷]
هیچ گزارشی اعم از کتیبه ها یا اسناد مکشوفه و یا روایات مورخین باستان وجود ندارد که در زمان
#کوروش حصارهای شهر بابل و دیوارهاش منهدم شده باشد .
نه تنها وجود ندارد بلکه
#کوروش خود در منشورش آورده است:
« ۸٫ … باروی بزرگ شهر بابل بنام «ایمگور- اِنـلیل» ‹ایم- گور- اِن- لیل› را استوار گردانیدم …»
« ۳۹٫ … دیوار آجری خندق شهر را،»
« ۴۰٫ … که هیچیک از شاهان پیشین با بردگانِ به بیگاری گرفته شده به پایان نرسانیده بودند؛»
« ۴۱٫ … به انجام رسانیدم.»
« ۴۲٫ دروازههایی بزرگ برای آنها گذاشتم با درهایی از چوب «سِدر» و روکشی از مفرغ …» [۱۲]
اما پس از کوروش و پس از شورشهای بابل در زمان
#داریوش و
#خشایارشا گویا دیوار شهر بابل ویران شده است تا به نوعی از مقاومت شهر در شورشهای بعدی جلوگیری نماید این موضوع را مورخان یونانی گزارش کرده اند:
#هرودوت میگوید:
«بدین گونه بود که بابل برای دومین بار گشوده شد اکنون داریوش ارباب شهر بود و فرمان داد همه باروها و دروازه های شهر را ویران کردند»[۱۳]
این گفته هرودوت هم چندان معتبر نیست
بقول مرحوم
#پیرنیا :
«این روایت هرودوت که داریوش دیوارهای بابل را خراب کرد نیز درست در نمی آید زیرا در زمان اسکندر چنانکه بعضی مورخین ذکر کرده اند و در جای خود بیاید این شهر دارای دیوارهای محکم بود اگر روایت هرودوت را صحیح
بدانیم پس باید معتقد باشیم که بعدها شاهان هخامنشی اجازه داده اند دیوارهای شهر مزبور را بسازند و این فرضی است بعید اگر سیاست اقتضا کرد که دیوارها خراب شود در قانی به چه ملاحظه اجازه بنای ان را داده اند.» [۱۴]
۴- [لهذا خداوند می گوید که جوانانش در کوچه هایش خواهند افتاد و جمیع مردان جنگی اش در آن روز هلاک خواهند شد.ارمیا ۵۰/۳۰]
هیچ گزارشی وجود ندارد که در زمان فتح بابل جوانان
#مردم-عادی کشته شوند. همچنین گزارشی وجود ندارد که تصریح بر هلاکت تمامی مردان جنگی آن داشته باشد. همانطور که پیشتر بیان شد اسناد تاریخی براینکه بابل به آرامی فتح گردید متفقند. اما می توان بند فوق را با زمان داریوش و شورش های بابل تطبیق داد.
#هرودوت میگوید :
« افزون بران سه هزار تن از بزرگان شهر بابل را به چهارمیخ کشید و به بقیه اجازه داد در شهر خود زندگی کنند همچنین فرمان داد زنانی برای اهالی بیاوند تا نسل انان از میان نرود» [۱۵]
مقایسه کنید با
#کتیبه-بیستون :
«بند ۱ ۱-۵ داریوش شاه گوید: پس از این نَـدیـتَـبَـئـیـرَه با چند سوار گریخت و به بابل رفت. آنگاه من به بابل رفتم. بخواست اهورامزدا هم بابل را گرفتم و هم نَـدیـتَـبَـئـیـرَه را. پس از آن نَـدیـتَـبَـئـیـرَه را در بابل کشتم. »+« اهورامزدا مرا یاری داد. بخواست اهورامزدا، ویدَفَـرنـا بابلیان را شکست داد و آنان را ببسته و بیاورد. ۲۲ روز از ماه «وَرکَـزَنَـه»گذشته بود آنگاه که اَرخَـه که خود را به دروغ نبوکدنصر مینامید و مردانی که همدستان برجسته او بودند را دستگیر کرد. من فرمان دادم آن اَرخَـه و مردانی که همدستان برجستهاش بودند را در بابل به دار آویزند.» [۱۶]
همانگونه که مشاهده می شود ارکان مطالب
#ارمیا و
#اشعیا به هیچ روی با دوره کوروش و نحوه فتح بابل سازگاری ندارد.
[۱۱] برگرفته از استوانه کوروش، همان برگردانی که در سایت آقای غیاث آبادی قرار داشت
[۱۲] برگرفته از استوانه کوروش، همان برگردانی که در سایت آقای غیاث آبادی قرار داشت
[۱۳] هرودوت کتاب ۳ بند ۱۸۵
[۱۴] پیرنیا. کتاب ۱ ص ۴۶۴
[۱