#یاد_مفاخر_وبزرگان_موسیقی_ایران#تار_مُرد
نوشته ای که پیش رو دارید شش ماه پس از تاسیس روزنامه اطلاعات در تاریخ دوم آذر ماه سال ۱۳۰۵ منتشر شده است.
این نوشته درگذشت استاد بزرگ موسیقی ایرانی، غلامحسین درویش را خبر می دهد و در کنار آن به شرحی از ناملایمات زمانه در عصری که درویش خان می زیسته اشاره دارد.
یگانه استاد شهیر در
تار، حضرت بزرگوار آقای «غلامحسین درویش» بواسطه تصادم اتومبیل با درشکه
تار و پود حیاتش از هم گسیخت و روی محبوب خود را از این زندگی مستور نمود.
اطلاعات – ۲ آذرماه ۱۳۰۵
غلامحسین درویش سال ۱۲۵۱ در تهران بدنیا آمد.
پدرش «حاجی بشیر» اهل طالقان بود و سه
تار میزد و چون به موسیقی علاقه داشت غلامحسین را از کودکی به مدرسه موزیک دارالفنون سپرد.
کودک هنردوست به فرا گرفتن اصول موسیقی و نواختن طبل کوچک مشغول شد.
«غلامحسین» به دربار شاهی رفت و آمد داشت و ساز نوازندگان را می شنید.
سپس پیش «آقا حسینقلی» به تکمیل فن خود پرداخت و بعد از سالها تمرین در نواختن
تار و خصوصا سه
تار، مهارت یافت و بهترین شاگرد استاد خود شد.
آوازه شهرت «درویش خان» بزودی او را به دربار «شعاع السلطنه» کشاند تا ظاهرا فقط بخاطر خرسندی شاهزاده بنوازد.
«شعاع السلطنه» که به حکومت فارس رسید «درویش خان» را نیز با خود برد.
«درویش» در فارس، اوقات فراغت را در محافل دیگر، غیر از محفل «شاهزاده» به نواختن
تار پرداخت. زیرا حقوقی که «شعاع السلطنه» به او می داد، کفاف مخارجش را که همسری گرفته بود و حالا دختری هم داشت، نمیداد.
این خبر که به گوش
«شعاع السلطنه» رسید، سخت برآشفت و دستوری داد که نزدیک بود یکی از فاجعه انگیز ترین وقایع هنری روی دهد.
دستور داده بود تا انگشتان ظریف و هنرمند «درویش» را قطع کنند تا ادب شود و در محفل «اغیار»
تار ننوازد.
می گویند «کمال السلطنه» پدر «ابوالحسن صبا» از «درویش» نزد «شعاع السلطنه» شفاعت کرد و این اتفاق نامیمون انجام نشد.
«درویش خان» هرچند که با حقوقی اندک در دربار
«شعاع السلطنه» زندگی می کرد ولی همواره مترصد بود تا بندها را بدرد و آزاد شود.
@sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂