ب عهدنامه فينکناشتاين خشک نشده بود که با #شکست سخت #روسيه در #جنگ_فريدلاند از #ارتش_ناپلئون ، #تزار_الکساندر_اول تقاضای #متارکه_جنگ کرد و در پی آن #معاهده_محرمانه « #تيلسيت » در ژوئيه ۱۸۰۷ ميان #فرانسه و #روسيه امضاء شد و دو کشور از دو #دشمن سرسخت به #دوست و #متحد تبديل شدند و ايران که با #اغوای#فرانسه خود را برای #مقابله با #روسيه آماده میکرد در سختترين موقع #بحال_خود_رها_شد . #ارتش_تزار که از #جبهه_اروپا آزاد شده بود به #جبهه_قفقاز اعزام شد تا جنگ را با شدت هرچه تمامتر عليه #ايران و #عثمانی ادامه دهد. آگاهی #زمامداران_وقت_ايران از اين رويدادهای بينالمللی، و بازیهای پيچيده #ديپلماتيک ميان #قدرت_های_اروپايی تا چه حد بود؟ حسين آرين: به طور کلی در عالم بیخبری به سر میبردند و اگر اطلاعاتی داشتند، اطلاعاتی بود که از #سفير_انگلستان در ايران میگرفتند يا اينکه #ژنرال_گاردان وقتی به ايران آمد در رابطه با مسائل و رويدادها و تحولات در اروپا اطلاعاتی در اختیار اینها میگذاشت و همينطور #سفير_روسيه . #اطلاعات#ديپلماسی_ايران در آن موقع ضعيف بود و اطلاعات شان اطلاعات مستقيم نبود و از طريق اين افراد بود. تورج اتابکی نيز بر سطح پایين آگاهی زمامداران ايران از بازیهای ديپلماتيک اروپا تاکيد دارد: « #فتحعلی_شاه بيش از آنچه لازم بود و درست بود به پيمان خودش با فرانسه تکيه کرد. ما آن موقع #جنگ_های گوناگونی داشتيم. يعنی #قرن#هفدهم ، #هجدهم سرشار از جنگهای بين #قدرت_های_اروپايی ، يک روز فرانسه و روس متحد میشوند عليه انگليس و يک روز انگليس و روس متحد میشوند عليه فرانسه. بنابراين يک ديپلماسی خيلی هوشيار میداند که هيچکدام از اين #ميثاق_ها ميثاقهای پايايی نيست و به سادگی میتواند کنار گذاشته شود. خود #اروپايی_ها به خاطر اين که اين تجربه را داشتند میدانستند که نبايد بيش از حد روی اين ميثاقها تکيه کرد و به اينها اعتنا کرد و اينها میتوانند گذرا باشند و قابل تکيه نباشند. اما قاجار اين کار را نکرد و شايد به خاطر اين که سطح پايين درکشان از #روابط_بين_الملل بود که هوشياری کمتری نشان دادند در اين پيچيدگی روابط بينالمللی که ما در قرن ۱۹ شاهدش بوديم.» دربار ايران نااميد از #فرانسه برای مقابله با #روسيه ، اين بار به #انگلستان روی آورد. انگلستان هم از فرصت سود جست و بلافاصله پس از #خروج#ژنرال_گاردان از ايران، #سر_هار_فورد_جونز_بريجز#سر_کنسول_سابق_انگلستان در #بغداد را با هدايای گرانبها بعنوان #وزير_مختار به #دربار#فتحعلی_شاه فرستاد و #عهد_نامه ای که به عهدنامه « #مجمل » معروف است ميان دو کشور امضا شد و در پی آن #فتحعلی_شاه برای تکميل اين عهدنامه، #ميرزا_ابوالحسن_خان_شيرازی را به #انگلستان فرستاد. ميرزا ابوالحسن شيرازی همراه با #جيمز_موريه روانه دربار انگلستان میشود. #سفر_نامه ميرزا ابوالحسن شيرازی گويای #ميزان_آگاهی او از #وضعيت_اروپا_ست . اين سفرنامه به کوشش #حسن_مرسل_وند در #تهران چاپ شده است. ميرزا ابوالحسن شيرازی در اين سفرنامه از جمله مینويسد: حقيقت احوال اروپا را از مستر موريه پرسيدم. موريه نام کشورهای اروپا و پايتخت آنها را برای ميرزا ابوالحسن خان شرح میدهد و شمهای از وضعیت کشور #فرانسه و #ناپلئون_بناپارت#امپراتور_فرانسه را برای وی بيان میکند. اينها همه باعث حيرت ميرزا ابوالحسن خان میشود. او که بناپارت را « #پنه_پاتی » مینامد، میگويد: «از اين داستان حيرت بر حيرتم افزود که بیقدریِ دنيای دنی در نزد جناب باری عَزَ اسمُه به مرتبهايست که ممالک مذکوره را به همچنين نانجيبی بازگذاشت و او را برهمه سلاطين فرنگ برتری داده است.» در اين ميان #دوستی بين #ناپلئون و #الکساندر_اول به #پايان رسيد و دوباره روسيه با فرانسه وارد جنگ شد و لذا مايل بود هرچه زودتر به جنگ در #قفقاز خاتمه دهد و نيروهايش را به #جبهه_جنگ با #فرانسه ببرد، لذا به ايران #پيشنهاد_صلح کرد. ايران اين پيشنهاد ها را نپذيرفت. حسين آرين #دلايل#عدم_پذيرش_صلح از جانب ايران را چنين شرح می دهد: «در بعضی از منابع میبينيم که به کرات گفتهاند که #روس_ها خواهان صلح بودند. بله. روسها چندين بار از ايران خواستند که #عهد_نامه_متارکه امضا کنند و صلح کنند. ولی پيش شرط روسها اين بود آن مناطقی را که تحت اختيارشان هست در اختيارشان باشد و در عين حال به ايران اجازه بدهند که قوای روس از خاک ايران عبور کنند و به عثمانی حمله کنند و ايران به هيچ وجه اينها را نمیپذيرفت و میخواست تمام سرزمينهايی را که قبلاً در قلمرو خودش بود به ایران برگردانده شود ولی روسها مايل نبودند. اين است که اين جنگ ادامه پيدا کرد.» در ژوئيه سال ۱۸۱۲ #قرارداد#اتحاد_ی ميان #روسيه و #انگلستان در #مقابل#ناپلئون منعقد میشود و پيرو آن، #افسران_انگليسی که در خدمت #ارتش_ايران بودند #پست_های خود را #ترک_کردند
به مناسبت #سوم_آبان#سالروز#درگذشت#شاه_زاده_عباس_میرزا (زاده ۱۱۶۸ - درگذشته ۱۲۱۲خورشیدی) شاهزاده #دلیر و #مصلح#دودمان_قاجار توصیف #ژوبر #ارنست_ژوبر که از سوی #ناپلئون_بناپارت ، #امپراتور_فرانسه ، به ایران اعزام شده بود، در سال ۱۲۲۱ هـ. ق در #اردوگاه_جنگی عباس میرزا با #روسها ، از او دیدار میکند. او میگوید: در مدت زمان کوتاهی که در خدمت عباس میرزا بودم همواره به #مسائل_مهم میپرداخت. او از امور پوچ و یاوهگویی خودداری و همواره نکتههای دقیقی را مطرح میکرد. یک بار از سر درد به من چنین گفت: «مردم به کارهای من افتخار میکنند، ولی چون من، از ضعیفی من بیخبرند. چه کردهام که قدر و قیمت جنگجویان مغرب زمین را داشته باشم؟ چه شهری را تسخیر کردهام و چه انتقامی توانستهام از تاراج ایلات خود بکشم؟... از شهرت فتوحات قشون فرانسه دانستم که رشادت قشون روسیه در برابر آنان هیچ است، معالوصف تمام قوای مرا یک مشت #اروپایی ( #روسی ) سرگرم داشته، مانع پیشرفت کار من میشوند... نمیدانم این قدرتی که شما (اروپاییها) را بر ما مسلط کرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چه؟ شما در قشون، جنگیدن و فتح کردن و بکار بردن قوای عقلیه متبحرید و حال آنکه ما در جهل و شغب غوطهور و به ندرت آتیه را در نظر میگیریم. مگر جمعیت و حاصلخیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است؟ یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما میتابد تأثیرات مفیدش در سر ما کمتر از شماست؟ یا خدایی که مراحمش بر جمیع ذرات عالم یکسان است خواسته شما را بر ما برتری دهد؟ گمان نمیکنم. اجنبی حرف بزن! بگو من چه باید بکنم که ایرانیان را هشیار نمایم.» توصیف #گاسپار_دروویل #سرهنگ_فرانسوی#گاسپار_دروویل که در سال ۱۸۱۲م به ایران سفر کرده، یک فصل از کتاب خود را به عباس میزرا اختصاص داده است. او در بخشی از این کتاب میگوید: «عباس میرزا سحرگاهان از خواب بر میخیزد. او از مؤمنان قشری و متعصب نیست، ولی هرگز در ادای نمازهای روزانه کوتاهی نمیکند. لب به می نمیزند اما افسران زیردستش را که شراب خورده باشند مجازات نمیکند تنها به آنان با نظر تحقیر مینگرد... #لباس عباس میرزا تفاوتی با لباس سادهترین نگهبان وی نیز ندارد اما در نخستین برخورد از خلق و خوی نجیبانه و سیمای باوقارش میتوان به بزرگ منشی وی پی برد. مردم #آذربایجان او را از جان و دل گرامی میدارند. فداکاری و فرمانبرداری افسران و سربازان زیردست عباس میرزا به حدی است که اگر شاه اعتماد کامل و دولتخواهی وی را نمیداشت از این حیث دچار اضطراب خاطر میشد. عباس میرزا #مخالف#عهد_نامه_گلستان بود و با تمام قوا با متارکه جنگ با روسها مخالفت میکرد. پس از رهبری لشگریان ایران، تحمیل شرایط ننگ آور متارکه برای عباس میرزا تحقیر مضاعفی بود. او چشم امید به نبرد آینده دوخته و نقشهها و وسائل قابل ملاحظهای برای این نبرد فراهم آورده بود. با این حال به دقت مواد عهدنامه صلح را به کار بست. حتی افسران روسی نیز از خودگذشتگی ولیعهد ایران را تأیید کرده و رفتار نجیبانه او را به هنگام انجام مذاکرات و پس از آن ستودهاند. اگر بخواهم حس تحسینی را که این شاهزاده ایرانی در دل من برانگیخته است تمام و کمال بیان دارم از مطلب بسیار دور خواهم افتاد.» بن مایه: ۱) #مسافرت_به_ارمنستان_و_ایران ، ب. آ. ژوبر، ترجمهٔ محمود هدایت، صص ۹۴ و ۹۵. ۲) #سفرنامه_دروویل، گ. دروویل، ترجمهٔ جواد محیی، انتشارات گوتنبرگ صص ۱۸۲ - ۱۸۴. #عکس : #پرتره#شاه_زاده_عباس_میرزا ، ۱۸۲۱میلادی موجود در #موزه_هرمیتاژ