🔻مرحوم #حسنین_هیکل که رکورددار مصاحبه با شخصیتهای بزرگ جهانی است، نقل کرده است که در دهه هفتاد میلادی با دفتر راکفلر سرمایهدار بزرگ آمریکا تماس گرفتم و تقاضای مصاحبه کردم. مرا شناختند و راکفلر پشت خط آمد و گفت: "شما احتمالاً مرا با برادرم که معاون رییسجمهور ایالات متحده است اشتباه گرفتهاید وگرنه من که چهره سیاسی نیستم که برای شما جالب باشم." گفتم: "اتفاقاً با خود شما میخواستم مصاحبه کنم." وقت تعیین شد، از قاهره به نیویورک رفتم. در ابتدا از من پرسید برای چه میخواهی با من مصاحبه کنی؟ به او گفتم: "شما اخیرا در جایی گفتهای که اگر خروشچف به مسابقه تسلیحاتی ادامه دهد، شوروی به زانو در میآید. شما یک میلیاردری و چهره سیاسی نیستی و روی حساب و کتاب حرف میزنی، آمدم تا روی این موضوع صحبت کنیم. چه اتفاقی قرار است برای مسکو بیفتد؟"
🔻راکفلر مقابل تابلویی که در دفترش بود رفت و گفت: "من خبر محرمانهای در باره سرنوشت جنگ سرد ندارم و اگر داشتم هم آن را به زبان نمیآوردم." راکفلر ادامه داد: "استدلال من بسیار ساده است؛ شما داستان سهم توپ و سهم کره را که شنیدهای؟" در آن سال برنده نوبل اقتصاد بر روی سهم تسلیحات نظامی و سهم رفاهی در اقتصاد کشورها تحقیق کرده بوده و نسبت بودجه نظامی را به اقتصاد، سهم توپ و بودجه رفاهی را به سهم کره تشبیه کرده بود. گفتم "بلی." راکفلر افزود: "میدانی که سهم توپ در ایالات متحده یکونیم درصد و در شوروی ١٢ درصد است. اگر جنگ سرد و مسابقه تسلیحاتی ادامه یابد و آمریکا سهم توپ را دوبرابر کند، شوروی نیز نیاز به همین مقدار دارد که عقب نیفتد و سهم توپ در آمریکا ٣ درصد و در شوروی ٢۴ درصد خواهد شد که عملاً بودجه صنعتی شوروی را خواهد بلعید، ولی در آمریکا اتفاق محسوسی نمیافتد.
🔻حال اگر مسابقه تشدید شود و باز هم آمریکا بودجه نظامیش را دو برابر کند، سهم توپ در آمریکا شش درصد میشود و در شوروی به ۴٨ درصد میرسد که عملاً دولت مسکو برای اداره امور کشور فلج میشود. و اگر باز آمریکا بودجه نظامیش را دوبرابر کند، سهم توپ در آمریکا به ١٢ درصد یعنی نرخ امروز شوروی میرسد، اما اقتصاد شوروی متلاشی خواهد شد. پس برنده این مسابقه ما هستیم." تنها ١۵ سال طول کشید تا این پیشبینی راکفلر به حقیقت بپیوندد!
🔻حال اگر مروری بر اخبار افزایش بودجههای نظامی ایران و روسیه بیندازیم، خواهیم فهمید که این تاکتیک امتحانپسداده آمریکایی به کار گرفته شده تا عملاً اقتصاد ایران و روسیه را فلج کند.
🔻آمارها نشان میدهد امسال(سال ۹۵) بودجه ایران ۵۱ میلیارد دلار خواهد بود که سهم بودجه عمرانی دوباره کمتر از سال پیش و در حدود ۵ میلیارد دلار است. همچنین اگر بودجه نظامی ایران تنها آنچه که گفته میشود باشد بیش از ۱۵ میلیارد دلار و ۳ میلیارد دلار بیش از امسال خواهد بود. از طرفی روسیه سال پیش بودجه نظامی خود را دو برابر و به مرز ۷۰ میلیارد دلار رساند، حال آنکه کل بودجه روسیه بحرانی ۳۶۰ میلیارد دلار است. ولی آمریکا با بودجه نظامی ۵۹۰ میلیارد دلاری، ۴ تریلیون دلار بودجه بسته بود.
🔻درصدها برای آمریکا ۱۲درصد ایران ۳۰ درصد روسیه ۱۹ درصد با این نگاه میتوان نگاهی دیگر بر جنگ فرسایشی سوریه و یمن و عراق انداخت و فهمید آمریکا با تنها ۸ درصد از کل بودجه نظامی خود میتواند کل بودجه سالانه ایران را ببلعد! @sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂 ✍🏻#رحمت_الله_بیگدلی
و #دولت_ايران که با اتکا به #اتحاد خود با #اروپاييان دوباره فريب خورده بود در مقابل #دشمن_نيرومند تنها ماند. حسين آرين: پس از #جنگ_های مختلف در رابطه با #ايروان، #جنگ_اوچمیازين و جنگهای ديگر آخرش منتهی میشود به #جنگ_اصلاندوز که #سپاه_ايران به رغم مقاومت شديدی که از خودشان نشان دادند از #روس_ها#شکست_می_خورند و متلاشی میشوند و #عباس_ميرزا تمام #سلاح و #تجهيزات خود را از دست میدهد. اين منتهی میشود به #عهد_نامه_گلستان . عهدنامه گلستان باعث میشود که ايران تمام آن شهرها را از دست بدهد. يکی از #ماده هايش اين بود که از #حق_کشتيرانی در #دريای_خزر#محروم میشود و عهدنامهای بود مبهم، #مرز_ها به هيچ وجه به طور دقيق #مشخص_نشده_بود . #پيش_نويس عهدنامه را #سفير_انگليس#سر_گور_اوزلی تهيه کرده بود و در واقع واسطه بود و همه کاره بود و ديگر اينکه دست روسها باز میماند که در آينده بخواهند هر طوری که دلشان میخواهد اين عهدنامه را تفسير کنند و تعبير کنند و دوباره به دستاندازیها شروع کنند. در عين حال اين عهدنامه فرصتی بود برای روسها که خيالشان از جانب ايران در قفقاز تا اندازهای راحت شود و قوای خودشان را به طرف ناپلئون و جنگ با او متوجه کنند که شرايط روسها به هيچ وجه مناسب نبود و در عين حال روسها به فکر اين بودند که در اتحادی با ديگر کشورهای_اروپايی از جمله #انگليس بتوانند #ناپلئون را #شکست_دهند که بالاخره دو سال بعد از عهدنامه گلستان در سال ۱۸۱۵ به اين هدف رسیدند.» #مذاکرات_صلح ميان ايران و روسيه در قريه گلستان تشکيل شد، ميرزا ابوالحسن خان شيرازی اين بار نماينده دولت ايران در اين مذاکرات بود. پس از مذاکرات مفصل سرانجام عهدنامه گلستان در تاريخ ۲۴ اکتبر ۱۸۱۳ (يا ۱۲ اکتبر به تاريخ ژولينی که در روسيه متداول بود) امضا شد. اين عهدنامه چه عواقبی برای ايران در بر داشت؟ حسين آرين: عواقبش اين بود که ضربه سنگينی از نظر روانی به ايران و همينطور به دربار زد. تلفات سربازان ايرانی مشخص نشده. ولی به احتمال قوی بسيار زياد بوده. خسارات شديد به مناطق جنگی وارد شد. نقصان مالياتی در اين منطقه ايجاد شد. درآمد عباس ميرزا کم شد. به ويژه در رابطه با آذربايجان. برای اينکه در ایران در آن زمان دو خزانه بوده. يک خزانه عباس ميرزا بود و يک خزانه فتحعلیشاه بود در تهران. دارایی عباس ميرزا از آذربايجان و بيشتر مناطق قفقاز جنوبی تامين میشد. اين باعث شد که مشکلات مالی برای فتحعلیشاه و همينطور برای عباس ميرزا به وجود بيايد و خزانهشان خالی شد. در عين حال از اين وضعيتی که در ايران به وجود آمده بود روسای عشاير که منتظر فرصت بودند استفاده کردند و پس از شکست اصلاندوز دست به شورش زدند. برای نمونه ترکمنها و روسای ايلات خراسان دست به ياغیگری زدند. همه اينها مسايل بسيار عمدهای بود که برای ايران به وجود آمد. علاوه بر آنچه که گفتم ضربه روحی از دست دادن اين شهرها. بعضی از منابع میگويند که اين شهرها و اين مناطق اصلاً مال ايران نبود و ادعای ايران به هيچ وجه قابل توجيه نيست. خوب اگر اينها مال ايران نبود، چرا روسيه آمده بود با ايران میجنگيد؟» عهدنامه گلستان عهدنامه ای بود نامنسجم و مبهم. خطوط مرزی به طور دقيق مشخص نشده بود و اين ابهامات زمينهساز دور بعدی جنگهای ايران و روس و انعقاد عهدنامه ترکمانچای در فوريه ۱۸۲۸ شد. پيامدهای عهدنامه گلستان را تورج اتابکی چنين شرح میدهد: «پيامدهای عهدنامه گلستان اين بود که اين سرزمينها از ايران جدا شده بودند. بسياری از اين مردم نمیخواستند زير يوغ استعمار روس باشند. اينها دل در گرو ايران داشتند. اينها کسانی بودند از نظر آيين با ايرانیها نزديکتر بودند. فرهنگشان نزديکتر بود. نمیپذيرفتند. بسياری از گروههای مسلمان که در اين منطقه بودند نامه مینوشتند. شکواييه مینوشتند. و تقاضا میکردند که دولت ايران به دادخواهی برخيزد و اين سرزمينها را از روسيه بگيرد. اما دولتيان ايران میدانستند که دولت ايران اين توانایی را ندارد که وارد جنگ دومی شود. از طرف ديگر فشار بیامان روحانيت ايران فضای ديگری را برای اين دولتيان باقی نگذاشت. آنچه که با صدور فتاوی اشاره داشتند به جهاد عليه کفار و گرفتن سرزمينهای اسلام از دست کفار و از اين دست ... چنان صحنه را برای دولتمردان ايران در آن زمان تنگ کرده بود که دیگر راه گريزی ديگر برای دولت باقی نگذاشته بود و نمیدانستند چگونه در برابر اين فشارها مقاومت کنند. به همين خاطر جنگ [دوم ایران و روس] میتوانست صورت نگيرد و اين فاجعه دوم به وجود نيايد.» به موجب عهدنامه ترکمانچای ايالات ديگری نيز از ايران جدا و به روسيه واگذار شد: ايالات نخجوان، ايروان، تالش، و چند منطقه ديگر و سرحد دو کشور رود ارس تعيين شد. 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂
ب عهدنامه فينکناشتاين خشک نشده بود که با #شکست سخت #روسيه در #جنگ_فريدلاند از #ارتش_ناپلئون ، #تزار_الکساندر_اول تقاضای #متارکه_جنگ کرد و در پی آن #معاهده_محرمانه « #تيلسيت » در ژوئيه ۱۸۰۷ ميان #فرانسه و #روسيه امضاء شد و دو کشور از دو #دشمن سرسخت به #دوست و #متحد تبديل شدند و ايران که با #اغوای#فرانسه خود را برای #مقابله با #روسيه آماده میکرد در سختترين موقع #بحال_خود_رها_شد . #ارتش_تزار که از #جبهه_اروپا آزاد شده بود به #جبهه_قفقاز اعزام شد تا جنگ را با شدت هرچه تمامتر عليه #ايران و #عثمانی ادامه دهد. آگاهی #زمامداران_وقت_ايران از اين رويدادهای بينالمللی، و بازیهای پيچيده #ديپلماتيک ميان #قدرت_های_اروپايی تا چه حد بود؟ حسين آرين: به طور کلی در عالم بیخبری به سر میبردند و اگر اطلاعاتی داشتند، اطلاعاتی بود که از #سفير_انگلستان در ايران میگرفتند يا اينکه #ژنرال_گاردان وقتی به ايران آمد در رابطه با مسائل و رويدادها و تحولات در اروپا اطلاعاتی در اختیار اینها میگذاشت و همينطور #سفير_روسيه . #اطلاعات#ديپلماسی_ايران در آن موقع ضعيف بود و اطلاعات شان اطلاعات مستقيم نبود و از طريق اين افراد بود. تورج اتابکی نيز بر سطح پایين آگاهی زمامداران ايران از بازیهای ديپلماتيک اروپا تاکيد دارد: « #فتحعلی_شاه بيش از آنچه لازم بود و درست بود به پيمان خودش با فرانسه تکيه کرد. ما آن موقع #جنگ_های گوناگونی داشتيم. يعنی #قرن#هفدهم ، #هجدهم سرشار از جنگهای بين #قدرت_های_اروپايی ، يک روز فرانسه و روس متحد میشوند عليه انگليس و يک روز انگليس و روس متحد میشوند عليه فرانسه. بنابراين يک ديپلماسی خيلی هوشيار میداند که هيچکدام از اين #ميثاق_ها ميثاقهای پايايی نيست و به سادگی میتواند کنار گذاشته شود. خود #اروپايی_ها به خاطر اين که اين تجربه را داشتند میدانستند که نبايد بيش از حد روی اين ميثاقها تکيه کرد و به اينها اعتنا کرد و اينها میتوانند گذرا باشند و قابل تکيه نباشند. اما قاجار اين کار را نکرد و شايد به خاطر اين که سطح پايين درکشان از #روابط_بين_الملل بود که هوشياری کمتری نشان دادند در اين پيچيدگی روابط بينالمللی که ما در قرن ۱۹ شاهدش بوديم.» دربار ايران نااميد از #فرانسه برای مقابله با #روسيه ، اين بار به #انگلستان روی آورد. انگلستان هم از فرصت سود جست و بلافاصله پس از #خروج#ژنرال_گاردان از ايران، #سر_هار_فورد_جونز_بريجز#سر_کنسول_سابق_انگلستان در #بغداد را با هدايای گرانبها بعنوان #وزير_مختار به #دربار#فتحعلی_شاه فرستاد و #عهد_نامه ای که به عهدنامه « #مجمل » معروف است ميان دو کشور امضا شد و در پی آن #فتحعلی_شاه برای تکميل اين عهدنامه، #ميرزا_ابوالحسن_خان_شيرازی را به #انگلستان فرستاد. ميرزا ابوالحسن شيرازی همراه با #جيمز_موريه روانه دربار انگلستان میشود. #سفر_نامه ميرزا ابوالحسن شيرازی گويای #ميزان_آگاهی او از #وضعيت_اروپا_ست . اين سفرنامه به کوشش #حسن_مرسل_وند در #تهران چاپ شده است. ميرزا ابوالحسن شيرازی در اين سفرنامه از جمله مینويسد: حقيقت احوال اروپا را از مستر موريه پرسيدم. موريه نام کشورهای اروپا و پايتخت آنها را برای ميرزا ابوالحسن خان شرح میدهد و شمهای از وضعیت کشور #فرانسه و #ناپلئون_بناپارت#امپراتور_فرانسه را برای وی بيان میکند. اينها همه باعث حيرت ميرزا ابوالحسن خان میشود. او که بناپارت را « #پنه_پاتی » مینامد، میگويد: «از اين داستان حيرت بر حيرتم افزود که بیقدریِ دنيای دنی در نزد جناب باری عَزَ اسمُه به مرتبهايست که ممالک مذکوره را به همچنين نانجيبی بازگذاشت و او را برهمه سلاطين فرنگ برتری داده است.» در اين ميان #دوستی بين #ناپلئون و #الکساندر_اول به #پايان رسيد و دوباره روسيه با فرانسه وارد جنگ شد و لذا مايل بود هرچه زودتر به جنگ در #قفقاز خاتمه دهد و نيروهايش را به #جبهه_جنگ با #فرانسه ببرد، لذا به ايران #پيشنهاد_صلح کرد. ايران اين پيشنهاد ها را نپذيرفت. حسين آرين #دلايل#عدم_پذيرش_صلح از جانب ايران را چنين شرح می دهد: «در بعضی از منابع میبينيم که به کرات گفتهاند که #روس_ها خواهان صلح بودند. بله. روسها چندين بار از ايران خواستند که #عهد_نامه_متارکه امضا کنند و صلح کنند. ولی پيش شرط روسها اين بود آن مناطقی را که تحت اختيارشان هست در اختيارشان باشد و در عين حال به ايران اجازه بدهند که قوای روس از خاک ايران عبور کنند و به عثمانی حمله کنند و ايران به هيچ وجه اينها را نمیپذيرفت و میخواست تمام سرزمينهايی را که قبلاً در قلمرو خودش بود به ایران برگردانده شود ولی روسها مايل نبودند. اين است که اين جنگ ادامه پيدا کرد.» در ژوئيه سال ۱۸۱۲ #قرارداد#اتحاد_ی ميان #روسيه و #انگلستان در #مقابل#ناپلئون منعقد میشود و پيرو آن، #افسران_انگليسی که در خدمت #ارتش_ايران بودند #پست_های خود را #ترک_کردند