#بەنامخدا"
#دخترـایل "
در هوای شمالی
#ایل، کوچه های کاهگلی
#دل سبزتر است. زیر
#باران نگاهت دست ها جوانه می زند و لبخندها شکل و
#عطرشکوفه
#بهاری خواهند داشت. چهار فصل ات ، بادهای نا آرام به
#حراج گذاشته است بوی نم و کاهگل از دامن پس کوچه ها می تکاند و
#عطر گلاب و
#میخک بر رقص نسیم دامن چین دار ، غزلی به لطف
#قلم می آغازد تا کنار قاب عکس کهنه ی
#خاک ، نقش رویت به دیوار سینه بیاویزد. نفس پاک شقایق بر سینه ی کوه، صحبت
چلچله با
#صبح، نبض لرزان
#گندمزار،
#گردش رنگ و طرح در گونه ی
#گُل ، جرعه ای به کوزه ی سر شانه هایت به
#جان باقی ست. در انبوه سبزه زار چشمانت، بهار حرف کمی نیست.قطره های
#باران، همچون مروارید غلطان بر
#افق گونه هایت ، شکوه ترسیم یک نقاشی را به
#یاقوت سرخ قبای اطلسی می چکاند.
#بهار گیسوانت نیلوفرانه اشتیاق بارش
#شبنم بر لب بام شانه هایت به
#آغوش دارد.نگاهت آتش و احساس می پرورد تا
#گلباغ را به یاس گونه ات
سیب و
#گلاب بیاراید وسرمه کشان
#چشمانت همچون سیاه
#مشقهای من
بر کرشمه ی
#نازقلم بکشاند و
رویاهای شادمانه ات با نقش های
#مخملی سرخ و
#سکەزرد بر خفتان ات، طرح یک تکامل شیرین را به روزهای پر جذبه ی
#فروردین پا می گیرد.در باغ
#باران شعرهایم، باور غزل بر ذهن جویبار روشن در بال و برگ
#چلچله و گندم جریان دارد تا آنک
#بهار بود و من بودم.پشت
#فصل های گمشده ،آن سوی دور دست ها ، آیا بهاری ست تا در نسیم زلفانت
#شکوفه به یاقوت گردنت آویزد.
شاید
#بهارقلم ، سبزی دستانی باشد که
از زمستان
#مانشت برآمده است تا بذرهای
شکفته ی نگاه
#شاهپرور را پا به پای قدوم
#خانمنصور به میقات گل و سیب انار ، به شکوه یک لبخند شعر
#شاکه برد.کمی عطر حُضورت را بیاور! بگذار خستگی ها
بر دوش
#دخترایل ،ردای سبز غیرت را نشانه باشد. ذهن پر از
#همهمه است، همهمه ی
#کوردواری ات که پُر از حرف های نگفته است.لبخندهای نزده ات بر اشک و بغض
#دل، سرشار از خاطرات
است، خاطراتی به شیرینی حضور
#لالایی مادران که در پشت پلک های
یک غروب ،
#خوابشیرین رویاها
به دست
#شفق می سپارد تا با یک
بغل شعر ، دیوان ناخوانده ها
به برگ زرین دفتر رشادت های
#دلیرانایل بگشاید.
✍#فروزندەشفیعیزرنە۲۰ تیرماه ۹۹
📮#سلام_بر_زرنه 🔻🔛🔻@salam_bar_zarneh