پویش فردوسی

Канал
Логотип телеграм канала پویش فردوسی
@pooyesh_ferdowsiПродвигать
229
подписчиков
356
фото
50
видео
121
ссылка
К первому сообщению
#حسن_بلخاری:


فردوسی حكيم است و حكمت او در ميراث جاودان او چنان ظهوری دارد كه شوريده‌ای چون شيخ اشراق در شرح و ايضاح منظور خود، از مبانی اندیشگی شاهنامه بهره بسيار برده است.


#پویش_فردوسی
@pooyesh_ferdowsi
🔹بزرگداشت شیخ الرئیس بوعلی سینا و تجلیل از مفاخر همدان در ویژه برنامه (روز همدان)


🎤با سخنرانی:
🔻دکتر محمود شالویی
(رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی کشور)
🔻دکتر قاسم پورحسن
(دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی)


📆 زمان: پنجشنبه یکم شهریورماه ١۴٠٣

⏱️ساعت: ٩ صبح

📍مکان:مجتمع فرهنگی سینمایی شهید آوینی همدان



#انجمن_ایرانشناسان
@anjomaneiranshenasan
📖دستیار شاهنامه خوانی
📚این کتاب به شما کمک می‌کند راحت‌تر شاهنامه بخوانید

✍️حسام ابنوس
🗞روزنامه جام جم

اگر یک مرتبه سمت شاهنامه رفته باشید یا اگر تنها خاطرات دوران مدرسه را در ذهن داشته با خودتان می‌گویید که شاهنامه خواندن کار راحتی نیست وگرنه هرکسی دوست دارد یک بار هم که شده در طول عمرش کاخ بلند حکیم فردوسی را که از نظم پی افکنده بخواند و در هزارتوی آن سیر و سیاحت کند.
شاهنامه خواندن کار راحتی نیست، قبول دارم. بنای رفیعی که به زبان فارسی سروده شده و کلمات دشوار و کهن فارسی به‌کار رفته شده در ساختمان این اثر، خواندن آن را کار دشوار و سختی می‌کند. برای همین اغلب یا از خیر خواندن آن می‌گذرند یا اگر کنجکاوی خواندن این کتاب دست از سرشان بر ندارد دست و پا شکسته سراغ این کتاب می‌روند. البته باید یادآوری کنم که خواندن این کتاب به مرور مانوس و روان می‌شود زیرا خواننده هرچه پیش می‌رود با کلمات و واژگان انس می‌گیرد و معنای بسیاری را درک می‌کند و از سختی ابتدایی دور می‌شود.
شرح‌ها و واژه‌نامه‌های بسیاری نوشته شده‌اند تا شیفتگان این بنای عظیم زبان فارسی را در مسیر رسیدن به آن یاری کنند، حتی برخی از این نیز فراتر رفته و شاهنامه را به نثر در آورده تا دایره مخاطبان این کتاب را گسترده‌تر کنند و حتی نسل‌های تازه‌تر و کم سن و سال‌تر را با آن مرتبط کنند. برای همین هرکس به قدر وسع و توانی که داشته تلاش کرده تا راهی برای رسیدن به این بنای عظیم و کاخ رفیع زبان فارسی باز کند تا جویندگان بیشتری به سرسرای آن راه یابند.
هرچند ایرادی که شاید به برخی شروح و تفاسیر وارد کرد این است که برخی مخاطبان فرضی خود را گروهی از نخبگان و شاهنامه‌پژوهان و افرادی که دارای سطحی از دانش ادبی هستند در نظر گرفته‌اند، به همین خاطر دایره مخاطبان آثارشان محدود و تنگ شده‌است. در واقع برخی از همین شروح و تفاسیر برای مخاطبان علاقه‌مند به خواندن شاهنامه خودشان نیازمند یک شرح و تفسیر و واژه‌نامه کمکی هستند تا مخاطبی که دانش ادبی زیادی ندارد بتواند از آنها استفاده کند و این در واقع یک مرحله دورتر شدن مخاطب از متن اصلی است، متنی که قرار بود به مخاطب کمک کند او به مقصد نزدیک‌تر شود او را یک مرحله نیز دورتر می‌کند.
مهری بهفر، یکی از کسانی است که با ممارست و تلاش بسیار طی این سال‌ها دست به شرح و تصحیح انتقادی بیت به بیت شاهنامه فردوسی با کمک نسخه‌های موجود زده و اثری بزرگ را برای علاقه‌مندان به زبان فارسی و شاهنامه حکیم توس فراهم آورده است. اثری بزرگ که از بزرگی شاهنامه بزرگی یافته ولی بهفر با تلاش و پیگیری بسیار توانسته اثری را برای همه گروه‌های سنی و رده‌های علمی ایجاد کند تا کلیدی باشد برای ورود به بنای عظیم حکیم ابوالقاسم فردوسی. او در تصحیح و شرح بیت به بیتی که از شاهنامه انجام داده و در مقدمه مفصلی که برای کارش نوشته تا راهنمایی برای مخاطب باشد، نحوه استفاده گروه‌های مختلف را شرح داده و هرکس با یک مرور مقدمه و حتی بدون مرور آن نیز می‌تواند از این کتاب ارزشمند استفاده کند تا پا به دنیای شاهنامه بگذارد.
او در کتابش اختلاف میان تصحیح‌های گوناگون را از ضبط ابیات آورده و در ادامه واژگان دشوار را معنا کرده و درباره ریشه آنها حرف زده و اگر لازم بوده شرحی از تاریخچه واژه برای مخاطب آورده‌است. در ادامه به‌خصوص در ابتدای داستان‌ها که شخصیت تازه‌ای به قصه وارد می‌شود پیشینه و سابقه آن شخصیت را شرح می‌دهد و وصف دقیقی به قدری که مخاطب بداند این اسم و شخصیت ریشه در کجا دارد، ارائه می‌کند. در پایان نیز شرح و معنای بیت را می‌آورد و از این‌رو برخی که لازم نمی‌دانند ریشه‌یابی واژگان یا اطلاعات تاریخی را بخوانند می‌توانند مستقیم سراغ شرح بیت بروند و ماجرای شاهنامه را دنبال کنند. تاکنون پنج دفتر از این کتاب به همت نشر نو منتشر شده که می‌تواند راهنمایی علاقه‌مندان به دنیای فردوسی و شاهنامه او باشد. تصحیح انتقادی بهفر برای کسانی که تا امروز راهی برای فردوسی‌خوانی نداشتند گزینه مناسبی است که از این طریق بتوانند با شاهنامه مانوس شوند، کتابی که باید آن را به‌عنوان اثری مهم در این روزگار تلقی کرد زیرا راه و رسم زیستن و اداره جامعه را با زبان داستان به مخاطبان خود نشان می‌دهد.


https://shahnamehpajohan.ir/product/%d8%b4%d8%a7%d9%87%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87%d9%94-%d9%81%d8%b1%d8%af%d9%88%d8%b3%db%8c-%d8%aa%d8%b5%d8%ad%db%8c%d8%ad-%d8%a7%d9%86%d8%aa%d9%82%d8%a7%d8%af%db%8c-%d9%88-%d8%b4%d8%b1%d8%ad-%db%8c%da%a9-7/
💯 پرسش‌های شاهنامه‌ای : : کدام شخصیت شاهنامه حامل پیام خسروپرویز برای خاقان چین بود؟

الف : پیلسم
ب : پشنگ
ج : خراد برزین
د : ارجاسب

پاسخ پرسش : گزینه ج

🔅 با زدن بر روی بخشِ پنهان شده، پاسخ درست را ببینید.

👈 پرسش‌ها برگرفته از کارت‌های بازی «جادوی شاهنامه» است.



#پویش_فردوسی
@pooyesh_ferdowsi
#تمرنامه_و_تقلید_آن_از_شاهنامه


تَمُرنامه حماسه ای تاریخی است که به نام های گوناگونی چون تیمورنامه، ظفرنامه تیموری و ظفرنامه منظوم نیز خوانده شده است.

هاتفی خرجردی جامی، از شاعران تواناي دوره تيموريست که تمرنامه را در بحر متقارب و به تقلید از شاهنامه فردوسی و اسکندرنامه نظامی سروده است.

موضوع این اثر سرگذشت تیمور گورکان و شرح فتوحات خونین وی است. تمرنامه افزون بر ارزش ادبی، از لحاظ تاریخی نیز در خور توجه و منبعی موثق در شرح حال تیمور و کشورگشایی های وی است.

بهره گیری هاتفی را در این‌ منظومه از شاهنامه فردوسی در این موارد می توان عنوان نمود:

۱. شاعر در بسیاری از موارد به قهرمانان کهن و اسطوره ای چون جمشید، کیخسرو، بیژن و بهمن پرداخته است.

۲. به مکان های اساطیری از جمله کوه البرز و قاف توجه داشته است.

۳. با بیان اشارات و تلمیحات تاریخی و مضمون های اسطوره ای کوشیده است، ذهن خواننده خود را به داستان زندگی این افراد بکشاند.

۴. بیت های فراوانی در تمرنامه به چشم‌ می خورد که متاثر از سبک فردوسی است؛ از جمله:

ز بس گرد بر رفت از هر کران
زمین شد سبک، آسمان شد کران

۵. در بهره گیری از ویژگی های ساختاری و زبانی از شاهنامه بهره برده است.

***
لازم به ذکر است که هاتفی نیز به مانند فردوسی که از بخشش محمود غزنوی بهره ای نیافت، از انعام نوادگان تیموری بی نصیب مانده و به نظر می رسد که در اواخر زندگی دچار تهی دستی شده باشد؛ چراکه در پایان منظومه خود از این مسئله شکوه سر می دهد:

تهی دستم اکنون ز دنیا و دین
از ایشان نه آن حاصلم شد نه این

منبع:
مقاله "معرفی منظومه تمرنامه، حماسه ای تاریخی به تقلید از شاهنامه فردوسی و اسکندرنامه نظامی"، محمد مصطفا رسالت پناهی و سیدمحمد راستگوفر، پژوهشنامه ادب حماسی، سال دوازدهم، شماره دوم، پاییز و زمستان ۱۳۹۵، صص۳۵_۵۱.



#پویش_فردوسی
@pooyesh_ferdowsi
💯 پرسش‌های شاهنامه‌ای : کدام شخصیت شاهنامه، کیخسرو را در کودکی از کشته شدن رهانید؟

الف : اسفندیار
ب : افراسیاب
ج : پیران
د : سیمرغ

پاسخ پرسش : گزینه ج

🔅 با زدن بر روی بخشِ پنهان شده، پاسخ درست را ببینید.

👈 پرسش‌ها برگرفته از کارت‌های بازی «جادوی شاهنامه» است.



#پویش_فردوسی
@pooyesh_ferdowsi
#منوچهر_مرتضوی:

اگر کسانی شاهنامه را مجموعه افسانه ها و داستانهای پهلوانی یا مجموعه داستانها و سرگذشت پادشاهان بپندارند، قطعا اشتباه می کنند. شاهنامه مجموعه منسجمی از اساطیر باستانی و روایات تاریخی سنتی و داستانهای پهلوانی است که سرگذشت اقوام ایرانی را در چهارچوب آرمان ملی منعکس می سازد و شهریاران و پهلوانان شاهنامه تا پایان داستان اسکندر نماینده ادوار و حوادث فراموش شده و نمودار ازلي شخصیت انسان ایرانی و ایستادگی و پیکار و غم و شادی و بهروزی و تیره روزی و صلاح و فساد او به شمار می روند.
شاهنامه داستان رویارویی خصلتهای نیکان و بدان و پهلوانان و جباران و ایران و انیران و عناصر اهورایی و اهریمنی و جلوه گاه آرمانها و امیدها و ناامیدیها و روزهای تاریک و روشن مردم ایران و از این لحاظ در عرصه پهناور فرهنگ و ادبیات ایران منحصر به فرد و به نظر بسیاری از دانایان و پژوهندگان در ادب و فرهنگ سایر ملل جهان بی نظیر است.
جهان بینی ژرف و حکمت والای فردوسی در سراسر شاهنامه متجلی است ولی، بدون آگاهی از روح مجموعه منسجم روایات قابل فهم و درک نخواهد بود. در واقع شاهنامه در اجزاء، پیام مشخصی ندارد ولی در نهایت تمام شاهنامه تبدیل به پیامی کلی می شود. راز سرگذشت و سرنوشت بشر، مبارزه بی پایان خیر و شر، حاکمیت متعادل قانون جبر سهمگین آفرینش و اختیار محدود انسان، ارتباط مستقیم تایید الهی با کیفیت پندار و کردار انسان، تداوم هویت ایرانی و پیکار ایران و انیران و بالاخره ضرورت آگاهی ایرانیان از نشیب و فراز سرگذشت و هوشیاری نسبت به سرنوشت خود، پیام اساسی و کلی شاهنامه محسوب می شود. .
روایت شاهنامه، برخلاف اغلب داستانها و منظومه های ادبی و شاعرانه و افسانه های متأخر و عامیانه، به جای نظم صوریِ منطقی و اخلاقی دارای نظم طبیعی و فلسفی و احیانا فاقد شعار اخلاقی و جریان مطلوب و خشنود کننده است و طبیعت راستین زندگی انسان را با نشیب و فرازها و سرانجام غم افزا، نشان می دهد و در عین حال اعتقاد ژرف به پاداش و پادافراهِ کردار و پندار انسان از شگفتیهای راز سر به مُهر سرنوشت حکایت می کند. مرگ سهراب که دل نازک را از رستم به خشم می آورد و کشته شدن اسفندیار و نتایج طبیعی این واقعه که منجر به نابودی خفت بار خاندان زال و رستم (پهلوان محبوب فردوسی) می شود مثال آشکاری در این مورد است.



#پویش_فردوسی
@pooyesh_ferdowsi
#سعید_جمیدیان:

آری، این پیر جوانمرد پروردهٔ مکتب پهلوانی و بهره ور از صفات بایستهٔ هر پهلوان راستین همچون راستی، آزادگی، بخردی و بیدادستیزی است، و عجبی نیست اگر چنین کسی بیشتر دل در گرو پهلوانان داشته باشد تا شاهان. حقیقت مسلمی که سراسر شاهنامه گواه آن است، و ورای برخی بحث و جدلهای مبتذل روزگار ماست، این است که فردوسی حتی تاریخ قوم و سرزمین خویش را از دید مبارزه آزادگان با آزادی ستیزان، و در یک کلمه، از دریچهٔ چشم پهلوانانی چون رستم می نگرد.



#پویش_فردوسی
@pooyesh_ferdowsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📚کتاب چهار جلدی تاریخ مصوّر ایران باستان

🔸این مجموعه‌ی چهار جلدی، تلاشی‌ست برای شناخت بهتر ایران و آشنایی با تجربه‌های ساکنان این سرزمین در درازنای تاریخ.


🔹جلد نخست: تاریخ مصور ایران، در سپیده‌دم تاریخ

فصل نخست: دورانِ پیشاتاریخ (شامل پیدایش ایران در دورانِ پارینه‌سنگی، نوسنگی، مس‌سنگی)
فصل دوم: دوران مفرغ و آهن در ایران
فصل سوم: تمدن عیلام
فصل چهارم: قبایل آریایی و اتحادیه‌ی قبایل ماد

🔸جلد دوم: تاریخِ مصورِ ایران هخامنشی

🔹جلد سوم: تاریخ مصورِ تاریخ سلوکی و اشکانی

🔸جلد چهارم: تاریخ مصورِ ایران ساسانی



برای سفارش به شناسه @koroshariadad پیام دهید و یا به فروشگاه باشگاه شاهنامه پژوهان بروید. 
👇👇👇👇

https://shahnamehpajohan.ir/shop



#پویش_فردوسی
@pooyesh_ferdowsi
#جلال_خالقی_مطلق:

شاعرانی که قبول‌عام و شهرت همگانی پیدا می​کنند، قاعدتاً دستخوش تحریف می​شوند. این زیاد سودمند نیست، زیان​های بسیار زیادی دارد. شهرت شاعرانی مثل خیام، حافظ و فردوسی باعث می​شود هر کسی درباره ​ی آن‌ها اظهارنظر کند. از نظر من نود درصد مطالبی که در مورد فردوسی نوشته می​شود، یاوه است اصلاً. ما در این دوران یک ژانری داریم به نام "یاوه​ نگاری" که خیلی وسعت دارد. خیلی زیاد. به​خصوص از زمانی که اینترنت آمده خیلی هم بدتر شده.


#پویش_فردوسی
@pooyesh_ferdowsi
✍️که #رستم یلی بود در سیستان؟

#ابوالفضل_خطیبی

بیت زیر (که رستم یلی بود در سیستان) به نام فردوسی سخت مشهور است و حتی ضرب‌المثل شده و به کتاب‌های امثال چه با نام فردوسی و چه بدون نام شاعر راه یافته است:

که رستم یلی بود در سیستان / منش کرده‌ام رستم داستان

این بیت به رغم شهرت آن، نه در هیچ نسخه‌ای از شاهنامه دیده شده است و نه در هیچ یک از چاپ‌های معتبر و نامعتبر آن. بنابر پژوهش سجّاد آیدنلو دربارۀ پیشینۀ بیت مذکور، کهن‌ترین منبعی که در آن صورتی از مصراع دوم این بیت (که من کردمش رستم داستان) به نام فردوسی آمده، ساقی‌نامۀ سالک قزوینی در قرن یازدهم هجری (1021- بین 1083 و 1090ق) است و پس از آن بدون نام گویندۀ آن (با حذف «که» در آغاز بیت) در طومار نقّالی هفت لشکر در اواخر قرن سیزدهم (1292ق) نقل شده است. نگارندۀ این سطور بسیاری را دیده است که با استناد به این بیت، بر این نظر بودند که داستان‌های شاهنامه را فردوسی از روی یک متن نسروده، بلکه آنها تخیّلات شاعر است، اما محتوای بیت مذکور با سخن فردوسی دربارۀ منبع خود و نیز مجموع شواهد و قراین بسیار که شاعر داستان‌های رستم را از روی متن شاهنامۀ ابومنصوری به نظم کشیده است، همخوانی ندارد. این بیت، در دوران معاصر به نام فردوسی چنان شهرت یافته که حتی استاد عالی‌مقامی چون ژیلبر لازار را نیز به این خطا افکنده است که می‌نویسد: «حکیم طوس بانگ برآورد که رستم یلی بود در سیستان / منش کرده‌ام رستم داستان» . باری، نگارنده صورت کامل بیت مورد بحث را - البته با تفاوت‌هایی با صورت مشهور آن- در منبعی مهم‌تر و کهن‌تر یافته است که می‌تواند بر پیشینۀ این بیت پرتو تازه‌ای افکند. عبدالقاد بغدادی (قرن یازدهم قمری) در لغت شهنامه ذیل «سیستان» بیت زیر را شاهد آورده است:

تو کردی ورا رستم داستان / وگرنه خری بود در سیستان

دربارۀ این بیت نکات زیر شایان توجّه است:
1. چنانکه ملاحظه می‌شود برعکس صورت معروف بیت، در اینجا دو مصراع جابه‌جا شده‌اند و این صورت فقط در روایات مردمی تاجیکان از شاهنامه دیده می‌شود و به نظر می‌رسد که به لحاظ ترتیب دو مصراع، همین صورت، کهن‌تر از صورت مشهورتر بیت باشد:
منش ساختم رستم داستان / وگرنه یلی بود در سیستان
2. از آنجا که صورت معروف‌تر با «که رستم ...» آغاز می‌شود، به احتمال فراوان، بیتی از یک قطعه بزرگ‌تر بوده که سرایش آن را به فردوسی نسبت می‌دادند و از آن قطعه گویا همین بیت باقی مانده است. در طومار هفت‌لشکر برای اینکه به بیت مذکور استقلال دهند، حتّی به بهای بر هم زدن وزن بیت، «که» را در آغاز آن انداخته‌اند؛ ولی بیت منقول در لغت‌ شهنامه شاید سرودۀ کسی دیگر و بازهم از یک قطعۀ بزرگ‌تری باشد که در آن، خطاب سراینده به فردوسی است و بیت مذکور در صورت معروف‌تر را به یاد خواننده ‌آورده است؛ زیرا، قاعدتاً باید مرجع «ورا» همان رستم در بیت یا بیت‌های پیشین همین قطعۀ مفقود باشد.
3. با اینکه صورت کامل بیت در منبع قدیم‌تر لغت شهنامه آمده است، ضبط موهن «خری» در مصراعِ «که رستم خری بود در سیستان» جدیدتر و جعلی است و ضبط قدیم‌تر همان «یلی» در صورت مشهورتر بیت است.



#پویش_فردوسی
@pooyesh_ferdowsi
#میر_جلال_الدین_کزازی:

فردوسی سخنوری است که نه‌تنها در ایران به‌راستی اگر به‌داد، دانشورانه، سخن‌سنجانه، بی‌هیچ یکسو نگری بنگریم و داوری کنیم بی‌همتاست و در پهنه جهان هم همالی ندارد و اگر بزرگترین رزم‌نامه‌های گیتی مانند «ایلیاد و ادیسه» و ... را با شاهنامه بسنجید آشکارا می‌بینید که شاهنامه، شاهکاری است که نه در چندی و نه در چونی با شاهکارهای دیگر سنجیدنی نیست و نمی‌توان آن را با دیگری در یک تراز نهاد.
 از همین روی است که از دیرزمان نوشته شده است و به زبان‌ها روان گردیده که ایرانیان شاهنامه را تنها شاهکاری ادبی نمی‌دانند بلکه دفتری مینویی و فراسویی از گونه دیگر می‌شمارند. این سخن را برای نمونه ابن اثیر در تاریخ‌نامه خود آورده است.





#پویش_فردوسی
@pooyesh_ferdowsi
#میر_جلال_الدین_کزازی:

اگر در دریا که جای دروایی و سرگشتگی است پایگاهی می جوییم و می خواهیم همچنان ایرانی بمانیم تا پسینیان ما مانند ما بدان بنازند که ایرانی اند ،در این سرزمین سپند اهورایی ، در این خاک پاک تابناک ، در این بوم بهینه فرهنگ و فرهیختگی و فر و فروغ ، می زایند و می زیند باید آن پایگاه را بجوییم. استوارترین پایگاه شاهنامه است.




#پویش_فردوسی
@pooyesh_ferdowsi
💯 پرسش‌های شاهنامه‌ای : کدام یک از شخصیت‌های شاهنامه، با درخت گویا سخن گفت؟

الف : پیلسم
ب : سیمرغ
ج : اسکندر
د : کیخسرو

پاسخ پرسش : گزینه ج

🔅 با زدن بر روی بخشِ پنهان شده، پاسخ درست را ببینید.

👈 پرسش‌ها برگرفته از کارت‌های بازی «جادوی شاهنامه» است.




#پویش_فردوسی
@pooyesh_ferdowsi
🔸یکی را از ملوک عجم حکایت کنند که دست تطاول به مال رعیت دراز کرده بود و جور و اذیت آغاز کرده تا به جایی که خلق از مکاید فعلش به جهان برفتند و از کربت جورش راه غربت گرفتند چون رعیت کم شد ارتفاع ولایت نقصان پذیرفت و خزانه تهی ماند و دشمنان زور آوردند.

🔹باری به مجلس او در کتاب شاهنامه همی‌خواندند در زوال مملکت ضحّاک و عهد فریدون وزیر ملک را پرسید هیچ توان دانستن که فریدون که گنج و ملک و حشم نداشت چگونه برو مملکت مقرر شد گفت آن چنان که شنیدی خلقی برو به تعصب گرد آمدند و تقویت کردند و پادشاهی یافت گفت ای ملک چو گرد آمدن خلقی موجب پادشاهیست تو مر خلق را پریشان برای چه می‌کنی مگر سر پادشاهی کردن نداری

🔸ملک گفت موجب گرد آمدن سپاه و رعیت چه باشد گفت پادشه را کرم باید تا برو گرد آیند و رحمت تا در پناه دولتش ایمن نشینند و ترا این هر دو نیست

🔹ملک را پند وزیر ناصح موافق طبع مخالف نیامد روی از این سخن در هم کشید و به زندانش فرستاد. بسی بر نیامد که بنی عمّ سلطان به منازعت خاستند و ملک پدر خواستند، قومی که از دست تطاول او به جان آمده بودند و پریشان شده بر ایشان گرد آمدند و تقویت کردند تا ملک از تصرف این به در رفت و بر آنان مقرر شد.

پادشاهی کو روا دارد ستم بر زیر دست
دوستدارش روز سختی دشمن زور آورست

با رعیت صلح کن وز جنگ خصم ایمن نشین
زان که شاهنشاه عادل را رعیت لشکرست

🔸گلستان
#سعدی


#پویش_فردوسی
@pooyesh_ferdowsi
📢بیت هایی که از فردوسی نیست


#سجاد_آیدنلو


بیت بسیار پرآوازه‌ای هست که همواره آن را از فردوسی دانسته­ اند؛ اما بی­گمان و بی هیچ تردیدی سروده­ی او نیست. آن بیت چنین است:

«چنین گفت پیغمبر راستگوی/ ز گهواره تا گور دانش بجوی»

این بیت را بر سر در بسیاری از آموزشگاه­ها و دانشگاه­ها می­نویسند؛ اما از فردوسی نیست و مصراع دوم آن را کسی به نام «فخر الاسلام ذاکری» در سال ۱۳۱۵ مهی (:قمری) به نظم کشیده است. سراینده­ی مصراع نخست آن هنوز ناشناخته است.


- بیت بسیار آشنای:

«که رستم یلی بود در سیستان/ منش کرده­ام رستم داستان»

در هیچ­کدام از دست­نویس­های کهن شاهنامه دیده نمی­شود؛ حتا در چاپ­های غیرعلمی شاهنامه هم نمی­توانید آن را بیابید. این بیت در طومار و مجلس­ های نقالی و داستان­گویی شفاهی آمده است. کهن­ترین جایی که من توانسته­ ام نشانی از این بیت بیایم، در نسخه ­ی «طومار نقالان هفت ­لشکر» است که در سال ۱۲۹۹ مهی نوشته شده است، بی­آن­که در آنجا گفته شده باشد که این بیت از فردوسی است.
- بیت

«بسی رنج بردم در این سال سی/ عجم زنده کردم بدین پارسی»

در ۴ دست­نویس از ۱۵ دست­نویسی که پایه­ ی ویرایش آقای خالقی مطلق بوده است، دیده می­شود و در ۱۱ نسخه­ ی دیگر و نیز در دست­نویس کهن شاهنامه­ی کتابخانه­ی «سن­ژوزف» نیامده است؛


- بیت بسیار گزاینده و پست:

«زن و اژدها هر دو در خاک به/ جهان پاک از این هر دو ناپاک به»

در هیچ دست­نویسی از دست­نویس­های کهن شاهنامه دیده نمی­شود و بی­گمان از فردوسی نمی­تواند باشد. در برخی از دست­نویس­ های نزدیک به زمان ما و نیز چاپ­های غیرعلمی شاهنامه، این بیت را در «داستان سیاوش» گنجانده­ اند. کهن­ترین جایی که من توانسته­ ام نشانی از این بیت بیابم، در یکی از دست­نویس­ های «گرشاسپ­نامه»ی اسدی توسی است که در سال ۸۶۰ هجری نوشته شده است. حتا ویرایشگر «گرشاسپ­نامه»- حبیب یغمایی- هم این بیت را به حاشیه برده و شایسته ندانسته است که در متن کتاب اسدی توسی آورده شود. پیداست که این بیت از سده­ی نهم به این سو، زبانزد شده است.


- دو بیت:

«به روز نبرد آن یل ارجمند/ به شمشیر و خنجر به گرز و کمند

برید و درید و شکست و ببست/ یلان را سر و سینه و پا و دست»،

که آن را یکی از زیباترین نمونه­های آرایه­ی ادبی می­دانند و گمان می­کنند که از شاهنامه است، سروده­ی فردوسی نیست و در هیچ دست­نویس کهنی از شاهنامه نیامده است.


همواره خواست و پسند شاهنامه­ خوان­ها چنین بوده است که همه­ ی روایت­های ملی و پهلوانی ایران باید در کتابی به نام «شاهنامه» گردآوری شود و آن کتاب هم به نام و سروده­ی فردوسی باشد. بر اثر چنین برداشتی است که گذشتگان ما داستان­ها و منظومه ­هایی را به شاهنامه می­افزودند که سروده ­ی فردوسی نبود.

نمی­توان ناگفته گذاشت که بسیاری از بیت­ های افزوده­ شده به شاهنامه، از دید ادبی، زیبا و استوارند؛ چون شمار بسیاری از کاتبان شاهنامه، مردمان خوش­ذوق و بااستعدادی بوده­اند که بر اثر نوشتن چندین و چند باره­ی شاهنامه، این توانایی را یافته ­اند که بیت یا بیتهایی نزدیک به سخن فردوسی، به نظم بکشند و بسیاری را به این گمان بیفکنند که آن بیت­ها سروده­ی فردوسی است.



#پویش_فردوسی
@pooyesh_ferdowsi
نه_مقاله_برگزیده_در_حوزه_ادبیات_فارسی_آیدنلو.pdf
3.3 MB
📚نه مقاله‌ی برگزیده در حوزه‌ی زبان، ادبیات فارسی و فرهنگ ایران

✍️سجاد آیدنلو

🔸سیاست‌نامه، زمستان ۱۴۰۲

#باشگاه_کتاب_شاهنامه
@ketabshahnameh
#مجسمه_فردوسی_گردنه_حیران

مجسمه سنگی فردوسی بزرگ، حماسه‌سرای بی‌همتای ایران و جهان در شهرک گردشگری حیران (گردنه حیران) توسط عده‌ای نابخرد به‌صورت مغرضانه دچار تخریب شده است و چنانچه مسئولان مربوطه در این زمینه کوتاهی کنند، به‌زودی کل اثر تخریب خواهد شد. همچنین بر اساس بازدید میدانی می‌توان به راحتی متوجه این موضوع شد که زیرسازی مناسب برای نصب این مجسمه باشکوه انجام نگرفته است و هر لحظه بیم آن می‌رود که کل اثر به‌واسطه عدم تمهیدات مناسب، سقوط کند.


🔸برای امضا این کارزار بر روی پیوند زیر بزنید:👇
https://www.karzar.net/115309
📢باشگاه شاهنامه پژوهان و انجمن ایرانشناسان برگزار می کنند :⁣⁣⁣⁣
⁣⁣⁣⁣
💠سخنرانی های ماهانه شاهنامه پژوهان
🎙سخنران : فروغ محسنی مفیدی (شاهنامه پژوه و نویسنده کتاب تطبیق نیروهای اهریمنی در شاهنامه و مهابهاراتا)

🔸نیروهای
اهریمنی در شاهنامه و مهابهاراتا
 
⁣⁣⁣⁣
🔲 نشست #آنلاین در بستر گوگل میت

🔹زمان : چهارشنبه،۲۴ امرداد
🕰ساعت ۸ شب

🌐شرکت در این نشست برای همه دوستداران آزاد و رایگان است

🔸⁣⁣⁣برای شرکت در نشست در روز و ساعت برگزاری بر روی پیوند زیر زده و وارد شوید

https://meet.google.com/qhq-dyqd-zgq




#پویش_فردوسی
@pooyesh_ferdowsi
💯 پرسش‌های شاهنامه‌ای : اولین صلح با افراسیاب توسط کدام یک از پادشاهان ایرانی انجام شد؟

الف : نوذر
ب : یزدگرد سوم
ج : منوچهر
د : زوطهماسب

پاسخ پرسش : گزینه د

🔅 با زدن بر روی بخشِ پنهان شده، پاسخ درست را ببینید.

👈 پرسش‌ها برگرفته از کارت‌های بازی «جادوی شاهنامه» است.



#پویش_فردوسی
@pooyesh_ferdowsi
Ещё