📢بیت هایی که از فردوسی نیست
#سجاد_آیدنلوبیت بسیار پرآوازهای هست که همواره آن را از فردوسی دانسته اند؛ اما بیگمان و بی هیچ تردیدی سرودهی او نیست. آن بیت چنین است:
«چنین گفت پیغمبر راستگوی/ ز گهواره تا گور دانش بجوی»
این بیت را بر سر در بسیاری از آموزشگاهها و دانشگاهها مینویسند؛ اما از فردوسی نیست و مصراع دوم آن را کسی به نام «فخر الاسلام ذاکری» در سال ۱۳۱۵ مهی (:قمری) به نظم کشیده است. سرایندهی مصراع نخست آن هنوز ناشناخته است.
- بیت بسیار آشنای:
«که رستم یلی بود در سیستان/ منش کردهام رستم داستان»
در هیچکدام از دستنویسهای کهن شاهنامه دیده نمیشود؛ حتا در چاپهای غیرعلمی شاهنامه هم نمیتوانید آن را بیابید. این بیت در طومار و مجلس های نقالی و داستانگویی شفاهی آمده است. کهنترین جایی که من توانسته ام نشانی از این بیت بیایم، در نسخه ی «طومار نقالان هفت لشکر» است که در سال ۱۲۹۹ مهی نوشته شده است، بیآنکه در آنجا گفته شده باشد که این بیت از فردوسی است.
- بیت
«بسی رنج بردم در این سال سی/ عجم زنده کردم بدین پارسی»
در ۴ دستنویس از ۱۵ دستنویسی که پایه ی ویرایش آقای خالقی مطلق بوده است، دیده میشود و در ۱۱ نسخه ی دیگر و نیز در دستنویس کهن شاهنامهی کتابخانهی «سنژوزف» نیامده است؛
- بیت بسیار گزاینده و پست:
«زن و اژدها هر دو در خاک به/ جهان پاک از این هر دو ناپاک به»
در هیچ دستنویسی از دستنویسهای کهن شاهنامه دیده نمیشود و بیگمان از فردوسی نمیتواند باشد. در برخی از دستنویس های نزدیک به زمان ما و نیز چاپهای غیرعلمی شاهنامه، این بیت را در «داستان سیاوش» گنجانده اند. کهنترین جایی که من توانسته ام نشانی از این بیت بیابم، در یکی از دستنویس های «گرشاسپنامه»ی اسدی توسی است که در سال ۸۶۰ هجری نوشته شده است. حتا ویرایشگر «گرشاسپنامه»- حبیب یغمایی- هم این بیت را به حاشیه برده و شایسته ندانسته است که در متن کتاب اسدی توسی آورده شود. پیداست که این بیت از سدهی نهم به این سو، زبانزد شده است.
- دو بیت:
«به روز نبرد آن یل ارجمند/ به شمشیر و خنجر به گرز و کمند
برید و درید و شکست و ببست/ یلان را سر و سینه و پا و دست»،
که آن را یکی از زیباترین نمونههای آرایهی ادبی میدانند و گمان میکنند که از شاهنامه است، سرودهی فردوسی نیست و در هیچ دستنویس کهنی از شاهنامه نیامده است.
همواره خواست و پسند شاهنامه خوانها چنین بوده است که همه ی روایتهای ملی و پهلوانی ایران باید در کتابی به نام «شاهنامه» گردآوری شود و آن کتاب هم به نام و سرودهی فردوسی باشد. بر اثر چنین برداشتی است که گذشتگان ما داستانها و منظومه هایی را به شاهنامه میافزودند که سروده ی فردوسی نبود.
نمیتوان ناگفته گذاشت که بسیاری از بیت های افزوده شده به شاهنامه، از دید ادبی، زیبا و استوارند؛ چون شمار بسیاری از کاتبان شاهنامه، مردمان خوشذوق و بااستعدادی بودهاند که بر اثر نوشتن چندین و چند بارهی شاهنامه، این توانایی را یافته اند که بیت یا بیتهایی نزدیک به سخن فردوسی، به نظم بکشند و بسیاری را به این گمان بیفکنند که آن بیتها سرودهی فردوسی است.
#پویش_فردوسی@pooyesh_ferdowsi