در این کانال از فریاد قلم می گوییم تا پژواک آن به گوش ها برسد و کنشگری خشونت پرهیز و مطالبه گری مدنی بعنوان حقوق شهروندی راه خود را در اذهان عمومی باز کند.
آیا پس از ۴۶ سال فداکاری، ایثار، همراهی، همکاری، مجاهدت، آوارگی، خون دادن و پایمردی، موقع سررسید مطالبات نرسیده؟ مقدمه: به نظر میرسد که وقتی یک ملتی ۴۶ سال هرچه که داشت از جان و مال و فرزند و آبرو و آسایش و امنیت را برای یک انقلاب داده، حالا حق داشته باشد که حداقلهایی مثل امید، اعتماد، راستی، درستی، معیشت مطابق با شان و منزلت و کار و کوشش را مطالبه کند.
یکم: انقلاب سال ۵۷ انتخاب مردمی بود که در آن زمان می زیستند و فارغ از درست یا اشتباه یا ناقص بودن آن، حق داشتند که مطالبات خود را داشته باشند اما نسل امروز نه آن انقلاب کردهها هست و نه آن مطالبات را دارد. دوم: وقتی مردمی که در ۱۴۰۳ زندگی میکنند نیز به جبر یا به دلخواه، عمر و هستی و آرزو و امید خود را پای این حاکمیت و حکومتها گذاشتهاند، حق دارند که مطالباتی از جنس خودشان و اقتضائات روز را داشته باشند. سوم: مردم این دوره و زمانه نیز حق دارند برای نسلهای بعدی و ایران فردا، مطالباتی از جنس #رفاه، #آرامش، #صلح، #برابری، #محیطزیست سالم، برخورداری از #حقوق_شهروندی، آموزش علوم روز، مبادلات فرهنگی با تمام مردم جهان و #آزادی را داشته باشند. چهارم: آنچه که هر سه نسل را به هم پیوند میدهد عبارت است از: سرزمین، قانون و حاکمیت. هرآنچه که این سه مهم را برهم بزند یا مخدوش کند، بهعنوان عامل شکاف نسلی شناخته میشود. پنجم: سرزمین ما دچار آسیبهای فراوان شده از جمله تداوم خشکسالی و سوءمدیریت منابع و نداشتن برنامهای آیندهنگر. قانون اساسی دیگر مورد وفاق نیست و نیاز به اصلاح یا تغییرات اساسی دارد. حاکمیت دچار قصورهایی در اجرای قانون اساسی شده که نتیجهی آن ایجاد خلأ و ظهور برداشت های متفاوت و در برخی موارد متناقض از قانون و ورود افراد ضد منافع ملی و ضد امید و اعتماد به عرصه ی سیاستگذاری و اجرا شده است. ششم: درخواست مطالبات سررسید شده حق مسلم همه ی ملت است و نباید آنها را به واسطهی مطالبهگری، حذف کرد. هفتم: مخالفت کنشگران مدنی خشونت پرهیز است که در جهت پاسداری از سرزمین، قانون و حاکمیت مدافع حقوق مردم انجام میشود و وجاهت انسانی، عرفی، قانونی و بیننسلی دارد.
به اعتقاد این کنشگر مدنی:
۱. هیچ اشکالی ندارد که گذشتگان در مورد خطاهای خود عذرخواهی کرده و در صدد جبران بر آیند. ۲. هیچ اشکالی ندارد که حاکمیت به خطاهای استراتژیکی خود اعتراف کرده و راه عقبنشینی و جبران مافات را طی کند. ۳. هیچ اشکالی ندارد که #غارتگران، #فاسدان، #دزدان، #ناکارآمدان و #قبیله_گرایان مجازات شوند. ۴. هیچ اشکالی ندارد که در صورت عدم تحقق سه بند فوق، ملت برای حفظ سرزمین خود و تحویل آباد آن به نسل بعدی، به دنبال تغییر قانون یا حاکمیت باشد. ۵. هیچ اشکالی ندارد که مردم آرزومند، خردمند و هوشیار شده، روشهای مطالبهگری و کنشگری شکستخوردهی قبلی را تغییر داده و به دنبال روشهای نوین باشند. هیچ اشکالی ندارد که مردم این دوره و زمانه متفاوتتر از نسلهای قبلی باشند، نوع آرزوهایشان متفاوتتر و سبک امیدشان به فردای بهتر نیز متفاوتتر باشد، پس باید به حق مسلم آنها احترام گذاشته شده و اتحاد و امیدشان مورد هجوم سنتگرایان و حافظان وضع موجود قرار نگیرد.