پژواک قلم

#دزدان
Канал
Логотип телеграм канала پژواک قلم
@pezhvakeghalamПродвигать
84
подписчика
53
ссылки
در این کانال از فریاد قلم می گوییم تا پژواک آن به گوش ها برسد و کنشگری خشونت پرهیز و مطالبه گری مدنی بعنوان حقوق شهروندی راه خود را در اذهان عمومی باز کند.
رابطه‌ی مستقیم دزدی، فقر و مرگ
(تسلیت ملت ایران به مردم عزیز طبس)

رضارضائی ۱۴۰۳/۷/۱
آیا افزایش دزدی رابطه‌ی معناداری با افزایش فقر و مرگ دارد؟
مقدمه: بدون شک وقتی #دزدی‌های کلان افزایش می‌یابد، در جای دیگری سرمایه‌ها کاهش‌یافته و در نتیجه #فقر افزایش می‌یابد و #مرگ انسان‌های شریف و زحمت‌کش مثل ماجرای #معدن_طبس را به دنبال خواهد داشت.
یکم:  هرچه گفتند که تحریم، اختلاس، ناکارآمدی و غارت منابع باعث فقر و فلاکت شده درست است؛ اما همه‌ی آنها در یک‌کلام، دزدی و عدم‌النفع ثروت ملی است؛
دوم: هرچه دزدی بیشتر، بزرگ‌تر، متنوع‌تر، فراگیرتر، پیچیده‌تر، آرام و بی‌سروصداتر باشد، فقر و مرگ انسان‌های بی‌گناه ناشی از آن بیشتر و دردناک‌تر می‌شود؛
سوم: هرچقدر پیشگیری، ممانعت و برخورد با دزدان کمتر شود، آثار سوء اجتماعی و فردی آن افزایش می‌یابد و ناگهان دامن معدنچیان زحمت‌کش طبس را گرفته و آنها را دردمندانه به کام مرگ می‌کشد؛
چهارم: بعد از دزدان خانگی و بانکی، عدم برخورد مناسب با پدیده‌ی دزدان صنعتی، معدنی، کشاورزی، دامی، صیادی، اطلاعاتی، انرژی و نخبگان، دقیقاً متوجه مراجع ذی‌ربط است که باید پاسخگو باشند.
پنجم: گرچه باید به وضعیت #جان‌باختگان و #مجروحین و خانواده‌های حادثه‌ی معدن طبس رسیدگی کرد، باید با #دزدان_امنیت_شغلی، #دزدان_امنیت_فضای_کار، #دزدان_ایمنی و #سلامت_کارگران نیز رسیدگی عاجل شود.

به اعتقاد این کنشگر مدنی:


۱: همه‌ی ایران عزادار و داغدار حادثه‌ی طبس است اما به نظر می‌رسد که  تسکین ملت فقط با مجازات قاصرین  و مقصرین انجام می‌شود.
۲: به نظر می‌رسد که هیچ چیزی وجود ندارد که بتواند ندیدن روز اول مدرسه‌ی فرزندان را جبران کند بخصوص برای جانبختگانی که دیگر هرگز فرزندان خود را هم نخواهند دید و این درد و غم را درمانی نیست، پس فقط باید کاری کرد که اینگونه حوادث تکرار نشود.

۳: به نظر می‌رسد که طی سالیان اخیر هیچکدام از حوادث طبیعی مثل سیل، زلزله و رانش زمین، طبیعی نبوده، و حوادث جاده‌ای و #ریزش_معدن نیز طبیعی نیست، پس تنها می‌توان به سوء مدیریت و ناکارامدی، افزایش دزدی منابع، کاهش سرمایه گذاری در زیر ساخت‌ها، بی توجهی به جان هم وطنان و ایجاد فقر عامدانه اشاره کرد.
گرچه آن‌قدر عزا داریم که وقت عزاداری نداریم، آن‌قدر اشک داریم که وقت گریه‌زاری نداریم، آن‌قدر فقیر و فلاکت‌زده داریم که وقت رسیدگی به بدسرپرست نداریم، اما وقت کافی برای مطالبه‌ی حقوق جان‌باختگان، مال‌باختگان، عمر باختگان، جوانی باختگان، امید و آرزو باختگان داریم و باید با کنشگری مدنی از جنبش مردمی ایران حمایت کرد تا دیگر شاهد حوادث تأثرانگیزی مثل معدن طبس نباشیم.

پاینده باد ایران، آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/pezhvakeghalam
سررسید مطالبات

رضارضائی. ۱۴۰۳/۶/۵

آیا پس از ۴۶ سال فداکاری، ایثار، همراهی، همکاری، مجاهدت، آوارگی، خون دادن و پایمردی، موقع سررسید مطالبات نرسیده؟
مقدمه: به نظر می‌رسد که وقتی یک ملتی ۴۶ سال هرچه که داشت از جان و مال و فرزند و آبرو و آسایش و امنیت را برای یک انقلاب داده، حالا حق داشته باشد که حداقل‌هایی مثل امید، اعتماد، راستی، درستی، معیشت مطابق با شان و منزلت و کار و کوشش را مطالبه کند.

یکم: انقلاب سال ۵۷ انتخاب مردمی بود که در آن زمان می زیستند و فارغ از درست یا اشتباه یا ناقص بودن آن، حق داشتند که مطالبات خود را داشته باشند اما نسل امروز نه آن انقلاب کرده‌ها هست و نه آن مطالبات را دارد.
دوم: وقتی مردمی که در ۱۴۰۳ زندگی می‌کنند نیز به جبر یا به دلخواه، عمر و هستی و آرزو و امید خود را پای این حاکمیت و حکومت‌ها گذاشته‌اند، حق دارند که مطالباتی از جنس خودشان و اقتضائات روز را داشته باشند.
سوم: مردم این دوره و زمانه نیز حق دارند برای نسل‌های بعدی و ایران فردا، مطالباتی از جنس #رفاه، #آرامش، #صلح، #برابری، #محیط‌زیست سالم، برخورداری از #حقوق_شهروندی، آموزش علوم روز، مبادلات فرهنگی با تمام مردم جهان و #آزادی را داشته باشند.
چهارم: آنچه که هر سه نسل را به هم پیوند می‌دهد عبارت است از: سرزمین، قانون و حاکمیت. هرآنچه که این سه مهم را برهم بزند یا مخدوش کند، به‌عنوان عامل شکاف نسلی شناخته می‌شود.
پنجم: سرزمین ما دچار آسیب‌های فراوان شده از جمله تداوم خشکسالی و سوءمدیریت منابع و نداشتن برنامه‌ای آینده‌نگر. قانون اساسی دیگر مورد وفاق نیست و نیاز به اصلاح یا تغییرات اساسی دارد. حاکمیت دچار قصورهایی در اجرای قانون اساسی شده که نتیجه‌ی آن ایجاد خلأ و ظهور برداشت های متفاوت و در برخی موارد متناقض از قانون و ورود افراد ضد منافع ملی و ضد امید و اعتماد به عرصه ی سیاستگذاری و اجرا شده است.
ششم: درخواست مطالبات سررسید شده حق مسلم همه ی ملت است و نباید آنها را به واسطه‌ی مطالبه‌گری، حذف کرد.
هفتم: مخالفت کنشگران مدنی خشونت پرهیز است که در جهت پاسداری از سرزمین، قانون و حاکمیت مدافع حقوق مردم انجام می‌شود و وجاهت انسانی، عرفی، قانونی و بین‌نسلی دارد.

به اعتقاد این کنشگر مدنی:

۱. هیچ اشکالی ندارد که گذشتگان در مورد خطاهای خود عذرخواهی کرده و در صدد جبران بر آیند.
۲. هیچ اشکالی ندارد که حاکمیت به خطاهای استراتژیکی خود اعتراف کرده و راه عقب‌نشینی و جبران مافات را طی کند.

۳. هیچ اشکالی ندارد که #غارتگران، #فاسدان، #دزدان، #ناکارآمدان و #قبیله_گرایان مجازات شوند.
۴. هیچ اشکالی ندارد که در صورت عدم تحقق سه بند فوق، ملت برای حفظ سرزمین خود و تحویل آباد آن به نسل بعدی، به دنبال تغییر قانون یا حاکمیت باشد.

۵. هیچ اشکالی ندارد که مردم آرزومند، خردمند و هوشیار شده، روش‌های مطالبه‌گری و کنشگری شکست‌خورده‌ی قبلی را تغییر داده و به دنبال روش‌های نوین باشند.
هیچ اشکالی ندارد که مردم این دوره و زمانه متفاوت‌تر از نسل‌های قبلی باشند، نوع آرزوهایشان متفاوت‌تر و سبک امیدشان به فردای بهتر نیز متفاوت‌تر باشد، پس باید به حق مسلم آنها احترام گذاشته شده و اتحاد و امیدشان مورد هجوم سنت‌گرایان و حافظان وضع موجود قرار نگیرد.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/pezhvakeghalam