🖋 کشتن حیوانات به نام حفاظت...
🔘 #شکار، به ویژه
#شکار_تروفه که پیشتر درباره آن توضیحات کامل ارایه شده است، در بین
#شکارچیان و برخی
#دوستداران_محیط_زیست دارای طرفدارانی است. این افراد ادعا می کنند که
شکارِ محدود به جمعیت یک گونه آسیب نمی زند.
🔘#مخالفان_شکار که گروه های متنوع و زیادی را شامل می شوند بر این باورند که ادعاهای مطرح شده درست نیستند. طبق نظر استاد دانشگاهِ فن آوری میشیگان و زیست شناس حفاظت، جان ووسِتیچ: «هیچ گواه علمی وجود ندارد که نشان بدهد گرگ ها باید
شکار شوند. عقل سلیم نمی گوید ما فقط به این دلیل که کشتن گرگ ها را دوباره آغاز نماییم دهه ها وقت صرفِ بازگرداندان آنها از مرز انقراض کنیم.»
🔘 «به طور کلی پنج موضوع، از سوی
مخالفان شکار در دنیا به شرح زیر مطرح می شوند:
1-
شکار تروفه می تواند به جمعیت کُلِ یک گونه آسیب بزند. به نظر می آید روش هایی با ویرانگری کمتر هم وجود داشته باشند، به ویژه روشی که شامل قیمت گذاری در سر آنها نباشد.
2- درآمد حاصل از این
شکار به
#جوامع_محلی کمک نمی کند. به اعتقاد دکتر ناوُمی رُز: «... درسته که در بعضی کشورها بخشی از پول های شکارچیان صرفِ حفاظت می شود اما این درآمد به ندرت برای بودجه حفاظت است. معمولا، واسطه ها- فروشندگان عمده ابزارآلات- سهمی از
شکار شیر را می گیرند و ته مانده نصیب جوامع محلی و حفاظت و دستگاه های مدیریتی می شود.»
3- هر کسی قادر به انجام
شکار تروفه نیست. از آن جا که
شکار تروفه در مناطق دوردست انجام می شود که نیازمند پرواز یا معرفی نامه است، هر کسی قادر به انجام آن نیست.
شکار تروفه به مردمِ پولداری تعلق دارد که با هیجان و تحت نامِ فریبنده ی حفاظت به تعقیب
شکار می روند.» فعالان راستین حفاظت بایستی جوامع محلی را به اتخاذ روشی پایدار ترغیب و تشویق کنند و
شکار تروفه این آرزو را محقق نمی کند.
4- این نوع
شکار می تواند به
شکار غیرقانونی و قاچاق حیات وحش منجر شود. اگر
شکار تروفه این امید را داشت که به عنوان «حفاظت» شناخته شود باید از طریق نهادهای علمی و استانی نظارت دقیقی می داشت تا سلامت و قانونی بودن آن را رصد کنند. باوجودی که مقررات مشخصی در این رابطه وجود دارند ولی برای پیشگیری از تبدیل
شکار تروفه به
شکار غیرقانونی کافی نیستند.
5- انگیزه های مالی می توانند برای جمعیت یک گونه آسیب رسان باشد. رصد جمعیت یک گونه نیازمند تدابیر بسیاری از سوی گروه های حفاظتی و دولت هاست. این احتمال وجود دارد که اطلاعات نادرست به گزارش اشتباه از تعداد گونه منجر شده و
شکار را تقویت کند، یا سوِد مالیِ حاصل از تداومِ
شکار، گروه ها را به گزارشِ بیش از حد معمولِ در تعداد جمعیت سوق دهد.
🔘 شکار ننگ آور سیل های کانادایی بزرگترین کشتارِ پستانداران دریایی در سال است که برای
#پوست و سایر اندام های بدن انجام می شود. براساس گزارش سی شپرد(See Shepherd) هیچ توجیه علمی برای این سهمیه وجود ندارد زیرا روش های مورد استفاده برای شمارش سیل ها کمی بیشتر از این حدسیات است. نویسنده کانادایی، فرلی موآت برآورد می کند که در ازای هر سیلی که گرفته می شود به یک سیل دیگر شلیک می شود که زیر یخ فرو می رود و در محاسبات لحاظ نمی شود.
🔘آیا برای بررسیِ
شکار، فقط باید به رویکردهای زیست شناختی و حفاظتی بسنده کرد؟ نقشِ
#اخلاقیات در این مبحث چیست و کجاست؟ در جایی که فعلی مانند کشتن در میان است، آیا مفاهیمی مانند «نیاز»، «آگاهی» و «اراده» جایی برای توجه نمی یابند؟ از منظر اخلاقیات چه پرسش هایِ اساسی می تواند در بحث
شکار مطرح شوند؟
▪️آیا انسان به منظورِ کشتن موجودات زنده برای خودش حقی قایل است؟ آیا این حقِ برابر را برای سایر موجودات نیز قایل می شود؟!
▪️در مناطقِ دست نخورده ی طبیعت که غنی از
#تنوع_زیستی هستند، حفاظت چگونه اتفاق می افتد؟!
▪️دولت ها برای حفاظت از تنوع زیستی، افزون بر واقعیت علمی، چه رویکردهای اخلاقی را مدنظر قرار می دهند؟
▪️به طور کلی، کمین کردن با هدف کشتن یک حیوان چه نیازِ اساسی در روح انسان را برطرف می سازد؟ و حکومت ها/دولت ها باید چه راهکارهایی برای رویارویی با این «نیاز» اتخاذ نمایند؟
https://t.center/pazudharma