کانال خبری پان‌ايرانيست

#ادبیات
Канал
Логотип телеграм канала کانال خبری پان‌ايرانيست
@paniranistПродвигать
2,53 тыс.
подписчиков
7,67 тыс.
фото
6,62 тыс.
видео
2,77 тыс.
ссылок
شبکه‌های اجتماعی حزب پان‌ایرانیست: تارنما www.Paniranist.party فیس‌بوک Fb.com/paniranist.info اینستاگرام instagram.com/paniranist.party توییتر https://twitter.com/paniranist_info یوتیوب https://www.youtube.com/c/paniranistinfo/
‍با آمدن #اسلام، جنب و جوش تازه‌ای سر برآورد. نخست حرف بر سر آن بود که دین تازه را چگونه بپذیرند و با مهمانان جدید که زیردستانِ دیروز و زبردستانِ امروز بودند، چگونه رفتار کنند. بنا به شواهد تاریخ، تصمیم نهایی آن شد که دین جدید پذیرفته شود، بی‌آنکه "ایرانیّت" از دست برود. اگر ایران به صورتی که در گذشته بود دیگر نمی‌بود، جوهره‌ی آن را می‌شد در شکل دیگری نگاه داشت. من گمان می‌کنم که تاریخِ این هزار و چهارصد ساله‌ی ایران بر روی این تصمیم حرکت کرده است. ضرورت اُخت کردنِ گذشته و حال، نوعی تحرّک (دینامیسم) و پویش در ایرانی برانگیخت که منشأ آثار مهمّی گشت، ولی در مقابل، فرساینده هم بود، بدین معنی که قوای او را متفرّق کرد و او را بر آن داشت تا حالت دفاعی به خود بگیرد.
وزنه‌ی زندگی بر "#فرهنگ" افتاد. چون سیادتِ سیاسی از دست رفته بود، استعدادِ ایرانی می‌بایست در جبهه‌ی دیگری که جهانگیریِ فرهنگ باشد، به کار افتد. معاوضه‌ی بزرگی صورت گرفت. دیگرها را داد و فرهنگ گرفت. این فرهنگ دارای سه خصوصیّت بود: ۱- تلفیقی بود، یعنی از چند عنصر متفاوت و گاه متعارض، ترکیب می‌یافت. ۲- کلامی بود، یعنی تکیّه‌ی اصلی بر ادبیات و بخصوص شعر داشت. ۳- نه از کُنِش، بلکه از واکنش نیرو می‌گرفت؛ یعنی حالت دفاعی در او بود. ایرانی با گِرِهی و مشکلی روبرو بود و برای بازیافتِ خود، تلاش خویش را در جهت تعدیلِ این مشکل به کار انداخت، و گشایشِ آن را در "فرهنگ" جست.
برای شناخت جامعه‌ی ایرانی ناگزیریم، کمتر از تاریخ (که در گفتن محظور داشته و کمتر به مسائل اجتماعی پرداخته) و بیشتر از #ادبیات، که مهمّ‌ترین تیره‌ی فعّالیّت ذهنی او و بازگو کننده‌ی احساس و اسرار اوست، کمک بگیریم.
شاخه‌های مهمّ اندیشه‌ی ادبیِ ما چیست؟ از زمانی که زبان فارسیِ دَری به کار افتاده، یعنی از قرن سوم هجری، تا به امروز، ادب فارسی حاکی از آن است که ایرانی یک قومِ نا‌آرام بوده و در جستجوی مأمنِ فکری است. تعداد کتابها و آثار دیگر از هزاران در می‌گذرد، ولی همان چند ده کتاب که در رأس‌اَند، بر این معنی گواهیِ بسنده دارند.
#ایران_و_تنهایی‌اش
برگرفته از کانال دکتر محمّد‌علی اسلامی‌ندوشن
🆔 @sarv_e_sokhangoo

👇کانال خبری پان ایرانیست👇
https://t.me/joinchat/AAAAADuh9PTR7tqOh54EqQ
کانال خبری پان‌ايرانيست
📌 یاد نامه ای کوتاه در سالگرد در گذشت استاد #شاهرخ_مسکوب #شاهرخ_مسکوب #فرهنگ #یادنامه_بزرگان @paniranist
◾️#شاهرخ_مسکوب در سال ۱۳۰۴ در شهر بابل به دنیا آمد. دوره‌ی ابتدایی را در مدرسه‌ی علمیه تهران، پشت مسجد سپهسالار سپری کرد. دوران دبیرستان را در اصفهان گذراند و در سال ۱۳۲۴ از اصفهان به تهران آمد و در رشته‌ی حقوق دانش‌گاه تهران به تحصیل مشغول شد.

در ۱۳۲۴ در حین تحصیل در دانشگاه تهران، مانند بسیاری از درس‌خوانده‌ها و روشنفکران آن زمان به جریان چپ پیوست و حدود یک دهه عضو حزب توده بود. چند سالی تمام وقت به دستور حزب توده در استان‌های فارس و کرمان سرگرم فعالیت‌های تشکیلاتی بود و در سال ۱۳۲۷ از دانشگاه تهران در رشته‌ی حقوق فارغ‌التحصیل شد.

مدتی بعداز حوادث مرداد ۱۳۳۲ بازداشت و مدت دو سال زندانی شد. در زندان که جنب‌وجوش‌های روزمره‌اش متوقف شده بود فرصت و فراغتی یافت تا حوادث را با دید و درک تازه‌ای بررسی کند. «در زندان چیزهای فراوانی دیدم، چشم و گوشم باز شد.»

پس از سرخوردگی از فعالیت‌های سیاسی، از حزب توده کناره گیری کرد و به #ادبیات و ترجمه و به طور خاص به #شاهنامه و #فردوسی رو آورد.

نخستین نوشته‌ی او «مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیار» که در سال ۱۳۴۲ به چاپ رسید، حیرت همگان را برانگیخت و خیلی زود پرآوازه شد و نشان داد که نویسنده‌ی آن از استعداد درخشان و قلمی گویا و توانا برخوردار است.

سوگ سیاوش دومین کتاب مسکوب حاصل تأملات پیگیر او در اساطیر شاهنامه است به قول نویسنده‌ای: «کسی چون مسکوب در سوگ سیاوش ننشست».

مسکوب در روزهای پس از انقلاب ایران را ترک کرد و در مدرسهٔ مطالعات اسلامی پاریس مشغول به کار شد. پس از تعطیلی مدرسه دیگر ممر درآمدی نداشت و ناگزیر در عکاسی خواهرزاده‌اش مشغول به کار شد. در این ایام پشت پیش‌خوان عکاسی کار و همان‌جا هم زندگی می‌کرد.

در ۱۳۷۹ کتاب روزها در راه را منتشر کرد. این کتاب مربوط به یادداشت های شخصی و روزمره مسکوب در طول حدود ۲۰ سال (از روزهای پیش از انقلاب ۵۷ تا حدود سال ۱۳۷۷) است و از مهمترین آثار اوست.

ارمغان مور آخرین کتاب شاهرخ مسکوب حاصل عمری پژوهش نویسنده درباره‌ی شاهنامه با رویکرد به مقوله‌های اساسی بشری، چند ماه پس از مرگ مسکوب به چاپ رسید.

شاهرخ مسکوب نهایتا در بیست و سوم فروردین ۱۳۸۴ به علت ابتلا به سرطان خون در پاریس دیده از جهان فروبست. پیکر وی در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شده‌است.

#شاهرخ_مسکوب
#فرهنگ
#یاد_نامه_بزرگان

@paniranist