شاه فرتوت ابریقستان

#مشکینی
Канал
Логотип телеграм канала شاه فرتوت ابریقستان
@oldkingofebrighestanПродвигать
2,64 тыс.
подписчиков
24,5 тыс.
фото
3,83 тыс.
видео
8,32 тыс.
ссылок
به مجله سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ادبی، هنری، ورزشی #شاه_فرتوت_ابریقستان خوش آمدید... ارتباط با ادمین: @oldking1976
👈 آیت‌الله محمد #موسوی خویینی، دبیرکل مجمع روحانیون مبارز، در یادداشتی تلگرامی از خاطرات خود درباره درگذشت امام #خمینی نوشت:

نوبتِ بعدازظهر جلسۀ بازنگری قانون اساسی بود؛ هنوز ننشسته بودم و جلسه تشکیل نشده بود که خبر رسید حال حضرت امام خوب نیست.

خودم را به جماران رساندم. عصر بود و سران نظام رسیده بودند. کف حیاط کوچک بیمارستان فرشی پهن شده بود.

آقایان #خامنه‌ای، #هاشمی_رفسنجانی، #موسوی_اردبیلی، مهندس #موسوی، #مشکینی، #کروبی، احمدآقا (و شاید دو سه نفر دیگر که الآن به خاطرم نمی‌رسند) نشسته بودند.

دکتر فاضل وضعیت بیماری امام را گزارش می‌داد. سرانجام دکتر فاضل گفت حضرت امام حداکثر تا هشت ساعت دیگر میهمان شما هستند.

چنین به خاطرم می‌رسد که آقای خامنه‌ای فرمودند وقتی امام وارد فرودگاه شدند، یک نفر به من گفت که ایشان ده سال رهبری می‌کنند -والله یضاعف لمن یشاء- (من چون نزدیک ایشان نبودم شاید بعضی از کلمات را به دقت نقل نکرده باشم).

اولین موضوع گفتگو این بود که محل دفن کجا باشد؛ احمدآقا گفتند من محلی را نزدیک قم در نظر گرفته‌ام و دربارۀ آن توضیح دادند. حاضرانْ آن محل را مناسب ندانستند. یک نفر زمین قلعه‌مرغی را پیشنهاد کرد (شاید مهندس موسوی). آنجا هم پذیرفته نشد. سرانجام دولت مکلف شد چند نقطه در تهران و حاشیۀ تهران را شناسایی و گزارش کند.

جایی که نشسته بودیم محل رفت‌وآمد افراد خانوادۀ امام و نیز اعضای دفتر به داخل بیمارستان بود و افراد مختلف آمدوشد می‌کردند.

آقایان به داخل یکی از اتاق‌های جنب بیمارستان راهنمایی شدند و دور هم نشستند. پزشکان هم نومیدانه در داخل بیمارستان همچنان بر بالین امام تلاش می‌کردند.

در این نشست، آقایان #خلخالی، #محمدی_گیلانی، #مؤمن و شاید طاهری خرم آبادی هم بودند، ولی احمدآقا همراه پزشکان بر بالین امام بود.

صحبت شد که بعد از امام برای رهبری چه باید کرد. پس از مقداری سکوت، آقای محمدی گیلانی به جناب آقای خامنه‌ای گفتند چرا خود شما نباشید و دو سه جمله هم در تأیید پیشنهاد خود گفتند که متأسفانه در خاطرم نمانده است.

آقای خامنه‌ای برآشفتند و به آقای محمدی گفتند خواهش می‌کنم دیگر این مطلب را تکرار نفرمایید.

آقای مؤمن گفتند که حضرت امام دربارۀ آقای #منتظری فرموده‌اند که رهبر نمی‌توانند بشوند، ولی نفرموده‌اند که عضو شورای رهبری هم نمی‌توانند باشند؛ بنابراین، چه اشکالی دارد که شورای رهبری متشکل از ایشان و دو نفر دیگر که از جهت مدیریت و سیاسی صلاحیت دارند تشکیل شود؟

این پیشنهاد، اگر هم طرفداری داشت، اما اکثر حاضران با آن مخالف بودند.

یک نفر هم آقای #گلپایگانی را پیشنهاد کرد که به خاطرم نمی‌رسد چه کسی بود و چون اطمینان ندارم، بهتر است بگویم خودم این پیشنهاد را دادم! این پیشنهاد هم هیچ طرفداری نداشت.

گفته شد (در خاطرم نیست چه کسی اولین بار مطرح کرد) که شورای رهبری متشکل از آقایان خامنه‌ای و هاشمی، که از جهت سیاسی و مدیریت مورد قبول همه هستند، به‌علاوۀ یک نفر از میان آقایان موسوی اردبیلی و مشکینی تشکیل شود؛ پس از گفتگوی کوتاهی، همه این پیشنهاد را پذیرفتند.

در همین لحظات بود که یک نفر وارد شد و با بغض و گریه فریاد زد که کار تمام شد. من متوجه نشدم که آقایان حاضر، که همه از رجال و شخصیت‌های کشور بودند، چگونه از اتاق به بیرون ریختند و به سمت اتاق محل بستری رفتند.

تنها در خاطرم مانده است که جناب آقای خامنه‌ای داخل حیاط نشسته بودند و به تنۀ درختی تکیه داده بودند و با همۀ وجود گریه می‌کردند.

آقای #کروبی چنان آشفته شده بود و به‌هم ریخته بود که حالتی غیرعادی داشت و درحالیکه عمامه از سرش افتاده بود، خود را می‌زد و گریه می‌کرد.

در این موقع، که صدای گریۀ حاضران کم‌کم داشت به حدی بلند می‌شد که ممکن بود از دیوارهای حیاط بیمارستان به بیرون برسد، آقای هاشمی ایستاد و با اصرار و خواهش و گاهی با تندی، همه را به سکوت دعوت کرد و می‌گفت آقایان، اجازه ندهید این خبر به بیرون از این جمع برسد تا ابتدا از جهت امنیتی کشور را آماده کنیم، اگر این خبر در همین لحظه منتشر شود، ممکن است در جبهه‌ها اتفاق بدی بیفتد.

بدون هیچ مبالغه‌ای باید بگویم که آقای هاشمی را می‌دیدم که، با درماندگی، تلاش مذبوحانه‌ای می‌کرد و اولین مخالف پیشنهاد آقای هاشمی احمدآقا بود که می‌گفت ما نمی‌توانیم چنین کاری کنیم. امام هیچ‌وقت از مردم چیزی را پنهان نمی‌کرد و ما هم نمی‌توانیم خبر مربوط به امام را از مردم پنهان کنیم؛ ما همین حالا باید این خبر را به اطلاع مردم برسانیم.

ساعتی بعد که به اتفاقِ آقای موسوی اردبیلی بیمارستان را ترک می‌کردیم، ایشان دربارۀ‌ عضویت در شورای رهبری گفت من چنین چیزی، یا کاری یا مسئولیتی را نمی‌پذیرم.

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
👈 آیت‌الله محمد #موسوی خویینی، دبیرکل مجمع روحانیون مبارز، در یادداشتی تلگرامی از خاطرات خود درباره درگذشت امام #خمینی نوشت:

نوبتِ بعدازظهر جلسۀ بازنگری قانون اساسی بود؛ هنوز ننشسته بودم و جلسه تشکیل نشده بود که خبر رسید حال حضرت امام خوب نیست.

خودم را به جماران رساندم. عصر بود و سران نظام رسیده بودند. کف حیاط کوچک بیمارستان فرشی پهن شده بود.

آقایان #خامنه‌ای، #هاشمی_رفسنجانی، #موسوی_اردبیلی، مهندس #موسوی، #مشکینی، #کروبی، احمدآقا (و شاید دو سه نفر دیگر که الآن به خاطرم نمی‌رسند) نشسته بودند.

دکتر فاضل وضعیت بیماری امام را گزارش می‌داد. سرانجام دکتر فاضل گفت حضرت امام حداکثر تا هشت ساعت دیگر میهمان شما هستند.

چنین به خاطرم می‌رسد که آقای خامنه‌ای فرمودند وقتی امام وارد فرودگاه شدند، یک نفر به من گفت که ایشان ده سال رهبری می‌کنند -والله یضاعف لمن یشاء- (من چون نزدیک ایشان نبودم شاید بعضی از کلمات را به دقت نقل نکرده باشم).

اولین موضوع گفتگو این بود که محل دفن کجا باشد؛ احمدآقا گفتند من محلی را نزدیک قم در نظر گرفته‌ام و دربارۀ آن توضیح دادند. حاضرانْ آن محل را مناسب ندانستند. یک نفر زمین قلعه‌مرغی را پیشنهاد کرد (شاید مهندس موسوی). آنجا هم پذیرفته نشد. سرانجام دولت مکلف شد چند نقطه در تهران و حاشیۀ تهران را شناسایی و گزارش کند.

جایی که نشسته بودیم محل رفت‌وآمد افراد خانوادۀ امام و نیز اعضای دفتر به داخل بیمارستان بود و افراد مختلف آمدوشد می‌کردند.

آقایان به داخل یکی از اتاق‌های جنب بیمارستان راهنمایی شدند و دور هم نشستند. پزشکان هم نومیدانه در داخل بیمارستان همچنان بر بالین امام تلاش می‌کردند.

در این نشست، آقایان #خلخالی، #محمدی_گیلانی، #مؤمن و شاید طاهری خرم آبادی هم بودند، ولی احمدآقا همراه پزشکان بر بالین امام بود.

صحبت شد که بعد از امام برای رهبری چه باید کرد. پس از مقداری سکوت، آقای محمدی گیلانی به جناب آقای خامنه‌ای گفتند چرا خود شما نباشید و دو سه جمله هم در تأیید پیشنهاد خود گفتند که متأسفانه در خاطرم نمانده است.

آقای خامنه‌ای برآشفتند و به آقای محمدی گفتند خواهش می‌کنم دیگر این مطلب را تکرار نفرمایید.

آقای مؤمن گفتند که حضرت امام دربارۀ آقای #منتظری فرموده‌اند که رهبر نمی‌توانند بشوند، ولی نفرموده‌اند که عضو شورای رهبری هم نمی‌توانند باشند؛ بنابراین، چه اشکالی دارد که شورای رهبری متشکل از ایشان و دو نفر دیگر که از جهت مدیریت و سیاسی صلاحیت دارند تشکیل شود؟

این پیشنهاد، اگر هم طرفداری داشت، اما اکثر حاضران با آن مخالف بودند.

یک نفر هم آقای #گلپایگانی را پیشنهاد کرد که به خاطرم نمی‌رسد چه کسی بود و چون اطمینان ندارم، بهتر است بگویم خودم این پیشنهاد را دادم! این پیشنهاد هم هیچ طرفداری نداشت.

گفته شد (در خاطرم نیست چه کسی اولین بار مطرح کرد) که شورای رهبری متشکل از آقایان خامنه‌ای و هاشمی، که از جهت سیاسی و مدیریت مورد قبول همه هستند، به‌علاوۀ یک نفر از میان آقایان موسوی اردبیلی و مشکینی تشکیل شود؛ پس از گفتگوی کوتاهی، همه این پیشنهاد را پذیرفتند.

در همین لحظات بود که یک نفر وارد شد و با بغض و گریه فریاد زد که کار تمام شد. من متوجه نشدم که آقایان حاضر، که همه از رجال و شخصیت‌های کشور بودند، چگونه از اتاق به بیرون ریختند و به سمت اتاق محل بستری رفتند.

تنها در خاطرم مانده است که جناب آقای خامنه‌ای داخل حیاط نشسته بودند و به تنۀ درختی تکیه داده بودند و با همۀ وجود گریه می‌کردند.

آقای #کروبی چنان آشفته شده بود و به‌هم ریخته بود که حالتی غیرعادی داشت و درحالیکه عمامه از سرش افتاده بود، خود را می‌زد و گریه می‌کرد.

در این موقع، که صدای گریۀ حاضران کم‌کم داشت به حدی بلند می‌شد که ممکن بود از دیوارهای حیاط بیمارستان به بیرون برسد، آقای هاشمی ایستاد و با اصرار و خواهش و گاهی با تندی، همه را به سکوت دعوت کرد و می‌گفت آقایان، اجازه ندهید این خبر به بیرون از این جمع برسد تا ابتدا از جهت امنیتی کشور را آماده کنیم، اگر این خبر در همین لحظه منتشر شود، ممکن است در جبهه‌ها اتفاق بدی بیفتد.

بدون هیچ مبالغه‌ای باید بگویم که آقای هاشمی را می‌دیدم که، با درماندگی، تلاش مذبوحانه‌ای می‌کرد و اولین مخالف پیشنهاد آقای هاشمی احمدآقا بود که می‌گفت ما نمی‌توانیم چنین کاری کنیم. امام هیچ‌وقت از مردم چیزی را پنهان نمی‌کرد و ما هم نمی‌توانیم خبر مربوط به امام را از مردم پنهان کنیم؛ ما همین حالا باید این خبر را به اطلاع مردم برسانیم.

ساعتی بعد که به اتفاقِ آقای موسوی اردبیلی بیمارستان را ترک می‌کردیم، ایشان دربارۀ‌ عضویت در شورای رهبری گفت من چنین چیزی، یا کاری یا مسئولیتی را نمی‌پذیرم.

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
👈 آیت‌الله محمد #موسوی خویینی، دبیرکل مجمع روحانیون مبارز، در یادداشتی تلگرامی از خاطرات خود درباره درگذشت امام #خمینی نوشت:

نوبتِ بعدازظهر جلسۀ بازنگری قانون اساسی بود؛ هنوز ننشسته بودم و جلسه تشکیل نشده بود که خبر رسید حال حضرت امام خوب نیست.

خودم را به جماران رساندم. عصر بود و سران نظام رسیده بودند. کف حیاط کوچک بیمارستان فرشی پهن شده بود.

آقایان #خامنه‌ای، #هاشمی_رفسنجانی، #موسوی_اردبیلی، مهندس #موسوی، #مشکینی، #کروبی، احمدآقا (و شاید دو سه نفر دیگر که الآن به خاطرم نمی‌رسند) نشسته بودند.

دکتر فاضل وضعیت بیماری امام را گزارش می‌داد. سرانجام دکتر فاضل گفت حضرت امام حداکثر تا هشت ساعت دیگر میهمان شما هستند.

چنین به خاطرم می‌رسد که آقای خامنه‌ای فرمودند وقتی امام وارد فرودگاه شدند، یک نفر به من گفت که ایشان ده سال رهبری می‌کنند -والله یضاعف لمن یشاء- (من چون نزدیک ایشان نبودم شاید بعضی از کلمات را به دقت نقل نکرده باشم).

اولین موضوع گفتگو این بود که محل دفن کجا باشد؛ احمدآقا گفتند من محلی را نزدیک قم در نظر گرفته‌ام و دربارۀ آن توضیح دادند. حاضرانْ آن محل را مناسب ندانستند. یک نفر زمین قلعه‌مرغی را پیشنهاد کرد (شاید مهندس موسوی). آنجا هم پذیرفته نشد. سرانجام دولت مکلف شد چند نقطه در تهران و حاشیۀ تهران را شناسایی و گزارش کند.

جایی که نشسته بودیم محل رفت‌وآمد افراد خانوادۀ امام و نیز اعضای دفتر به داخل بیمارستان بود و افراد مختلف آمدوشد می‌کردند.

آقایان به داخل یکی از اتاق‌های جنب بیمارستان راهنمایی شدند و دور هم نشستند. پزشکان هم نومیدانه در داخل بیمارستان همچنان بر بالین امام تلاش می‌کردند.

در این نشست، آقایان #خلخالی، #محمدی_گیلانی، #مؤمن و شاید طاهری خرم آبادی هم بودند، ولی احمدآقا همراه پزشکان بر بالین امام بود.

صحبت شد که بعد از امام برای رهبری چه باید کرد. پس از مقداری سکوت، آقای محمدی گیلانی به جناب آقای خامنه‌ای گفتند چرا خود شما نباشید و دو سه جمله هم در تأیید پیشنهاد خود گفتند که متأسفانه در خاطرم نمانده است.

آقای خامنه‌ای برآشفتند و به آقای محمدی گفتند خواهش می‌کنم دیگر این مطلب را تکرار نفرمایید.

آقای مؤمن گفتند که حضرت امام دربارۀ آقای #منتظری فرموده‌اند که رهبر نمی‌توانند بشوند، ولی نفرموده‌اند که عضو شورای رهبری هم نمی‌توانند باشند؛ بنابراین، چه اشکالی دارد که شورای رهبری متشکل از ایشان و دو نفر دیگر که از جهت مدیریت و سیاسی صلاحیت دارند تشکیل شود؟

این پیشنهاد، اگر هم طرفداری داشت، اما اکثر حاضران با آن مخالف بودند.

یک نفر هم آقای #گلپایگانی را پیشنهاد کرد که به خاطرم نمی‌رسد چه کسی بود و چون اطمینان ندارم، بهتر است بگویم خودم این پیشنهاد را دادم! این پیشنهاد هم هیچ طرفداری نداشت.

گفته شد (در خاطرم نیست چه کسی اولین بار مطرح کرد) که شورای رهبری متشکل از آقایان خامنه‌ای و هاشمی، که از جهت سیاسی و مدیریت مورد قبول همه هستند، به‌علاوۀ یک نفر از میان آقایان موسوی اردبیلی و مشکینی تشکیل شود؛ پس از گفتگوی کوتاهی، همه این پیشنهاد را پذیرفتند.

در همین لحظات بود که یک نفر وارد شد و با بغض و گریه فریاد زد که کار تمام شد. من متوجه نشدم که آقایان حاضر، که همه از رجال و شخصیت‌های کشور بودند، چگونه از اتاق به بیرون ریختند و به سمت اتاق محل بستری رفتند.

تنها در خاطرم مانده است که جناب آقای خامنه‌ای داخل حیاط نشسته بودند و به تنۀ درختی تکیه داده بودند و با همۀ وجود گریه می‌کردند.

آقای #کروبی چنان آشفته شده بود و به‌هم ریخته بود که حالتی غیرعادی داشت و درحالیکه عمامه از سرش افتاده بود، خود را می‌زد و گریه می‌کرد.

در این موقع، که صدای گریۀ حاضران کم‌کم داشت به حدی بلند می‌شد که ممکن بود از دیوارهای حیاط بیمارستان به بیرون برسد، آقای هاشمی ایستاد و با اصرار و خواهش و گاهی با تندی، همه را به سکوت دعوت کرد و می‌گفت آقایان، اجازه ندهید این خبر به بیرون از این جمع برسد تا ابتدا از جهت امنیتی کشور را آماده کنیم، اگر این خبر در همین لحظه منتشر شود، ممکن است در جبهه‌ها اتفاق بدی بیفتد.

بدون هیچ مبالغه‌ای باید بگویم که آقای هاشمی را می‌دیدم که، با درماندگی، تلاش مذبوحانه‌ای می‌کرد و اولین مخالف پیشنهاد آقای هاشمی احمدآقا بود که می‌گفت ما نمی‌توانیم چنین کاری کنیم. امام هیچ‌وقت از مردم چیزی را پنهان نمی‌کرد و ما هم نمی‌توانیم خبر مربوط به امام را از مردم پنهان کنیم؛ ما همین حالا باید این خبر را به اطلاع مردم برسانیم.

ساعتی بعد که به اتفاقِ آقای موسوی اردبیلی بیمارستان را ترک می‌کردیم، ایشان دربارۀ‌ عضویت در شورای رهبری گفت من چنین چیزی، یا کاری یا مسئولیتی را نمی‌پذیرم.

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
👈 آیت‌الله محمد #موسوی خویینی، دبیرکل مجمع روحانیون مبارز، در یادداشتی تلگرامی از خاطرات خود درباره درگذشت امام #خمینی نوشت:

نوبتِ بعدازظهر جلسۀ بازنگری قانون اساسی بود؛ هنوز ننشسته بودم و جلسه تشکیل نشده بود که خبر رسید حال حضرت امام خوب نیست.

خودم را به جماران رساندم. عصر بود و سران نظام رسیده بودند. کف حیاط کوچک بیمارستان فرشی پهن شده بود.

آقایان #خامنه‌ای، #هاشمی_رفسنجانی، #موسوی_اردبیلی، مهندس #موسوی، #مشکینی، #کروبی، احمدآقا (و شاید دو سه نفر دیگر که الآن به خاطرم نمی‌رسند) نشسته بودند.

دکتر فاضل وضعیت بیماری امام را گزارش می‌داد. سرانجام دکتر فاضل گفت حضرت امام حداکثر تا هشت ساعت دیگر میهمان شما هستند.

چنین به خاطرم می‌رسد که آقای خامنه‌ای فرمودند وقتی امام وارد فرودگاه شدند، یک نفر به من گفت که ایشان ده سال رهبری می‌کنند -والله یضاعف لمن یشاء- (من چون نزدیک ایشان نبودم شاید بعضی از کلمات را به دقت نقل نکرده باشم).

اولین موضوع گفتگو این بود که محل دفن کجا باشد؛ احمدآقا گفتند من محلی را نزدیک قم در نظر گرفته‌ام و دربارۀ آن توضیح دادند. حاضرانْ آن محل را مناسب ندانستند. یک نفر زمین قلعه‌مرغی را پیشنهاد کرد (شاید مهندس موسوی). آنجا هم پذیرفته نشد. سرانجام دولت مکلف شد چند نقطه در تهران و حاشیۀ تهران را شناسایی و گزارش کند.

جایی که نشسته بودیم محل رفت‌وآمد افراد خانوادۀ امام و نیز اعضای دفتر به داخل بیمارستان بود و افراد مختلف آمدوشد می‌کردند.

آقایان به داخل یکی از اتاق‌های جنب بیمارستان راهنمایی شدند و دور هم نشستند. پزشکان هم نومیدانه در داخل بیمارستان همچنان بر بالین امام تلاش می‌کردند.

در این نشست، آقایان #خلخالی، #محمدی_گیلانی، #مؤمن و شاید طاهری خرم آبادی هم بودند، ولی احمدآقا همراه پزشکان بر بالین امام بود.

صحبت شد که بعد از امام برای رهبری چه باید کرد. پس از مقداری سکوت، آقای محمدی گیلانی به جناب آقای خامنه‌ای گفتند چرا خود شما نباشید و دو سه جمله هم در تأیید پیشنهاد خود گفتند که متأسفانه در خاطرم نمانده است.

آقای خامنه‌ای برآشفتند و به آقای محمدی گفتند خواهش می‌کنم دیگر این مطلب را تکرار نفرمایید.

آقای مؤمن گفتند که حضرت امام دربارۀ آقای #منتظری فرموده‌اند که رهبر نمی‌توانند بشوند، ولی نفرموده‌اند که عضو شورای رهبری هم نمی‌توانند باشند؛ بنابراین، چه اشکالی دارد که شورای رهبری متشکل از ایشان و دو نفر دیگر که از جهت مدیریت و سیاسی صلاحیت دارند تشکیل شود؟

این پیشنهاد، اگر هم طرفداری داشت، اما اکثر حاضران با آن مخالف بودند.

یک نفر هم آقای #گلپایگانی را پیشنهاد کرد که به خاطرم نمی‌رسد چه کسی بود و چون اطمینان ندارم، بهتر است بگویم خودم این پیشنهاد را دادم! این پیشنهاد هم هیچ طرفداری نداشت.

گفته شد (در خاطرم نیست چه کسی اولین بار مطرح کرد) که شورای رهبری متشکل از آقایان خامنه‌ای و هاشمی، که از جهت سیاسی و مدیریت مورد قبول همه هستند، به‌علاوۀ یک نفر از میان آقایان موسوی اردبیلی و مشکینی تشکیل شود؛ پس از گفتگوی کوتاهی، همه این پیشنهاد را پذیرفتند.

در همین لحظات بود که یک نفر وارد شد و با بغض و گریه فریاد زد که کار تمام شد. من متوجه نشدم که آقایان حاضر، که همه از رجال و شخصیت‌های کشور بودند، چگونه از اتاق به بیرون ریختند و به سمت اتاق محل بستری رفتند.

تنها در خاطرم مانده است که جناب آقای خامنه‌ای داخل حیاط نشسته بودند و به تنۀ درختی تکیه داده بودند و با همۀ وجود گریه می‌کردند.

آقای #کروبی چنان آشفته شده بود و به‌هم ریخته بود که حالتی غیرعادی داشت و درحالیکه عمامه از سرش افتاده بود، خود را می‌زد و گریه می‌کرد.

در این موقع، که صدای گریۀ حاضران کم‌کم داشت به حدی بلند می‌شد که ممکن بود از دیوارهای حیاط بیمارستان به بیرون برسد، آقای هاشمی ایستاد و با اصرار و خواهش و گاهی با تندی، همه را به سکوت دعوت کرد و می‌گفت آقایان، اجازه ندهید این خبر به بیرون از این جمع برسد تا ابتدا از جهت امنیتی کشور را آماده کنیم، اگر این خبر در همین لحظه منتشر شود، ممکن است در جبهه‌ها اتفاق بدی بیفتد.

بدون هیچ مبالغه‌ای باید بگویم که آقای هاشمی را می‌دیدم که، با درماندگی، تلاش مذبوحانه‌ای می‌کرد و اولین مخالف پیشنهاد آقای هاشمی احمدآقا بود که می‌گفت ما نمی‌توانیم چنین کاری کنیم. امام هیچ‌وقت از مردم چیزی را پنهان نمی‌کرد و ما هم نمی‌توانیم خبر مربوط به امام را از مردم پنهان کنیم؛ ما همین حالا باید این خبر را به اطلاع مردم برسانیم.

ساعتی بعد که به اتفاقِ آقای موسوی اردبیلی بیمارستان را ترک می‌کردیم، ایشان دربارۀ‌ عضویت در شورای رهبری گفت من چنین چیزی، یا کاری یا مسئولیتی را نمی‌پذیرم.

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
🔴در حاشیه بعضی غلوّها از رهبري

«غلوّ» سابقه‌ای طولانی دارد. قرآن در باره غلوّ یهود و نصارا می‌فرماید: «يهود گفتند: «عزير پسر خداست!» و نصارى گفتند: «مسيح پسر خداست!» (توبه30)
جالب است که در این آیه خداوند خطاب به آنها از تعبیر «قاتَلَهُمُ اللَّهُ» استفاده می‌کند. «مقاتله» طرفینی است یعنی اهل غلوّ در مقام مقاتله و جنگیدن با خدا برآمده‌اند.
البته همه کسانی که استکبارا مرتکب گناه می‌شوند، در مقام جنگ با خدایند ولی خداوند به آنان اعتباری نمی‌دهد اما در این بین شناعت رباخواری به حدی است که خدا آن را «اعلان جنگ» با خود تعبیر می‌کند(توبه 279) و شناعت غلوّ چنان است که نه اعلام جنگ که عملا قتال با خداست و کسی که با خدا به قتال برخیزد، قطعا نابود می‎شود(انوار التنزیل 3/78).

در دوره اسلام هم متأسفانه معصومان از جانب گروهی دنیاطلب و آلت دست دشمنان، از مقام عبودیت بالابرده و به مقام خدایی ملحق شدند. امامان که با انواع دشمنی‌های آشکار و پنهان مواجه بودند، غالیان را از خبیث‌ترین دشمنان شمردند چون با غلوّ، شرک را نشر داده و بنیاد توحید را منهدم می‌ساختند و به همین جهت از آنان اعلام برائت و بیزاری کردند(تفسیر منسوب به امام عسکری، 50؛ احتجاج 2/438 و ...) اسماعیل بن عبدالعزیز به محضر امام رسید و امام از او خواست اسباب تطهیر و وضو برایش فراهم کند. او اقدام کرد در حالی که در ذهن خود می‌گفت: من در باره ایشان چنین و چنان معتقدم و او برای وضو تطهیر می‌کند و ...!
امام خطاب به او گفت: اگر بر دیوار بیش از حد طاقتش بار بگذاری، منهدم می‌گردد. باور کنید که ما مخلوق و بنده خداییم و هر چه داریم از اوست و از خود هیچ نداریم، بعد درباره ما هر چه بگویید، بدانید که باز به تعریف و توصیف اوج مقام ما نمی‌رسید. (بصائر الدرجات 1/236)

متأسفانه در جمهوری اسلامی با چهره جدیدی از غلوّ مواجهیم که «رهبر انقلاب» را به مقام عصمت رسانده بلکه چه بسا بالاتر جلوه می‌دهند. غلو درباره ولی فقیه بعد از پیروزی و در زمان بنیانگذار انقلاب ظهور کرد ولی امام(قدّس سرّه) با آن به شدت مواجه شد. وقتی در سال 59 نمایندگان منتخب اولین دوره مجلس به دیدار امام رفتند، آفای #فخر الدین_حجازی نماینده اول تهران سخن گفت و تعاریف غلوآمیزی از امام داشت که امام موضع گرفت و فرمود: «من خوف اين را دارم كه مطالبى كه آقاى حجازى فرمودند درباره من، باورم بيايد. من خوف اين را دارم كه با اين فرمايشات ايشان و امثال ايشان براى من يك غرور و انحطاطى پيش بيايد... من در عين حال كه از آقاى حجازى تقدير مى‏كنم ... لكن گله مى‌‎كنم»(صحیفه امام 12/343)

مرحوم آیت‌الله #مشکینی امام جمعه قم هم در دیدار امامان جمعه سراسر کشور با ایشان، سخنان مدح‌آمیزی داشتند که امام بلافاصله گفتند: «من قبلًا از آقاى مشكينى گله كنم: ما آن قدرى كه گرفتار به نفس خودمان هستيم كافى است، ديگر مسائلى نفرماييد كه انباشته بشود در نفوس ما و ما را به عقب برگرداند. شما دعا كنيد كه آدم بشويم، دعا كنيد كه حتى به همين ظواهر اسلام عمل بكنيم. ما كه دستمان به آن بواطن نمى‏‌رسد، لااقل به اين ظواهر عمل بكنيم».(صحیفه امام 20/394)

وقتی هم در مجلس آیه «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم»(نساء 59) را خواندند تا به استناد ان اطاعت از ایشان را به مانند اطاعت از معصوم واجب و مطلق جلوه دهند، خطاب به نمایندگان مجلس نوشتند: «لازم است عرض كنم آيات و رواياتى وارد شده است[مثل آیه اولی الامر] كه مخصوص به معصومين- عليهم السلام- است، و فقها و علماى‏ بزرگ‏ اسلام هم در آنها شركت ندارند، تا چه رسد به مثل اينجانب»(صحیفه امام 19/403)

مدتها است از جانب افراد و کانون‌هایی در حق رهبری غلوّ می‌شود و ایشان را به حد، عصمت و «واجب الاطاعه مطلق بودن» معرفی می‌کنند و سخنانی می‌گویند که جز این نتیجه‌ای ندارد. از باب نمونه آیت‌الله #جنتی در مرقد امام می‌گوید: «امام #خامنه‌ای و نظام اسلامی دو یادگار امام راحل هستند. همه باید در حفظ این دو امانت مهم که برای انقلاب همچون «ثقلین» هستند، تلاش کنیم. و اگر به این امانات توجه نشود گمراه می‌شویم. اطاعت از ولی امر واجب است زیرا ما را از ضلالت نجات می‌دهد» (سایت عصر ایران، کد خبر ۶۹۰۷۲۶)
و بالاتر از آن را حجةالاسلام #صدیقی امام جمعه موقت تهران می‌گوید: «ولی فقیه وجود و علم و حضور و معرفت دارد و خدا در وجودش تجلی کرده است.» این سخنان و امثال /آن که فراوان است، همان تطبیق آیات و روایات ناظر به معصومان بر آیت‌الله خامنه‌ای بلکه در ردیف معصومین شمردن صریح ایشان است. امام با این رویه به شدت مخالف بود. امید که ایشان هم به همان شدت با غالیان مواجه شود و اجازه ندهد به اسلام و نظام اسلامی ضربه زنند.

✍️ #احمد_حیدری
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
👈 آیت‌الله محمد #موسوی خویینی، دبیرکل مجمع روحانیون مبارز، در یادداشتی تلگرامی از خاطرات خود درباره درگذشت امام #خمینی نوشت:

نوبتِ بعدازظهر جلسۀ بازنگری قانون اساسی بود؛ هنوز ننشسته بودم و جلسه تشکیل نشده بود که خبر رسید حال حضرت امام خوب نیست.

خودم را به جماران رساندم. عصر بود و سران نظام رسیده بودند. کف حیاط کوچک بیمارستان فرشی پهن شده بود.

آقایان #خامنه‌ای، #هاشمی_رفسنجانی، #موسوی_اردبیلی، مهندس #موسوی، #مشکینی، #کروبی، احمدآقا (و شاید دو سه نفر دیگر که الآن به خاطرم نمی‌رسند) نشسته بودند.

دکتر فاضل وضعیت بیماری امام را گزارش می‌داد. سرانجام دکتر فاضل گفت حضرت امام حداکثر تا هشت ساعت دیگر میهمان شما هستند.

چنین به خاطرم می‌رسد که آقای خامنه‌ای فرمودند وقتی امام وارد فرودگاه شدند، یک نفر به من گفت که ایشان ده سال رهبری می‌کنند -والله یضاعف لمن یشاء- (من چون نزدیک ایشان نبودم شاید بعضی از کلمات را به دقت نقل نکرده باشم).

اولین موضوع گفتگو این بود که محل دفن کجا باشد؛ احمدآقا گفتند من محلی را نزدیک قم در نظر گرفته‌ام و دربارۀ آن توضیح دادند. حاضرانْ آن محل را مناسب ندانستند. یک نفر زمین قلعه‌مرغی را پیشنهاد کرد (شاید مهندس موسوی). آنجا هم پذیرفته نشد. سرانجام دولت مکلف شد چند نقطه در تهران و حاشیۀ تهران را شناسایی و گزارش کند.

جایی که نشسته بودیم محل رفت‌وآمد افراد خانوادۀ امام و نیز اعضای دفتر به داخل بیمارستان بود و افراد مختلف آمدوشد می‌کردند.

آقایان به داخل یکی از اتاق‌های جنب بیمارستان راهنمایی شدند و دور هم نشستند. پزشکان هم نومیدانه در داخل بیمارستان همچنان بر بالین امام تلاش می‌کردند.

در این نشست، آقایان #خلخالی، #محمدی_گیلانی، #مؤمن و شاید طاهری خرم آبادی هم بودند، ولی احمدآقا همراه پزشکان بر بالین امام بود.

صحبت شد که بعد از امام برای رهبری چه باید کرد. پس از مقداری سکوت، آقای محمدی گیلانی به جناب آقای خامنه‌ای گفتند چرا خود شما نباشید و دو سه جمله هم در تأیید پیشنهاد خود گفتند که متأسفانه در خاطرم نمانده است.

آقای خامنه‌ای برآشفتند و به آقای محمدی گفتند خواهش می‌کنم دیگر این مطلب را تکرار نفرمایید.

آقای مؤمن گفتند که حضرت امام دربارۀ آقای #منتظری فرموده‌اند که رهبر نمی‌توانند بشوند، ولی نفرموده‌اند که عضو شورای رهبری هم نمی‌توانند باشند؛ بنابراین، چه اشکالی دارد که شورای رهبری متشکل از ایشان و دو نفر دیگر که از جهت مدیریت و سیاسی صلاحیت دارند تشکیل شود؟

این پیشنهاد، اگر هم طرفداری داشت، اما اکثر حاضران با آن مخالف بودند.

یک نفر هم آقای #گلپایگانی را پیشنهاد کرد که به خاطرم نمی‌رسد چه کسی بود و چون اطمینان ندارم، بهتر است بگویم خودم این پیشنهاد را دادم! این پیشنهاد هم هیچ طرفداری نداشت.

گفته شد (در خاطرم نیست چه کسی اولین بار مطرح کرد) که شورای رهبری متشکل از آقایان خامنه‌ای و هاشمی، که از جهت سیاسی و مدیریت مورد قبول همه هستند، به‌علاوۀ یک نفر از میان آقایان موسوی اردبیلی و مشکینی تشکیل شود؛ پس از گفتگوی کوتاهی، همه این پیشنهاد را پذیرفتند.

در همین لحظات بود که یک نفر وارد شد و با بغض و گریه فریاد زد که کار تمام شد. من متوجه نشدم که آقایان حاضر، که همه از رجال و شخصیت‌های کشور بودند، چگونه از اتاق به بیرون ریختند و به سمت اتاق محل بستری رفتند.

تنها در خاطرم مانده است که جناب آقای خامنه‌ای داخل حیاط نشسته بودند و به تنۀ درختی تکیه داده بودند و با همۀ وجود گریه می‌کردند.

آقای #کروبی چنان آشفته شده بود و به‌هم ریخته بود که حالتی غیرعادی داشت و درحالیکه عمامه از سرش افتاده بود، خود را می‌زد و گریه می‌کرد.

در این موقع، که صدای گریۀ حاضران کم‌کم داشت به حدی بلند می‌شد که ممکن بود از دیوارهای حیاط بیمارستان به بیرون برسد، آقای هاشمی ایستاد و با اصرار و خواهش و گاهی با تندی، همه را به سکوت دعوت کرد و می‌گفت آقایان، اجازه ندهید این خبر به بیرون از این جمع برسد تا ابتدا از جهت امنیتی کشور را آماده کنیم، اگر این خبر در همین لحظه منتشر شود، ممکن است در جبهه‌ها اتفاق بدی بیفتد.

بدون هیچ مبالغه‌ای باید بگویم که آقای هاشمی را می‌دیدم که، با درماندگی، تلاش مذبوحانه‌ای می‌کرد و اولین مخالف پیشنهاد آقای هاشمی احمدآقا بود که می‌گفت ما نمی‌توانیم چنین کاری کنیم. امام هیچ‌وقت از مردم چیزی را پنهان نمی‌کرد و ما هم نمی‌توانیم خبر مربوط به امام را از مردم پنهان کنیم؛ ما همین حالا باید این خبر را به اطلاع مردم برسانیم.

ساعتی بعد که به اتفاقِ آقای موسوی اردبیلی بیمارستان را ترک می‌کردیم، ایشان دربارۀ‌ عضویت در شورای رهبری گفت من چنین چیزی، یا کاری یا مسئولیتی را نمی‌پذیرم.

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
روز ۳ مهر ۱۳۵۸ بر اساس مصوبه مجلس #خبرگان قانون اساسی، هرگونه #شکنجه به هر نحو ممنوع اعلام شد.

علی #مشکینی پرسید: «من مخالفم گرچه ما معتقدیم که شکنجه یک امر غیراسلامی و غیرانسانی است ولی مثلا اگر چند شخصیت برجسته مملکتی را ربودند و یک نفر را گرفتند آیا چند سیلی که احتمال دارد بر اثر آن خیلی چیز‌ها را بگوید ممنوع است و مثلا قاتل آیت‌الله #مطهری

سیدمحمد #بهشتی گفت: «مسئله این است که راه چیزی را باز نکنیم. کسی را یک سیلی با استناد به این اصل بزنند فردا به داغ کردن مردم می‌انجامد.» آیت‌الله #منتظری گفت: «گناهکار آزاد شود بهتر از آن است که بی‌گناهی آزار شود.» شیخ محمد #یزدی گفت: «تاکید کنید که شکنجه روحی هم قدغن است.» #ربانی هم گفت: «بنویسید هرگونه شکنجه.» #طاهری پیشنهاد داد: «اصلا این اصل را بردارید. فردا یک باندی درست می‌شود و پیش خود می‌گوید خوب شکنجه هم که نیست و هر کاری که خواستند می‌کنند.» این اصل در ‌‌نهایت با ۵۰ رای موافق، ۱۲ رای ممتنع و بدون رای مخالف به تصویب رسید.

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
شاه فرتوت ابریقستان
‍ #مهدی_کروبی، از رهبران جنبش اعتراضی «سبز» در نامه‌ای خطاب به اعضای مجلس #خبرگان رهبری، از آنها خواست به جای «مدح و ستایش» #رهبر جمهوری اسلامی، از وی درباره سیاست‌های سه دهه اخیر کشور که ایران را به شرایط فعلی رسانده، سوال کنند. مهدی کروبی در این نامه نوشته…
⭕️ کروبی اینها را قبلا نگفته بود؟

#حسین_باستانی

در نامه جدید #مهدی_کروبی خطاب به مجلس #خبرگان، موضوعات یا ابهاماتی در ارتباط با شیوه انتخاب آقای #خامنه‌ای به رهبری مورد تاکید قرار گرفته است. موضوعاتی همچون تصمیم اولیه شورای بازنگری قانون اساسی به ۱۰ ساله بودن دوره رهبری آقای خامنه‌ای، تشکیک در صحت رای گیری برای دائمی شدن دوره رهبری، وارد شدن “ولایت مطلقه” به قانون اساسی جدید بر اثر پیگیری برخی فرماندهان نظامی یا طرح غیرعادی موضوع رهبری فردی در خبرگان (در حالی که قرار بر شورایی بودن رهبری بوده) .

بعد از انتشار نامه، این پرسش موضعیت یافته - و مطرح شده- که چرا آقای کروبی موضوعات تاریخی نامه اخیر را الان و با گذشت بیش از ۷ سال از حصر مطرح می‌کند؟

این پرسش، البته کاملا موجه است. اما قبل از ارائه پاسخ تحلیلی به آن، ذکر این موضوع مفید است که مهدی کروبی یادآوریهای نامه اخیر خود را، با اندکی جزئیات کمتر یا بیشتر، در زمانهای گذشته هم انجام داده. البته در زمانهایی این یادآوریها را انجام داده که شبکه‌های اجتماعی، به گستردگی هم اکنون نبودند و طبیعتا بسیاری از موضوعاتی که گفته و نوشته می‌شدند، به اندازه امروز در افکار عمومی بازتاب نمی‌یافتند.

یکی از دفعاتی که آقای کروبی به همین موضوعات اشاره کرده، در یک صحبت ویدیویی پیش از حصر خانگی بوده که متن آن، در لینک پایانی این نوشته قابل دسترس است. احتمالا نقل قول بخشهایی از صحبت های قدیمی مهدی کروبی، برای یادآوری مفید خواهد بود:

- پس از اظهارات پزشک امام [در مورد به کما رفتن او]، برخی اعضای خبرگان، در همان ساختمان بلافاصله تشکیل جلسه دادند. من عضو خبرگان نبودم اما وارد اتاق شدم دیدم آقایان مشکینی، اردبیلی، خامنه‌ای، هاشمی، مومن و کاشانی در حال مذاکره هستند. آقای هاشمی من را دید و گفت بیا شما هم بنشین و من هم نشستم.

- در آن جلسه سخن از هیچ فردی به عنوان جانشین مطرح نشد و افراد خواستار تشکیل شورای رهبری بودند. حتی #هاشمی_رفسنجانی می‌گفت اگر سه نفر برای شورای رهبری مدنظر هستند آقایان #مشکینی، #موسوی_اردبیلی و #خامنه‌ای را پیشنهاد می‌دهم اما اگر می‌خواهید پنج نفر شورا را تشکیل دهند، آقایان #جنتی و #جوادی_آملی را هم اضافه کنید.

- یک هفته به حرمت امام جلسه خبرگان تعطیل شد اما هفته بعد که تشکیل جلسه داد ما دیدیم همان جریان [حذفیّ که در مجلس، و شورای نگهبان متمرکز بود، فضای جدیدی را آغاز کرده‌اند و از لزوم ولایت پذیری سخن می‌گویند و خواستار مطلقه شدن اختیارات #ولایت‌فقیه می‌شوند! فضا فضای دیگری شد. بحث می‌کردند که چه اختیاراتی را به اختیار رهبری اضافه کنند. کلمه #مطلقه را نیز به ولایت اضافه کردند.

- در آن جلسه، آذری [قمی] درباره مطلقه بودن اختیار رهبری سخن گفت و میل سپاهیان به این موضوع را مطرح کرد. به گفته کروبی، آذری قمی در آن جلسه به نامه‌ای اشاره کرده که #سردار_افشار رییس وقت بسیج نیز در آن درخواست افزودن کلمه مطلقه به قانون اساسی را طرح کرده است.

- آقای خامنه‌ای نیز در جلسه شرکت کرد و گفت اگر بحث مطلقه پیش از این مطرح نشده بود اشکالی نداشت اما حالا که گفته شده اجازه بدهید باشد. کروبی سپس بار دیگر تاکید کرد همه این سخنان در حالی مطرح شده بود در زمان حیات امام اصلا مورد تایید نبوده است.

- خبرگان معتقد بودند امام شخصیت متفاوتی است زیرا بنیانگذار نظام بوده و سنش هم بالا بود. اما در حال حاضر باید دوره رهبری را محدود کرد. ده سال را تعیین کردند و رای هم آورد اما در نهایت منتفی شد... عده‌ای در نهایت، مانع از رای‌گیری نهایی در این خصوص شدند.

- [با اشاره به وجود شرط مرجعیت برای رهبری] در جلسه خبرگان آیت‌الله #یزدی این بحث را شروع کرد که شرط مرجعیت حذف شود و این افراد می‌گفتند، اجتهاد برای ولی فقیه کافی است.

- آن جلسه آخرین جلسه‌ای بود که خبرگان در آن مقطع زمانی در ساختمان مجلس شورای اسلامی تشکیل داد. زیرا بعد از آن رییس مجلس تغییر کرده بود و خبرگان نیز در حسینیه امام کنار دفتر آقای خامنه‌ای تشکیل جلسه داد.

متن صحبت های قدیمی مهدی کروبی در سایت کلمه:

https://www.kaleme.com/1390/08/14/klm-79302/?theme=fast


#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
برای نخستین بار
ویدیوی کوتاهی از پایان نشست خبرگان انتخاب #رهبر
اهمیت این ویدیو:
1- تاکید #رفسنجانی، #موحدی_کرمانی و سایر حاضران بر مخفی کردن محتوای جلسه و مذاکرات از رسانه‌ها و مردم
2- تاکید #جنتی، #امینی و رفسنجانی بر نیاز #خامنه‌ای به مشورت فقهی و نظری برای غلبه بر آن‌چه امینی وحشت خامنه‌ای (وحشت از ندانستن) می‌نامد.

موحدی کرمانی: آن‌چه ایشان اینجا گفتند و مساله موقتی بودن تا رفراندوم در خبر و رادیو گفته نشود.
رفسنجانی: نه در خبر نمی‌گوئیم، تو خبر نمی‌گیم که... (خطاب به #مشکینی) می‌گویند تا بعد از رفراندوم جایی این مسائل گفته نشود.

یکی در میان جمع: نقل قول‌ها از "امام" اما ذکر شود در روزنامه‌ها و خبرها.
رفسنجانی: این را در نماز جمعه‌ای، جایی می‌گوئیم. نمی‌شه الان گفت. در یک وقت مناسبی باید گفت. خیلی خوب در یک مصاحبه‌ای می‌گوئیم... آقای مشکینی مصاحبه کوتاهی بکند و خبر را ایشان بدهد. بعد ما یک توضیحی در یک جایی خواهیم گفت ...

یکی از حاضران: یعنی خبر (اعلام انتخاب رهبری) از توضیح شما جدا خواهد بود؟
رفسنجانی: ما این را در خبر نمی‌گوئیم آقایان فقط رای (نتیجه نشست) را بگویند.
مشکینی: جلسه را ختم می‌کنیم، انشالله این خبر خوش را به امت تان برسانید!

جنتی: ایشان در تصمیم‌گیری‌ها در مسائل مهم حتما با مجمع تشخیص مصلحت نظام مشورت کنند.
مشکینی: ایشان حتما باید با مراجعی همچون گلپایگانی تفاهم کنند و نظر آن‌ها را جلب کنند. ایشان همچنین شورایی از فضلا و مجتهدین دارای نظر برای خودشان درست کنند تا در مورد مسائلی که رای حاکم شرع لازم است نظر آن‌ها را استفاده کنند تا آن‌چه خودشان وحشت دارد (نداشتن سواد فقهی) به این شکل جبران شود.
رفسنجانی: همان پیشنهاد آقای جنتی کافی است و این مشورت‌ها را مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌تواند بدهد و ما همین را به ایشان پیشنهاد می‌کنیم.

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
ویدیوی دیگری از مجلس خبرگان خرداد ۶۸:

#شاهد_علوی
#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan

همین که انتشار فیلم مجلس خبرگان باعث شد تا نهادهای وابسته به نظام تصمیم بگیرند بخش‌های دیگری را منتشر کنند، عالی است. اما باز [هم]سانسور کرده‌اند.
منبع من نیز ویدیوی دیگری را به دست من رسانده که کامل‌تر است


💬
«صحبت‌های [آیت‌الله] #مشکینی در ابتدای این جلسه، به روشنی تاکیدی است بر این‌که عزل آقای #منتظری از سوی [آیت‌الله] #خمینی کاملا غیرقانونی بوده است و اصولا خمینی چنین اختیار و اجازه‌ای نداشته است.
خبرگان پس از صحبت‌های مشکینی و توضیح #رفسنجانی دال بر اینکه که "درباره این موضوع بحث نمی‌کنیم و وارد ماهیت موضوع نمی‌شویم" ، تنها با دو رای مخالف! رای بر عزل آقای منتظری می‌دهند.
تازه پس از این رای گیری و در ادامه نشست در طول روز است که وارد بحث شورایی بودن و فردی بودن می‌شوند. احتمالا ویدیوی بعدی باید صحبت‌های آن یازده نفری باشد که علیه [آقای] #خامنه‌ای صحبت کرده‌اند!»


#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan