شاه فرتوت ابریقستان

#فتحعلیشاه
Канал
Логотип телеграм канала شاه فرتوت ابریقستان
@oldkingofebrighestanПродвигать
2,64 тыс.
подписчиков
24,5 тыс.
фото
3,83 тыс.
видео
8,32 тыс.
ссылок
به مجله سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ادبی، هنری، ورزشی #شاه_فرتوت_ابریقستان خوش آمدید... ارتباط با ادمین: @oldking1976
#عباس_میرزا، تجربه پررنج اصلاح در ساختار فاسد
#سهند_ایرانمهر

🔸امروز (سوم آبان) سالروز درگذشت عباس میرزای قاجار، ولیعهد #فتحعلیشاه و فرمانده ارتش ایران در جنگ با روسیه تزاری است.. عباس میرزا را برخی سرسلسهٔ اصلاحات و متجددین می‌نامند.
مورخین و وقایع نگاران از منش انسانی و رفتار مصلحانه او به تواتر سخن گفته‌اند.
موریس دوکوتز ،سفیر کبیر روسیه تزاری از جمله افرادی است که در توصیف خود از ایران آن روزگار تصویر دقیقی از نابسامانیها می‌دهد و در این راه، گاه از حدود ادب نیز پا فراتر می‌گذارد وقتی به عباس میرزا می‌رسد چنین می‌نویسد:

«عباس‌میرزا … دشمن واقعی تجمّل است … حرکات و اطوارش خیلی جالب توجه و مظهر اصالت و نجابت است... چشمانش آینهٔ ضمیر اوست. مکر و کید در آن مشاهده نمی‌شود. فجایعی که در نتیجه قوانین سخن مملکت معمول است هر جا دستش برسد جلوگیری می‌کند».

وقتی دوکوتز در جریان یکی از مراودات خود به باغ "عباس میرزا " دعوت می‌شود و در آن باغ زیبا متوجه می‌شود که بخشی از دیوار در حال فروریختن است اما برای تعمیر آن اقدامی نشده از ولیعهد چرایی این ماجرا را می‌پرسد:

«از حضرت ولیعهد پرسیدم که چرا این دیوار را خراب نکرده‌اید؟ فرمود: زمانی که این باغ را وسعت می‌دادم محتاج به خریداری مقداری از اراضی مالک مجاور شدم، ولی چون مالک زمینی که این دیوار زشت و خراب متعلق به آن است، دهقان سالخورده‌ای است که به ماترک آباء و اجدادش علاقه تامی دارد، به قیمتی که به او دادم راضی به فروش زمینش نشد. من هم نه تنها دلتنگ نشدم، بلکه علاقه او را هم به یادگار اجدادش، تقدیس و تمجید کردم و نیز جسارت او مقبول طبع من واقع شد. فعلا صبر می‌کنم شاید بتوانم با ورثه او کنار بیایم».
موریس دوکوتز بوئه که شاهد استبداد مزمن در ایران روزگار خود بوده است با تعجب در این باره می‌نویسد:
«تمام قطعه آسیا ذلیل شدیدترین استبدادهاست، اگر بگردید چنین عقیده‌ای یافت نشود».
( موریس دوکوتزبوئه، مسافرت به ایران، ترجمه محمود هدایت، امیرکبیر، ص۷۰)

🔸مکاتبات عباس میرزا نشان می‌دهد که ذهن وی بر خلاف اذهان آرام سایر رجال زمانه‌اش به شدت درگیر چرایی عقب‌ماندگی ایرانیان بوده است چنانکه در نامه به ژوبر فرستاده ناپلئون می‌نویسد:
«نمی‌دانم این قدرتی که شما (اروپایی‌ها) را بر ما مسلط کرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چه؟ شما در قشون، جنگیدن و فتح کردن و بکار بردن قوای عقلیه متبحرید و حال آنکه ما در جهل و شغب غوطه‌ور و به ندرت آتیه را در نظر می‌گیریم. مگر جمعیت و حاصلخیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است؟ یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما می‌تابد تأثیرات مفیدش در سر ما کمتر از شماست؟ …»
(حماسة کویر، محمدابراهیم باستانی پاریزی، ص ۶۶۹)

🔸بی کفایتی پادشاه، دسیسه‌چینی‌ها و عقب‌ماندگی مزمن ساختار حکومت و جامعه، در کنار شکست عباس میرزا از روس‌ها و ازهمه بدتر هزیمت اصلاندوز سرانجام رمق را از مردی که به تعبیر رجال روس«می‌توانست پطر کبیر آینده ایران» باشد، گرفت و نادیده گرفتن شرایط و موقعیت متزلزل کشور -که امکان فتح تهران را برای پاسکوویچ فراهم می‌کرد و به مدد فراست عباس میرزا در عهدنامه ترکمنچای به "ارس" محدود گردید - فراموش و اینطور وانمود شد که گویی ایران چنان توانمندی و ارتشی داشته است که می‌توانست روس را تا پترزبورگ هم عقب بنشاند!. مخالفان و سعایت کنندگان چنین ترویج دادند که وی در مذاکرات مزدور روس‌ها یا عثمانی بوده و جاسوسی آنان را کرده و در ازای آن رشوه گرفته است. خود او این فشار و قضاوت غیرمنصفانه را اینگونه منعکس کرده است:

«یک ‌بار کشتن، بهتر است از اینکه هر بار در مجلس‌های دارالخلافه طوری مذکور شوم که العیاذبالله اسلام را مغلوب کفر می‌خواهم و فتحنامه روس را در جنگ عثمانلو ، به دروغ، شهرت می‌دهم تا پولی از خزانهٔ همایون درآرم و به دشمن دولت عاید کنم. سختا که آدمی است بر احداث روزگار!
نامه به علی‌نقی‌ میرزا رکن‌الدوله، در محرم ــ صفر ۱۲۴۵ق
(علی بینا، تاریخ سیاسی و دیپلماسی، ج ۱، ص ۲۵۷)

🔸سرانجام آن درد کهنه نخبه‌کشی و آن افت مزمن که در سپهر سیاست ایران زیر پای مصلحان و دلسوزان این سرزمین را خالی کرده است گریبان این شاهزاده با کفایت را نیز گرفت.
در مورد مرگ او گفته‌اند که بیماری مزمن گوارش و کلیه -که درمان آن هربار بخاطر مشغله‌های جنگی و سیاسی او به تاخیر می‌افتاد -عاقبت والی متجدد آذربایجان را از پای انداخت تا در کارنامه تاریخ سرزمینی که خود بر فرزندانش تیغ می‌کشد، سیاهه‌ای دیگر ثبت شود.

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
#عباس_میرزا، تجربه پررنج اصلاح در ساختار فاسد
#سهند_ایرانمهر

🔸امروز (سوم آبان) سالروز درگذشت عباس میرزای قاجار، ولیعهد #فتحعلیشاه و فرمانده ارتش ایران در جنگ با روسیه تزاری است.. عباس میرزا را برخی سرسلسهٔ اصلاحات و متجددین می‌نامند.
مورخین و وقایع نگاران از منش انسانی و رفتار مصلحانه او به تواتر سخن گفته‌اند.
موریس دوکوتز ،سفیر کبیر روسیه تزاری از جمله افرادی است که در توصیف خود از ایران آن روزگار تصویر دقیقی از نابسامانیها می‌دهد و در این راه، گاه از حدود ادب نیز پا فراتر می‌گذارد وقتی به عباس میرزا می‌رسد چنین می‌نویسد:

«عباس‌میرزا … دشمن واقعی تجمّل است … حرکات و اطوارش خیلی جالب توجه و مظهر اصالت و نجابت است... چشمانش آینهٔ ضمیر اوست. مکر و کید در آن مشاهده نمی‌شود. فجایعی که در نتیجه قوانین سخن مملکت معمول است هر جا دستش برسد جلوگیری می‌کند».

وقتی دوکوتز در جریان یکی از مراودات خود به باغ "عباس میرزا " دعوت می‌شود و در آن باغ زیبا متوجه می‌شود که بخشی از دیوار در حال فروریختن است اما برای تعمیر آن اقدامی نشده از ولیعهد چرایی این ماجرا را می‌پرسد:

«از حضرت ولیعهد پرسیدم که چرا این دیوار را خراب نکرده‌اید؟ فرمود: زمانی که این باغ را وسعت می‌دادم محتاج به خریداری مقداری از اراضی مالک مجاور شدم، ولی چون مالک زمینی که این دیوار زشت و خراب متعلق به آن است، دهقان سالخورده‌ای است که به ماترک آباء و اجدادش علاقه تامی دارد، به قیمتی که به او دادم راضی به فروش زمینش نشد. من هم نه تنها دلتنگ نشدم، بلکه علاقه او را هم به یادگار اجدادش، تقدیس و تمجید کردم و نیز جسارت او مقبول طبع من واقع شد. فعلا صبر می‌کنم شاید بتوانم با ورثه او کنار بیایم».
موریس دوکوتز بوئه که شاهد استبداد مزمن در ایران روزگار خود بوده است با تعجب در این باره می‌نویسد:
«تمام قطعه آسیا ذلیل شدیدترین استبدادهاست، اگر بگردید چنین عقیده‌ای یافت نشود».
( موریس دوکوتزبوئه، مسافرت به ایران، ترجمه محمود هدایت، امیرکبیر، ص۷۰)

🔸مکاتبات عباس میرزا نشان می‌دهد که ذهن وی بر خلاف اذهان آرام سایر رجال زمانه‌اش به شدت درگیر چرایی عقب‌ماندگی ایرانیان بوده است چنانکه در نامه به ژوبر فرستاده ناپلئون می‌نویسد:
«نمی‌دانم این قدرتی که شما (اروپایی‌ها) را بر ما مسلط کرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چه؟ شما در قشون، جنگیدن و فتح کردن و بکار بردن قوای عقلیه متبحرید و حال آنکه ما در جهل و شغب غوطه‌ور و به ندرت آتیه را در نظر می‌گیریم. مگر جمعیت و حاصلخیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است؟ یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما می‌تابد تأثیرات مفیدش در سر ما کمتر از شماست؟ …»
(حماسة کویر، محمدابراهیم باستانی پاریزی، ص ۶۶۹)

🔸بی کفایتی پادشاه، دسیسه‌چینی‌ها و عقب‌ماندگی مزمن ساختار حکومت و جامعه، در کنار شکست عباس میرزا از روس‌ها و ازهمه بدتر هزیمت اصلاندوز سرانجام رمق را از مردی که به تعبیر رجال روس«می‌توانست پطر کبیر آینده ایران» باشد، گرفت و نادیده گرفتن شرایط و موقعیت متزلزل کشور -که امکان فتح تهران را برای پاسکوویچ فراهم می‌کرد و به مدد فراست عباس میرزا در عهدنامه ترکمنچای به "ارس" محدود گردید - فراموش و اینطور وانمود شد که گویی ایران چنان توانمندی و ارتشی داشته است که می‌توانست روس را تا پترزبورگ هم عقب بنشاند!. مخالفان و سعایت کنندگان چنین ترویج دادند که وی در مذاکرات مزدور روس‌ها یا عثمانی بوده و جاسوسی آنان را کرده و در ازای آن رشوه گرفته است. خود او این فشار و قضاوت غیرمنصفانه را اینگونه منعکس کرده است:

«یک ‌بار کشتن، بهتر است از اینکه هر بار در مجلس‌های دارالخلافه طوری مذکور شوم که العیاذبالله اسلام را مغلوب کفر می‌خواهم و فتحنامه روس را در جنگ عثمانلو ، به دروغ، شهرت می‌دهم تا پولی از خزانهٔ همایون درآرم و به دشمن دولت عاید کنم. سختا که آدمی است بر احداث روزگار!
نامه به علی‌نقی‌ میرزا رکن‌الدوله، در محرم ــ صفر ۱۲۴۵ق
(علی بینا، تاریخ سیاسی و دیپلماسی، ج ۱، ص ۲۵۷)

🔸سرانجام آن درد کهنه نخبه‌کشی و آن افت مزمن که در سپهر سیاست ایران زیر پای مصلحان و دلسوزان این سرزمین را خالی کرده است گریبان این شاهزاده با کفایت را نیز گرفت.
در مورد مرگ او گفته‌اند که بیماری مزمن گوارش و کلیه -که درمان آن هربار بخاطر مشغله‌های جنگی و سیاسی او به تاخیر می‌افتاد -عاقبت والی متجدد آذربایجان را از پای انداخت تا در کارنامه تاریخ سرزمینی که خود بر فرزندانش تیغ می‌کشد، سیاهه‌ای دیگر ثبت شود.

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
#عباس_میرزا، تجربه پررنج اصلاح در ساختار فاسد
#سهند_ایرانمهر

🔸امروز (سوم آبان) سالروز درگذشت عباس میرزای قاجار، ولیعهد #فتحعلیشاه و فرمانده ارتش ایران در جنگ با روسیه تزاری است.. عباس میرزا را برخی سرسلسهٔ اصلاحات و متجددین می‌نامند.
مورخین و وقایع نگاران از منش انسانی و رفتار مصلحانه او به تواتر سخن گفته‌اند.
موریس دوکوتز ،سفیر کبیر روسیه تزاری از جمله افرادی است که در توصیف خود از ایران آن روزگار تصویر دقیقی از نابسامانیها می‌دهد و در این راه، گاه از حدود ادب نیز پا فراتر می‌گذارد وقتی به عباس میرزا می‌رسد چنین می‌نویسد:

«عباس‌میرزا … دشمن واقعی تجمّل است … حرکات و اطوارش خیلی جالب توجه و مظهر اصالت و نجابت است... چشمانش آینهٔ ضمیر اوست. مکر و کید در آن مشاهده نمی‌شود. فجایعی که در نتیجه قوانین سخن مملکت معمول است هر جا دستش برسد جلوگیری می‌کند».

وقتی دوکوتز در جریان یکی از مراودات خود به باغ "عباس میرزا " دعوت می‌شود و در آن باغ زیبا متوجه می‌شود که بخشی از دیوار در حال فروریختن است اما برای تعمیر آن اقدامی نشده از ولیعهد چرایی این ماجرا را می‌پرسد:

«از حضرت ولیعهد پرسیدم که چرا این دیوار را خراب نکرده‌اید؟ فرمود: زمانی که این باغ را وسعت می‌دادم محتاج به خریداری مقداری از اراضی مالک مجاور شدم، ولی چون مالک زمینی که این دیوار زشت و خراب متعلق به آن است، دهقان سالخورده‌ای است که به ماترک آباء و اجدادش علاقه تامی دارد، به قیمتی که به او دادم راضی به فروش زمینش نشد. من هم نه تنها دلتنگ نشدم، بلکه علاقه او را هم به یادگار اجدادش، تقدیس و تمجید کردم و نیز جسارت او مقبول طبع من واقع شد. فعلا صبر می‌کنم شاید بتوانم با ورثه او کنار بیایم».
موریس دوکوتز بوئه که شاهد استبداد مزمن در ایران روزگار خود بوده است با تعجب در این باره می‌نویسد:
«تمام قطعه آسیا ذلیل شدیدترین استبدادهاست، اگر بگردید چنین عقیده‌ای یافت نشود».
( موریس دوکوتزبوئه، مسافرت به ایران، ترجمه محمود هدایت، امیرکبیر، ص۷۰)

🔸مکاتبات عباس میرزا نشان می‌دهد که ذهن وی بر خلاف اذهان آرام سایر رجال زمانه‌اش به شدت درگیر چرایی عقب‌ماندگی ایرانیان بوده است چنانکه در نامه به ژوبر فرستاده ناپلئون می‌نویسد:
«نمی‌دانم این قدرتی که شما (اروپایی‌ها) را بر ما مسلط کرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چه؟ شما در قشون، جنگیدن و فتح کردن و بکار بردن قوای عقلیه متبحرید و حال آنکه ما در جهل و شغب غوطه‌ور و به ندرت آتیه را در نظر می‌گیریم. مگر جمعیت و حاصلخیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است؟ یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما می‌تابد تأثیرات مفیدش در سر ما کمتر از شماست؟ …»
(حماسة کویر، محمدابراهیم باستانی پاریزی، ص ۶۶۹)

🔸بی کفایتی پادشاه، دسیسه‌چینی‌ها و عقب‌ماندگی مزمن ساختار حکومت و جامعه، در کنار شکست عباس میرزا از روس‌ها و ازهمه بدتر هزیمت اصلاندوز سرانجام رمق را از مردی که به تعبیر رجال روس«می‌توانست پطر کبیر آینده ایران» باشد، گرفت و نادیده گرفتن شرایط و موقعیت متزلزل کشور -که امکان فتح تهران را برای پاسکوویچ فراهم می‌کرد و به مدد فراست عباس میرزا در عهدنامه ترکمنچای به "ارس" محدود گردید - فراموش و اینطور وانمود شد که گویی ایران چنان توانمندی و ارتشی داشته است که می‌توانست روس را تا پترزبورگ هم عقب بنشاند!. مخالفان و سعایت کنندگان چنین ترویج دادند که وی در مذاکرات مزدور روس‌ها یا عثمانی بوده و جاسوسی آنان را کرده و در ازای آن رشوه گرفته است. خود او این فشار و قضاوت غیرمنصفانه را اینگونه منعکس کرده است:

«یک ‌بار کشتن، بهتر است از اینکه هر بار در مجلس‌های دارالخلافه طوری مذکور شوم که العیاذبالله اسلام را مغلوب کفر می‌خواهم و فتحنامه روس را در جنگ عثمانلو ، به دروغ، شهرت می‌دهم تا پولی از خزانهٔ همایون درآرم و به دشمن دولت عاید کنم. سختا که آدمی است بر احداث روزگار!
نامه به علی‌نقی‌ میرزا رکن‌الدوله، در محرم ــ صفر ۱۲۴۵ق
(علی بینا، تاریخ سیاسی و دیپلماسی، ج ۱، ص ۲۵۷)

🔸سرانجام آن درد کهنه نخبه‌کشی و آن افت مزمن که در سپهر سیاست ایران زیر پای مصلحان و دلسوزان این سرزمین را خالی کرده است گریبان این شاهزاده با کفایت را نیز گرفت.
در مورد مرگ او گفته‌اند که بیماری مزمن گوارش و کلیه -که درمان آن هربار بخاطر مشغله‌های جنگی و سیاسی او به تاخیر می‌افتاد -عاقبت والی متجدد آذربایجان را از پای انداخت تا در کارنامه تاریخ سرزمینی که خود بر فرزندانش تیغ می‌کشد، سیاهه‌ای دیگر ثبت شود.

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
#عباس_میرزا، تجربه پررنج اصلاح در ساختار فاسد
#سهند_ایرانمهر

🔸امروز (سوم آبان) سالروز درگذشت عباس میرزای قاجار، ولیعهد #فتحعلیشاه و فرمانده ارتش ایران در جنگ با روسیه تزاری است.. عباس میرزا را برخی سرسلسهٔ اصلاحات و متجددین می‌نامند.
مورخین و وقایع نگاران از منش انسانی و رفتار مصلحانه او به تواتر سخن گفته‌اند.
موریس دوکوتز ،سفیر کبیر روسیه تزاری از جمله افرادی است که در توصیف خود از ایران آن روزگار تصویر دقیقی از نابسامانیها می‌دهد و در این راه، گاه از حدود ادب نیز پا فراتر می‌گذارد وقتی به عباس میرزا می‌رسد چنین می‌نویسد:

«عباس‌میرزا … دشمن واقعی تجمّل است … حرکات و اطوارش خیلی جالب توجه و مظهر اصالت و نجابت است... چشمانش آینهٔ ضمیر اوست. مکر و کید در آن مشاهده نمی‌شود. فجایعی که در نتیجه قوانین سخن مملکت معمول است هر جا دستش برسد جلوگیری می‌کند».

وقتی دوکوتز در جریان یکی از مراودات خود به باغ "عباس میرزا " دعوت می‌شود و در آن باغ زیبا متوجه می‌شود که بخشی از دیوار در حال فروریختن است اما برای تعمیر آن اقدامی نشده از ولیعهد چرایی این ماجرا را می‌پرسد:

«از حضرت ولیعهد پرسیدم که چرا این دیوار را خراب نکرده‌اید؟ فرمود: زمانی که این باغ را وسعت می‌دادم محتاج به خریداری مقداری از اراضی مالک مجاور شدم، ولی چون مالک زمینی که این دیوار زشت و خراب متعلق به آن است، دهقان سالخورده‌ای است که به ماترک آباء و اجدادش علاقه تامی دارد، به قیمتی که به او دادم راضی به فروش زمینش نشد. من هم نه تنها دلتنگ نشدم، بلکه علاقه او را هم به یادگار اجدادش، تقدیس و تمجید کردم و نیز جسارت او مقبول طبع من واقع شد. فعلا صبر می‌کنم شاید بتوانم با ورثه او کنار بیایم».
موریس دوکوتز بوئه که شاهد استبداد مزمن در ایران روزگار خود بوده است با تعجب در این باره می‌نویسد:
«تمام قطعه آسیا ذلیل شدیدترین استبدادهاست، اگر بگردید چنین عقیده‌ای یافت نشود».
( موریس دوکوتزبوئه، مسافرت به ایران، ترجمه محمود هدایت، امیرکبیر، ص۷۰)

🔸مکاتبات عباس میرزا نشان می‌دهد که ذهن وی بر خلاف اذهان آرام سایر رجال زمانه‌اش به شدت درگیر چرایی عقب‌ماندگی ایرانیان بوده است چنانکه در نامه به ژوبر فرستاده ناپلئون می‌نویسد:
«نمی‌دانم این قدرتی که شما (اروپایی‌ها) را بر ما مسلط کرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چه؟ شما در قشون، جنگیدن و فتح کردن و بکار بردن قوای عقلیه متبحرید و حال آنکه ما در جهل و شغب غوطه‌ور و به ندرت آتیه را در نظر می‌گیریم. مگر جمعیت و حاصلخیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است؟ یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما می‌تابد تأثیرات مفیدش در سر ما کمتر از شماست؟ …»
(حماسة کویر، محمدابراهیم باستانی پاریزی، ص ۶۶۹)

🔸بی کفایتی پادشاه، دسیسه‌چینی‌ها و عقب‌ماندگی مزمن ساختار حکومت و جامعه، در کنار شکست عباس میرزا از روس‌ها و ازهمه بدتر هزیمت اصلاندوز سرانجام رمق را از مردی که به تعبیر رجال روس«می‌توانست پطر کبیر آینده ایران» باشد، گرفت و نادیده گرفتن شرایط و موقعیت متزلزل کشور -که امکان فتح تهران را برای پاسکوویچ فراهم می‌کرد و به مدد فراست عباس میرزا در عهدنامه ترکمنچای به "ارس" محدود گردید - فراموش و اینطور وانمود شد که گویی ایران چنان توانمندی و ارتشی داشته است که می‌توانست روس را تا پترزبورگ هم عقب بنشاند!. مخالفان و سعایت کنندگان چنین ترویج دادند که وی در مذاکرات مزدور روس‌ها یا عثمانی بوده و جاسوسی آنان را کرده و در ازای آن رشوه گرفته است. خود او این فشار و قضاوت غیرمنصفانه را اینگونه منعکس کرده است:

«یک ‌بار کشتن، بهتر است از اینکه هر بار در مجلس‌های دارالخلافه طوری مذکور شوم که العیاذبالله اسلام را مغلوب کفر می‌خواهم و فتحنامه روس را در جنگ عثمانلو ، به دروغ، شهرت می‌دهم تا پولی از خزانهٔ همایون درآرم و به دشمن دولت عاید کنم. سختا که آدمی است بر احداث روزگار!
نامه به علی‌نقی‌ میرزا رکن‌الدوله، در محرم ــ صفر ۱۲۴۵ق
(علی بینا، تاریخ سیاسی و دیپلماسی، ج ۱، ص ۲۵۷)

🔸سرانجام آن درد کهنه نخبه‌کشی و آن افت مزمن که در سپهر سیاست ایران زیر پای مصلحان و دلسوزان این سرزمین را خالی کرده است گریبان این شاهزاده با کفایت را نیز گرفت.
در مورد مرگ او گفته‌اند که بیماری مزمن گوارش و کلیه -که درمان آن هربار بخاطر مشغله‌های جنگی و سیاسی او به تاخیر می‌افتاد -عاقبت والی متجدد آذربایجان را از پای انداخت تا در کارنامه تاریخ سرزمینی که خود بر فرزندانش تیغ می‌کشد، سیاهه‌ای دیگر ثبت شود.

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
🔸ایران صرف‌نظر از اینکه چه کسی بر آن حکمرانی کند، به‌ محض آنکه اندک توانی بیابد، بدنبال نفوذ و‌ حضور منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است و‌ تعریفی فرامرزی از #امنیت دارد.
این‌ وضعیت از ایران باستان تا زمان #پهلوی (حضور در عمان و‌ ویتنام)‌ و اکنون در سوریه و‌ یمن تداوم داشته و خصلتی ژئوپلتیکی است.

🔸با آنکه سردارانِ این وضعیت، منطقا تابع حاکمان زمانه‌ خویش‌اند، اما قضاوت تاریخ به‌‌‌ اعتبار روایت مردمان، به گونه‌ای است که قضاوت ‌در حق اینان متفاوت با قضاوت در حق حاکمان زمانه بوده است.

#شهربراز را صرفا فرمانده #خسروپرویز ندانسته‌اند.
مقاومت #آریوبرزن را با محک داریوش سوم‌ نسنجیده‌اند.
#بهرام‌_چوبین تنها از دریچه فرماندهی لشگر هرمز دیده نشده.
#الله‌وردیخان فقط فرمانده #شاه‌عباس نیست.
#عباس_میرزا به حکم‌«سرداری‌‌» و‌ نه در ترازوی قجری #فتحعلیشاه تشخص یافته است.
البته که ابتلائات سیاسی_اجتماعی‌ و جور زمانه، گاه خشم را در جوخه‌های انقلابی متوجه‌ #نادر_جهانبانی و‌ گاه در دوران‌ شبکه‌های اجتماعی متوجه ⁧#قاسم_سليمانی می‌کند، اما در درازنای تاریخ، حس جمعی توام با احترامی وجود‌ دارد که گویی آنان را از اشتباهات حاکمان زمانه خود تبرئه می‌کند و‌ تنها در قامت یک سردار می‌بیند، قضاوتی مستقل و‌ ستایش‌آمیز که بالمآل از ابتلائات سیاسی دوران‌شان منقطع است.


#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
#عباس_میرزا، تجربه پررنج اصلاح در ساختار فاسد
#سهند_ایرانمهر

🔸امروز (سوم آبان) سالروز درگذشت عباس میرزای قاجار، ولیعهد #فتحعلیشاه و فرمانده ارتش ایران در جنگ با روسیه تزاری است.. عباس میرزا را برخی سرسلسهٔ اصلاحات و متجددین می‌نامند.
مورخین و وقایع نگاران از منش انسانی و رفتار مصلحانه او به تواتر سخن گفته‌اند.
موریس دوکوتز ،سفیر کبیر روسیه تزاری از جمله افرادی است که در توصیف خود از ایران آن روزگار تصویر دقیقی از نابسامانیها می‌دهد و در این راه، گاه از حدود ادب نیز پا فراتر می‌گذارد وقتی به عباس میرزا می‌رسد چنین می‌نویسد:

«عباس‌میرزا … دشمن واقعی تجمّل است … حرکات و اطوارش خیلی جالب توجه و مظهر اصالت و نجابت است... چشمانش آینهٔ ضمیر اوست. مکر و کید در آن مشاهده نمی‌شود. فجایعی که در نتیجه قوانین سخن مملکت معمول است هر جا دستش برسد جلوگیری می‌کند».

وقتی دوکوتز در جریان یکی از مراودات خود به باغ "عباس میرزا " دعوت می‌شود و در آن باغ زیبا متوجه می‌شود که بخشی از دیوار در حال فروریختن است اما برای تعمیر آن اقدامی نشده از ولیعهد چرایی این ماجرا را می‌پرسد:

«از حضرت ولیعهد پرسیدم که چرا این دیوار را خراب نکرده‌اید؟ فرمود: زمانی که این باغ را وسعت می‌دادم محتاج به خریداری مقداری از اراضی مالک مجاور شدم، ولی چون مالک زمینی که این دیوار زشت و خراب متعلق به آن است، دهقان سالخورده‌ای است که به ماترک آباء و اجدادش علاقه تامی دارد، به قیمتی که به او دادم راضی به فروش زمینش نشد. من هم نه تنها دلتنگ نشدم، بلکه علاقه او را هم به یادگار اجدادش، تقدیس و تمجید کردم و نیز جسارت او مقبول طبع من واقع شد. فعلا صبر می‌کنم شاید بتوانم با ورثه او کنار بیایم».
موریس دوکوتز بوئه که شاهد استبداد مزمن در ایران روزگار خود بوده است با تعجب در این باره می‌نویسد:
«تمام قطعه آسیا ذلیل شدیدترین استبدادهاست، اگر بگردید چنین عقیده‌ای یافت نشود».
( موریس دوکوتزبوئه، مسافرت به ایران، ترجمه محمود هدایت، امیرکبیر، ص۷۰)

🔸مکاتبات عباس میرزا نشان می‌دهد که ذهن وی بر خلاف اذهان آرام سایر رجال زمانه‌اش به شدت درگیر چرایی عقب‌ماندگی ایرانیان بوده است چنانکه در نامه به ژوبر فرستاده ناپلئون می‌نویسد:
«نمی‌دانم این قدرتی که شما (اروپایی‌ها) را بر ما مسلط کرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چه؟ شما در قشون، جنگیدن و فتح کردن و بکار بردن قوای عقلیه متبحرید و حال آنکه ما در جهل و شغب غوطه‌ور و به ندرت آتیه را در نظر می‌گیریم. مگر جمعیت و حاصلخیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است؟ یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما می‌تابد تأثیرات مفیدش در سر ما کمتر از شماست؟ …»
(حماسة کویر، محمدابراهیم باستانی پاریزی، ص ۶۶۹)

🔸بی کفایتی پادشاه، دسیسه‌چینی‌ها و عقب‌ماندگی مزمن ساختار حکومت و جامعه، در کنار شکست عباس میرزا از روس‌ها و ازهمه بدتر هزیمت اصلاندوز سرانجام رمق را از مردی که به تعبیر رجال روس«می‌توانست پطر کبیر آینده ایران» باشد، گرفت و نادیده گرفتن شرایط و موقعیت متزلزل کشور -که امکان فتح تهران را برای پاسکوویچ فراهم می‌کرد و به مدد فراست عباس میرزا در عهدنامه ترکمنچای به "ارس" محدود گردید - فراموش و اینطور وانمود شد که گویی ایران چنان توانمندی و ارتشی داشته است که می‌توانست روس را تا پترزبورگ هم عقب بنشاند!. مخالفان و سعایت کنندگان چنین ترویج دادند که وی در مذاکرات مزدور روس‌ها یا عثمانی بوده و جاسوسی آنان را کرده و در ازای آن رشوه گرفته است. خود او این فشار و قضاوت غیرمنصفانه را اینگونه منعکس کرده است:

«یک ‌بار کشتن، بهتر است از اینکه هر بار در مجلس‌های دارالخلافه طوری مذکور شوم که العیاذبالله اسلام را مغلوب کفر می‌خواهم و فتحنامه روس را در جنگ عثمانلو ، به دروغ، شهرت می‌دهم تا پولی از خزانهٔ همایون درآرم و به دشمن دولت عاید کنم. سختا که آدمی است بر احداث روزگار!
نامه به علی‌نقی‌ میرزا رکن‌الدوله، در محرم ــ صفر ۱۲۴۵ق
(علی بینا، تاریخ سیاسی و دیپلماسی، ج ۱، ص ۲۵۷)

🔸سرانجام آن درد کهنه نخبه‌کشی و آن افت مزمن که در سپهر سیاست ایران زیر پای مصلحان و دلسوزان این سرزمین را خالی کرده است گریبان این شاهزاده با کفایت را نیز گرفت.
در مورد مرگ او گفته‌اند که بیماری مزمن گوارش و کلیه -که درمان آن هربار بخاطر مشغله‌های جنگی و سیاسی او به تاخیر می‌افتاد -عاقبت والی متجدد آذربایجان را از پای انداخت تا در کارنامه تاریخ سرزمینی که خود بر فرزندانش تیغ می‌کشد، سیاهه‌ای دیگر ثبت شود.

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
#عباس_میرزا، تجربه پررنج اصلاح در ساختار فاسد
#سهند_ایرانمهر

🔸امروز (سوم آبان) سالروز درگذشت عباس میرزای قاجار، ولیعهد #فتحعلیشاه و فرمانده ارتش ایران در جنگ با روسیه تزاری است.. عباس میرزا را برخی سرسلسهٔ اصلاحات و متجددین می‌نامند.
مورخین و وقایع نگاران از منش انسانی و رفتار مصلحانه او به تواتر سخن گفته‌اند.
موریس دوکوتز ،سفیر کبیر روسیه تزاری از جمله افرادی است که در توصیف خود از ایران آن روزگار تصویر دقیقی از نابسامانیها می‌دهد و در این راه، گاه از حدود ادب نیز پا فراتر می‌گذارد وقتی به عباس میرزا می‌رسد چنین می‌نویسد:

«عباس‌میرزا … دشمن واقعی تجمّل است … حرکات و اطوارش خیلی جالب توجه و مظهر اصالت و نجابت است... چشمانش آینهٔ ضمیر اوست. مکر و کید در آن مشاهده نمی‌شود. فجایعی که در نتیجه قوانین سخن مملکت معمول است هر جا دستش برسد جلوگیری می‌کند».

وقتی دوکوتز در جریان یکی از مراودات خود به باغ "عباس میرزا " دعوت می‌شود و در آن باغ زیبا متوجه می‌شود که بخشی از دیوار در حال فروریختن است اما برای تعمیر آن اقدامی نشده از ولیعهد چرایی این ماجرا را می‌پرسد:

«از حضرت ولیعهد پرسیدم که چرا این دیوار را خراب نکرده‌اید؟ فرمود: زمانی که این باغ را وسعت می‌دادم محتاج به خریداری مقداری از اراضی مالک مجاور شدم، ولی چون مالک زمینی که این دیوار زشت و خراب متعلق به آن است، دهقان سالخورده‌ای است که به ماترک آباء و اجدادش علاقه تامی دارد، به قیمتی که به او دادم راضی به فروش زمینش نشد. من هم نه تنها دلتنگ نشدم، بلکه علاقه او را هم به یادگار اجدادش، تقدیس و تمجید کردم و نیز جسارت او مقبول طبع من واقع شد. فعلا صبر می‌کنم شاید بتوانم با ورثه او کنار بیایم».
موریس دوکوتز بوئه که شاهد استبداد مزمن در ایران روزگار خود بوده است با تعجب در این باره می‌نویسد:
«تمام قطعه آسیا ذلیل شدیدترین استبدادهاست، اگر بگردید چنین عقیده‌ای یافت نشود».
( موریس دوکوتزبوئه، مسافرت به ایران، ترجمه محمود هدایت، امیرکبیر، ص۷۰)

🔸مکاتبات عباس میرزا نشان می‌دهد که ذهن وی بر خلاف اذهان آرام سایر رجال زمانه‌اش به شدت درگیر چرایی عقب‌ماندگی ایرانیان بوده است چنانکه در نامه به ژوبر فرستاده ناپلئون می‌نویسد:
«نمی‌دانم این قدرتی که شما (اروپایی‌ها) را بر ما مسلط کرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چه؟ شما در قشون، جنگیدن و فتح کردن و بکار بردن قوای عقلیه متبحرید و حال آنکه ما در جهل و شغب غوطه‌ور و به ندرت آتیه را در نظر می‌گیریم. مگر جمعیت و حاصلخیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است؟ یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما می‌تابد تأثیرات مفیدش در سر ما کمتر از شماست؟ …»
(حماسة کویر، محمدابراهیم باستانی پاریزی، ص ۶۶۹)

🔸بی کفایتی پادشاه، دسیسه‌چینی‌ها و عقب‌ماندگی مزمن ساختار حکومت و جامعه، در کنار شکست عباس میرزا از روس‌ها و ازهمه بدتر هزیمت اصلاندوز سرانجام رمق را از مردی که به تعبیر رجال روس«می‌توانست پطر کبیر آینده ایران» باشد، گرفت و نادیده گرفتن شرایط و موقعیت متزلزل کشور -که امکان فتح تهران را برای پاسکوویچ فراهم می‌کرد و به مدد فراست عباس میرزا در عهدنامه ترکمنچای به "ارس" محدود گردید - فراموش و اینطور وانمود شد که گویی ایران چنان توانمندی و ارتشی داشته است که می‌توانست روس را تا پترزبورگ هم عقب بنشاند!. مخالفان و سعایت کنندگان چنین ترویج دادند که وی در مذاکرات مزدور روس‌ها یا عثمانی بوده و جاسوسی آنان را کرده و در ازای آن رشوه گرفته است. خود او این فشار و قضاوت غیرمنصفانه را اینگونه منعکس کرده است:

«یک ‌بار کشتن، بهتر است از اینکه هر بار در مجلس‌های دارالخلافه طوری مذکور شوم که العیاذبالله اسلام را مغلوب کفر می‌خواهم و فتحنامه روس را در جنگ عثمانلو ، به دروغ، شهرت می‌دهم تا پولی از خزانهٔ همایون درآرم و به دشمن دولت عاید کنم. سختا که آدمی است بر احداث روزگار!
نامه به علی‌نقی‌ میرزا رکن‌الدوله، در محرم ــ صفر ۱۲۴۵ق
(علی بینا، تاریخ سیاسی و دیپلماسی، ج ۱، ص ۲۵۷)

🔸سرانجام آن درد کهنه نخبه‌کشی و آن افت مزمن که در سپهر سیاست ایران زیر پای مصلحان و دلسوزان این سرزمین را خالی کرده است گریبان این شاهزاده با کفایت را نیز گرفت.
در مورد مرگ او گفته‌اند که بیماری مزمن گوارش و کلیه -که درمان آن هربار بخاطر مشغله‌های جنگی و سیاسی او به تاخیر می‌افتاد -عاقبت والی متجدد آذربایجان را از پای انداخت تا در کارنامه تاریخ سرزمینی که خود بر فرزندانش تیغ می‌کشد، سیاهه‌ای دیگر ثبت شود.

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
#عباس میرزا، تجربه پررنج اصلاح در ساختار فاسد
#سهند_ایرانمهر

🔸امروز (پنجم شهریور)زادروز عباس میرزای قاجار، ولیعهد #فتحعلیشاه و فرمانده ارتش ایران در جنگ با روسیه تزاری است.. عباس میرزا را برخی سرسلسهٔ اصلاحات و متجددین می‌نامند.
مورخین و وقایع نگاران از منش انسانی و رفتار مصلحانه او به تواتر سخن گفته‌اند.
موریس دوکوتز ،سفیر کبیر روسیه تزاری از جمله افرادی است که در توصیف خود از ایران آن روزگار تصویر دقیقی از نابسامانیها می‌دهد و در این راه، گاه از حدود ادب نیز پا فراتر می‌گذارد وقتی به عباس میرزا می‌رسد چنین می‌نویسد:

«عباس‌میرزا … دشمن واقعی تجمّل است … حرکات و اطوارش خیلی جالب توجه و مظهر اصالت و نجابت است... چشمانش آینهٔ ضمیر اوست. مکر و کید در آن مشاهده نمی‌شود. فجایعی که در نتیجه قوانین سخن مملکت معمول است هر جا دستش برسد جلوگیری می‌کند».

وقتی دوکوتز در جریان یکی از مراودات خود به باغ "عباس میرزا " دعوت می‌شود و در آن باغ زیبا متوجه می‌شود که بخشی از دیوار در حال فروریختن است اما برای تعمیر آن اقدامی نشده از ولیعهد چرایی این ماجرا را می‌پرسد:

«از حضرت ولیعهد پرسیدم که چرا این دیوار را خراب نکرده‌اید؟ فرمود: زمانی که این باغ را وسعت می‌دادم محتاج به خریداری مقداری از اراضی مالک مجاور شدم، ولی چون مالک زمینی که این دیوار زشت و خراب متعلق به آن است، دهقان سالخورده‌ای است که به ماترک آباء و اجدادش علاقه تامی دارد، به قیمتی که به او دادم راضی به فروش زمینش نشد. من هم نه تنها دلتنگ نشدم، بلکه علاقه او را هم به یادگار اجدادش، تقدیس و تمجید کردم و نیز جسارت او مقبول طبع من واقع شد. فعلا صبر می‌کنم شاید بتوانم با ورثه او کنار بیایم».
موریس دوکوتز بوئه که شاهد استبداد مزمن در ایران روزگار خود بوده است با تعجب در این باره می‌نویسد:
«تمام قطعه آسیا ذلیل شدیدترین استبدادهاست، اگر بگردید چنین عقیده‌ای یافت نشود».
( موریس دوکوتزبوئه، مسافرت به ایران، ترجمه محمود هدایت، امیرکبیر، ص۷۰)

🔸مکاتبات عباس میرزا نشان می‌دهد که ذهن وی بر خلاف اذهان آرام سایر رجال زمانه‌اش به شدت درگیر چرایی عقب‌ماندگی ایرانیان بوده است چنانکه در نامه به ژوبر فرستاده ناپلئون می‌نویسد:
«نمی‌دانم این قدرتی که شما (اروپایی‌ها) را بر ما مسلط کرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چه؟ شما در قشون، جنگیدن و فتح کردن و بکار بردن قوای عقلیه متبحرید و حال آنکه ما در جهل و شغب غوطه‌ور و به ندرت آتیه را در نظر می‌گیریم. مگر جمعیت و حاصلخیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است؟ یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما می‌تابد تأثیرات مفیدش در سر ما کمتر از شماست؟ …»
(حماسة کویر، محمدابراهیم باستانی پاریزی، ص ۶۶۹)

🔸بی کفایتی پادشاه، دسیسه‌چینی‌ها و عقب‌ماندگی مزمن ساختار حکومت و جامعه، در کنار شکست عباس میرزا از روس‌ها و ازهمه بدتر هزیمت اصلاندوز سرانجام رمق را از مردی که به تعبیر رجال روس«می‌توانست پطر کبیر آینده ایران» باشد، گرفت و نادیده گرفتن شرایط و موقعیت متزلزل کشور -که امکان فتح تهران را برای پاسکوویچ فراهم می‌کرد و به مدد فراست عباس میرزا در عهدنامه ترکمنچای به "ارس" محدود گردید - فراموش و اینطور وانمود شد که گویی ایران چنان توانمندی و ارتشی داشته است که می‌توانست روس را تا پترزبورگ هم عقب بنشاند!. مخالفان و سعایت کنندگان چنین ترویج دادند که وی در مذاکرات مزدور روس‌ها یا عثمانی بوده و جاسوسی آنان را کرده و در ازای آن رشوه گرفته است. خود او این فشار و قضاوت غیرمنصفانه را اینگونه منعکس کرده است:

«یک ‌بار کشتن، بهتر است از اینکه هر بار در مجلس‌های دارالخلافه طوری مذکور شوم که العیاذبالله اسلام را مغلوب کفر می‌خواهم و فتحنامه روس را در جنگ عثمانلو ، به دروغ، شهرت می‌دهم تا پولی از خزانهٔ همایون درآرم و به دشمن دولت عاید کنم. سختا که آدمی است بر احداث روزگار!
نامه به علی‌نقی‌ میرزا رکن‌الدوله، در محرم ــ صفر ۱۲۴۵ق
(علی بینا، تاریخ سیاسی و دیپلماسی، ج ۱، ص ۲۵۷)

🔸سرانجام آن درد کهنه نخبه‌کشی و آن افت مزمن که در سپهر سیاست ایران زیر پای مصلحان و دلسوزان این سرزمین را خالی کرده است گریبان این شاهزاده با کفایت را نیز گرفت.
در مورد مرگ او گفته‌اند که بیماری مزمن گوارش و کلیه -که درمان آن هربار بخاطر مشغله‌های جنگی و سیاسی او به تاخیر می‌افتاد -عاقبت والی متجدد آذربایجان را از پای انداخت تا در کارنامه تاریخ سرزمینی که خود بر فرزندانش تیغ می‌کشد، سیاهه‌ای دیگر ثبت شود.

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
#کوروش ، پادشاه معاصر
#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan

دربارۀ کوروش، حرف و حدیث بسیار است. منابع معتبر تاریخی، در مجموع و بیش‌وکم تأیید می‌کنند که سرسلسلۀ هخامنشیان، پادشاهی متفاوت بوده و در میان پادشاهان باستان، نزدیک‌ترین منش و شیوۀ حکمرانی را به نظام‌های باز سیاسی امروزین داشته است.
اما آنچه این روزها مهم است، نه وجود خارجی او است و نه واقعیت‌های تاریخی دربارۀ او. کوروش در نزد ایرانیان – درست یا غلط – نماد حاکمان اهل مدارا، صلح‌جو و میهن‌دوست است. حتی اگر کوروش به‌واقع این‌گونه نبوده است، صورت مسئله تغییر نمی‌کند.
اکنون نباید اندیشید که این تلقی از کوروش درست است یا نه. باید بیندیشیم که چرا پادشاهی منسوب به این ویژگی‌ها چنین محبوب شده و مثلا #نادرشاه یا #شاه_عباس_صفوی که مسلمان نیز بوده‌اند، این مجبوبیت را ندارند.
محبوبیت ناگهانی کوروش در میان ایرانیان، بیش از آنکه ریشۀ علمی یا دلیل جغرافیایی داشته باشد، یک نشانۀ #جامعه‌شناختی است. این نشانه خبر می‌دهد که ‌زیست‌جهان ایرانیان تغییر کرده است. شاید اگر روزی مشکل ایرانیان یکپارچگی کشورشان در برابر دشمنان خارجی باشد، در آن روزگار #شاه_اسماعیل_صفوی یا نادرشاه افشار یا حتی #آغامحمدخان قاجار محبوب و زبانزد ‌شود؛ چنانکه در روزگاری دیگر، #مهدی_اخوان_ثالث، شاعر عصر پهلوی، پس از کودتای ۲۸ مرداد و ناامیدی از هم‌روزگارانش، از #کاوه روی برمی‌گرداند و به #اسکندر دخیل می‌بندد:

باز می‌گویند: فردای دگر
صبر کن تا دیگری پیدا شود
کاوه‌ای پیدا نخواهد شد، امید
کاشکی اسکندری پیدا شود

در سال‌های نخست انقلاب، کوروش و #داریوش برای بیشتر مردم ایران تفاوتی با #ناصرالدین‌شاه و #فتحعلی‌شاه نداشتند؛ چون معنایی دیگر از حکومت و حاکم در ذهن‌ها رخنه کرده بود و مردم گمان می‌کردند که به فرمولی از حکومت دست یافته‌اند که همۀ تئوری‌های پیشین را نسخ می‌کند.
اکنون نیز اگر به پادشاهی مشهور به صلح و مدارا با مخالفانش اقبال کرده‌اند، معنایی جز این ندارد که شیوه او را ضرورت زمانۀ خویش یافته‌اند. این اقبال، به سوی شخص کوروش نیست؛ به سوی شیوه‌ای در کشورداری است که به‌حق یا به‌خطا کوروش نماد آن شده است.
امروز اگر کسی بگوید که آن پادشاه باستانی، دوباره بر تخت سلطنت نشسته و بر ذهنیت ایرانی حکم می‌راند، چندان گزاف نگفته است.

#رضا_بابایی
96/8/6

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan