بازخوانی سقوط
#قذافی و محمدرضاشاه از زبان سردار
#حسین_علایی✍ #حسین_علیزاده (بخش اول)
«شیوه غلط برخورد قذافی در آرام سازی اعتراضات مردمی، بهترین بهانه را به آمریکا و ناتو داد که با استفاده از شورای امنیت سازمان ملل از این فرصت برای نابودی یکی از مخالفین سنتی خود استفاده کنند.»
این سخن دقیق، ارزیابی یکی از بلندپایهترین اعضای پیشین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یعنی
#حسین_علائی، فرمانده پیشین نیروی دریایی
#سپاه و رئیس پیشین ستاد مشترک سپاه است.
او این تحلیل را در ۳۰ دی ۱۳۹۱ یعنی به فاصله دو روز از کشتهشدن
#معمر_قذافی به رشته تحریر درآورده بود.
علایی به رغم مقام رفیعش در مدارج نظامی از نادر فرماندهان ارشد سپاه پاسداران است که صاحب فکر و قلم در حوزه روابط بینالملل است.
شرح آنچه که
علایی به قلم توانایش به تصویر کشیده، علت قتل فجیع رهبری است که با "ساده_زیستی" حکومت خود را شروع کرده بود، خود را "رهبر_انقلاب_اسلامی_جهانی" مینامید ولی به دست مردمانش به خفتبارترین طرز ممکن کشته شد. این در حالی بود که در دوران رهبریش، تحصیلات رایگان را در کشور به راه انداخت و توانست در دوران زمامداری خود ۲۵ درصد از واجدین شرایط جمعیت شش و نیم میلیونی لیبی را به سطح تحصیلات عالیه برساند... در حکومت او درآمد سرانه نزدیک به ۱۰ هزار دلار بود.
اما، چرا قذافی به دست همان مردمی که گمان داشت بهترین کشور را برایشان ساخته به فجیع ترین وضع کشته و کشورش اینک عملا چند پاره شده است؟ شاید کمتر کسی بتواند باور کند کشور امن لیبی در دوران قذافی به یکی از پایگاه های داعش تبدیل شده و در این کشور اینک برده فروشی امری عادی شده است.
در پاسخ به پرسش بالا، سردار
علایی به طرز معناداری نور بر علل فروپاشی حکومت قذافی می تاباند. او می نویسد:
«سرهنگ معمر قذافی داعیه مبارزه با استعمار جهانی را داشت و با این بهانه عملا تمام آزادیهای سیاسی و اجتماعی را از ملت لیبی سلب نمود و یک سیستم بسته حکومتی را ایجاد کرد. مشخص است که سیستمهای سیاسی بسته نسبت به سیستمهای باز اشتباه بیشتری میکنند زیرا مقامات دولتی در این نوع سیستمها در فضایی محدود و بسته تصمیم میگیرند و همۂ فعالیتها و اقدامات آنها با مجوز شخص اول مملکت انجام میشود.»
او میافزاید:
«قذافی از درآمد هنگفت نفت یک نیروی نظامی پرخرج و تعداد زیادی نهاد امنیتی سرکوبگر ایجاد کرد...در دوران حکمرانی خود تمام آزادیهای سیاسی را از مردم گرفته بود و در این کشور هیچ حزب و رسانه مستقلی وجود نداشت...قذافی به اسلام تظاهر میکرد ولی مردم باید به اسلام، آنگونه که او تفسیر میکرد، گردن مینهادند.»
علایی میافزاید در حالی که در لیبی نرخ بیکاری به ۳۰ درصد رسیده بود قذافی در راه مخالفت شدید با عربستان، به دنبال یافتن جای پایی در فرامرزهای لیبی بود. اما، در پی تحریمهایی که از ۱۳۷۱ تا ۱۳۸۰ از سوی سازمان ملل بر لیبی وضع شد در نهایت قذافی در نابودسازی تأسیسات هستهای خود با آمریکا همکاری کرد و با امضای پروتکل الحاقی موجب شد تا روابط لیبی با آمریکا و غرب عادی شود.
اما، دست کشیدن او از جاهطلبی هستهای و آغاز دوستی با غرب، پایان خوشی را برای او رقم نزد. با بهار عربی در تونس و مصر که منتهی به سقوط "بنعلی" (پس ۲۴ سال حکومت) و سقوط
#حسنی_مبارک (پس از ۲۰ سال حکومت) شد، نوبت به قذافی رسید که برای ۴۲ سال حکومت بلامنازع را در دست داشت. با اوجگیری قیام در لیبی، وی مردم به پاخاسته خود را مشتی موش صحرایی خواند و تجمعات مردم بلافاصله از سوی نیروهای امنیتی و نظامی سرکوب شد.
قذافی فراموش کرده بود که سیاست و قدرت از معنای قدیمی و تاریخی استبدادی آن فاصله گرفته و به مفهوم جدید "قانون"،"نظام حقوقی" و "مسئولیت" تبدیل شده است.
در حالی که گویا
علایی ترسیمی روشن نه از یک
#دیکتاتور بلکه هر دیکتاتوری به دست می دهد شرح سقوط قذافی را چنین مینویسد که «وی خود را "رهبر_مادام_العمر انقلاب" میدانست.
ساختارهای حکومتی بگونهای طراحی شده بود که موجب عدم امکان تغییر رهبر انقلاب به دست مردم میشد. در عین حال قذافی از اطرافیان خود به طور مرتب تعریف و تمجید میشنید و به عنوان "رهبری_حکیم" [بخوانید
#فرزانه] معرفی میشد.
این در حالی بود که او از شناسایی و فهم مطالبات واقعی مردم خود عاجز بود. او در مراحل نخست مواجهه با اعتراضات و تظاهرات پرشمار مردمی به جای تن دادن به خواستههای مردم، راهکار اتکا به زور و بازداشتهای گسترده و نقض فاحش حقوق بشر را برگزید...
«پایان بخش اول»
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan