https://t.center/nevisandbdonya
سال ها پیش همه چیز می دانستم،امروز هیچ چیز نمی دانم!
کتاب خواندن یک کشف پیش رونده ی مهیج است تا مدام به نادانی ات پی ببری.
#دورانت
🗯️کپی با ذکر منبع🙏
#نویسندگان_برتر_دنیا
@ketabdostmفایل@Publication20 تبلیغات👈
📚📚📚📚 #معرفی_کتاب #ژرژ_ساند امروز کتابهای پرشمار #ساند کمتر خوانده میشود و او را بیشتر به دلیل سبک زندگی نامتعارف و روابط عاشقانهٔ متعددش میشناسند اما در سدهٔ نوزدهم او یکی از #تأثیرگذارترین زنان زمانهٔ خود و مهمترین #نویسنده_زن_فرانسه بود. در دههٔ سوم #قرن_نوزده او که از آثارش برای ترویج و آموزش اصلاحات سوسیالیستی استفاده میکرد، تصویر کلیشهای از زنان، کارگران، دهقانان و طبقات فرودست را تغییر داد. او #نخستین_نویسندهای بود که زندگی #کارگران و کشاورزان و کودکان را در رمانهای خود به تصویر کشید و گونهای از #رمان به نام #رمان_روستایی را #ابداع کرد که فرم داستانهای شفاهی پای بخاری را داشت و #آداب و #رسوم و #سنتهای#اجتماعی منطقهٔ سکونتش در کودکی را که با وقوع #انقلاب_صنعتی به سرعت در حال ناپدید شدن بود #روایت میکرد ساند از #پیشگامان_ادبیات_فمینیستی بود و در آثارش قواعد ازدواج و نگاه کلیشهای مردانه به #نقش_زن را به #چالش میکشید. شخصیت قدرتمند، زندگی نامتعارف، دیدگاههای رادیکال سیاسی و استعداد ادبی ساند او را به شخصیت افسانهای در ادبیات فرانسه در زمان خود و پس از آن بدل کردهاست. او در زمان خود از #پرفروشترین#نویسندگان_فرانسه بود و در محبوبیت و تعدد و تنوع آثار با #ویکتور_هوگو رقابت میکرد. ______📚 اُرُر در پاریس به دنیا آمد. در ۴ سالگی پدرش درگذشت و تربیت او بر عهده مادربزرگ پدریاش قرار گرفت که در نوآن زندگی میکرد. یشتر دوران کودکی اُرُر در نوآن، نزد مادربزرگش گذشت.او بعدتر از این مکان در بسیاری از رمانهایش استفاده کرد. پس از مرگ مادربزرگ در سال ۱۸۲۱، مادرش، سوفی، سرپرستی او را بر عهده گرفت و ارر نوجوان را با خود به پاریس برد. اما رابطهٔ ارر با مادر عامی و ناآموختهاش چندان خوب نبود. سوفی در سفری دو سه روزه به خانهٔ یکی از دوستانشان در نزدیکی مولن، ارر را همراه خود برد و سرپرستی موقت او را به خانوادهٔ دوپلسیس سپرد. که خود ۵ دختر داشتند، پذیرفتند مدتی از ارر نگهداری کنند. گاهی آنها ارر را با خود به پاریس میبردند تا تئاتر ببیند. در یکی از این سفرها، ارر با مرد جوانی به نام کازیمیر دودِوان (۱۸۷۱–۱۷۹۵) آشنا شد. کازیمیر ددوان فرزند بارون ژان-فرانسوا دودِوان بود و بعدتر لقب این آشنایی در سال ۱۸۲۲، وقتی ارر نوزده ساله بود، به ازدواج منجر شد. در سالهای اول ازدواج، ارر خوشبخت بود اما پس از مدتی از شوهر خوشطینت اما نه چندان حساسش دلزده شد .ساند و دودوان صاحب دو فرزند به نامهای موریس و سولانژ شدند. ساند در فوریهٔ ۱۸۳۶ به شکل قانونی از همسرش جدا شد و فرزندانش را با خود برد.
#معرفی_شاعر #معرفی_کتاب “مجتبی کاشانی” در سال ۱۳۲۷ هجری شمسی، در شهرستان مشهد دیده به جهان گشود.وی بعنوان شاعر، محقق و نویسنده و مشاور مدیریت عمومی و صنعتی دارای فعالیت بوده اند، اون نیز از سال ۱۳۴۹ فعالیت ادبی خود را در زمینه #شعرو #نویسندگیآغاز کرد و صاحب امتیاز و مدیر مسئول فصلنامه یاوری بوده است. #کاشانیبنیانگذار “#جامعه_یاوری_فرهنگی” است که هدف آن ایجاد مدارس و مراکز آموزشی و فرهنگی در مناطق محروم کشور می باشد. این موسسه نیز در زمان حیات وی بیش از ۲۰۰ مجتمع آموزشی احداث کرده است. مقالات و شعرهای كاشانی سرشار از حس انسان دوستی، عشق و امید است. وی از جمله افرادی بود که برای بلوغ فرهنگ مدیریت درکشورمان تلاش فراوان به خرج داد. کاشانی علاوه بر بنیان گذاشتن جامعه یاوری فرهنگی در زمینه مدیریت منابع انسانی نیز مطالعاتی انجام داد. او پس از سالها مطالعه درباره مدیریت ژاپنی و تطبیق آن با آموزه های ایرانی، نظریه ای را سامان داد که از آن به عنوان : #نقش_دل_در_مدیریت: یاد می کرد و با همین نام نیز کتابی منتشر کرد. او در این نظریه اش تاکید میکند که انسان سه مرکز یا عامل برای انجام کار دارد. “جسم او، دل او و مغز او” هر سه، در بوجود آمدن نتیجه کار نقش دارند و از فعالیت هریک فرآورده ای نیز حاصل می گردد: ⬅️فرآورد دل: انگیزه ⬅️فرآورد مغز : اندیشه ⬅️فرآورد جسم: کار عملیاتی و فیزیکی مجتبی کاشانی در غروب پاییـزی روز ۲۳ آذرماه سال ۱۳۸۳ بدرود حیات گفت و روح سراسر عشق و ایمانش به آسمان ابدیت پرواز كرد! ⬅️بخشی از وصیتنامه مجتبی کاشانی به شرح زیر است: درود بر خداود که مرا آفرید و قلب از آفرینش یاد و عشق خود را در قلب من جای داد… حاصل عمر من برای ملتم و برای کشورم تا این تاریخ ۲۰۰ مجتمع آموزشی است که با پول مردم و دوستانم در جامعه یاوری ساختیم. پنج کتاب شعر که برای مردم و به عشق خدا و آن ها سروده شده است و تعدادی کارخانه منظم و بهداشتی شده و هزاران کارگر و کارمند و متخصص فرهنگ یافته صنعتی است. امیدوارم از آنها پاسداری شود. عاقبت در دام می افتیم ما دام ما ای کاش در کوی تو باد تیر ما هم از کمانی می رسد آن کمان ای کاش ابروی تو باد
جنگ مس (۱۳۶۶) سه گفت و گو با احمد شاملو، محمود دولتآبادی و اخوان ثالث (۱۳۷۲)- فراخوان فرزانگان (مقاله) (۱۳۷۳)- پنج سال قبل از ۱۹۸۵ (سفرنامه شوروی - ۱۳۷۸) از کیومرث تا همای/ ۱۳۹۵ جستاری در وغ وغ ساحاب، محمد محمدعلی، کتابسرای تندیس، تهران، ۱۳۹۷. ⬅️کتابهای دربارهٔ محمد محمدعلی
واقعیت و رؤیا (گفتگو با محمد محمدعلی)- علیرضا پیروزان- (۱۳۸۳) از قعر دره تا روز اول عشق (گفتگو با محمد محمدعلی)- فرامرز پورنوروز (۲۰۰۵) بررسی سیمای زن در رمانهای محمد محمدعلی - فرانک جهانبخش- ۱۳۸۸
بررسی #سورئال آثار هرچند سبک و زبان نویسنده در طول سالها تغییر میکند، دغدغههای او ثابت هستند؛ عناصر ویژه داستانی، طبیعت حاکم بر فضای داستانها و #نقش_برجسته_زنها، از همان کتاب اول در داستانها حضور دارند. بعضی از شخصیتهای داستانی مانند #مریم یا #گلپر نیز در داستانهای مختلف روانیپور بارها ظاهر میشوند.