روز + نامه - نگین حسینی

#ویلچرش
Канал
Логотип телеграм канала روز + نامه - نگین حسینی
@neginpaperПродвигать
329
подписчиков
238
фото
91
видео
92
ссылки
بیایید برایتان قصه‌ای بگویم. قصه که نه. می‌خواهم راوی ماجرایی از زندگی دوست عزیزم، رامک‌حیدری باشم.

رامک تردید داشت. بله بگوید یا رد کند؟ بگذارد زندگی مثل همه سال‌های تنهایی‌اش در خلوت خودش به همین منوال بگذرد؛ یا دل به دریا بزند و تا فرصتی برای زندگی هست، طعم عشق و داشتن همراه را بچشد؟
رامک همه زندگی‌اش را جنگیده است؛ از مبارزه با بیماری #دیستروفی گرفته تا جنگیدن با #نگرش‌های_غلط جامعه به شرایط زیستی او، تا #موانع بی‌شماری که همیشه سر راه #ویلچرش بوده و هست. او دو دهه پیش تصمیم گرفت انجمنی برای همنوعانش ایجاد کند. پس از گذر از هزار و یک سختی، #انجمن_دیستروفی_ایران را در سال ۱۳۸۵ ثبت کرد؛ آشیانی برای ۲۵۰۰ عضو.
اما حالا جبهه‌ای دیگر به مبارزه‌های رامک اضافه شده بود: #حق_ازدواج؛ جنگیدن برای این که بگوید: «تجربه زندگی مشترک حق من است؛ حتی اگر شرایطی متفاوت از دیگران داشته باشم.»
نور #عشق روی زندگی‌رامک افتاده و قلبش را گرم کرده بود. اما کسانی می‌گفتند:
«تو #شرایط_ازدواج را نداری!»
«می‌خواهی #ازدواج کنی که طرف #خدمتکارت باشد؟»
«چطوری می‌خواهی از پس کارهای خانه بربیایی؟»
«طرف فردا خسته می‌شود، رهایت می‌کند!»
گویی بر این باور بودند که چون رامک روی #ویلچر می‌نشیند، نمی‌تواند #عشق را بفهمد.
گویی تجربه #معلولیت یعنی «نیازمندی به خدمات‌رسانی دیگران»!
گویی مسئولیت #خانه‌داری فقط با #زن است و #مرد تنها باید گیرنده خدمات باشد.
گویی فقط معلولیت است که عامل #خیانت می‌شود.
شب‌ها سایه تردیدها روی خلوت رامک می‌افتاد و حرف‌های دیگران به ذهنش هجوم می‌آورد:
«آیا می‌توانم از پس #زندگی_مشترک و وظایفم برآیم؟ نکند راست می‌گویند؟»
اما رامک یاد گرفت که باید با تردیدهای خودش نیز بجنگد. اگر اساس این رابطه بر عشق و #تفاهم استوار است، دیگر چه جای #تردید؟ در شریک زندگی‌اش معیارهایی دیده بود که مطمئنش می‌کرد او قلب رامک را خوانده است، فکرها و کارها و تلاش‌های رامک را برای بهترکردن زندگی دیگران می‌فهمد و ستایش می‌کند، خودش عضو خانواده بزرگ دیستروفی است و می‌داند قرار است با چه کسی پیمان زندگی ببندد.
او #رسولِ خوبی‌های رامک شده بود.

صبح روزی تابستانی، وقتی نور خورشید روی صورتش افتاد، رامک فهمید که تصمیمش را گرفته است.
ویلچرش را مانند ماشین عروس تزیین کرد و عروسِ زیبای قصه ما شد.

از طرف خودم و همه کسانی که به #حقوق_افراد_دارای_معلولیت باور دارند، ازدواج #رامک_حیدری، رئیس انجمن دیستروفی ایران را به ایشان و همسرشان تبریک می‌گویم و برای‌شان شادی و آرامش در کنار هم آرزو دارم.

#نگین_حسینی
@neginpaper
هفته گذشته یکی از فعالان حقوق افراد دارای معلولیت در خیابان شهید بهشتی #کرج با #ویلچرش به زمین خورد و دنده‌هایش به شدت آسیب دید. این خیابان دقیقا همان جایی بود که او قبلا در جلسه‌ای با مسئولان شهرداری، در مورد ضرورت #مناسب‌_سازی‌اش صحبت کرده بود.
مناسب‌نبودن #معابر_عمومی در شهرها و روستاها از بزرگترین مشکلاتی است که به معنی واقعی کلمه، پیش روی افراد دارای معلولیت است. از خانه که بیرون می‌روند، سدها یکی بعد از دیگری پدیدار می‌شوند: چاله‌ها، سطوح ناهموار، جوی‌های بدون پل یا بدون پل مناسب برای عبور #ویلچر و لوازم کمکی، پیاده‌روهای بدون اتصالِ امن به خیابان اصلی، گودال‌های بدون سرپوش، موانع بنایی و ساختمان‌سازی بدون #حفاظ و اخطار، وسایل مغازه‌دارها وسط پیاده‌روها، و ده‌ها مورد دیگر.
نکته اینجاست که معابر عمومی نه تنها قابل استفاده برای افراد دارای معلولیت‌های حرکتی نیستند، بلکه حتی آسیب‌زا هستند. یعنی فقط مشکل این نیست که مثلا یک خیابان بزرگ، پلی روی جدول ندارد، بلکه مشکل بدتر این است که انواع موانع آسیب‌زننده و خطرناک، جان و سلامت افراد دارای معلولیت را تهدید می‌کنند؛ مانند گودال‌های رهاشده سر راه افراد #نابینا.
بارها گفته‌ایم که شهر و روستا باید «برای همه» باشد. محیط عمومی در #دسترس برای همه، به افراد دارای #معلولیت اجازه می‌دهد که نقش فعالانه‌ای در جامعه داشته باشند، توانمندی‌های خود را نشان دهند و اینقدر با آنها همچون افرادی که «نمی‌توانند» و «صلاحیت کار و حضور در جامعه ندارند»، برخورد نشود.
#نگین_حسینی #مناسب‌_سازی #حقوق_معلولیت