modiriati

#نظریه_سیستم‌ها
Канал
Образование
Бизнес
Технологии и приложения
Персидский
Логотип телеграм канала modiriati
@modiriatiПродвигать
89
подписчиков
1,94 тыс.
фото
82
видео
65
ссылок
https://telegram.me/modiriati https://t.me/modiriati/17 ابتدای کانال
از تفکر شخص-محور تا تفکر مکانیزم-محور(سیستم-محور)
✍🏼#مصطفی_نصراصفهانی

🔵 در دوران دبیرستان یکی از بچه‌ها موتور سیکلتی داشت که ترمز و کلاجش خراب بود. او مطمئن بود که کسی دست به موتور سیکلتش نمی‌زند چون فقط خودش توانایی کار کردن با آن را داشت!

«در سیستم‌های خوب، آدم‌های بد هم خوب عمل می‌کنند و در سیستم‌های بد آدم‌های خوب هم بد عمل می‌کنند»
جمله فوق را اولین بار سال‌ها پیش از زبان استاد حکیم و دوست داشتنی‌ام دکتر محسن رنانی شنیدم. و چه جمله دقیقی!

به این جملات دقت کنید:
«همه‌اش تقصیر فلانیه»
«باید بهمانی مسئول بشه تا مشکلات برطرف بشه»
«باید به فکر کسی باشیم که بتونه شهرداری رو خوب مدیریت کنه»
«از وقتی اون اومده تو جمع ما همه چیز خراب شده، وجودش نحسه»
......

▫️متأسفانه بسیاری از ما وقتی صحبت از اصلاح و یا بهبود در سیستم‌های انسانی می‌شود اولین چیزی که به ذهنمان خطور می‌کند این است که اگر کسانی بجای افراد فعلی بودند شرایط متفاوت می‌شد. و خوب این جمله درستی است. اما نمیشود از آن نتیجه گرفت که برای بهبودِ اوضاع کافی است آن‌ها را عوض کنیم! بلکه نوع روابط (مکانیزم) بین عناصر سیستم هم باید تغییر کند. به عنوان مثال اگر ترکیب جمعیتی در ایران کاملا با اروپاییان عوض شود، اما این جابجائی با سرعت به اندازه کافی پائین باشد به طوری که افرادی که از اروپا به ایران می‌آیند مناسبات اجتماعی ایرانی را به خوبی فرابگیرند و در جامعه هضم بشوند، حتی بعد از اینکه همه ترکیب جمعیتی اروپائی شدند سیستم شما همان سیستم ایرانی اصل باقی خواهد ماند!

▫️در #نظریه_سیستم‌ها دو مفهوم را داریم:
1- مدیریت سیستم
2- طراحی سیستم
#مدیریت_سیستم به مثابه رانندگی کردن با یک ماشین است، اما #طراحی_سیستم به مثابه طراحی و ساخت ماشین. اینکه به موقع گاز بدهید و ترمز بگیرید، اینکه به موقع بنزین بزنید و یا آب و روغن ماشین و باد تایرها را تنظیم کنید همه جزء مدیریت سیستم هستند. اما اگر موتورِ آن را دستکاری بکنید و یا ظرفیت باک آن را تغییر بدهید در طراحی سیستم تغییر ایجاد کرده‌اید.

▫️در سیستم‌های انسانی هم چنین تقسیم‌بندی‌ای درست است. در یک خانواده، در یک سازمان، در یک کشور و... نیز چنین است. اگر ماشین مستهلک باشد و یا اشکالاتی بنیادی داشته باشد شما بهترین راننده(مدیر) را هم برای آن به کار بگیرید نهایتا بتواند تا زمانی که خودش حضور دارد خوب عمل کند و به محض اینکه راننده(مدیر) دیگری روی کار بیاید دوباره عیب‌های سیستم رومی‌افتد.

▫️ممکن است کسی بگوید این اشخاص هستند که باید طراحی سیستم را اصلاح کنند، اما مسئله این است که تا زمانی که مطالبه ما از آن اشخاص بازطراحی و اصلاح سیستم نباشد او چنین کاری را نمی‌کند و یا انگیزه‌ای برای این بازطراحی ندارد. مثلا در انتخاب شهردار جدید باید گزینه ای را جستجو کرد که بتواند مکانیزمها را اصلاح کند و از او هم مطالبه کرد.

▫️باز به جمله استاد بزرگوارمان برگردیم: «در سیستم‌های خوب، آدم‌های بد هم خوب عمل می‌کنند و در سیستم‌های بد آدم‌های خوب هم بد عمل می‌کنند.»
وقتی سیستم درست طراحی شده باشد حتی اگر کسی بخواهد هم «نمی‌تواند» بد عمل کند!

پ.ن: بد نیست دوباره به ماجرای موتورسیکلت بدون ترمز و کلاج هم فکر کنیم!

از کانال اقتصاد رفتاری
@modiriati
از تفکر شخص-محور تا تفکر مکانیزم-محور(سیستم-محور)
✍🏼#مصطفی_نصراصفهانی

🔵 در دوران دبیرستان یکی از بچه‌ها موتور سیکلتی داشت که ترمز و کلاجش خراب بود. او مطمئن بود که کسی دست به موتور سیکلتش نمی‌زند چون فقط خودش توانایی کار کردن با آن را داشت!

«در سیستم‌های خوب، آدم‌های بد هم خوب عمل می‌کنند و در سیستم‌های بد آدم‌های خوب هم بد عمل می‌کنند»
جمله فوق را اولین بار سال‌ها پیش از زبان استاد حکیم و دوست داشتنی‌ام دکتر محسن رنانی شنیدم. و چه جمله دقیقی!

به این جملات دقت کنید:
«همه‌اش تقصیر فلانیه»
«باید بهمانی مسئول بشه تا مشکلات برطرف بشه»
«باید به فکر کسی باشیم که بتونه شهرداری رو خوب مدیریت کنه»
«از وقتی اون اومده تو جمع ما همه چیز خراب شده، وجودش نحسه»
......

▫️متأسفانه بسیاری از ما وقتی صحبت از اصلاح و یا بهبود در سیستم‌های انسانی می‌شود اولین چیزی که به ذهنمان خطور می‌کند این است که اگر کسانی بجای افراد فعلی بودند شرایط متفاوت می‌شد. و خوب این جمله درستی است. اما نمیشود از آن نتیجه گرفت که برای بهبودِ اوضاع کافی است آن‌ها را عوض کنیم! بلکه نوع روابط (مکانیزم) بین عناصر سیستم هم باید تغییر کند. به عنوان مثال اگر ترکیب جمعیتی در ایران کاملا با اروپاییان عوض شود، اما این جابجائی با سرعت به اندازه کافی پائین باشد به طوری که افرادی که از اروپا به ایران می‌آیند مناسبات اجتماعی ایرانی را به خوبی فرابگیرند و در جامعه هضم بشوند، حتی بعد از اینکه همه ترکیب جمعیتی اروپائی شدند سیستم شما همان سیستم ایرانی اصل باقی خواهد ماند!

▫️در #نظریه_سیستم‌ها دو مفهوم را داریم:
1- مدیریت سیستم
2- طراحی سیستم
#مدیریت_سیستم به مثابه رانندگی کردن با یک ماشین است، اما #طراحی_سیستم به مثابه طراحی و ساخت ماشین. اینکه به موقع گاز بدهید و ترمز بگیرید، اینکه به موقع بنزین بزنید و یا آب و روغن ماشین و باد تایرها را تنظیم کنید همه جزء مدیریت سیستم هستند. اما اگر موتورِ آن را دستکاری بکنید و یا ظرفیت باک آن را تغییر بدهید در طراحی سیستم تغییر ایجاد کرده‌اید.

▫️در سیستم‌های انسانی هم چنین تقسیم‌بندی‌ای درست است. در یک خانواده، در یک سازمان، در یک کشور و... نیز چنین است. اگر ماشین مستهلک باشد و یا اشکالاتی بنیادی داشته باشد شما بهترین راننده(مدیر) را هم برای آن به کار بگیرید نهایتا بتواند تا زمانی که خودش حضور دارد خوب عمل کند و به محض اینکه راننده(مدیر) دیگری روی کار بیاید دوباره عیب‌های سیستم رومی‌افتد.

▫️ممکن است کسی بگوید این اشخاص هستند که باید طراحی سیستم را اصلاح کنند، اما مسئله این است که تا زمانی که مطالبه ما از آن اشخاص بازطراحی و اصلاح سیستم نباشد او چنین کاری را نمی‌کند و یا انگیزه‌ای برای این بازطراحی ندارد. مثلا در انتخاب شهردار جدید باید گزینه ای را جستجو کرد که بتواند مکانیزمها را اصلاح کند و از او هم مطالبه کرد.

▫️باز به جمله استاد بزرگوارمان برگردیم: «در سیستم‌های خوب، آدم‌های بد هم خوب عمل می‌کنند و در سیستم‌های بد آدم‌های خوب هم بد عمل می‌کنند.»
وقتی سیستم درست طراحی شده باشد حتی اگر کسی بخواهد هم «نمی‌تواند» بد عمل کند!

پ.ن: بد نیست دوباره به ماجرای موتورسیکلت بدون ترمز و کلاج هم فکر کنیم!

از کانال اقتصاد رفتاری
@modiriati
#اصل #آنا_کارنینا

🔵 لئو #تولستوی رمانِ آنا کارنینای خود را با این جملات آغاز می‌کند: «تمام خانواده های خوشبخت شبیه یکدیگرند، اما بدبختیِ هر خانواده‌ بدبختی، منحصر به فرد است.»

جارِد #دایاموند، محقق تاریخ و جغرافیای انسانی، تولستوی را بعنوان مبدعِ آنچه او «اصل آنا کارنینا» می‌نامد معرفی می‌کند.
تفسیر دایاموند از جملات تولستوی این است که برای اینکه یک خانواده «خوشبخت» باشد مجموعه‌ای از فاکتورهای حداقلی مانند جذابیتِ جنسی، هماهنگی زوجین، موضوعاتِ مالی، رابطه‌ والدین با فرزندان، رابطه با سایرِ خویشاوندان و دوستان و … باید فراهم باشند. اما چنانچه یکی یا چندتا از این فاکتورهای حداقلی دچار اختلال شود خوشبختی خانواده به مخاطره می‌افتد.
بنابراین خوشبختی خانواده‌ها همیشه یک‌شکل است (همه‌ فاکتورهای حداقلی برقرار هستند)، اما بدبختی آنها گوناگون است (در هر مورد ممکن است فاکتورهای مختلفی مختل شده باشند).

سال‌ها پیش از تولستوی،‌ معلمِ اول، #ارسطو هم به مفهومی مشابه اشاره می‌کند: «راه‌های شکست خوردن گوناگونند، در حالی که فقط به یک نوع می‌توان موفق شد. افراط و تفریط خصوصیتِ سیاه‌دلان و اعتدال ازآنِ فاضلان است. خوب بودنِ انسان‌ به یک شیوه است، در حالی که به شیوه‌های مختلف می‌توان بد بود.»

مرتبط با همین #اصل، #قانونِ کمترین‌هایِ #لیبیش است که توسط دانشمندی به همین نام در قرن نوزدهم معرفی شد. #قانون_لیبیش، در صورت اصلی‌اش، درباره‌ گیاهان بود: گیاهان برای رشد به چندین نوع ماده‌ غذایی احتیاج دارند. چنانچه حتی یکی از این مواد غایب باشد، رشد گیاه دچار اختلال می‌شود یا به کلی می‌میرد.
یعنی رشد، تابعِ «کل منابع در دسترسِ گیاه نیست، بلکه تابع نایاب‌ترین منبعِ مورد نیازش است.»

این قانون به مفهوم #تنک‌راه (Bottleneck) در مهندسی و #نظریه_سیستم‌ها نیز نزدیک است. تنگ‌راه بخشی از یک سیستم است که کارآیی یا ظرفیتِ کل سیستم با آن محدود می‌شود، صرف نظر از این‌که سایر اجزاءِ سیستم چقدر پرظرفیت یا کارآمد باشند.
مثلاً اگر خط لوله‌ای بین دو شهر به فاصله‌ی ۱۰۰۰ کیلومتر کشیده شده باشد و قطرِ این لوله در سراسرِ مسیر ۱۰۰ سانتی‌متر باشد ولی فقط در یک متر از آن قطرِ آن به ۵۰ سانتی‌متر کاهش یافته باشد، ظرفیت کل لوله توسط همان قسمت ۵۰ سانتی‌متری تعیین خواهد شد.

@modiriati