مدافعان حضرت زینب سلام الله علیها🖤🖤🖤

#توبه
Канал
Логотип телеграм канала مدافعان حضرت زینب سلام الله علیها🖤🖤🖤
@modafehanzynabПродвигать
256
подписчиков
26,2 тыс.
фото
7,73 тыс.
видео
836
ссылок
وقتی که طفل کوچکتان باب حاجت است پس گردش زمین و زمان کار #زینب است جهت تبادل باادمین کانال هماهنگ کنید وقتی که طفل کوچکتان باب حاجت است پس گردش زمین و زمان کار #زینب است جهت تبادل باادمین کانال هماهنگ کنید @Kkjhyygf کپی حلال باذکرصلوات 🌱
🌹🌴حدیث امروز 🌴🌹

💠امام جواد عليه السلام:

🌷 #توبه بر چهار پايه استوار است:
🔅پشيمانى دردل،
🔅آمرزش خواهى به زبان،
🔅عمل كردن با اعضاى بدن،
🔅وتصميم بر باز نگشتن به گناه.

📚 کشف‌الغمّه، ج٢،ص٣٤٩
💚بهترین عمل_درماه_رجب_توبه_است

نصیحت آ یت الله قاضی



هان ای برادر همان‌گونه که در زمین‌های #حرم باید از محرّمات اجتناب نمود و ارتکاب یک سلسله اعمالی که در جایی جرم نیست، امّا در حرم جرم محسوب می‌شود، در این ماه‌ها هم که قرقگاه زمانی محسوب می‌شوند، چنین است و باید با هشیاری و مواظبت در آن وارد شد و به همان نحو که در قرقگاه مکانی که حرم است، انسان به کعبه نزدیک می‌شود، در این ماه‌ها هم که قرقگاه زمانی است، انسان به مقام قرب خداوند می‌رسد. پس چقدر نعمت‌های پروردگار بر ما بزرگ و تمام است؟! و او هرگونه نعمتی را بر ما تمام نموده است.

پس حال که چنین است، قبل از هر چیز، آنچه که بر ما واجب و لازم می‌باشد، #توبه ایست که دارای شرایط لازم و نمازهای معلومه است و پس از توبه، واجب ترین چیز بر ما، پرهیز از گناهان صغیره و کبیره است تا جایی که توان و قدرت و استطاعت داریم!.

پس به راستی، هر کسی که در صدد متذکّر شدن به ذکر حقّ و در مقام خشیّت از ذات اقدس حضرت حقّ متعال بوده باشد، می تواند از راه مراقبه و #محاسبه و معاتبه و معاقبه متذکّر گردد!.

🌱#اللہم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج 🌱

‌‌‌‌•❥🕊
🌸 #تلنگرانه

🚫هر گناه بین انسان و خدا یڪ دره ایجاد میڪند ...

🍃دقت کن این دره فقط یڪ پل داره به اسم #توبه !
نترس روش قــدم بذار!
هر چقدر هم دره بزرگ و عمیق باشه این پل همیشه سالم و محکمه
امـام علے عليه السلام مے فرمايد :

🌹 شش چيز نيكوست،
ولے از شش كس نيكوتر است :

⚪️ عدل و داد نيكوست،
ولے از زمامداران و اميران نيكوتر است ...

⚪️ صبر و بردبارے نيكوست ،
امّا از فقرا نيكوتر است ...

⚪️ پارسايے و تقوا نيكوست ،
امّا از علما و دانشمندان نيكوتر است ...

⚪️ سخاوت و بخشش نيكوست ،
ولے از ثروتمندان نيكوتر است ...

⚪️ #توبه و به سوے خدا برگشتن نيكو و زيباست ،
امّا از #جوانان زيباتر است ...

⚪️ حيا و عفت نيكوست ،
ولے از زنان نيكوتر است ...

📚زبدة الاحادیث ؛ ج ۲؛ ص ۱۲۷

💞
⊰⊱
#توبه

اینجا دیگه دور زدن ممنوع نیست!
اتفاقا دور بزنید، خداوند توبه کنندگان را دوست دارد
بنـــــامـ خدایی ڪہ اهلبیٺش را افرید
رمان #من_غلامـ_ادب_عبـاســـمـ
قسمت #شصت_وپنج


امین و نوزادش وارد مجلس شدند..
حاج یونس.. با اجازه امین.. نوزاد را در آغوش گرفت.. علی لحظه ای.. گریه اش قطع نمیشد..
حاج یونس روضه میخواند.. و میکروفن را کنار دهان علی میگرفت..
صدای ناله و گریه ها کل مسجد را پر کرده بود..

حاج یونس از کما رفتن نرجس خبر داشت..
_این نوزاد الان بی تاب مادری هست..که به کما رفته.. خدایــــــاااا به دست های کوچک باب الحــــــوائج.. مادر علی.. رو بهش برگــــــــردون..

همه بلند و با گریه آمــــــــین گفتند.

شب هشتم..
شب حضرت علی اکبر.. علیه السلام.. جوان عاشورایی.. فرزند بزرگ امام.. و نزدیکترین فرد به امام..

هرشب هیئت..اشک، آه، ناله..
#حال_روحی عباس از چند متری مشخص بود.. کمتر میخورد.. کمتر میخوابید.. یا قرآن میخواند.. یا فکر میکرد.. این سه روز کلا مغازه را تعطیل کرد..
از جوانی ای که در گناه و خطا گذشته بود..
از عمری که فقط در اشتباه به سر برده بود..
#توبه ای کرد جانانه..
توبه ای #نصوح.. توبه ای که فقط خدایش #خریدار او بود..


و امان.. امان از #شب_نهم..
#شب_تاسوعا..

چه #ولوله_ای در #جان و #روح عباس بود.. گویی به میدان جنگ میرفت..از صبحش حال خوبی نداشت.. دیگر نه تماسی را جواب میداد.. نه به خانه رفت.. و نه با کسی حرف میزد.. پیامی فقط به مادرش داد..
📲_من خوبم.. نگرانم نباشید..!

بعد از نمازظهر که همه رفتند..
مسجد خلوت شده بود.. به درخواست خودش.. کلید مسجد را از سید گرفت..
بند کفشش را بهم گره زد.. و به گردنش انداخت.. لنگه های کفشش.. از دوطرف آویزان شد..
عرض مسجد را راه میرفت..
و گریه میکرد.. رو به قبله ایستاد.. دست ادب به سینه گذاشت.. زیارت عاشورا را #ازحفظ خواند..
فراز اخر.. وقتی سر از سجده برداشت..
سجاده اش.. از اشکش خیس شده بود..
به آبدارخانه مسجد رفت..
خود را با تمیز کردن استکان ها.. مشغول میکرد..

چند ساعتی..به اذان مغرب..
مانده بود..فاطمه از کارهای عباس سر در نمی آورد.. هم دلشوره داشت هم ناراحت شده بود..
بی طاقت به در مسجد آمد..
در زد.. کسی غیر عباس در مسجد نبود.. اما در را باز نمیکرد.. با کف دست.. محکمتر از قبل.. باز هم کوبید..عباس دلخور از آبدارخانه بیرون آمد..

چه کسی بود که این همه در میزد..با اخم در را باز کرد..
_سلام.. تو اینجا چکار میکنی؟!

_سلام عزیزم.. تو کجایی..؟!تلفنت رو چرا جواب نمیدی..!

عباس ساکت بود..
وارد آبدارخانه شد.. فاطمه دلخور و با گریه.. پشت سر عباس رفت..روی صندلی گوشه آبدارخانه نشست..

_عباس با توام...!!!دلم هزار راه رفت.. دیشب بعد مراسم.. حالت خوب نبود..حرف بزن باهام عباس..!

بی توجه به فاطمه..
قندان ها را پر قند کرد..سماور را میشست..

_عبــــاس! یعنی اینقدر باهات غریبه شدم.!؟ اگه.. اگه.. باهام حرف نزنی دق میکنم..!

فاطمه با دستهایش..
صورتش را پوشاند و گریه کرد..عباس صندلی ای را برداشت..
مقابل بانویش گذاشت.. و نشست..
دست های همسرش را که خیس اشک شده بود.. برداشت و بوسید.. و میان دستش گذاشت.. گفت

_خدا منو نبخشه..اگه اشکتو دربیارم..!

فاطمه نگاهش را..
از عباس گرفته بود.. و آرام میگریست.. عباس اشک دلبرش را پاک کرد..

_حال غریبی دارم..امشب.. شب تاسوعاس.. بجانم قسم.. نمیتونم بمونم.. حالم خوب نی.. رو به راه نیسم.. فقط همینو بگم.. درکم کن..!

فاطمه با چشمی که خیس بود گفت
_نگرانت شدم..! بخدا این رسمش نیست..!!

به رسم ادب.. دستش را روی سینه اش گذاشت..
_شرمنده من..! حلالم کن..!


فاطمه بلند شد که برود..


ادامه دارد...

#ڪپـے_فقط_باذکرنام_نویسـندہ

اثــرے از؛ بانو خادم کوی یار
بنـــــامـ خدایی ڪہ اهلبیٺش را افرید
رمان #من_غلامـ_ادب_عبـاســـمـ
قسمت #شصت_وچهار


به فراز اخر رسیده بود..
رو #به_سمت_حرم امام حسین(ع) ایستادند.. دست به سینه گذاشتند.. سلام دادند.. و سیلاب اشک فرو میریختند..
در اخر دعا..
روی مهر #تربت.. هر دو #سجده رفتند.. ذکر را خوندند و با چشمی خیس سر بلند کردند و نشستند..
کم کم وقت اذان بود..
فاطمه آماده شد.. و با همسرش از اتاق بیرون آمدند..
گرچه صدای گریه شان..
بیرون رفته بود.. اما ساراخانم در حیاط نشست.. و به روی خودش نیاورد.. که صدایشان را خوب می شنیده.. و راحت با مداحی و روضه خوانی عباس.. گریه میکرد..
اقاسید زودتر..
به مسجد رفته بود.. ساراخانم، عباس و فاطمه هم.. باهم رفتند.. عباس نجواکنان گفت
_بهتری خانومم؟
_با تو..عالی ام..!

🖤شب چهارم..
هم شب فرزندان حضرت زینب(س)گفته میشد.. و هم شب حر..

اقاسید..
از حربن یزید ریاحی گفت..
از #الگوی توبه و حقیقت جویی کربلا شدن..
از #ادب و #تواضع حر.. در مقابل امام که سبب رهایی او شد...
از ترجیح دادن #حق بر باطل..
از #پشیمانی و #توبه حر..

🏴عباس مجذوب کلمات..
و سرنوشت حر شده بود.. زمانی باکارهایش..خون به دل اهلبیت و پدر مادرش کرده بود..چقدر عذاب کشیدند..
یادش افتاده بود..
به عربده کشی هایش.. زدن ۶تا جوون در ملاء عام.. تندخویی هایش..اخم هایش.. بدرفتاری هایش با همه..
صدای ناله ها و فریادهایش را..
همه شناخته بودند.. چند بار نفسش تنگ شد.. حس میکرد نفسش بالا نمی آید.. اما بیخیال خودش بود..
وسط مناجات..
سجده رفت.. زار میزد..بی توجه به بقیه.. فقط #خودش را میدید.. و #اربابی که شرمنده اش بود..

🖤شب پنجم..
شب یاران امام... زهیر.. حبیب بن مظاهر.. الگوهای عاشقی کربلا..

چنان عاشقانه خلوت میکرد.. که گویی امشب آخرین شبی بود که در دنیا زنده میماند..

🖤شب ششم..
شب نوجوان عاشورا.. قاسم بن الحسن علیه السلام..

قدم قدم #شعورحسینی اش..
تقویت میشد.. گاهی میان کلامش.. چنان از #اسلام و #حق دفاع میکرد.. که همه را متحیر میکرد..

🖤شب هفتم..
شب حضرت علی اصغر (ع).. شش ماهه عاشورایی.. باب الحوائج..

وسط مراسم بود..
به ناگاه صدای علی کوچولو🏴 بلند شد.. امین نوزادش را.. سقا کرده بود.. علی که بی تاب مادر بود.. از ته دل گریه میکرد.. امین به حیاط مسجد رفت تا شاید.. در هوای آزاد بتواند او را آرام کند..
حاج یونس..
میکروفن را کنار گرفت.. تا صدایش پخش نشود.. عباس را دنبال امین فرستاد.. امین و نوزادش وارد مجلس شدند..


ادامه دارد...

#ڪپـے_فقط_باذکرنام_نویسـندہ

اثــرے از؛بانو خادم کوی یار
📝نسخه ای شفابخش

#امام_زمان (عجل الله فرجه) فرمودند:

⚡️ فَيَعْمَلُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ مَا يَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا.
⚡️ وَ لِيَتَجَنَّبَ مَا يُدْنِيهِ مِنْ كَرَاهِيَتِنَا وَ سَخَطِنَا.
⚡️ فَإِنَّ امْرَأً يَبْغَتُهُ فَجْأَةٌ حِينَ لَا تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ وَ لَا يُنَجِّيهِ مِنْ عِقَابِنَا نَدَمٌ عَلَى حَوْبَة.

💢 هر يك از شما بايد به آنچه كه او را به دوستىِ ما نزديك مى‌سازد، عمل كند.

💢 و از آنچه كه خوشايند ما نبوده، و خشمِ ما در آن است، دورى گزيند.

💢 زيرا #مرگ به طور ناگهانى انسان را مى‌گيرد، در وقتى كه #توبه برايش سودى ندارد، و پشيمانى او را از كيفر ما به خاطر گناهش نجات نمى‌دهد.

📚 بحارالأنوار، ج۵۳
آدم ها دو دسته اند:

1⃣یا با #توبه می میرند
2⃣یا با #گناه دفن میشن

⚠️‼️دوست عزیزی که گناه 
شده برات نقل و نبات🍭
#مرگ خبر نمیکنه

📵شاید فردا نباشی
#یاد_مرگ
🦋🕊🦋🕊
🕊🦋🕊
🦋🕊
🕊
هوالشق
رمان مدافع عشق
پارت:9
ادامه دارد...
به قلم: محیا سادات هاشمی

فضا حال وهوای سنگینےدارد. یعنےباید خداحافظـےڪنم؟
از سمانےها

خاڪےڪهروزی قدمهای پاڪ ا ن را

ا نوازش ڪرده... با پشت دست اشڪهایم را پاڪ میڪنم.
در این چندروز نقدر

ا روایتاز نها

ا شنیده ام ڪه حاال میتوانم براحتےتصورشانڪنم...
دوربین را مقابل صورتم میگیرمو شما را میبینم،اڪیپـــےڪه از14تا55 ساله در ن در

ا تالطم بودند، جنچ و جوش عاشقـــے... و من
در خیال صدایتان میزنم.
های

_ ا #معراجی_ها...
برای رفتن یک عڪس از چهره های معصومتان چقدر باید هزینه ڪنم؟...
و نگاه های مهربان شما ڪه همگــےفریاد میزنند :هیچ... هزینه ای نیست! فقط حرمت #خون ما را حفظ ڪن... حجچ را بخر، حیا را
به تن ڪن. نگاهت را بدزد از نامحرم...
راممیگویم:

ا یڪ..دو...سه...
ِےشما
صدای فلش و ثبتلبخند خیال
لبخندی ڪه #طعم_سیچمیدهد
شاید لبهای شما با سیچ حرم ارباب رابطه ی عاشق و معشوق داشته...
دلم به خداحافظـے راه نمیدهد،بےاراده یڪ دستم راباال وردمتا
می ا ...
اما یڪےاز شما را تصور میڪنم ڪه نگاه غمگینش را بهدستم میدوزد...
_ با ما هم خداحافظی میڪنے؟؟
خداحافظے چرا؟؟...
توهم میخوای بعداز رفتنت ما رو فراموشڪنے؟؟....خواهرم توبـی وفا نباش
ورمو بههق هق می افتم؛احساسمیڪنم چیزی در

دستم را پایین می ا من شڪست.
#ریحان_قبلی_بود
#غلطهای_روحم_بود...
نگاه ڪه میڪنم دیگر شما را نمیبینم...
#شهدا بال و پر #بند ی هستند
و ن سجده میڪردند

خاڪےڪهزمانـےروی ا عرش میشود برای #توبه..
#تولدم_تکرار_شد...
ڪاش ڪمڪم ڪنیدڪه پاڪ بمانم...
شما را قسم به سربندهای خونی تان...
در تمام مسیر باز شت اشڪ میریزم... بی اراده و از روی دلتنگے....
شاید چیزیڪهپیش روداشتم ڪار شهداست...
بعنوان یڪ هدیه...
هدیه ای برای این شڪست و تغییر
هدیه ای ڪه من صدایش میڪنم:
#علی_اکبر
🕊
🦋🕊
🕊🦋🕊
🦋🕊🦋🕊
🔔 از درگاه خدا ناامید نشیم😊

🌹اگر آنقدر خطا کنید که خطاهایتان به آسمان رسد و سپس توبه کنید!

☝️ خداوند #توبه شما را می‌پذیرد

از درگاه او ناامید نشوید.

👌🏻🌷🌺
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌◇بسم الله الرحمن الرحیم◇

او ایستاد پای امام زمان خویش ...

🌺به مناسبت شهادت #شهید_مجید_قربانخانی
.
📅تاریخ تولد: ۳۰ مرداد ۱۳۶۹.تهران
.
📅تاریخ شهادت : ۲۱ دی ۱۳۹۴
🍃ای آشنای #ملکوت ، ای #حسرت ما درماندگان از عروج .
.
🍃همه ی ما به توبه نیاز داریم .به قول قرآن ، #توبه_نسوح که گوشت تن گناهکارانمان را آب کنیم و از نو بسازیم آنچه تاکنون به زحمت #گناه روی هم انباشته ایم‌.😔
.
🍃مجید اسطوره ی زمان ما تویی‌ ‌، که از خیلی چیزها گذشتی و شدی #مجید_بربری.
.
🍃آخ خدا ، نمی دانم چه حکمتی است. کسانی که #شوق تو دارند؛ جسم شان نیز می سوزد😞
.
🍃مجید همه گوشت و پوست تو ماند و فقط #استخوان هایت برگشت؛ پاکِ پاک ، بدون ذره ای از بوی تنت.😔
.
🍃کار خدا را که از کجا تو را برداشت و به کجا نشاند، ماها که فقط بلدیم حسرت بخوانیم ، بخوریم و حسرت بنویسیم .
.
🍃خدا بخواهد، استخوان های آدم نیز #زائر_علی_بن_موسی_الرضا خواهد شد .
فقط یک شرط دارد باید پاک باشی یا اگر نیستی پاک شوی .🌹
.
🍃خداوندا پاکم کن و خاکم کن🥀
.
نویسنده : #محمد_صادق_زارع
.
🌺به مناسبت شهادت #شهید_مجید_قربانخانی
.
📅تاریخ تولد: ۳۰ مرداد ۱۳۶۹.تهران
.
📅تاریخ شهادت : ۲۱ دی ۱۳۹۴
.
📅تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۳۹۹
.
🥀محل دفن:تهران.یافت آباد.
‌‌‌‌💌بسمـ رب الشـهدا..

#مهمـان‌کانال

به مناسبت سالروز شهادت شهید طیب حاج رضایے 🥀🍃مجلس حسین، پناهے است براے دل هاے بریده و چشم هاے خسته از #گناه😔
.
🍃براے آنان ڪه میخواهند #بغض هاے پیچک شده در گلو را ببارند😞
.
🍃براے نوڪرهایے ڪه دلشان به عشق #ارباب مے تپد،بے قرارِ قرار #روضه اند و نام #حسین تسڪین قلبشان❤️
.
🍃 براے آنان ڪه راه را اشتباه رفته و امضایشان، پاے اعمالے است ڪه از انجامش #نادم‌اند.توبه ڪرده و اشک مے ریزند و لقب حر مے گیرند به رسم #حرّ_ڪربلا😓
.
🍃حر،همان دشمنے ڪه دقایق آخر پشیمان شد از مخالفت با #امام_زمان و بستن آب بر روے اهل خیام .شرمگین، با ڪفش هاے آویزان بر گردن و خجالت چین شده بر پیشانے ، سوے حسین آمد . #توبه ڪرد و دقایق آخر، سر بر زانوے امامش شهد #شهادت نوشید
.
🍃حرِ ڪربلا #راهنما شد براے بازگشت از تاریڪے بسوے نور .براے آنان ڪه در خواب #غفلت بودند اما امید بیدارے داشتند .
بعد از او حرهاے زیادے متولد شدند مثل طیب حاج رضایے، راه را اشتباه رفته بود.عڪس رضاشاه بر بدنش حک بود اما همچنان ڪبوتر دلش در #هیئت حسین بال و پر مے زد.🕊
.
🍃وقتے حرف از بے حجابے و #چادر از سر ڪشیدن شد، دلش رفت سوے #عاشورا و #خیمه ها، معجرهایے ڪه از سر ڪشیده شد و موهایے ڪه سوخت.نبض #غیرتش اجازه نداد سڪوت ڪند و همان جا بود ڪه برگشت.😔
.
🍃بهاے برگشتنش ، #زندان بود و شڪنجه. در آخر هم #تیرباران اما پاے اعتقادش ماند و شد #حرِّ_انقلاب.🥀
.
🍃 مے گویند ذڪر لبش #خدایا پاڪم ڪن و خاڪم ڪن بوده است.
به گمانم دعاے حرِّهاے زمان مستجاب مے شود.طیب ، #طیب و طاهر خاک شد.🌿
.
🍃در ڪوچه هاے #دنیا گمراه شده ام.دلم حرشدن میخواهد.
اے ڪه مرا خوانده‌اے، راه نشانم بده.
.
نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
.
🕊به مناسبت شهادت #شهید_طیب_حاج_رضایی
.
📅تاریخ تولد : ۱۲۹۰
.
📅تاریخ شهادت : ۱۱ آبان ۱۳۴۲
.
📅تاریخ انتشار: ۱۰آبان ۱۳۹۹
.
🥀مزار : شهررے
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایے #صلوات

رفیقـــــ🍃ـــ

⚠️یه وقت نگیــــــــــ😇

📜من که پروندم خیلی سیاهـــــــــ😓ــــه⚫️

کارم از #توبــــ🥺ـــــــہ گذشته‼️

👈 #توبه .....

📝مثل پاکـــــــــــــ کن مےمونه

☑️اشتبـاهاتت روپاک مےکـنه

⚠️فقط به فکر #جبران باش🥀🍃✌️🏻..


join↷
↝♡❲ ❳♡
💥حتی اگه گناه هم کردی از اهل بیت فاصله نگیر…
این حرف من نیست…
این حرف امام صادق علیه‌السلام هستش…
به هیچ عنوان از اهل بیت فاصله نگیر…نگو روم نمیشه ..
شیطون همش میگه با چه رویی میخوای بری سمت اهل بیت‌… تو که گناه کردی ! ولی تو به این صداها گوش نده…وگرنه همین صدا بهت میگه نمازم نخون چون درست نمیشی !
ببین ؟
اگه از اهل بیت و نماز دور بشی دیگه خیلی آسیب پذیر میشی‌ و رسما خودتو گم میکنی….
همیشه خودتو به اهل بیت بچسبون حتی اگه اصلا هیچ جوره آدم نمیشی‌….و حتما نمازتو بخون چون نماز سنگر آخره…
این سنگر رو از دست بدی دیگه کارت رسماً تمومه !
مگه آدم نباید برای درمان بیماری روحیش بره دکتر ؟
خب اهل بیت دکتر روحتن دیگه…
بخاطر همین شیطون میترسه تو به اهل بیت نزدیک بشی…بخاطر همین قضیه رو احساسی می‌کنه و میگه تو گناه کردی و سمت اهل بیت نرو….
شیطون میخواد تو از اهل بیت دور بشی تا به هدفای پلیدش برسه !

اگه بدترین جنایات رو انجام دادی بازم از اهل بیت فاصله نگیر

#توبه❤️
#قرمه_سبزی_روح 😍
#فدایۍ_ولایت

「 」
♡♡🦋♡♡

💥تلنگر
عکـس پروفایلتو حجاب فاطمی گذاشته بودی...
و آرزویت را شــ🌹ــهادت نوشته بودی...

⚠️تــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا⚠️

اینکه بایکی شروع کردی به دردودل کردن...😪
از آرزویت گفتی...🗣
تحسینت کرد...👏🏻
از حجابت گفتی...🗣
تحسینت کرد...👏🏻
از حجاب نگاهش گفت...🗣
تحسینش کردی...👏🏻
از بچه هیئتی بودنش گفت...🗣
تحسینش کردی

کم کم نوع حرف هاتون فرق کرد...😦
اول راه خواهرم برادرم بودید و حالا اسم شخص مورد نظر⁉️😏

طرز فکرت تغییر کرد...🤔
اولا که می گفتی ما خواهر برادری چت می کنیم و گناهی نمیکنیم...😌
بعدشم گفتی ما قصدمون خیره...

گفتی پسر خوبیه با ایمانه،مذهبی،ریش،یقه آخوندی،تسبیح و...‌🙂
مگه نه که مؤمنان از صحبت بی مورد با نامحرمان دوری می کنند...⁉️🙄

خواهرم...

پسر خوب با هیچ نامحرمی چت (غیرضروری) نمی کنه...🤐
دخترخوب هم همینطور...🤐
مشکل فقط اینجاست که ما تفسیر خوب بودن را اشتباه متوجه شدیم...😔
عادت کردیم به کلاه شرعی سرخودمون گذاشتن...🙁



خواهرم وقتی قبح این گناه برایت شکسته شد مطمئن باش آخرین نفری نیست که شما باهاش چت می کنی...💬
و مطمئن باش آخرین دختری نیستی که اون آقا پسر باهات حرف میرنه وچت می کنه‌...💬

راستی یه سوال میدونستی توام الآن مثل دوستات دوست پسر داری⁉️

اصلا کجای کار بودی که به اینجا
رسیدی⁉️
از یه گروه مختلط مذهبی ویا یه کار فرهنگی شروع شد،آره⁉️
تو که خودتو بیشتر از همه میشناختی...
تو که میدونستی نمیتونی تقوا کنی از اول به اون گروه یا کار فرهنگی نمیرفتی...

اما هنوز هم دیر نشده...😃☝️🏻
مگه خدا تو سوره اعراف آیه ۱۵۶ نگفته که:
🌹همانا رحمت و بخشش من تمامی اشیاء و موجودات را فرا گرفته است🌹

#توبه کن خدات بسیار بخشنده و توبه پذیره...😊❤️

👈🏻التماس تفکر


😔😔
❤️❤️اللهم عجل لولیک الفرج بحق
خانم زینب کبری (س⁶⁹ )

🍃🌹
#تلنگر °]

🕋 إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولَٰئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ۗ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا


🌟محققا خدا توبه آنهایی را می‌پذیرد که عمل ناشایسته را از روی نادانی مرتکب شوند و پس از آن به زودی توبه کنند، البته خدا آنها را می‌بخشد و خدا (به مصالح خلق) دانا و آگاه است.

سوره نساء /آیه۱۷

#توبه

💠 شرایط قبول توبه:

این آیه برای قبولی توبه دو شرط قرار داده است :

1⃣ جهالت و نفهمی در حال ارتکاب گناه

2⃣ زود توبه کردن

توضیح ⬇️


☑️منظور از #جهالت در این آیه ،انجام دادن کاری از روی هوای نفس وآشکار شدن شهوت وغضب است ،بدون اینکه فرد ،با حق لجاجت و دشمنی داشته باشد.

🔶 دلیل این که اینکارها از روی جهالت است این است که 👈 پس از خاموش شدن شعله شهوت و غضب، شخص از عمل خود احساس پشیمانی می کند .

🔶در حقیقت، اکثر گناهان از روی نفهمی و نادانی انجام می شوند.

🔻زیرا هنگام گناه، پرده های شهوت و غضب، عقل و علم انسان را می پوشاند.

#توبه 🌱🌸
#خود_سازی 🌟🌿

🌸 🌸
🌸 🌸
مدافعان حضرت زینب سلام الله علیها🖤🖤🖤
° طــرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید طیب حاج رضایے 🥀
🍃مجلس حسین، پناهے است براے دل هاے بریده و چشم هاے خسته از #گناه😔
.
🍃براے آنان ڪه میخواهند #بغض هاے پیچک شده در گلو را ببارند😞
.
🍃براے نوڪرهایے ڪه دلشان به عشق #ارباب مے تپد،بے قرارِ قرار #روضه اند و نام #حسین تسڪین قلبشان❤️
.
🍃 براے آنان ڪه راه را اشتباه رفته و امضایشان، پاے اعمالے است ڪه از انجامش #نادم‌اند.توبه ڪرده و اشک مے ریزند و لقب حر مے گیرند به رسم #حرّ_ڪربلا😓
.
🍃حر،همان دشمنے ڪه دقایق آخر پشیمان شد از مخالفت با #امام_زمان و بستن آب بر روے اهل خیام .شرمگین، با ڪفش هاے آویزان بر گردن و خجالت چین شده بر پیشانے ، سوے حسین آمد . #توبه ڪرد و دقایق آخر، سر بر زانوے امامش شهد #شهادت نوشید
.
🍃حرِ ڪربلا #راهنما شد براے بازگشت از تاریڪے بسوے نور .براے آنان ڪه در خواب #غفلت بودند اما امید بیدارے داشتند .
بعد از او حرهاے زیادے متولد شدند مثل طیب حاج رضایے، راه را اشتباه رفته بود.عڪس رضاشاه بر بدنش حک بود اما همچنان ڪبوتر دلش در #هیئت حسین بال و پر مے زد.🕊
.
🍃وقتے حرف از بے حجابے و #چادر از سر ڪشیدن شد، دلش رفت سوے #عاشورا و #خیمه ها، معجرهایے ڪه از سر ڪشیده شد و موهایے ڪه سوخت.نبض #غیرتش اجازه نداد سڪوت ڪند و همان جا بود ڪه برگشت.😔
.
🍃بهاے برگشتنش ، #زندان بود و شڪنجه. در آخر هم #تیرباران اما پاے اعتقادش ماند و شد #حرِّ_انقلاب.🥀
.
🍃 مے گویند ذڪر لبش #خدایا پاڪم ڪن و خاڪم ڪن بوده است.
به گمانم دعاے حرِّهاے زمان مستجاب مے شود.طیب ، #طیب و طاهر خاک شد.🌿
.
🍃در ڪوچه هاے #دنیا گمراه شده ام.دلم حرشدن میخواهد.
اے ڪه مرا خوانده‌اے، راه نشانم بده.
.
نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
.
🕊به مناسبت شهادت #شهید_طیب_حاج_رضایی
.
📅تاریخ تولد : ۱۲۹۰
.
📅تاریخ شهادت : ۱۱ آبان ۱۳۴۲
.
📅تاریخ انتشار: ۱۰آبان ۱۳۹۹
.
🥀مزار : شهررے
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایے #صلوات

امام صادق (ع) فرموده:

از گناهایی که توبه کردی و وقتی یادت میاد ازخدا شرم میکنی...
خدا اون رو حتی از ذهن فرشته اعمال هم پاک میکنه و به نیکی تبدیلش میکنه..

میزان الحکمه.ج 138

#توبه
💚امام صادق عليه السلام فرمود:


🔹مردى يهودى نزد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آمد و در برابر ايشان ايستاد و به آن حضرت خيره شد.
پيامبر فرمود: اى يهودى! چه مى خواهى؟
عرض كرد: تو برترى يا موسى بن عمرانِ پيغمبر كه خدا با او سخن گفت و تورات و عصا به او داد و دريا را برايش شكافت و با ابر بر سرش سايه انداخت؟

🔸پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: براى بنده، خوب نيست كه خود را بستايد.

اما [همين قدر ]مى گويم: وقتى آدم عليه السلام گناه كرد #توبه اش اين بود كه گفت:

خدايا! به حق محمّد و آل محمّد از تو مى خواهم كه مرا #بيامرزى؛ و خداوند او را آمرزيد.



📖الأمالي للصدوق،ص۲۸۷،ح۳۲۰

•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•