ِِ.

#عاشق
Канал
Логотип телеграм канала ِِ.
@modafeeharimeeshghПродвигать
1
подписчик
1,6 тыс.
фото
566
видео
202
ссылки

❤️#همسفر

زن ها هرگز
#عاشق
زیبایی چهره ی شما نمیشوند
آنچه یک زن را
مبتلا میکند
امنیتی است که در
شانه های مردانه هست..❤️

#یقینا_کله_خیر💚
#سبک_زندگی


♡••࿐
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•

@modafeeharimeeshgh
ِِ.
#ملاکهای_انتخاب_همسر 💔عشق‌های «نا» یا «با» فرجام ( ازدواج موفّق با مقدمۀ دوستی!) شما در بارۀ ازدواج‌هایی که با مقدّمۀ دوستی انجام گرفته، طوری حرف می‌زنید که گویا هیچ ازدواجی که این طور انجام گرفته باشد، موفّق نخواهد بود. ما پیش از ازدواج، با هم دوست بودیم…
#ملاکهای_انتخاب_همسر

💔عشق‌های «نا» یا «با» فرجام ( ازدواج موفّق با مقدمۀ دوستی!)

شما در بارۀ ازدواج‌هایی که با مقدّمۀ دوستی انجام گرفته، طوری حرف می‌زنید که گویا هیچ ازدواجی که این طور انجام گرفته باشد، موفّق نخواهد بود. ما پیش از ازدواج، با هم دوست بودیم و بعدش هم ازدواج کردیم و موفّق شدیم.

🔰موفّقیت شما نشانۀ چیست؟

#قسمت_دوم

💟هر دو، #جوان هستند و جوان نیز معدن احساسات و مخزن غرایز است. پس به صورت طبیعی، این دو، گرایش #احساسی و غریزی دارند.
این ارتباط بیش از این‌که منجر به یک #شناخت واقعی شود، به تعلّق عاطفی و احساسیِ دو طرف می‌انجامد.

⚠️نتیجۀ این قاعده آن است که دختر و پسر، باید قبل از ازدواج مسیری را طی کنند که منتهی به شناخت شود؛ نه #وابستگی.

⁉️امّا این‌که می‌گویند: آیا احساس مهم نیست؟ چرا، مهم است.

💞 برای همین هم بارها گفته‌ایم که وقتی شناخت حاصل شد، باید دو طرف حسّی هم نسبت به یکدیگر پیدا کنند و به تعبیر دیگر، باید به #دل هم بنشینند.

🚫اگر دو طرف یکدیگر را شناختند امّا هیچ حسّی نسبت به هم نداشتند، ما به این ازدواج #توصیه نمی‌کنیم.

البتّه ممکن است کسی دوست داشته باشد این #خطر را بپذیرد و ازدواج کند و از قضا، پس از ازدواج هم آن احساس پدید بیاید؛ امّا این خطرپذیری، به نظر ما قابل توصیه نیست و به خود شخص بستگی دارد.

✳️شایان گفتن است که نشانۀ به دل نشستن، #عاشق شدن نیست؛ یعنی لازم نیست که پس از شناختی که در #جلسات خواستگاری به وجود می‌آید، دو طرف عاشق هم شوند. همین اندازه که #دوست داشته باشند طرف مقابل همسر آنها شود، #کافی است.

📚نیمه دیگرم، کتاب اول،ص ۱۲۵

#نیمه_دیگرم
#کتاب_اول
#از_من_بودن_تا_ما_شدن
#ازدواج
🔸حسین ۲۷ سال👱‍♂ داشت و جمعاً "۲۵ بار" #کربلا رفت. اولین سفرش را در ۲۰ سالگی رفت. در مناسبت‌های مختلف به‌ صورت #مستقل جدای از سازمان حج و زیارت به کربلا میرفت

🔹اغلب با ماشین🚗 دوست‌هایش میرفت. وقتی هم خانمش را #عقد کرد، او را به کربلا برد. #عاشق کربلا بود😍 حتی اگر چند روز مرخصی داشت، آن چند روز را به #کربلا میرفت.

🔸یک بار، یک کربلای #سه روزه رفت. میخواست "شب جمعه" را کربلا باشد. وقتی عراقی‌ها گذرنامه‌اش📖 را دیده بودند، به او گفته بودند:أنتَ مجنون


#شهید_حسین‌_هریری🌷
#شهید_مدافع_حرم




🕊🍀🌺🍀🌺🍀
#عاشقانه_شہدا 🌹

زمانے که آقا صادق به ماموریت مےرفت ✈️
من براش نامه می نوشتم 📝
و بین لباس یا قسمتے از چمدونش 💼
میگذاشتم کہ ببینه👀
سال گذشته وقتے برای بار اول به #کربلا رفت،
من دو تا نامه نوشتم که یکےبرای خودش بود که گفتم در بین الحرمین روبه حرم حضرت ابولفضل(ع)🕌 ایستاده و این نامه رو از طرف من بخون✋🏻
و اون یکی رو بعد از #اربعین در حرم امام حسین(ع) بنداز و نخون! ⛔️

با اینکه مطمئن بودم نمےخونع اما نمیدونم چرا اون دفعه نامه رو خونده بود.🙄
من در نامه #شهادت آقا صادق را از آقا خواسته و نوشته بودم:

"آقا جان تو رابه جان خواهرت زینب(س) قسم میدم کہ تمام مسلمانان مشتاق را به نهایت #سعادت، ارج و قرب واسطه شوی در نزد حق تعالی.
#صادقم❤️
پاره ے تنم ❤️
در مسیر تو قدم گذاشته و به تو می سپارمش!😔
آقا جان آرزوی #شهادت در سر دارد من نیز #عاشق شهـادتـم
اما آتشم به اندازه ی #عشق و علاقه صادق
تند نیست!😓

آرزویی همچون برادر زاده ے شیرین زبانت قاسم را دارد و شهادت شیرین تر از عسل است برایش😭😍❤️

آقا صادق که این نامه رو خونده بود وقتے به خونہ برگشت 🏠
خوشحال بود😊😍
و گفت:
باور نداشتم که اینجوری از تہ دل برام بخوای تا #شهید شم.😍❤️

من اوایل نمےتونستم این دعا را بگم😥
و  برام سخت بود😣
اما میدیدم کہ تو این دنیا عذاب میکشہ😥😭
بعد ها متوجه شدم کہ من خودخواه شدم☹️
و آقا صادق رو فقط برای خودم می خوام😌
اما از سال گذشته بہ این فکر افتادم که بهتره کمے هم آقا صادق رو برای خودش بخوام.🙂💚

#شهید_صادق_عدالت_اکبری🌸
#کافه_شهدا 🥀


@modafeeharimeeshgh
#شهیدانه
🌹‌چہ آرزوهاے قشنگے مےڪردند و چقد زیبا اجابت مےشد ...
🌸 #حاج_احمد آرزو ڪرده بود :
بدست شقےترین انسانهاے روے زمین یعنے #اسرائیل_ها ڪشتہ بشم
و حالا دست اونهاست ...
🌸 #حاج_همت از خدا خواستہ بود :
مثل مولایم بدون سر وارد بهشت بشم 🌱
ترڪش خمپاره سرش رو برد ...
🌸 #شهید_برونسی همیشہ مےگفت :
دوست دارم مثل حضرت زهرا گمنام باشم
سالها پیڪرش مفقود بود ...
🌸 #آقا_مهدی_باڪری مےگفت از خدا خواستم :
بدنم حتے یڪ وجب از خاڪ زمین رو اشغال نڪنہ
آب دجلہ او رو براے همیشہ با خودش برد ...
🌸 #حاج_آقا_ابوترابی در مسیر پیاده روے مشهد مےگفت آرزو دارم :
در جاده عشق (مشهد) از دنیا برم
تو همون مسیر خدا بردش و روز شهادت امام رضا در جوار #امام_رضا دفن شد ...

👇👇👇👇👇👇👇
🔰 حاج حسین یڪتا :
میخواستن ؛
میشد ...
میخوایم !
نمیشہ ...
چہ ڪار ڪردیم با این دل ها ...
🌺 از خداوند بخوایم !
#دلامون را براے امام زمان عج ، شش دانگ سند بزنہ ...
و براے این ڪار یاریمون ڪنہ...
ڪہ دست و پا و گوش و چشم و زبان جز براے رضاے حضرت حجت عج بہ حرڪت در نیاد !

🌺 ڪہ اگہ خداوند #راضے باشہ ...
#عاشق ما میشہ ...
و ان شاءاللہ عاقبتمون #شهادت ❤️
@modafeeharimeeshgh
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم


🔸میگفت: زهرا، باید #وابستگیمون کمتر کنیم💕 انگار میدونست که قراره چه اتفاقی بیفته. گفتم: این که خیلی خوبه😍 ۲ سال و ۸ ماه از زندگی مشترکمون💍 میگذره. این همه به هم وابسته‌ایم💞 و روز به روز هم بیشتر #عاشق_هم میشیم.

🔹گفت: آره،خیلی خوبه ولی اتفاقه دیگه...! گفتم. آهاااان؛ اگه #من_بمیرم واسه خودت میترسی⁉️ گفت: نه #زهرا زبونتو گاز بگیر. اصلاً‌ منظورم این نبود🚫

🔸حساسیت بالایی بهش داشتم. بعد #شهادتش یکی از دوستاش بهم گفت: "حلالم کنید"😔 پرسیدم: چرا⁉️گفت: با چند تا از رفقا👥 #شوخی میکردیم. یکی از بچه‌ها آب پاشید رو #امین.

🔹امین هم چای☕️ دستش بود. ریخت روش #ناخودآگاه زدم تو صورت امین😔 چون ناخنم بلند بود، #صورتش زخمی شد💔 امین گفت: حالا جواب #زنمو چی بدمگفتیم:یعنی تو اینقده #زن_ذلیلی

🔸گفته بود: نه…ولی همسرم💞 خیلی روم #حساسه. مجبورم بهش بگم شاخه درخت🌲 خورده تو صورتم. وگرنه پدرتونو در میاره😅

🔹از #مأموریت بر‌گشته بود. از شوق دیدنش میخندیدم😍 با دیدن #صورتش خنده از لبام رفت. گفتم: بریم پماد بخریم براش. میدونست خیلی حساسم مقاومت نکرد🚫 با خنده گفت: منم که اصلاً خسته نیستتتم😉

🔸گفتم: میدونم خسته‌ای، خسته نباشی.
تقصیر خودته که #مراقب خودت نبودی. بااااید بریم #پماد بخریم. هر شب🌙 خودم پماد به صورتش میزدم و هر روز و شاید #هرلحظه جای خراشیدگی💔 رو چک میکردم و میگفتم: پس چرا #خوب_نشد⁉️😔


#راوی_همسر_شهید
#شهید_محمدامین_کریمی


@modafeeharimeeshgh