نشر مشكى

Канал
Логотип телеграм канала نشر مشكى
@meshkipublicationПродвигать
215
подписчиков
نشر مشكى
یادداشتی بر کتاب «زندگی در مرگ» نوشتهٔ غزال شیخ‌زاده روزنامهٔ شرق | شمارهٔ ۳۶۱۶ @meshkipublication
سو بلَک در کتاب زندگی در مرگ بی‌پروا، روراست و در نهایتِ تعهد آن‌چه به سالیان تجربه و درک کرده است را روایت می‌کند. تمامی فعالیت‌ها و خدمات علمی‌ای که در راستای کمک به انسان و کاهشِ درد و رنجِ بازماندگان کرده را بی‌هیچ خودنمایی نوشته است و فقط می‌خواهد دست‌آوردها و دیدگاه‌اش را برای آیندگان باقی بگذارد، حتا اعضای بدن‌اش و درنهایت جسدش را به گروه آناتومی و کالبدشکافی دانشگاه اهدا کند و اسکلتِ استخوان‌های‌اش نیز تا قرن‌ها آموزگار باشند. در مواجه با سیاست و سیاست‌مداران، رسانه‌ها و خبرنگارانِ منفعت‌طلب، جنگ‌افروزان و قدرت‌طلبان، قاطع و آگاه است. برای تغییر برخی سیاست‌گذاری‌ها و قانون‌ها تلاش کرده است. سو هیچ‌چیز را بر حفظِ حرمتِ جسد ارجح نمی‌داند و احترام به مردگان را در هر شرایطی در هر گوشه‌ای از جهان ارج می‌نهد. آن‌چه در سراسر کتابِ او به تأکید جریان دارد «انسانیت» است. گاه تلخی رویدادها و وقایعی که بازگو می‌کند بسیار منزجرکننده و دردناک است. آن‌گاه درمی‌یابیم که چه‌گونه در این هنگامه‌ای که به‌سر می‌بریم، با تمامی پیشرفت‌ها در علوم گوناگون و داعیه‌ِ‌ی تمدن، شاهد چنین توحشی هستیم. این‌که چرخه‌ی قدرت و دست‌یازی به سرزمین‌های دیگر و از سویی یاری رساندن به همان سرزمین‌ها چه‌گونه بر یک محور می‌گردد.

سو بلَک چهره‌ی رویدادها را با جزییات بیش‌تری به ما نشان می‌دهد و تقابل‌ها را به‌خوبی آشکار می‌کند:

«واکنش ما باید نشان دهد که انسانیت از بدترین شرارت‌های گونه‌ی بشر و طبیعت فراتر می‌رود.»
@meshkipublication
نشر مشكى
یادداشتی بر کتاب «زندگی در مرگ» نوشتهٔ غزال شیخ‌زاده روزنامهٔ شرق | شمارهٔ ۳۶۱۶ @meshkipublication
انزجار، دلهره، غم، ترس، شفقت... و با تأکید «انسانیت»؛ تمامِ آن چیزی‌ست که با خواندن کتاب زندگی در مرگ تجربه می‌کنید. تجربه‌ای که دیدگاهی متفاوت در پدیده‌ی ناگزیرِ مرگ ارائه می‌دهد و نگاه به‌سوی دیگر، زندگی، قابل تأمل‌تر می‌شود. در این‌جا مرگ را دیگرگونه می‌یابیم، نه پایان زندگی در مفهوم عام، که همراهی همواره با آن است. از ابتدای زاده‌شدن، مرگ با ما زاده می‌شود و در زندگی جریان و تداوم دارد. سو بلَک در تشریح و توضیح اجساد به روند زوالِ بدن و چگونگی ترتیبِ تجزیه‌ی اجزا و اعضای آن می‌پردازد. زوالِ بدنِ انسانِ زنده نیز به‌همین ترتیب بیان می‌شود. تغییرِشکلِ فیزیکی و درونیِ بافت‌ها و سلول‌ها و استخوان‌ها در بدن به‌هنگام مرگ و زندگی وجود دارد. زوال شناختی که سو بدان می‌پردازد (بیماریی که پدرش به آن مبتلا می‌شود) نیز یکی دیگر از نشانه‌های زوالِ زندگان است. 

مرگ همواره برای بشر مملو از پرسش و آکنده از ابهام بوده است. فلسفه، هنر، ادبیات و... قرن‌ها مرگ را بررسی و در آثارشان بازتاب داده‌اند. در این کتاب اما بر آن‌چه علم اثبات کرده تأکید شده است. تمامی مفاهیمی که سو به آن‌ها پرداخته برپایه‌ی علم بیان می‌شود. فریب نخورید! این یک کتابِ علمی خسته‌کننده نیست؛ این هشداری‌ست که از ابتدا باید داد. زندگی در مرگ روایتی‌ست از موازات این دو پدیده (زندگی و مرگ)، روایتی از تجربه‌های بی‌شمار نویسنده در رویارویی نزدیک با آن‌ها در شرایط گوناگون.

آغاز کتاب علاقه‌مندی و انتخابِ راهِ آینده‌ی نویسنده در نوجوانی است. آن‌جاست که فکر می‌کنید با دختری با خوی توحش و قاتلی بالفطره طرف هستید؛ نوجوانی که کار در قصابی را بزرگ‌ترین لذت قلمداد می‌کند و عاشقِ بوی خون و تکه‌های گوشت و گرمای جگرِ گاو است. و ناگهان در جوانی کالبدِ انسانی را پیشِ چشمان‌تان می‌شکافد و با نهایت دقت و ظرافت به تشریح آن می‌پردازد. از این‌جا به بعد با یک انسان‌شناسِ قانونی طرف هستیم. در ادامه او بدن را از منظر علم توصیف می‌کند و اطلاعات جالبی درباره‌ی کشفِ هویت براساس منطقه‌ی جغرافیایی و ویژگی‌های مادرزادی می‌دهد؛ شگفت‌انگیز است که بدانی مادرت هنگام بارداری کدام گوشه‌ی این جهان بوده و حتا چه‌چیزی خورده است! دو فصل دیگر تجربه‌ی شخصی سو بلَک از مواجه با مرگِ نزدیکان‌اش است؛ مواجه‌ای سرشار از احساس، تعلق و عشق. شیرین و بی‌تکلف روایت می‌کند و اگر این موضوع نقطه‌ی حساس شما باشد، بغض می‌کنید و اشک از چشمان‌تان سرازیر خواهد شد. پیش از این نقطه‌ی عطف، به شخصیتِ بی‌نظیر سو پی برده‌اید و از قضاوتِ زودهنگام خود شرمسار. در این خودنگاری، او به‌خوبی از پس آمیختگیِ تجربه‌های کاری و مسائل خانوادگی برآمده است. روابط خانوادگی‌اش را به روایت‌های کاری پیوند می‌زند و از حرفه‌اش در امور خانوادگی و فامیلی بهره می‌گیرد. هرچند خودش آشکارا این دو زندگی را از هم تفکیک و مرزِ پررنگ آن‌ها را آگاهانه مشخص کرده است.

قتل و جنایت مضامین دیگری‌ست که تجربه خواهید کرد. نویسنده از پرونده‌های جنایی، نمونه‌هایی را انتخاب و روایت می‌کند. شرارت و روانِ بیمارِ انسان‌ها عریان می‌شود و درمی‌یابیم نویسندگان داستان‌های جنایی، جنایی – روان‌شناسی و... نیاز به تخیلِ چندانی ندارند! سپس در تجربه‌های جهانیِ خود ما را همراه و شریک می‌کند؛ جنگ کوزوو (۱۹۹۹) به‌عنوان پدیده‌ای بشری و سونامی تایلند (۲۰۰۴) به‌عنوان یک پدیده‌ی طبیعی. اکنون عمق فاجعه را تشریح می‌کند و ما بیش از هر زمان دیگری احساس عجز و درد می‌کنیم. دیدن تصاویری که هر روز مرگ را صدر خبرهای شبکه‌های تلویزیونی مختلف قرار داده نمی‌تواند برای درکِ عمقِ فاجعه کافی باشد. سو تصویر قساوت در کشتارِ جمعی مردم از فجایع جنگ کوزوو را به‌خوبی روایت می‌کند، اما، همان‌طور که خودش می‌گوید، این سنگدلی و وحشی‌گری در کشتارِ آگاهانه و بی‌رحمانۀ بی‌گناهان توصیف‌ناپذیر است. کشف گورهای جمعی از جنایتِ توجیه‌ناپذیرِ‌ جنگ و بدن‌های سوخته یا مثله‌شده‌ی مردان، زنان و کودکان انزجاری بی‌حد از ویرانگری جنگ در وجودِ ما برجا می‌گذارند.  

طنز یکی از ویژگی‌های کتاب است. سو بلک در بزنگاه، به‌جا و باظرافت از طنز بهره می‌گیرد، هنگامی‌که تلخی و درد بر جان نشسته، گاه حتا با یک جمله اندکی از زنگارِ بسته را می‌زداید. طنزی نه سخیف و بی‌مایه که توأم با شیرینی‌ست، بدون خنثا کردنِ تأثیرِ عمیقِ روایت و موضوع اصلی. او معتقد است تقابلِ اندوهِ مرگ و لطافتِ طنز، کاهش تنِش را در پی دارد، اما گاه جایی برای حتا یک واژه‌ی طنازانه نیست، برخی موضوع‌ها از فرطِ سنگینیِ عذاب‌شان ناگزیر به پذیرش‌اند. 
یادداشتی بر کتاب «زندگی در مرگ»
نوشتهٔ غزال شیخ‌زاده
روزنامهٔ شرق | شمارهٔ ۳۶۱۶
@meshkipublication
نشر مشكى
«زندگی در مرگ» منتشر شد. @meshkipublication
ما از مرگ دوری می‌کنیم، نادیده‌اش می‌گیریم و از حرف زدن درباره‌اش پرهیز می‌کنیم. گویی اگر حرفش را بزنیم تشویقش کرده‌ایم. در هیئت دروگری شوم و منادی رداپوش به تصویرش می‌کشیم. ولی مرگ می‌تواند آرام و بخشنده نیز باشد و چه بخواهیم چه نخواهیم گریزناپذیر است، پس بهتر است بیشتر درکش کنیم.
سو بِلَـک هر روز با مرگ روبه‌رو می‌شود. این استاد آناتومی و انسان‌شناسِ پزشکی‌قانونی، در آزمایشگاهش، در صحنه‌های جرم، قتل و قطع‌عضو و هنگام بررسی مرگ‌و‌میرهای جمعیِ ناشی از جنگ، حادثه یا بلایای طبیعی روی اجساد و بقایای فانی تمرکز می‌کند. او در این کتاب از چهره‌های بی‌شمار مرگ، که به‌خوبی می‌شناسد، پرده برمی‌دارد و توضیح می‌دهد که علم چه اندازه پیشرفت کرده و از کارش چه چیزهایی آموخته است.
انتظار داریم کتابی با موضوع مرگ غم‌انگیز یا هولناک باشد، اما کتابِ زندگی در مرگ نه غم‌انگیز‌ست نه هولناک. روایت‌های این کتاب به‌اندازۀ بهترین رمان‌های جنایی جذابند، هم تراژدی هستند هم طنز.
با ‌‌اینکه چیزهای زیادی در‌بارۀ مرگ هست که برای ما ناشناخته باقی خواهند ماند، سو بِلَـک به‌عنوان یک شاهد خبره‌، آگاه‌ترین، مطمئن‌ترین و قانع‌کننده‌ترین راهنما برای عبور از آخرین مرز زندگی‌ست.

سو بِلَـک یکی از کالبدشناسان و انسان‌شناسان قانونی پیشرو در جهان است. مهارت‌ او در حل بسیاری از پرونده‌های جناییِ مهم حیاتی بوده است. وی در سال 1999 انسان‌شناس‌ قانونی ارشد در پروژۀ تیم پزشکی قانونی بریتانیا برای تحقیقات جنایات جنگی در کوزوو بود. پس از سونامی سال 2004 از اولین دانشمندان پزشکیِ قانونی بود که برای کمک به تشخیص هویت اجساد به تایلند سفر کرد. او در سال 2016 موفق به دریافت نشان امپراتوری بریتانیا برای خدماتش در انسان‌شناسی قانونی شد.

«زندگی در مرگ»
نوشتهٔ سو بِلَک
ترجمهٔ راضیه خشنود
۳۳۶ صفحه | رقعی

از مجموعهٔ #ادبیات_مشکی

@meshkipublication
«زندگی در مرگ» منتشر شد.

@meshkipublication
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رمان عشق خرکی #به_زودی منتشر می‌شود

عشق خرکی داستان یک کارناوال نمایش‌های عجیب و سرگرم‌کننده است که زن و شوهری با کمک فرزندانشان آن را می‌گردانند. ال بینوسکی و کریستال لیل وقتی کار کارناوال کساد می‌شود تصمیم می‌گیرند با خلق نمایش‌های تازه رونق دوباره به کار بدهند و در این راه روش خاص خودشان را امتحان می‌کنند.

«عشق خرکی با یک دو جین شخصیت عجیب و غریب، احساس همدردی و انزجار را هم‌زمان در مخاطب برمی‌انگیزد و دنیایی خلق می‌کند که سراسر تخیلی و سرشار از طنز است و هرچه جلوتر می‌رود جذاب‌تر می‌شود. وابستگی و گرایش احساسی جامعۀ امریکا به گیک‌ها مانند گرایش احساسی‌اش به مادرها و پای سیب است. این علاقۀ امریکایی‌ها به گیک‌ها –کاوشی کمیک برای کشف چیزهای غیرعادی- همان چیزی است که، در کنار تحیل درخشان نویسنده، باعث موفقیت این رمان شده است.»/ نیویورک‌تایمز

«این اثر یکی از شگفت‌انگیزترین رمان‌های امریکایی دهۀ هشتاد است، یک فانتزی گروتسک و زنده، شبیه طبل حلبی گونتر گراس... مانند هر اثر بزرگ، عشق خرکی قوانین و قواعد خودش را می‌آفریند.»/ سیاتل‌تایمز

نوشتهٔ کترین دان
ترجمهٔ نیما جمالی‌پور

#ادبیات_مشکی

@meshkipublication
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«فشن» منتشر شد.

فشن نه صرفاً لباس است و نه صرفاً مجموعه‌ای ایماژ، بلکه جلوه‌ای پویا از فرهنگِ مادی و بصری است که نقش مهمی در زندگی اجتماعی و فرهنگی ایفا می‌کند. فشن از بازوهای اقتصادی مهم جهان است، جزء ده صنعت مهم در کشورهای توسعه‌یافته است. فشن به بدن‌های ما و نحوۀ نگاه ما به بدن دیگران شکل می‌دهد. می‌توان از آن چون ابزاری خلاق برای بیان هویت‌های متفاوت یا، برعکس، برای تحمیل معیاری از زیبایی و مقبولیت به همه بهره گرفت. مسائل اخلاقی و عُرفی مهمی را برمی‌انگیزد و با هنرهای زیبا و فرهنگ عامه در ارتباط است. این کتاب فشن غربی را همچون صنعتِ مسلط فشن بررسی می‌کند، اما در این سلطه نیز تردید می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه دیگر نظام‌های فشن در کنار آن تکامل و با آن همپوشانی یافته‌اند. خواننده را با عرصه‌های به‌هم‌پیوستۀ صنعت فشن آشنا می‌کند؛ نشان می‌دهد که فشن چگونه دیزاین می‌شود، ساخته می‌شود، و به‌فروش می‌رسد و ارتباط آن را با زندگی اجتماعی و فرهنگی‌مان بررسی می‌کند.

فشن
نوشتهٔ ربکا آرنولد
برگردانِ منظر محمدی

#کتاب_زیبا_بخوانیم
#نشر_مشکی
@meshkipublication
نشر مشكى
| پیام و زبان لباس‌ها | دربارهٔ فلسفهٔ فشن | اندیشه پویا @meshkipublication
‌های نمادین هستیم، در حالی که به خوبی می‌دانیم دوام ندارند. برای مقابله با این بی‌دوامی، بی‌وقفه در جست‌وجوی چیزهای تازه‌ایم. ما مصرف‌کنندگان عمده چیزهای جدید و آدم‌های جدیدیم. تمرکز بر ارزش نمادین موجب افزایش همیشگی گردش مالی فشن می‌شود زیرا منطق فشن آن را کنترل می‌کند. ماهیت فشن تولید نشانه‌های رضایت‌بخشی است که پس از گذشت مدتی کوتاه به نشانه‌های به دردنخور تبدیل می‌شوند. قاعدۂ فشن این است که سرعتی دائما فزاینده به وجود می‌آورد تا اشیا را در سریع‌ترین زمان ممکن به چیزی زائد تبدیل کند و چیزی جدید جایگزین آن‌ها شود.» (ص۔ ۱۴۲) این را هم اضافه کنم که شما در هیچ شرایطی گریزی از فشن ندارید، حتی موقعی که خلاف هنجارها لباس می‌پوشید، دمده رفتار می‌کنید یا اگر در همهٔ موقعیت‌ها با لباس سرتاپا مشکی یا ردای مسلکی ظاهر بشوید، در حال مخابره کردن این پیام هستید که «من از فشن امروزی بیزارم». از این منظر فرار کردن از فشن فقط شانه خالی کردن از آن است. به عقیده زیمل ایدئال این است که با پذیرفتن فشن به عنوان نیرویی در زندگی انسان بکوشیم به استقلال نسبی دست یابیم که با کمک آن می‌توانیم از تصادفی بودن فشن آگاه شویم و با این آگاهی خودمان را آسان تسلیم تغییرات فشن نکنیم. یادتان باشد دفعه بعدی که در یک دیالوگ روزمره کسی به شوخی از رنان پرسید «حالا چی بپوشیم» آن را یک جک ساده فرض نکنید، سؤالی بدانیدش که ریشه در کهن الگوهای زیادی دارد؛ چیزهایی مثل فلسفه، هنر، سیاست، زبان و هویت.
نوشتهٔ هاجر رزم‌پا

فلسفهٔ فشن
نوشتهٔ لارس اسونسن
برگردانِ آیدین رشیدی
نشر مشکی

@meshkipublication
نشر مشكى
| پیام و زبان لباس‌ها | دربارهٔ فلسفهٔ فشن | اندیشه پویا @meshkipublication
نقد و بررسی کتاب فلسفهٔ فشن
ماهنامهٔ اندیشه پویا | شمارهٔ ۵۴

| پیام و زبان لباس‌ها |
حالا که قرار است تجربه‌ام از خواندن این کتاب را با شما به اشتراک بگذارم اجازه بدهید اعتراف کنم اولین جنبه‌ای که مرا به سمت این کتاب کشاند اسمش بود. فلسفه فشن این طور شروع می‌شود: «فشن یکی از تأثیرگذارترین پدیده‌ها بر تمدن غرب از رنسانس به این سو بوده است. این پدیده زمینه‌های متعدد فعالیت‌های انسان مدرن را درنوردیده و می‌توان گفت که تبدیل به ذات ثانویهٔ ما شده است.» بعد از خواندن این چند سطر یادم آمد که قبل‌تر از نویسنده این کتاب فلسفهٔ ملال را خوانده بودم. به نظرم فیلسوف‌های معاصر، اندیشمندان جذاب و خودمانی‌تری هستند. راستش را گفته باشم از این که یک فیلسوفی به جای پرداختن به جزئیات کنه هستی و پایین و بالای عالم مُثُل، برمی‌دارد درباره فشن می‌نویسد خوشم می‌آید. شاید از خودتان بپرسید مگر فشن هم فلسفه دارد؟ نویسنده جواب می‌دهد: «فیلسوفان تقريبا به فشن بی‌توجه بوده‌اند، احتمالا به این سبب که تصور می‌کنند این پدیده جزو سطحی‌ترین پدیده‌هاست و به سختی می‌توان آن را موضوع باارزشی برای مطالعه، آن هم در زمینه پرمغزی چون فلسفه دانست. اما اگر فلسفه زمینه‌ای است که به درک ما از خویشتن می‌پردازد و اگر فشن همان‌قدر که من مدعی‌ام تأثیرگذار باشد، باید آن را به مثابهٔ موضوعی برای پژوهش فلسفی جدی گرفت.» (ص. ۹) وقتی که خیلی کودک بودم در انیمه ژاپنی ایکیوسان داستانی روایت می‌شد که در آن پسرک راهب برای شرکت در مراسم مهمی در جمع استادان باید در معبدی حاضر می‌شد ولی چون لباس‌های مندرسی تنش بود جلوی در نگهبانان مانع ورودش می‌شدند ایکیوسان در این موارد به سیاق حکمت شرقی، چهار زانو به شکل لوتوس می‌نشست، فکر میکرد و فوراً نتیجه می‌گرفت. احتمالا باقی داستان را به خاطر می‌آورید که او برمی‌گردد، لباس‌های فاخری بر تن می‌کند و وقتی وارد جلسه می‌شود حضار و بزرگان را بابت ظاهربینی و دیدگاه تجمل‌گرایانه‌شان شماتت می‌کند. وقتی بزرگتر شدم در نخستین مواجهه‌ام با سعدی به این بیت برخوردم که تن آدمی شریف است به جان آدمیت / نه همین لباس زیباست نشان آدمیت». همه این قصه‌ها نشان میدهد که از گذشته تا امروز در ارزش‌گذاری آدم‌ها رخت و لباس‌شان بی‌تأثیر نبوده و آنچه به تن می‌کرده‌اند اسباب دغدغه و دردسرشان می‌شده است. بعد از خواندن فلسفهٔ فشن به این نتیجه می‌رسید که داستان رخت و لباس‌ها فراتر از ظاهر بینی کورکورانه و تجمل‌گرایی اشراف بوده است. نویسنده به نقل از توماس کارلایل می‌گوید: «کل جهان بیرونی و آنچه در آن است چیزی جز لباس نیست و عصارهٔ تمام علوم در فلسفه لباس‌ها نهفته است.» (ص۱۳۰) قبل از خواندن این کتاب احتمالا فکرش را هم نمی‌کردید که در قرن پانزدهم میلادی شارل هفتم در فرانسه دستور احداث وزارت خانه فشن را صادر کرده باشد؛ گرچه که این نهاد هرگز به طور رسمی در کنار ارگان‌های دولتی قرار نگرفت اما از اهمیتش کاسته نشد. مطالعهٔ تاریخچه فشن گواه این موضوع است که فشن به شکل روزافزونی در حال دموکراتیزه شدن است و دیگر در انحصار طبقه مرفه و ثروتمند جامعه نیست. اسونسن دلیل رشد فشن را تلاش دولت و کلیسا برای مقابله با آن می‌داند. جنگ‌های صلیبی و ایجاد پیوند با جهان شرق، منجر به ورود پارچه‌های با کیفیت و سنگ‌های قیمتی به اروپا شد، تجمل‌گرایی طبقهٔ اشراف به افراط کشید و باعث شد از قرن سیزدهم تا هفدهم میلادی قوانینی برای نحوهٔ پوشش شهروندان وضع شود؛ به موجب این قوانین هر طبقهٔ اجتماعی مجاز بود اقلام پوشاک و اشیای مخصوص خود را بپوشد، خرید لباس‌های طبقه بالا برای طبقات پایین ممنوع بود، حتی اگر توان مالی‌اش را داشتند در قرون وسطی «تو گا» مخصوص شهروندان رومی بود، کسی که شهروند روم نبود اجازه نداشت تو گا بپوشد. اگر کسی حق شهروندی‌اش را از دست می‌داد خلع لباس می‌شد و باید آن را از تن در می‌آورد. در مصر باستان نیز فقط طبقات بالا حق داشتند صندل بپوشند. فشن در گذشته برای خودش مرزبندی و محدوده‌ای را مشخص می‌کرد که به راحتی می‌شد با مشاهدهٔ کسی در خیابان دریافت که متعلق به کدام طبقهٔ اجتماعی و رستهٔ شغلی است، مارک و برند لباس افراد بیانگر میزان درآمدشان بود، امروزه الگوهای فشن بیشتر تابع سلیقه افراد است تا دارایی و ثروتشان. اسونسن در فصل «فشن و زبان» این سؤال را مطرح می‌کند که اولین بار چه کسی به طور جدی به جز گرم کردن و حفظ بدن به کارایی دیگری برای لباس‌ها فکر کرد؟ او به تحلیل نمادهایی که در فشن به وجود آمده و رشد کرده‌اند می‌پردازد، پیام لباس‌ها را می‌شکافد‌ و عناصر آن از جمله رنگ و جنس پارچه را به مثابهٔ الفبای یک زبان در گفتمان سیاسی می‌داند. و می‌دانیم که یکی از اصول فشن، خلاقیت است اما با وجود این ما هنوز منتظریم تا لیدی گاگا چیزی بپوشد و تعجب کنیم. چرا؟ آسونسن می‌گوید: «ما به دنبال هویت و خریدن ارزش
| پیام و زبان لباس‌ها |
دربارهٔ فلسفهٔ فشن | اندیشه پویا
@meshkipublication
Forwarded from اتچ بات
فاجعه | هفت نمایش‌نامهٔ کوتاه | ساموئل بکت


ساموئل بکت با (در انتظار گودو) منادی انتظار مدام بشر شد و شخصیت‌های زوجی‌اش در این نمایشنامه، به الگویی در اکثر نمایشنامه‌های بعدی او تبدیل شدند. شخصیت‌هایی که در برزخ زندگی خویش انتظار می‌کشند. شخصیت‌های آثار بکت -به خصوص آثار نمایشی- که در واقع کاریکاتورهایی از انسان مدرن هستند، هرگز نمی‌توانند تصمیمی مفید یا حتی قانع‌کننده اتخاذ کنند و یا دست به عملی سودمند و منطقی بزنند. آنان حتی نمی‌توانند آرزوهای مأیوسانهٔ خود را با یکدیگر در میان بگذارند و اگر هم این کار را بکنند، تفاوت‌ها و تمایزهای بینشان آنقدر زیاد است که از این موضوع حاصلی عایدشان نمی‌شود.
در نمایشنامه‌های کوتاه بکت، زبان شاعرانهٔ او و فضای تیره و خواب گونهٔ این آثار به نحوی است که می‌توان هر یک از آن‌ها را همچون شعری نمایشی تلقی کرد.

#فاجعه
نوشتهٔ #ساموئل_بکت
برگردانِ #علی_هادیزاده و #علی_حاتم

#کتاب_زیبا_بخوانیم
#نشر_مشکی #meshkipublication
📚 @meshkipublication
Forwarded from اتچ بات
کتاب دانشنامۀ دیزاین شامل بیش از سیصد مدخلِ مقاله‌وار کوتاه و بلند است دربارۀ جنبه‌های گوناگون دیزاین. دیزاین در این کتاب به‌معنای وسیع کلمه به کار برده شده است. به این ترتیب، به مدخل‌هایی برمی‌خوریم همچون «دیزاین بو»، «دیزاین رویداد»، «دیزاین حمل‌و‌نقل»، «دیزاین ایمنی»، «دیزاین علیه جرم» و... بسیاری از مقولاتی که در این کتاب درباره‌شان بحث شده است در ایران ناشناخته مانده‌اند و این کتاب شاید درآمدی باشد بر شناخت آن‌ها.
ناشر اصلی کتاب در پیشگفتار آن گفته است:

برای درک کلیت مفهوم دیزاین و نیز سازوکار پژوهش علمی در این زمینه، ناگزیر ضرورت بحث دربارۀ مقولات اصلی دیزاین مطرح می‌شود. مجادلات سازنده در زمینۀ دیزاین و تلاش برای پذیرش آن‌ها نیز چنین فرایندی را تقویت می‌کند.
این دانشنامه، که به‌همت میشائیل ارل‌هاف و تیم مارشال گردآوری و به‌طور هم‌زمان به‌آلمانی و انگلیسی منتشر شده است، گام مهمی در این زمینه است. ویراستاران آن توانسته‌اند نویسندگانی را از سراسر جهان به این پروژه جذب کنند که با دیدگاه‌هایی متنوع و با تسلطی ویژه بر موضوعات اختصاص‌یافته بدان‌ها در این کار مشارکت کردند، و این امر سبب غنای بحث در باب اصطلاحات دیزاین می‌شود. انتظار و خواست ما این است که کتاب حاضر نظرات مخالف را برانگیزد.

📚 @meshkipublication

#دانشنامهٔ_دیزاین
ویراستهٔ #میشائیل_ارلهاف و #تیم_مارشال
برگردانِ #منظر_محمدی
از مجموعهٔ #دیزاین_مشکی
.
#کتاب_زیبا_بخوانیم
#نشر_مشکی #meshkipublication
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ فلسفهٔ فشن منتشر شد.

«اگر فلسفه زمینه‌ای است که به درک ما از خویشتن می‌پردازد و اگر فشن ــــ همان‌قدر که من مدعی‌ام ــــ تأثیرگذار باشد، باید آن را به مثابهٔ موضوعی برای پژوهش فلسفی جدی گرفت. این کتاب تاریخ فشن نیست، هرچند تاریخ آن را به‌دقت موشکافی می‌کند. این کتاب یک تحقیق زیبایی‌شناسانهٔ تجویزی هم نیست، به این معنا که قصدم ارزیابی زیبایی‌شناسانه فشن‌های مختلف باشد. رویکرد این کتاب در مبحث زیبایی‌شناسی بیشتر توصیفی است تا تجویزی. می‌توان فشن را از زوایای مختلف بسیاری تحلیل کرد، اما به صورت کلی در این تحقیق یک پرسش ذهن مرا به خود مشغول داشت و آن پرسش از تأثیر فشن بر شکل‌گیری هویت بود. نظر به اینکه این پژوهش فلسفی است، قصد دارم به جای طرح واقعیت فشن بیشتر به مفهوم فشن، بازنمودهای مختلف آن و چیزهایی که فشن ظاهراً می‌تواند سبب آن‌ها شود بپردازم. در واقع می‌توان گفت موضوع تحقیق من گفتمان فشن است.»
ـــــ لارس اسونسن
فشن پدیده‌ای سطحی نیست و می‌توان در آن تعمق کرد و اندیشه‌هایی خواندنی بیرون کشید ــــ چنان‌که این کتاب حاوی چنین اندیشه‌هایی است.

فلسفهٔ فشن
نوشتهٔ #لارس_اسونسن
ترجمهٔ #آیدین_رشیدی

#کتاب_زیبا_بخوانیم
#نشر_مشکی #meshkipublication
@meshkipublication
نشر مشكى
داستان افتادن من از داستانم نوشته ارهان پاموک برگردانِ مژگان دولت‌آبادی #کتاب_زیبا_بخوانیم #نشر_مشکی @meshkipublication
| مطلب خانم مژگان دولت‌آبادی در روزنامهٔ آرمان امروز |

من یک درختم آقای پاموک!

یک درختم و خیلی تنها. با بارش باران اشکم جاری می‌شود. برای رضای خدا، به حرف‌های من گوش بسپارید. قهوه‌هایتان را بنوشید تا هوشیار شوید و با چشمانی باز و قبراق به من نگاه کنید تا برایتان بگویم چرا و چگونه اینچنین تنها شدم. می‌گویند برای اینکه تصویر درختی به دیوار پشت سر استاد نقال آویخته باشد، من روی کاغذی زمخت و بی­آهار به سرعت و بی‌دقت کشیده شده بودم؛ درست است. الان در کنارم نه درختان دیگری، نه بوته‌های پربرگ صحرایی، نه حتی صخره‌هایی تاریک و تودرتو که زمانی بی‌شباهت به انسان و شیطان نبودند و نه ابرهایی پیچ‌درپیچ در آسمان؛ هیچ‌کدام وجود ندارد. البته که برای درخت‌بودن الزاما نمی‌بایست بین صفحات یک کتاب قرار گرفت؛ اما به‌عنوان تصویر درخت از اینکه هیچ‌برگی از صفحات یک کتاب نیستم، مشوشم می‌کند. گاهی به این فکر می‌کنم که اگر در کتابی جای ندارم و چیزی را نشان نمی­دهم، خوب است به رسم بت‌پرستان و کافران تصویرم به دیوار آویخته شده، مورد ستایش قرارگیرم. البته به‌گوش شیوخ اَرزرومی نرسد، گاهی پنهانی به این موضوع می‌بالم و بعد با شرمندگی وحشت می‌کنم. علت اصلی تنهایی‌ام این است که من هم نمی‌دانم متعلق به کدام داستان هستم. باید که بخشی از داستانی می‌بودم ولی حالا چون برگی ریخته‌شده از آن هستم. برایتان تعریف می‌کنم: «داستان ریزش من از داستانم همچون ریزش برگی از درخت»آقای پاموک عزیز، من هم یک درختم و خیلی تنها. درختی بیرون در ورودی نمایشگاه کتاب، درست جلو در خروجی مترو. شبیه نقاشی همان درختی که تصویرش روی طرح جلد کتابتان است. وقتی خبر حضورتان در نمایشگاه کتاب را شنیدم از خوشحالی برگ‌هایم به لرزش درآمد. اما چه فایده که عمر خوشی‌ها در این آب‌وخاک کوتاه است. آنجا ایستاده بودم و نظاره‌گر دوستداران و خوانندگان کتاب‌هایتان بودم، هرکدام با چندین جلد کتاب در دست با خوشحالی و در کمال خوش‌باوری خندان از جلو من رد می‌شدند، از راه‌های دورونزدیک برای دیدن شما آمده بودند. منتطرتان ماندم و ماندند. اما نیامدید. در «نام من سرخ» از شاه‌تهماسب گفته بودید، از مینیاتور ایرانی و خطاطی و هنر تذهیب. اما حالا که بازمی‌گردید نمی‌دانم کدام‌یک از هنرهایمان در ذهنتان نقش بسته، و نمی‌دانم سر از کدام داستانتان برخواهد آورد. ولی ‌ای‌کاش بی‌تعهدی و بی‌مسولیتی و بی‌نظمی امروز ما را وقتی بر فراز آسمان‌های این سرزمین در پرواز بودید به ابرهای بی‌حاصل سپرده باشید و در کتاب‌هایتان برایمان از ایرانی بنویسید که آرزوی همه ماست.

#کتاب_زیبا_بخوانیم
#نشر_مشکی
@meshkipublication
داستان افتادن من از داستانم
نوشته ارهان پاموک
برگردانِ مژگان دولت‌آبادی

#کتاب_زیبا_بخوانیم
#نشر_مشکی
@meshkipublication
Telegram Center
Telegram Center
Канал