مسعود مولانا
Канал
251
подписчик
فعال مدنی
@Masoudmolana
قدرت, قدرت از نگاه « نیکلاس لومان » جامعه شناس برجسته آلمانی :
# امکان تحمیل مجازات دقیقا زمانی و مادامی که به کار بسته نمی شود قدرت ایجاد می کند.
پس وقتی کار به تحمیل مجازات برسد، قدرت به پایان می رسد!
اعمال خشونت فیزیکی به معنای کاربست قدرت نیست، بلکه بیان, شکست آن است!
............................................................
# به بیان عینی تر فرق است بین قانونی که متکی بر سرنیزه است، با مجازاتی که پشتوانه ی قانون است و فقط در مواقع ضرورت و حفظ منافع عموم مردم و نه صرفا منافع حکومت، مورد استفاده محدود قرار می گیرد!
# نه به خشونت
# نه به اعدام
# امکان تحمیل مجازات دقیقا زمانی و مادامی که به کار بسته نمی شود قدرت ایجاد می کند.
پس وقتی کار به تحمیل مجازات برسد، قدرت به پایان می رسد!
اعمال خشونت فیزیکی به معنای کاربست قدرت نیست، بلکه بیان, شکست آن است!
............................................................
# به بیان عینی تر فرق است بین قانونی که متکی بر سرنیزه است، با مجازاتی که پشتوانه ی قانون است و فقط در مواقع ضرورت و حفظ منافع عموم مردم و نه صرفا منافع حکومت، مورد استفاده محدود قرار می گیرد!
# نه به خشونت
# نه به اعدام
از صفویه
تا سامان سوم !
✍ مسعود مولانا
یکم - از صفویه تا کنون تحولات تاریخی در ایران بر ستون های دو سامانه قدرتمند استوار بوده اند و با آنکه در بنیان از یک بستر برخاسته اند اما در شکل های متفاوتی ظهور و بروز یافته اند.
رنسانس زن، زندگی،آزادی اما از دو سامان قبلی عبور کرده و ساختار نوینی را نمایندگی میکند که میتوان آن را بنام سامان سوم نشانه گذاری کرد!
دوم - سامان اول با ظهور صفویه شکل گرفت و پایه های اصلی آن عبارت بود از : ۱- شیعه گری ۲- عرفان صوفیانه ۳ - حکومت متمرکز در قالب سلطنت و احیای سنت ساسانی.
سوم - این سامان کم و بیش و با تغییراتی جزیی تا ۱۲۸۵ جریان داشت اما انقلاب مشروطه ضرباتی را بر هر سه ستون آن وارد کرد. در گام اول قدرت سلطنت را تا حدودی با مجلس قانون گذاری مشروط کرد، در گام دوم به جای عرفان صوفیانه اندیشه های مدرن و عرفی را وارد عرصه های اجتماع نمود و در مرحله سوم تاحدودی از قدرت روحانیون شیعه کاسته شد و به همین خاطر هم بود که بخشی از این قشر حول شعار مشروعه بجای مشروطه متحد شدند.
چهارم - انقلاب مشروطه اما به دلایل مختلف داخلی و خارجی نتوانست تداوم یابد و با کودتای رضا خان همان سامان اول با جابجایی ستونها و تغییراتی مجددا برساخته شد.
در گام اول مجددا ستون قدرت متمرکز و سلطنت فردی احیا گردید، در گام دوم بجای فرهنگ مدرنیته که با مشروطه اوج گرفته بود فرهنگ ناسیونالیسم فارس محور و یک دست سازی اجباری اجتماع گسترش یافت و در گام سوم با آن که از اهمیت و نقش دین و شیعه گری اندکی کاسته شد اما کنار نهاده نشد و در کنار دو ستون دیگر حلقه های یک زنجیر سه وجهی را در طول ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ پیش بردند.
پنجم - در فاصله ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ با بروز جنبش های اجتماعی بزرگ ستون های یک و دو آسیب های جدی دیدند، اما کودتای مرداد ۳۲ بار دیگر این سامانه را تقویت و تثبیت نمود.
ششم - انقلاب سال ۵۷ سرآغاز بر ساخت سامان دوم بود. این سامانه به جای قدرت سلطنت و پادشاه، قدرت روحانیون و ولایت فقیه را برنهاد، شیعه گری را از حاشیه خارج ساخته و در قلب آن جای داد و به عوض ناسیونالیسم فارسی، پان اسلامیسم را سرلوحه سیاستهای خود در داخل و خارج قرار داد.
هفتم - سامان اول و دوم علیرغم تفاوت های اساسی در نوع نگرش به جهان اما در بن مایه های تفکر دارای سرشتهای همسان بسیاری بودند که مهم ترین آنها حکومت فردی و متمرکز و دیگری سازی است، حکومت شاه با نگاه ناسیونالیسم فارسی دیگری سازی می کرد و حکومت پسا انقلاب از منظر دینی و شیعه گری!
هشتم - اکنون اما گردونه تحولات، تمدن ایران را در مسیر کاملا نوینی قرار داده است که دستکم در ۵۰۰ سال اخیر بی سابقه است.
رنسانس زن، زندگی، آزادی را میتوان به مثابه تلاشی برای برساخت سامان سوم و از درون گسستی ماهوی با دو سامان قبلی برآورد نمود.
نهم - ستون های این سامانه را میتوان تا حدودی که فعلا نمایان شده، این گونه تبیین نمود :
۱- ستون سکولاریسم به مثابه جدایی نهاد دین از نهاد دولت ۲- ستون برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان و رفع تبعیض در تمامی ابعاد آن ۳- ستون آزادی و دمکراسی خواهی به مثابه احیای تام و تمام نسل چهارم حقوق بشر و تلفیق متوازن آزادی های اجتماعی با عدالت اقتصادی.
۴- ستون حفاظت از محیط زیست و دفاع از حق طبیعی طبیعت ۵- ستون دولتی غیر متمرکز، احترام کامل به حقوق همه اقوام و ادیان در عین پذیرش تمامیت ارضی کشور
۶- ستون اتکا به جامعه مدنی و آمادگی کامل برای جابجایی در چرخه ی قدرت دولتی و حاکمیتی.
۷- ستون خشونت پرهیزی و استفاده از روش های مسالمت آمیز .
دهم - مهم تر از همه اما این سامانه ضد اتوریته است، صندلی قدرت متمرکز را نه تنها در دولت که در میان خود جنبش هم خالی نگه میدارد و به هیچ رهبر دائمی و کاریزماتیک تن نمی دهد.
در فهم مدرن این جنبش، جابجایی دولت ، کسب قدرت نیست، بلکه خالی نگه داشتن صندلی قدرت است، تمام قدرت در اختیار مردم و جامعه مدنی!
یازدهم - سامان سوم به عنوان نماد جمهوری اجتماعی، اگر چه راه پر فراز و نشیبی برای تثبیت همه جانبه خود در پیش دارد، اما تا همین جا گام های عمیقی را برداشته، روایت خودش را در روح و جان جامعه جا انداخته و امکان برگشت به گذشته را تا حدود زیادی منتفی کرده است.
https://t.center/joinchat/AAAAAEaxq689pg5v5cCr5A
تا سامان سوم !
✍ مسعود مولانا
یکم - از صفویه تا کنون تحولات تاریخی در ایران بر ستون های دو سامانه قدرتمند استوار بوده اند و با آنکه در بنیان از یک بستر برخاسته اند اما در شکل های متفاوتی ظهور و بروز یافته اند.
رنسانس زن، زندگی،آزادی اما از دو سامان قبلی عبور کرده و ساختار نوینی را نمایندگی میکند که میتوان آن را بنام سامان سوم نشانه گذاری کرد!
دوم - سامان اول با ظهور صفویه شکل گرفت و پایه های اصلی آن عبارت بود از : ۱- شیعه گری ۲- عرفان صوفیانه ۳ - حکومت متمرکز در قالب سلطنت و احیای سنت ساسانی.
سوم - این سامان کم و بیش و با تغییراتی جزیی تا ۱۲۸۵ جریان داشت اما انقلاب مشروطه ضرباتی را بر هر سه ستون آن وارد کرد. در گام اول قدرت سلطنت را تا حدودی با مجلس قانون گذاری مشروط کرد، در گام دوم به جای عرفان صوفیانه اندیشه های مدرن و عرفی را وارد عرصه های اجتماع نمود و در مرحله سوم تاحدودی از قدرت روحانیون شیعه کاسته شد و به همین خاطر هم بود که بخشی از این قشر حول شعار مشروعه بجای مشروطه متحد شدند.
چهارم - انقلاب مشروطه اما به دلایل مختلف داخلی و خارجی نتوانست تداوم یابد و با کودتای رضا خان همان سامان اول با جابجایی ستونها و تغییراتی مجددا برساخته شد.
در گام اول مجددا ستون قدرت متمرکز و سلطنت فردی احیا گردید، در گام دوم بجای فرهنگ مدرنیته که با مشروطه اوج گرفته بود فرهنگ ناسیونالیسم فارس محور و یک دست سازی اجباری اجتماع گسترش یافت و در گام سوم با آن که از اهمیت و نقش دین و شیعه گری اندکی کاسته شد اما کنار نهاده نشد و در کنار دو ستون دیگر حلقه های یک زنجیر سه وجهی را در طول ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ پیش بردند.
پنجم - در فاصله ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ با بروز جنبش های اجتماعی بزرگ ستون های یک و دو آسیب های جدی دیدند، اما کودتای مرداد ۳۲ بار دیگر این سامانه را تقویت و تثبیت نمود.
ششم - انقلاب سال ۵۷ سرآغاز بر ساخت سامان دوم بود. این سامانه به جای قدرت سلطنت و پادشاه، قدرت روحانیون و ولایت فقیه را برنهاد، شیعه گری را از حاشیه خارج ساخته و در قلب آن جای داد و به عوض ناسیونالیسم فارسی، پان اسلامیسم را سرلوحه سیاستهای خود در داخل و خارج قرار داد.
هفتم - سامان اول و دوم علیرغم تفاوت های اساسی در نوع نگرش به جهان اما در بن مایه های تفکر دارای سرشتهای همسان بسیاری بودند که مهم ترین آنها حکومت فردی و متمرکز و دیگری سازی است، حکومت شاه با نگاه ناسیونالیسم فارسی دیگری سازی می کرد و حکومت پسا انقلاب از منظر دینی و شیعه گری!
هشتم - اکنون اما گردونه تحولات، تمدن ایران را در مسیر کاملا نوینی قرار داده است که دستکم در ۵۰۰ سال اخیر بی سابقه است.
رنسانس زن، زندگی، آزادی را میتوان به مثابه تلاشی برای برساخت سامان سوم و از درون گسستی ماهوی با دو سامان قبلی برآورد نمود.
نهم - ستون های این سامانه را میتوان تا حدودی که فعلا نمایان شده، این گونه تبیین نمود :
۱- ستون سکولاریسم به مثابه جدایی نهاد دین از نهاد دولت ۲- ستون برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان و رفع تبعیض در تمامی ابعاد آن ۳- ستون آزادی و دمکراسی خواهی به مثابه احیای تام و تمام نسل چهارم حقوق بشر و تلفیق متوازن آزادی های اجتماعی با عدالت اقتصادی.
۴- ستون حفاظت از محیط زیست و دفاع از حق طبیعی طبیعت ۵- ستون دولتی غیر متمرکز، احترام کامل به حقوق همه اقوام و ادیان در عین پذیرش تمامیت ارضی کشور
۶- ستون اتکا به جامعه مدنی و آمادگی کامل برای جابجایی در چرخه ی قدرت دولتی و حاکمیتی.
۷- ستون خشونت پرهیزی و استفاده از روش های مسالمت آمیز .
دهم - مهم تر از همه اما این سامانه ضد اتوریته است، صندلی قدرت متمرکز را نه تنها در دولت که در میان خود جنبش هم خالی نگه میدارد و به هیچ رهبر دائمی و کاریزماتیک تن نمی دهد.
در فهم مدرن این جنبش، جابجایی دولت ، کسب قدرت نیست، بلکه خالی نگه داشتن صندلی قدرت است، تمام قدرت در اختیار مردم و جامعه مدنی!
یازدهم - سامان سوم به عنوان نماد جمهوری اجتماعی، اگر چه راه پر فراز و نشیبی برای تثبیت همه جانبه خود در پیش دارد، اما تا همین جا گام های عمیقی را برداشته، روایت خودش را در روح و جان جامعه جا انداخته و امکان برگشت به گذشته را تا حدود زیادی منتفی کرده است.
https://t.center/joinchat/AAAAAEaxq689pg5v5cCr5A
Forwarded from مسعود مولانا
از آزاد اندیشی
تا جان, آزاد !
✍ مسعود مولانا
# جردانو برونو ، فیلسوف و شاعر، در سال ۱۶۰۰ میلادی بخاطر مخالفت با برخی از احکام کلیسای کاتولیک، متهم به کفر شده و در شهر روم زنده زنده در آتش سوزانده شد.
# برونو حدود ۹ سال در زندان تحت بازجویی و شکنجه قرار داشت تا اعتراف و توبه کند، در نهایت اما برونو حاضر به توبه نشد و روح خود را با زنده ماندن تاخت نزد!
# ۲۹۰ سال پس از اعدام برونو، تندیسی از او را به پاس آزاداندیشی و زیستی شرافتمندانه، در همان میدانی که اعدام شده بود، برافراشتند !
# تا وقتی که بتوانید
از چیزی رو برگردانید
چنان که باید و شاید
هم چنان آزادید !
https://t.center/joinchat/AAAAAEaxq689pg5v5cCr5A
لینک کانال 👆
در صورت پسند برای دوستانتان بفرستید
تا جان, آزاد !
✍ مسعود مولانا
# جردانو برونو ، فیلسوف و شاعر، در سال ۱۶۰۰ میلادی بخاطر مخالفت با برخی از احکام کلیسای کاتولیک، متهم به کفر شده و در شهر روم زنده زنده در آتش سوزانده شد.
# برونو حدود ۹ سال در زندان تحت بازجویی و شکنجه قرار داشت تا اعتراف و توبه کند، در نهایت اما برونو حاضر به توبه نشد و روح خود را با زنده ماندن تاخت نزد!
# ۲۹۰ سال پس از اعدام برونو، تندیسی از او را به پاس آزاداندیشی و زیستی شرافتمندانه، در همان میدانی که اعدام شده بود، برافراشتند !
# تا وقتی که بتوانید
از چیزی رو برگردانید
چنان که باید و شاید
هم چنان آزادید !
https://t.center/joinchat/AAAAAEaxq689pg5v5cCr5A
لینک کانال 👆
در صورت پسند برای دوستانتان بفرستید
اکسل هونث فیلسوف آلمانی معاصر - از نسل چهارم مکتب فرانکفورت در کتاب « حق آزادی » می گوید :
# نکته ای فراموش شده در هدف غایی اندیشه ی سوسیالیستی را دوباره احیا کنیم :
باز یابی کرامت و حیثیت انسانی!
مفهو می از آزادی که آزادی های فردی را قربانی نکند!
# انقلاب سوسیالیستی بعنوان گسل کامل کنار گذاشته شود و به عوض آن تا حد امکان عرصه عمومی را قوی کرده و بر اساس نگرش سوسیالیستی « منافع جمع » اداره کننده ی اصلی جامعه و مکانیسم های آن باشد.
# سوسیالیسم را بعنوان وظیفه ای بی پایان که شامل آزمون گری های مداوم در توفیقات اجتماعی جدید است درک کنیم.
# سوسیالیسم یک سیستم تنظیمی خاص نیست، بلکه یک جنبش دمکراتیک برابری طلب است!
# نکته ای فراموش شده در هدف غایی اندیشه ی سوسیالیستی را دوباره احیا کنیم :
باز یابی کرامت و حیثیت انسانی!
مفهو می از آزادی که آزادی های فردی را قربانی نکند!
# انقلاب سوسیالیستی بعنوان گسل کامل کنار گذاشته شود و به عوض آن تا حد امکان عرصه عمومی را قوی کرده و بر اساس نگرش سوسیالیستی « منافع جمع » اداره کننده ی اصلی جامعه و مکانیسم های آن باشد.
# سوسیالیسم را بعنوان وظیفه ای بی پایان که شامل آزمون گری های مداوم در توفیقات اجتماعی جدید است درک کنیم.
# سوسیالیسم یک سیستم تنظیمی خاص نیست، بلکه یک جنبش دمکراتیک برابری طلب است!
معرفی کتاب :
# نظریه پردازی تاریخی از دیدگاه های اروپا محور، دیدگاههای پسا استعماری و تا امتزاج حیطه ها با ایده ها .
# از ناجنبش ها تا جنبش های اجتماعی و چگونگی همراستا کردن آنان .
# سیاست جوانی یا شیوه سیاست ورزی جوانان.
# جوانان در قرن ۲۱ از یک شاخص سنی تا یک مقوله قدرتمنداجتماعی .
# سیاست غایت گرا، ماهیت گرا و غیر تاریخی در قبال نقش طبقات در جنبش های اجتماعی.
# گرامشی در ایران : انقلاب قبل از انقلاب
# بر ساخت جمهوری اجتماعی به مثابه انقلاب اجتماعی قبل از انقلاب سیاسی.
# خوانش خلاق این پژوهش بسیار ارزشمند را از دست ندهید!
# نظریه پردازی تاریخی از دیدگاه های اروپا محور، دیدگاههای پسا استعماری و تا امتزاج حیطه ها با ایده ها .
# از ناجنبش ها تا جنبش های اجتماعی و چگونگی همراستا کردن آنان .
# سیاست جوانی یا شیوه سیاست ورزی جوانان.
# جوانان در قرن ۲۱ از یک شاخص سنی تا یک مقوله قدرتمنداجتماعی .
# سیاست غایت گرا، ماهیت گرا و غیر تاریخی در قبال نقش طبقات در جنبش های اجتماعی.
# گرامشی در ایران : انقلاب قبل از انقلاب
# بر ساخت جمهوری اجتماعی به مثابه انقلاب اجتماعی قبل از انقلاب سیاسی.
# خوانش خلاق این پژوهش بسیار ارزشمند را از دست ندهید!
انقلاب قبل از انقلاب!
# برساخت جمهوری اجتماعی
قبل از تصرف قدرت دولتی
به مثابه
انقلاب قبل از انقلاب است!
# انقلاب اجتماعی
پیش از
انقلاب سیاسی!
# بر گرفته از اندیشه های آنتو نیو گرامشی مبارز - متفکر ایتالیایی و بنیانگذار درکی نو در جنبش های اجتماعی .
https://t.center/joinchat/AAAAAEaxq689pg5v5cCr5A
# برساخت جمهوری اجتماعی
قبل از تصرف قدرت دولتی
به مثابه
انقلاب قبل از انقلاب است!
# انقلاب اجتماعی
پیش از
انقلاب سیاسی!
# بر گرفته از اندیشه های آنتو نیو گرامشی مبارز - متفکر ایتالیایی و بنیانگذار درکی نو در جنبش های اجتماعی .
https://t.center/joinchat/AAAAAEaxq689pg5v5cCr5A
از صلح, مسلح
تا موثرترین سلاح!
✍ مسعود مولانا
یکم - هیچ صلح متوازنی بدون توانایی جنگیدن و تفهیم آن به طرف مقابل محقق نخواهد شد.
دوم - توانایی جنگیدن اما صرفا در نگه داشت و بکارگیری ادوات نظامی خلاصه نمی شود بلکه و بسیار فراتر از آن توانایی خود را در میزان سرمایه اجتماعی ملی - بین المللی نشان می دهد.
سوم - بدون تردید در جهان امروز هر صلحی یک صلح مسلح است ولی سلاح سرمایه اجتماعی که یک بخش آن میزان اعتماد و پشتیبانی معنوی مردم نسبت به دولتها است، بسی بیشتر از سلاح نظامی کارایی، توانایی و پایداری دارند .
چهارم - پاشنه آشیل حکومت های بسته، عدم درک و دریافت همین اصل اساسی نهفته است که به جای اتکا روی هر چهار پایه ی حکومت - سرمایه اقتصادی، سرمایه محیط زیستی سرمایه اجتماعی و سرمایه نظامی - تنها روی تک پایه ی توان نظامی خود را استوار میدارند!
پنجم - خطای راهبردی بزرگ تر اما این است که نمی دانند بدون صلح عمیق اجتماعی در درون مرز با همه ی اقشار مردم در کلیت خویش و حذف مرز بندی های کاذب، هیچ صلح متوازن برون مرزی نه ظرفیت تحقق دارد و نه قابلیت ماندگاری!
ششم - حکومتی که به جای گفتگوی مدرن و تمکین به مطالبات اقشار مختلف مردم و برساخت صلح وجودی با صاحبان اصلی کشور ظرفیت انتظامی خود را به رخ می کشد، حتما هنوز این فراز فرا تاریخی را به گوش جان نشنیده که :
میتوان موقتا روی سرنیزه نشست اما نمی توان مدت زیادی بر آن تکیه کرد!
https://t.center/joinchat/AAAAAEaxq689pg5v5cCr5A
تا موثرترین سلاح!
✍ مسعود مولانا
یکم - هیچ صلح متوازنی بدون توانایی جنگیدن و تفهیم آن به طرف مقابل محقق نخواهد شد.
دوم - توانایی جنگیدن اما صرفا در نگه داشت و بکارگیری ادوات نظامی خلاصه نمی شود بلکه و بسیار فراتر از آن توانایی خود را در میزان سرمایه اجتماعی ملی - بین المللی نشان می دهد.
سوم - بدون تردید در جهان امروز هر صلحی یک صلح مسلح است ولی سلاح سرمایه اجتماعی که یک بخش آن میزان اعتماد و پشتیبانی معنوی مردم نسبت به دولتها است، بسی بیشتر از سلاح نظامی کارایی، توانایی و پایداری دارند .
چهارم - پاشنه آشیل حکومت های بسته، عدم درک و دریافت همین اصل اساسی نهفته است که به جای اتکا روی هر چهار پایه ی حکومت - سرمایه اقتصادی، سرمایه محیط زیستی سرمایه اجتماعی و سرمایه نظامی - تنها روی تک پایه ی توان نظامی خود را استوار میدارند!
پنجم - خطای راهبردی بزرگ تر اما این است که نمی دانند بدون صلح عمیق اجتماعی در درون مرز با همه ی اقشار مردم در کلیت خویش و حذف مرز بندی های کاذب، هیچ صلح متوازن برون مرزی نه ظرفیت تحقق دارد و نه قابلیت ماندگاری!
ششم - حکومتی که به جای گفتگوی مدرن و تمکین به مطالبات اقشار مختلف مردم و برساخت صلح وجودی با صاحبان اصلی کشور ظرفیت انتظامی خود را به رخ می کشد، حتما هنوز این فراز فرا تاریخی را به گوش جان نشنیده که :
میتوان موقتا روی سرنیزه نشست اما نمی توان مدت زیادی بر آن تکیه کرد!
https://t.center/joinchat/AAAAAEaxq689pg5v5cCr5A
Telegram
مسعود مولانا
فعال مدنی
@Masoudmolana
@Masoudmolana
Forwarded from شبکه محیط زیست و منابع طبیعی کشور
#بیانیه #فراخوان_امضاء
#لایحه_حفاظت_رودخانه_ها
📄 متن بیانیه:
#به_نام_خداوند_رنگین_کمان
«بیانیه‌ی جمعی از کنشگران منابع طبیعی و محیط‌زیست کشور، در خصوص اعلام وصول لایحه‌ی حفاظت از رودخانه‌ها در مجلس»
بعد از فرصت طلبی وزارت صمت از شرایط موجود کشور و برگزاری مزایده‌ی بیش از ۵۰۰۰ معدن، وزارت نیرو هم به میدان آمده است؛ اما نه در میدان ناآرام حق و عدالت‌جویی در کنار مردم، که در فضای آرام مجلس و در لوای لایحه‌ای موسوم به «حفاظت از رودخانه‌ها»، تا بعد از ایجاد بحران آب در کشور با پروژه‌های رانت‌محورِ سدسازی و انتقال آب بین‌حوضه‌ای و مجوزات غیرقانونی حفر چاه و برداشت بیش از حد از منابع زیرزمینی و افزودن بحران فرونشست به زخم‌های ناسور این سرزمین، بستر رودخانه‌های کشور را هم از آن خود کند:
- برای تحقق رؤیای دیرینه‌ی مالکیت بر منابع آبی کشور و کسب درآمد بی چون و چرا از آنها!
- برای نابودی کامل این بسترها با بهره‌برداری بی‌رویه‌ی شن و ماسه، از طریق انعقاد قراردادهای کلان و تهی کردن کامل رودخانه‌ها بنام لایروبی!
- برای از بین بردن رودخانه‌ها و اکوسیستم‌های طبیعی با دیوارکشی رودخانه‌ها بنام کنترل سیل و سیلاب!
-برای تسهیل انعقاد قراردادهای به ظاهر گردشگری و در حقیقت واگذاری آنها، که تفاهمنامه‌های آن را پیش از اخذ مالکیت، با وزارت میراث فرهنگی منعقد کرده‌اند!
- برای حذف این عرصه‌ها از منابع ملی و عمومی و تبدیل آنها به اموال دولتی این وزارتخانه و نقض اصل ۴۵ قانون اساسی!
- و در یک کلام برای تاراج بیشتر سرزمین و کوبیدن آخرین تیشه‌ها بر پیکره‌ی بی‌جان رودخانه‌ها که همگان شاهد از نفس افتادن‌شان طی این چند دهه بوده‌اند؛
گویی اعتراضات چندین ماهه‌ی اخیر در کنار اعتراضات همیشگی فعالان محیط‌زیست و منابع طبیعی کشور نسبت به شرایط اقتصادی و ریشه‌های آن، یعنی بحران‌های محیط زیستی، نه تنها نتوانسته مسؤولین را به اصلاحات ساختاری و رویکردی وادارد، که متأسفانه آنها این ناآرامی‌ها را برای تحقق اهداف سودجویانه‌‌ی مجموعه‌های در هم‌تنیده‌ی پشتیبان خود و تداوم بیشتر همان رانت‌خواری‌هایی که فساد را در کشور نهادینه کرده است، مغتنم شمرده‌اند.
نمایندگانی که از وظایف و اختیارات خود فراتر رفته و بر مسند قضا می‌نشینند و حکم صادر می‌کنند، چرا سالهاست طرح تحقیق و تفحص از این وزارتخانه را مسکوت گذاشته‌اند؟! طرحی که از رانت‌خواری‌های گسترده، از نحوه خشک کردن خوزستان، اصفهان، چهارمحال و بختیاری، لرستان، مازندران و...، از دلیل تشنگی مردم سیستان و بلوچستان، از ریختن هزاران هزار میلیارد تومان سرمایه‌ی ملی بنام پروژه‌های انتقال آب و سدسازی در جیب گروهی خاص، از احداث صدها سد غیرضروری، غیرعلمی و منسوخ شده در دنیا پرده بر میدارد؛
ریشه اعتراضات امروز مردم همین بی‌عدالتی‌ها و بحران‌های ایجاد شده بدست مسؤولین است اما مجلس‌نشینان بجای پیگیری تحقیق و تفحص و محاکمه‌ی مسببین ایجاد بحران آب و فرونشست در کشور، لایحه‌ی مذکور را اعلام وصول می‌کنند تا حکمرانی بی‌چون و چرا بر منابع آبی کشور را بعنوان پاداش، تقدیم وزارت نیرو کنند!
اگر هدف حفاظت از رودخانه‌هاست، مالکیت مردم بر این رودخانه‌ها چه مانعی برای حفاظت دارد که حتماً بایستی این مالکیت به وزارت نیرو انتقال داده شود؟!
وزارت نیرو طی چند سال اخیر بدون داشتن ادله‌ی قانونی، سند بسیاری از رودخانه‌ها را بنام اموال خود و شرکت‌های آب منطقه‌ای اخذ کرده است؛ چرا با وجود پیگیری فعالان محیط‌زیست، هیچ کدام از مسؤولین تاکنون به این تخلف و در حقیقت زمین‌خواری بزرگ ورود نکردند و علیرغم آگاهی بر آن چشم بستند؟! آیا این معنای قانون‌مندی و عدالت است؟ انجام فعالیت‌های غیرقانونی و بعد، قانونی کردن آنها با تصویب یک لایحه؟!
مسؤولین سازمان منابع‌طبیعی چرا نسبت به این لایحه سکوت کرده‌اند؟ مگر آنها نماینده مردم در حمایت و حفاظت از منابع ملی کشور نیستند؟! آیا هنوز نمی‌خواهند این سازمان را از سیاست‌زدگی خارج کنند و حداقل ندایی از خود سر دهند؟!
به حکم تعهدمندی نسبت به حفاظت از سرزمین و حمایت از حقوق مردم، ما جمعی از کنشگران محیط‌زیست، منابع طبیعی و شهروندان دغدغه‌مند این کشور اعتراض خود را به تدوین این لایحه توسط وزارت نیرو و اعلام وصول آن از سوی مجلس اعلام می‌‌داریم و همانگونه که پیشتر تلاش نمودیم تا اجازه ندهیم وزارت نیرو بنام "اصلاح قانون توزیع عادلانه‌ی آب"، رودخانه‌های کشور را مالک شود، همچنان تمام توش و توان خود را برای عدم تصویب این لایحه به کار خواهیم بست و قاطعانه خواهان رد این لایحه و پیگیری طرح تحقیق و تفحص از وزارت نیرو و برقراری عدالت هستیم، عدالتی برای معرفی، پاسخگو نمودن و محاکمه‌ی همه‌ی آنانی که ویرانی سرزمین‌مان، نتیجه تصمیمات و اقدامات آنهاست.
"به امید ایرانی سربلند، آباد و آزاد."
✳️ با تشکر و احترام؛ ۷ آذر ۱۴۰۱
🆔 @IranENGOs
#لایحه_حفاظت_رودخانه_ها
📄 متن بیانیه:
#به_نام_خداوند_رنگین_کمان
«بیانیه‌ی جمعی از کنشگران منابع طبیعی و محیط‌زیست کشور، در خصوص اعلام وصول لایحه‌ی حفاظت از رودخانه‌ها در مجلس»
بعد از فرصت طلبی وزارت صمت از شرایط موجود کشور و برگزاری مزایده‌ی بیش از ۵۰۰۰ معدن، وزارت نیرو هم به میدان آمده است؛ اما نه در میدان ناآرام حق و عدالت‌جویی در کنار مردم، که در فضای آرام مجلس و در لوای لایحه‌ای موسوم به «حفاظت از رودخانه‌ها»، تا بعد از ایجاد بحران آب در کشور با پروژه‌های رانت‌محورِ سدسازی و انتقال آب بین‌حوضه‌ای و مجوزات غیرقانونی حفر چاه و برداشت بیش از حد از منابع زیرزمینی و افزودن بحران فرونشست به زخم‌های ناسور این سرزمین، بستر رودخانه‌های کشور را هم از آن خود کند:
- برای تحقق رؤیای دیرینه‌ی مالکیت بر منابع آبی کشور و کسب درآمد بی چون و چرا از آنها!
- برای نابودی کامل این بسترها با بهره‌برداری بی‌رویه‌ی شن و ماسه، از طریق انعقاد قراردادهای کلان و تهی کردن کامل رودخانه‌ها بنام لایروبی!
- برای از بین بردن رودخانه‌ها و اکوسیستم‌های طبیعی با دیوارکشی رودخانه‌ها بنام کنترل سیل و سیلاب!
-برای تسهیل انعقاد قراردادهای به ظاهر گردشگری و در حقیقت واگذاری آنها، که تفاهمنامه‌های آن را پیش از اخذ مالکیت، با وزارت میراث فرهنگی منعقد کرده‌اند!
- برای حذف این عرصه‌ها از منابع ملی و عمومی و تبدیل آنها به اموال دولتی این وزارتخانه و نقض اصل ۴۵ قانون اساسی!
- و در یک کلام برای تاراج بیشتر سرزمین و کوبیدن آخرین تیشه‌ها بر پیکره‌ی بی‌جان رودخانه‌ها که همگان شاهد از نفس افتادن‌شان طی این چند دهه بوده‌اند؛
گویی اعتراضات چندین ماهه‌ی اخیر در کنار اعتراضات همیشگی فعالان محیط‌زیست و منابع طبیعی کشور نسبت به شرایط اقتصادی و ریشه‌های آن، یعنی بحران‌های محیط زیستی، نه تنها نتوانسته مسؤولین را به اصلاحات ساختاری و رویکردی وادارد، که متأسفانه آنها این ناآرامی‌ها را برای تحقق اهداف سودجویانه‌‌ی مجموعه‌های در هم‌تنیده‌ی پشتیبان خود و تداوم بیشتر همان رانت‌خواری‌هایی که فساد را در کشور نهادینه کرده است، مغتنم شمرده‌اند.
نمایندگانی که از وظایف و اختیارات خود فراتر رفته و بر مسند قضا می‌نشینند و حکم صادر می‌کنند، چرا سالهاست طرح تحقیق و تفحص از این وزارتخانه را مسکوت گذاشته‌اند؟! طرحی که از رانت‌خواری‌های گسترده، از نحوه خشک کردن خوزستان، اصفهان، چهارمحال و بختیاری، لرستان، مازندران و...، از دلیل تشنگی مردم سیستان و بلوچستان، از ریختن هزاران هزار میلیارد تومان سرمایه‌ی ملی بنام پروژه‌های انتقال آب و سدسازی در جیب گروهی خاص، از احداث صدها سد غیرضروری، غیرعلمی و منسوخ شده در دنیا پرده بر میدارد؛
ریشه اعتراضات امروز مردم همین بی‌عدالتی‌ها و بحران‌های ایجاد شده بدست مسؤولین است اما مجلس‌نشینان بجای پیگیری تحقیق و تفحص و محاکمه‌ی مسببین ایجاد بحران آب و فرونشست در کشور، لایحه‌ی مذکور را اعلام وصول می‌کنند تا حکمرانی بی‌چون و چرا بر منابع آبی کشور را بعنوان پاداش، تقدیم وزارت نیرو کنند!
اگر هدف حفاظت از رودخانه‌هاست، مالکیت مردم بر این رودخانه‌ها چه مانعی برای حفاظت دارد که حتماً بایستی این مالکیت به وزارت نیرو انتقال داده شود؟!
وزارت نیرو طی چند سال اخیر بدون داشتن ادله‌ی قانونی، سند بسیاری از رودخانه‌ها را بنام اموال خود و شرکت‌های آب منطقه‌ای اخذ کرده است؛ چرا با وجود پیگیری فعالان محیط‌زیست، هیچ کدام از مسؤولین تاکنون به این تخلف و در حقیقت زمین‌خواری بزرگ ورود نکردند و علیرغم آگاهی بر آن چشم بستند؟! آیا این معنای قانون‌مندی و عدالت است؟ انجام فعالیت‌های غیرقانونی و بعد، قانونی کردن آنها با تصویب یک لایحه؟!
مسؤولین سازمان منابع‌طبیعی چرا نسبت به این لایحه سکوت کرده‌اند؟ مگر آنها نماینده مردم در حمایت و حفاظت از منابع ملی کشور نیستند؟! آیا هنوز نمی‌خواهند این سازمان را از سیاست‌زدگی خارج کنند و حداقل ندایی از خود سر دهند؟!
به حکم تعهدمندی نسبت به حفاظت از سرزمین و حمایت از حقوق مردم، ما جمعی از کنشگران محیط‌زیست، منابع طبیعی و شهروندان دغدغه‌مند این کشور اعتراض خود را به تدوین این لایحه توسط وزارت نیرو و اعلام وصول آن از سوی مجلس اعلام می‌‌داریم و همانگونه که پیشتر تلاش نمودیم تا اجازه ندهیم وزارت نیرو بنام "اصلاح قانون توزیع عادلانه‌ی آب"، رودخانه‌های کشور را مالک شود، همچنان تمام توش و توان خود را برای عدم تصویب این لایحه به کار خواهیم بست و قاطعانه خواهان رد این لایحه و پیگیری طرح تحقیق و تفحص از وزارت نیرو و برقراری عدالت هستیم، عدالتی برای معرفی، پاسخگو نمودن و محاکمه‌ی همه‌ی آنانی که ویرانی سرزمین‌مان، نتیجه تصمیمات و اقدامات آنهاست.
"به امید ایرانی سربلند، آباد و آزاد."
✳️ با تشکر و احترام؛ ۷ آذر ۱۴۰۱
🆔 @IranENGOs
Forwarded from شبکه محیط زیست و منابع طبیعی کشور
#بیانیه #فراخوان_امضاء
#لایحه_حفاظت_رودخانه_ها
✳️ باسلام و احترام؛ جمعی از کنشگران محیط زیست و منابع طبیعی کشور، پیش‌قدم شده و متن ذیل را در خصوص اعلام وصول لایحه موسوم به «حفاظت رودخانه‌ها و کاهش خطرات سیل» تدوین و تنظیم نموده‌اند. در صورت تمایل به حمایت از این بیانیه، لطفا نام خود و یا نام تشکل خود را ذیل همین پست یا پست بعدی که متن کامل بیانیه است، کامنت بگذارید؛
✅ لطفا برای اعلام حمایت:
🔹 به صورت شخصی، نام کامل و عنوان خود
🔹 و به صورت سازمانی، نام تشکل مردم‌نهاد و استان محل فعالیت خود را
زیر پست متن بیانیه درج بفرمایید
✳️ با تشکر و احترام؛ ۷ آذر ۱۴۰۱
🆔 @IranENGOs
👇👇👇👇👇
#لایحه_حفاظت_رودخانه_ها
✳️ باسلام و احترام؛ جمعی از کنشگران محیط زیست و منابع طبیعی کشور، پیش‌قدم شده و متن ذیل را در خصوص اعلام وصول لایحه موسوم به «حفاظت رودخانه‌ها و کاهش خطرات سیل» تدوین و تنظیم نموده‌اند. در صورت تمایل به حمایت از این بیانیه، لطفا نام خود و یا نام تشکل خود را ذیل همین پست یا پست بعدی که متن کامل بیانیه است، کامنت بگذارید؛
✅ لطفا برای اعلام حمایت:
🔹 به صورت شخصی، نام کامل و عنوان خود
🔹 و به صورت سازمانی، نام تشکل مردم‌نهاد و استان محل فعالیت خود را
زیر پست متن بیانیه درج بفرمایید
✳️ با تشکر و احترام؛ ۷ آذر ۱۴۰۱
🆔 @IranENGOs
👇👇👇👇👇
Forwarded from دغدغه‌های محیط زیستی و دانشگاهی (Hossein Akhani)
زهره را اعدام نکنید
حسین آخانی
زهره کیست؟ زهره رودی است با چهارصد و هفتاد و پنج کیلومتر طول که از استان های فارس، کهکیلویه و بویر احمد و خوزستان می گذرد. این دختر زیبا که متولد جنگل های بلوط زاگرس است با لباس سفید گچسارانی رشته اتصال اقوامی است که در جنوب زاگرس هزاران سال است که زندگی می کند. او بعد از عبور از دره های تنگ و زیبا با آخرین بوسه ای که به مردم خونگرم خوزستان می دهد به خلیج فارس می رود تا شاهد رقص دلفین ها باشد.
زهره چه نام قشنگی برای این دختر با نمک زاگرس گذاشته اند. اما او را بزودی اعدام می کنند. حکم اعدامش را مدتهاست که صادر کرده اند. در آخرین دیداری که با زهره داشتم به من التماس می کرد تا برای لغو حکم اعدامش تلاش کنم. می دانم که شانس زیادی ندارم. اما امیدم به شماست که مرا یاری کنید که حق زندگی را از این دختر زیبای زاگرس نگیرند. می دانم هنوز هستند کسانی که ایران را دوست دارند و اجازه نمی دهند این دختر قشنگ و با نمک ایران برای همیشه به واسطه جهل، بی خردی و فساد با آبگیری سد چم شیر از جغرافیای ایران پاک می شود.
به شما التماس می کنم: زهره را اعدام نکنید.
#سد_چمشیر_را_آبگیری_نکنید
حسین آخانی
زهره کیست؟ زهره رودی است با چهارصد و هفتاد و پنج کیلومتر طول که از استان های فارس، کهکیلویه و بویر احمد و خوزستان می گذرد. این دختر زیبا که متولد جنگل های بلوط زاگرس است با لباس سفید گچسارانی رشته اتصال اقوامی است که در جنوب زاگرس هزاران سال است که زندگی می کند. او بعد از عبور از دره های تنگ و زیبا با آخرین بوسه ای که به مردم خونگرم خوزستان می دهد به خلیج فارس می رود تا شاهد رقص دلفین ها باشد.
زهره چه نام قشنگی برای این دختر با نمک زاگرس گذاشته اند. اما او را بزودی اعدام می کنند. حکم اعدامش را مدتهاست که صادر کرده اند. در آخرین دیداری که با زهره داشتم به من التماس می کرد تا برای لغو حکم اعدامش تلاش کنم. می دانم که شانس زیادی ندارم. اما امیدم به شماست که مرا یاری کنید که حق زندگی را از این دختر زیبای زاگرس نگیرند. می دانم هنوز هستند کسانی که ایران را دوست دارند و اجازه نمی دهند این دختر قشنگ و با نمک ایران برای همیشه به واسطه جهل، بی خردی و فساد با آبگیری سد چم شیر از جغرافیای ایران پاک می شود.
به شما التماس می کنم: زهره را اعدام نکنید.
#سد_چمشیر_را_آبگیری_نکنید
Forwarded from اتچ بات
#تیرنگ
ملودی قدیمی مازندرانی
●●●●●●●●●●
اوجادارِ وَر اَتّا تیرِنگ پِرِسّا
وِنه پِشتِ سَر اَتّا تِفِنگ پِرِسّا
دنگ و دنگ و دنگ، تِفِنگِ وَنگ پِرِسّا
تیرِنگ بَکِته وقتی فِشِنگ پِرِسّا
مِه ماهِ تابون یار! ماهِ مهربون یار!
دَسِّ نامَردِمون بَیمی سرگِردون یار!
صِواحی سَر و مِن دَیمه جِنگِل شیمِه
تیرِنگه تیربَخِرد، راهِ سر بَدیمه
اَتّا خِش هِدامِه وِنه سِرخِ دیمِه
چِش دَوِسّه بَوته: "مِن دیگه دَنیمه!"
مِه ماهِ تابون یار! ماهِ مهربون یار!
دَسِّ نامَردِمون بَیمی سرگِردون یار!
تیرِنگ سِرخِ دیم و اِسپِه گِردِن دارنه
وِنه چشِ پَلی اَی بَمِردِن دارنه
وِ کَشه بَزوئِن، ناز هاکردِن دارنه
کِدیم ناکَس بَوتِه وِ بَکوشتِن دارنه؟
مِه ماهِ تابون یار! ماهِ مهربون یار!
دَسِّ نامَردِمون بَیمی سرگِردون یار!
#قرقاول
موسیقی قدیمی مازندرانی
کنار نارون یک قرقاول بلند شد
پشت سرش صدای تفنگ بلندشد
دنگ و دنگ و دنگ صدا بلند شد
قرقاول افتاد وقتی صدای فشنگ بلند شد
ماه تابانم یار ! ماه مهربانم یار!
ازدست نامردمان، شدیم سرگردان یار!
سر صبحی داشتم میرفتم جنگل
قرقاول تیر خورده را سر راهم دیدم
یک بوسه به صورت سرخش دادم
چشمانش را بست و گفت "من دیگر نیستم"
ماه تابانم یار ! ماه مهربانم یار!
ازدست نامردمان شدم سرگردان یار!
قرقاول صورت سرخ و گردن سفید داره
جلوی چشمانش آی مردن داره
بغل کردن وناز کردن داره
کدام ناکس گفته که این کشتن داره
ماه تابانم یار ! ماه مهربانم یار!
ازدست نامردمان شدم سرگردان یار!
https://t.center/joinchat/AAAAAE67VLb65NCf5EAR3g
ملودی قدیمی مازندرانی
●●●●●●●●●●
اوجادارِ وَر اَتّا تیرِنگ پِرِسّا
وِنه پِشتِ سَر اَتّا تِفِنگ پِرِسّا
دنگ و دنگ و دنگ، تِفِنگِ وَنگ پِرِسّا
تیرِنگ بَکِته وقتی فِشِنگ پِرِسّا
مِه ماهِ تابون یار! ماهِ مهربون یار!
دَسِّ نامَردِمون بَیمی سرگِردون یار!
صِواحی سَر و مِن دَیمه جِنگِل شیمِه
تیرِنگه تیربَخِرد، راهِ سر بَدیمه
اَتّا خِش هِدامِه وِنه سِرخِ دیمِه
چِش دَوِسّه بَوته: "مِن دیگه دَنیمه!"
مِه ماهِ تابون یار! ماهِ مهربون یار!
دَسِّ نامَردِمون بَیمی سرگِردون یار!
تیرِنگ سِرخِ دیم و اِسپِه گِردِن دارنه
وِنه چشِ پَلی اَی بَمِردِن دارنه
وِ کَشه بَزوئِن، ناز هاکردِن دارنه
کِدیم ناکَس بَوتِه وِ بَکوشتِن دارنه؟
مِه ماهِ تابون یار! ماهِ مهربون یار!
دَسِّ نامَردِمون بَیمی سرگِردون یار!
#قرقاول
موسیقی قدیمی مازندرانی
کنار نارون یک قرقاول بلند شد
پشت سرش صدای تفنگ بلندشد
دنگ و دنگ و دنگ صدا بلند شد
قرقاول افتاد وقتی صدای فشنگ بلند شد
ماه تابانم یار ! ماه مهربانم یار!
ازدست نامردمان، شدیم سرگردان یار!
سر صبحی داشتم میرفتم جنگل
قرقاول تیر خورده را سر راهم دیدم
یک بوسه به صورت سرخش دادم
چشمانش را بست و گفت "من دیگر نیستم"
ماه تابانم یار ! ماه مهربانم یار!
ازدست نامردمان شدم سرگردان یار!
قرقاول صورت سرخ و گردن سفید داره
جلوی چشمانش آی مردن داره
بغل کردن وناز کردن داره
کدام ناکس گفته که این کشتن داره
ماه تابانم یار ! ماه مهربانم یار!
ازدست نامردمان شدم سرگردان یار!
https://t.center/joinchat/AAAAAE67VLb65NCf5EAR3g
Telegram
attach 📎
Forwarded from مسعود مولانا
معرفی کتاب :
# چهار نوع جامعه شناسی یعنی جامعه شناسی حرفه ای، انتقادی، سیاست گذار و مردم مدار، صرفا چهار گرایش در جامعه شناسی نیستند، بلکه چهار راه کاربست جامعه شناسی اند !
# جامعه شناسی « چهار سو » چگونه محقق می شود ؟
# ویژگی های اساسی جامعه شناسی مردم مدار کدام است؟
# طراوت و تازگی آکادمی منوط به ارتباط ارگانیک با جامعه مدنی و جنبش های اجتماعی است و به همان نسبت عمق یابی و ارتقای جامعه مدنی منوط به پیوند با آکادمی !
# حقیقت چگونه خلق می شود، چگونه محقق می شود، چگونه اصلاح می شود و چگونه در چهره ی جدیدی متعین می شود؟!
# صورت بندی خلق حقیقت با « زیستن در تنش » سیمای خود را باز می یابد یا در آرامش و یا در دیالکتیک دوار تنش و آرامش ؟!
# راه مواجهه با خطر «خود ارجاعی » دانش های اجتماعی و هم چنین کنشگری مدنی، برساخت صورت بندی تلاقی منطقی میدان هاست !
# خوانش خلاق این پژوهش بسیار ارزشمند را از دست ندهید.
# نشر نی
# چهار نوع جامعه شناسی یعنی جامعه شناسی حرفه ای، انتقادی، سیاست گذار و مردم مدار، صرفا چهار گرایش در جامعه شناسی نیستند، بلکه چهار راه کاربست جامعه شناسی اند !
# جامعه شناسی « چهار سو » چگونه محقق می شود ؟
# ویژگی های اساسی جامعه شناسی مردم مدار کدام است؟
# طراوت و تازگی آکادمی منوط به ارتباط ارگانیک با جامعه مدنی و جنبش های اجتماعی است و به همان نسبت عمق یابی و ارتقای جامعه مدنی منوط به پیوند با آکادمی !
# حقیقت چگونه خلق می شود، چگونه محقق می شود، چگونه اصلاح می شود و چگونه در چهره ی جدیدی متعین می شود؟!
# صورت بندی خلق حقیقت با « زیستن در تنش » سیمای خود را باز می یابد یا در آرامش و یا در دیالکتیک دوار تنش و آرامش ؟!
# راه مواجهه با خطر «خود ارجاعی » دانش های اجتماعی و هم چنین کنشگری مدنی، برساخت صورت بندی تلاقی منطقی میدان هاست !
# خوانش خلاق این پژوهش بسیار ارزشمند را از دست ندهید.
# نشر نی
Forwarded from بنیاد غیردولتی مهرپایدار (دفترمازندران)
🔻 خطـر تکـرار فاجعه گتـوند
مسئولان وزارت نیرو می‌گویند، تعهدی به طرف چینی داده شده و به همین دلیل باید آبگیری سد آغاز شود
کنشگران محیط‌زیست در روزهای اخیر از هر فرصتی استفاده می‌کنند، تا هشتگ «نه به آبگیری سد چمشیر» را در فضای مجازی منعکس و مخالفت خود را با آبگیری این سد نشان دهند. سدی که در استان کهگیلویه و بویراحمد ساخته شده، مطالعات احداث آن در سال ۷۶ صورت گرفت و ذی‌نفعان احداث آن وعده‌های زیادی درباره تاثیر احداث آن در رونق کشاورزی و صنعت گردشگری می‌دهند. محیط‌زیستی‌ها اما به این سد خوشبین نیستند.
اگر به‌موقع نسبت به سد گتوند واکنش نشان می‌دادیم، ۲۰درصد به شوری جلگه خوزستان اضافه نمی‌شد./هم میهن
https://t.center/joinchat/AAAAAE67VLb65NCf5EAR3g
مسئولان وزارت نیرو می‌گویند، تعهدی به طرف چینی داده شده و به همین دلیل باید آبگیری سد آغاز شود
کنشگران محیط‌زیست در روزهای اخیر از هر فرصتی استفاده می‌کنند، تا هشتگ «نه به آبگیری سد چمشیر» را در فضای مجازی منعکس و مخالفت خود را با آبگیری این سد نشان دهند. سدی که در استان کهگیلویه و بویراحمد ساخته شده، مطالعات احداث آن در سال ۷۶ صورت گرفت و ذی‌نفعان احداث آن وعده‌های زیادی درباره تاثیر احداث آن در رونق کشاورزی و صنعت گردشگری می‌دهند. محیط‌زیستی‌ها اما به این سد خوشبین نیستند.
اگر به‌موقع نسبت به سد گتوند واکنش نشان می‌دادیم، ۲۰درصد به شوری جلگه خوزستان اضافه نمی‌شد./هم میهن
https://t.center/joinchat/AAAAAE67VLb65NCf5EAR3g
تیرنگ
ملودی قدیمی مازندرانی
●●●●●●●●●●
اوجادارِ وَر اَتّا تیرِنگ پِرِسّا
وِنه پِشتِ سَر اَتّا تِفِنگ پِرِسّا
دنگ و دنگ و دنگ، تِفِنگِ وَنگ پِرِسّا
تیرِنگ بَکِته وقتی فِشِنگ پِرِسّا
مِه ماهِ تابون یار! ماهِ مهربون یار!
دَسِّ نامَردِمون بَیمی سرگِردون یار!
صِواحی سَر و مِن دَیمه جِنگِل شیمِه
تیرِنگه تیربَخِرد، راهِ سر بَدیمه
اَتّا خِش هِدامِه وِنه سِرخِ دیمِه
چِش دَوِسّه بَوته: "مِن دیگه دَنیمه!"
مِه ماهِ تابون یار! ماهِ مهربون یار!
دَسِّ نامَردِمون بَیمی سرگِردون یار!
تیرِنگ سِرخِ دیم و اِسپِه گِردِن دارنه
وِنه چشِ پَلی اَی بَمِردِن دارنه
وِ کَشه بَزوئِن، ناز هاکردِن دارنه
کِدیم ناکَس بَوتِه وِ بَکوشتِن دارنه؟
مِه ماهِ تابون یار! ماهِ مهربون یار!
دَسِّ نامَردِمون بَیمی سرگِردون یار!
ملودی قدیمی مازندرانی
●●●●●●●●●●
اوجادارِ وَر اَتّا تیرِنگ پِرِسّا
وِنه پِشتِ سَر اَتّا تِفِنگ پِرِسّا
دنگ و دنگ و دنگ، تِفِنگِ وَنگ پِرِسّا
تیرِنگ بَکِته وقتی فِشِنگ پِرِسّا
مِه ماهِ تابون یار! ماهِ مهربون یار!
دَسِّ نامَردِمون بَیمی سرگِردون یار!
صِواحی سَر و مِن دَیمه جِنگِل شیمِه
تیرِنگه تیربَخِرد، راهِ سر بَدیمه
اَتّا خِش هِدامِه وِنه سِرخِ دیمِه
چِش دَوِسّه بَوته: "مِن دیگه دَنیمه!"
مِه ماهِ تابون یار! ماهِ مهربون یار!
دَسِّ نامَردِمون بَیمی سرگِردون یار!
تیرِنگ سِرخِ دیم و اِسپِه گِردِن دارنه
وِنه چشِ پَلی اَی بَمِردِن دارنه
وِ کَشه بَزوئِن، ناز هاکردِن دارنه
کِدیم ناکَس بَوتِه وِ بَکوشتِن دارنه؟
مِه ماهِ تابون یار! ماهِ مهربون یار!
دَسِّ نامَردِمون بَیمی سرگِردون یار!
Forwarded from مسعود مولانا
معرفی کتاب :
# سلاح ِ ما اسلحه نیست
قدرت اجتماعی ماست
استفاده از خشونت
در جنبش های اجتماعی جدید
خودکشی ِ محض است !
# به جای استفاده از خشونت
مرتکبان ِ خشونت را
با اتحادیه گرایی ِ اجتماعی
خلع سلاح کنیم !
# برگرفته از متن کتاب
# سلاح ِ ما اسلحه نیست
قدرت اجتماعی ماست
استفاده از خشونت
در جنبش های اجتماعی جدید
خودکشی ِ محض است !
# به جای استفاده از خشونت
مرتکبان ِ خشونت را
با اتحادیه گرایی ِ اجتماعی
خلع سلاح کنیم !
# برگرفته از متن کتاب
Forwarded from شبکه محیط زیست و منابع طبیعی کشور
#مطالبه #بیانیه #معدن #امضاء
🔴📣 تـــوجــــه تـــوجــــه 🔴📣
⛔️✍ ویرایش سوم با امضاهای تکمیلی (پایان جمع‌آوری امضاء)
✳️ «بیانیه‌ی جمعی از کنشگران منابع طبیعی و محیط‌زیست کشور در واکنش به خبر مزایده‌ی بیش از ۵۰۰۰ معدن در سطح کشور»
درست در سخت‌ترین روزهای وطن، روزهای بیم و امید، روزهایی که فریاد مردم از حال و روزشان در همه جای جهان طنین‌انداز شده، روزهایی که مسئولین بایستی به خواسته‌ها و مطالبات بر حق مردم تن دهند، بیش از ۵۰۰۰ معدن در سطح کشور، از گواهی اکتشاف گرفته تا پروانه بهره‌برداری، به مزایده گذاشته می‌شود، تا بر آتش خشم این مردم بی‌پناه هیزم ریخته شود؛
ما جمعی از کنشگران محیط‌زیست و منابع طبیعی کشور ضمن محکوم کردن این اقدام فرصت‌طلبانه و مغایر با منافع عموم، خواهان پاسخگویی مسئولین هستیم :
- که آیا صدای عدالت خواهی مردم را نمی‌شنوند که همچنان بر رویه‌ی نادرست پیشین خود تأکید می‌ورزند؟!
- آیا سالها منبع‌خواری و تهی کردن سرمایه‌های این کشور، نابودی منابع طبیعی و قرار گرفتن در سراشیبی سقوط، بحران آب و خشک کردن سرزمین، و تبدیل ایران آباد به کشوری با آینده‌ی حیات نامطمئن کافی نیست؟!
- آیا نابودی نیمی از جنگلهای هیرکانی و زوال زاگرس برایشان زنگ خطری نبود؟!
- آیا اینهمه رانتخواری در واگذاری معادن، تغییر و تضعیف قوانین معادن برای گریز از ضرورت مجوزات دستگاه‌های متولی حفاظت از این منابع، طی این سالها کم بود؟!
-تبدیل معدن‌کاوی به بنگاه املاک چطور؟!
- آیا صدور مجوز معدن‌کاوی در بیش از ۷۰ درصد از سطح منابع ملی کشور به معنای عبور از اصول آمایش سرزمین، توسعه و در نهایت تهی کردن منابع کشور نیست؟!
- مگر همین مزایده را دولت پیشین در پایان عمر خود طراحی نکرده بود که با مطالبه‌گری دغدغه‌مندان این سرزمین متوقف شد، حال چگونه است به یکباره مزایده‌‌ای که برچسب رانتخواری گسترده از سوی دستگاه‌های نظارتی بر آن زده شده بود، اکنون اجرایی می‌شود؟!
-براستی تا به کی مردم باید شاهد منبع‌خواری با رانتخواری باشند، و این جز تهی کردن کشور، فقیرتر کردن مردم و افزودن بر سرمایه‌های افرادی خاص چه حاصلی دارد؟!
-معدونکاوی بی‌ضابطه و بدون نظارت سالهاست که صدمات جبران ناپذیر بر پیکره محیط‌زیست این کشور وارد آورده، معادنی که حتی جوامع محلی هم از حداقل منافع آن بی‌بهره‌اند و صدای اعتراضات آنها به نحوه صدور مجوزات، بهره‌برداری‌های غیراصولی و بعضاً غیرقانونی و تخریب محیط‌زیست مناطق و... شنیده نشد.
چنین اقداماتی، تیشه زدن بر ریشه‌های محیط‌زیست این کشور و در حقیقت تهدید حیات است و فرصت‌طلبان بدانند که کنشگران این سرزمین همچنان طبیعت این کشور را دیده‌بانی می‌کنند و اجازه نخواهند داد در میانه‌ی درد و رنج و گرفتاری‌های مردم، عده‌ای سودجویانه این سرزمین را به تاراج بگذارند،
لذا اعلام می‌کنیم که این مزایده چوب حراج است بر منابع کشور، منابعی که تضمین کننده‌ی حیات در کشور عزیزمان ایران است و آنچه در جریان است خلاف منافع عموم و سرزمین است که بایستی سریعاً متوقف شود.
به امید ایرانی سربلند، آباد و آزاد.
✳️ متن کامل به همراه اسامی اشخاص حقیقی و حقوقی امضاءکننده بیانیه (ویرایش نهایی) را در سایت شبکه ملی ملاحظه بفرمایید:
https://www.iranenngos.ir/%d8%a8%db%8c%d8%a7%d9%86%db%8c%d9%87%db%8c-%d8%ac%d9%85%d8%b9%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%da%a9%d9%86%d8%b4%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d9%85%d9%86%d8%a7%d8%a8%d8%b9-%d8%b7%d8%a8%db%8c%d8%b9%db%8c/
✳️ با احترام؛ ۲۱ آبان ۱۴۰۱
✳️ ویرایش سوم با امضاهای تکمیلی؛ ۲ آذر ۱۴۰۱
🆔 @IranENGOs
🔴📣 تـــوجــــه تـــوجــــه 🔴📣
⛔️✍ ویرایش سوم با امضاهای تکمیلی (پایان جمع‌آوری امضاء)
✳️ «بیانیه‌ی جمعی از کنشگران منابع طبیعی و محیط‌زیست کشور در واکنش به خبر مزایده‌ی بیش از ۵۰۰۰ معدن در سطح کشور»
درست در سخت‌ترین روزهای وطن، روزهای بیم و امید، روزهایی که فریاد مردم از حال و روزشان در همه جای جهان طنین‌انداز شده، روزهایی که مسئولین بایستی به خواسته‌ها و مطالبات بر حق مردم تن دهند، بیش از ۵۰۰۰ معدن در سطح کشور، از گواهی اکتشاف گرفته تا پروانه بهره‌برداری، به مزایده گذاشته می‌شود، تا بر آتش خشم این مردم بی‌پناه هیزم ریخته شود؛
ما جمعی از کنشگران محیط‌زیست و منابع طبیعی کشور ضمن محکوم کردن این اقدام فرصت‌طلبانه و مغایر با منافع عموم، خواهان پاسخگویی مسئولین هستیم :
- که آیا صدای عدالت خواهی مردم را نمی‌شنوند که همچنان بر رویه‌ی نادرست پیشین خود تأکید می‌ورزند؟!
- آیا سالها منبع‌خواری و تهی کردن سرمایه‌های این کشور، نابودی منابع طبیعی و قرار گرفتن در سراشیبی سقوط، بحران آب و خشک کردن سرزمین، و تبدیل ایران آباد به کشوری با آینده‌ی حیات نامطمئن کافی نیست؟!
- آیا نابودی نیمی از جنگلهای هیرکانی و زوال زاگرس برایشان زنگ خطری نبود؟!
- آیا اینهمه رانتخواری در واگذاری معادن، تغییر و تضعیف قوانین معادن برای گریز از ضرورت مجوزات دستگاه‌های متولی حفاظت از این منابع، طی این سالها کم بود؟!
-تبدیل معدن‌کاوی به بنگاه املاک چطور؟!
- آیا صدور مجوز معدن‌کاوی در بیش از ۷۰ درصد از سطح منابع ملی کشور به معنای عبور از اصول آمایش سرزمین، توسعه و در نهایت تهی کردن منابع کشور نیست؟!
- مگر همین مزایده را دولت پیشین در پایان عمر خود طراحی نکرده بود که با مطالبه‌گری دغدغه‌مندان این سرزمین متوقف شد، حال چگونه است به یکباره مزایده‌‌ای که برچسب رانتخواری گسترده از سوی دستگاه‌های نظارتی بر آن زده شده بود، اکنون اجرایی می‌شود؟!
-براستی تا به کی مردم باید شاهد منبع‌خواری با رانتخواری باشند، و این جز تهی کردن کشور، فقیرتر کردن مردم و افزودن بر سرمایه‌های افرادی خاص چه حاصلی دارد؟!
-معدونکاوی بی‌ضابطه و بدون نظارت سالهاست که صدمات جبران ناپذیر بر پیکره محیط‌زیست این کشور وارد آورده، معادنی که حتی جوامع محلی هم از حداقل منافع آن بی‌بهره‌اند و صدای اعتراضات آنها به نحوه صدور مجوزات، بهره‌برداری‌های غیراصولی و بعضاً غیرقانونی و تخریب محیط‌زیست مناطق و... شنیده نشد.
چنین اقداماتی، تیشه زدن بر ریشه‌های محیط‌زیست این کشور و در حقیقت تهدید حیات است و فرصت‌طلبان بدانند که کنشگران این سرزمین همچنان طبیعت این کشور را دیده‌بانی می‌کنند و اجازه نخواهند داد در میانه‌ی درد و رنج و گرفتاری‌های مردم، عده‌ای سودجویانه این سرزمین را به تاراج بگذارند،
لذا اعلام می‌کنیم که این مزایده چوب حراج است بر منابع کشور، منابعی که تضمین کننده‌ی حیات در کشور عزیزمان ایران است و آنچه در جریان است خلاف منافع عموم و سرزمین است که بایستی سریعاً متوقف شود.
به امید ایرانی سربلند، آباد و آزاد.
✳️ متن کامل به همراه اسامی اشخاص حقیقی و حقوقی امضاءکننده بیانیه (ویرایش نهایی) را در سایت شبکه ملی ملاحظه بفرمایید:
https://www.iranenngos.ir/%d8%a8%db%8c%d8%a7%d9%86%db%8c%d9%87%db%8c-%d8%ac%d9%85%d8%b9%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%da%a9%d9%86%d8%b4%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d9%85%d9%86%d8%a7%d8%a8%d8%b9-%d8%b7%d8%a8%db%8c%d8%b9%db%8c/
✳️ با احترام؛ ۲۱ آبان ۱۴۰۱
✳️ ویرایش سوم با امضاهای تکمیلی؛ ۲ آذر ۱۴۰۱
🆔 @IranENGOs
از شعار مرگ
تا پرچم زندگی !
✍ مسعود مولانا
یکم - اگر شعار محوری این رنسانس عظیم مدنی به درستی زن - زندگی - آزادی است و کلمه زندگی در میانه ی این شعار، زن را به آزادی متصل می کند، پس شعار مرگ بر ..... چگونه با روح واقعی شعار زندگی یعنی باز پس گیری کرامت انسانی در تمامی پهنا و پیکرش، هم خوانی دارد ؟
دوم - بدون تردید ما حق داریم هر آنچه را که نمی خواهیم و یا می خواهیم، با شفافیت تمام اعلام کنیم و پای آن با تمام قدرت مدنی بایستیم، اما شایسته تر آن است که وقتی زندگی را فریاد می زنیم، با شعار مرگ بر .... فاصله بگیریم!
سوم - یک بار ۴۴ سال قبل با محور کردن شعار مرگ بر ... و اشتباهات بسیار دیگر، شانس یک تحول دمکراتیک و مدنی را از دست دادیم و آنچه از پس ۴ دهه بر این کشور رفته است، نتیجه ی عملکرد ساختار و سیستمی است که پایه های استواری خود را در حذف مخالفین جاسازی کرده است!
چهارم - خشم عظیم و به حقی که در مخالفت با سامانه ی تبعیض و نابرابری فوران کرده است را نمی توان به سادگی و به زودی از شعارهای مرگ بر .... دور نگه داشت، اما برای تثبیت و تداوم دستاوردهای مدنی، هیچ راهی جز مسیر مسالمت آمیز و خشونت پرهیز ی کامل وجود ندارد!
پنجم - افتادن در تله ی ویرانگر خشونت چه کلامی و چه عملی، بدون هیچ تردیدی نه در کوتاه مدت و نه در بلند مدت، جز انحراف دستاورد دیگری برای مدنی ترین انقلاب اجتماعی ایران دستکم در طول دو قرن گذشته، که پیشروان آن زنان آزاده و شجاع این سرزمین هستد، ندارد!
ششم - این بزرگترین درس تاریخ تحولات سیاسی -اجتماعی در سیصد سال اخیر را هیچگاه فراموش نکنیم:
هر انقلابی که تا کنون با شعار مرگ بر مخالفین آغاز و سپس با افتادن در دام چرخه ی خشونت خود را تعریف و تثبیت کرده است، بدون استثنا، بر سازنده ی خودکامگی جدید، علیه استبداد قدیم بوده است !
https://t.center/joinchat/AAAAAEaxq689pg5v5cCr5A
لینک کانال 👆
در صورت پسند برای دوستانتان بفرستید
تا پرچم زندگی !
✍ مسعود مولانا
یکم - اگر شعار محوری این رنسانس عظیم مدنی به درستی زن - زندگی - آزادی است و کلمه زندگی در میانه ی این شعار، زن را به آزادی متصل می کند، پس شعار مرگ بر ..... چگونه با روح واقعی شعار زندگی یعنی باز پس گیری کرامت انسانی در تمامی پهنا و پیکرش، هم خوانی دارد ؟
دوم - بدون تردید ما حق داریم هر آنچه را که نمی خواهیم و یا می خواهیم، با شفافیت تمام اعلام کنیم و پای آن با تمام قدرت مدنی بایستیم، اما شایسته تر آن است که وقتی زندگی را فریاد می زنیم، با شعار مرگ بر .... فاصله بگیریم!
سوم - یک بار ۴۴ سال قبل با محور کردن شعار مرگ بر ... و اشتباهات بسیار دیگر، شانس یک تحول دمکراتیک و مدنی را از دست دادیم و آنچه از پس ۴ دهه بر این کشور رفته است، نتیجه ی عملکرد ساختار و سیستمی است که پایه های استواری خود را در حذف مخالفین جاسازی کرده است!
چهارم - خشم عظیم و به حقی که در مخالفت با سامانه ی تبعیض و نابرابری فوران کرده است را نمی توان به سادگی و به زودی از شعارهای مرگ بر .... دور نگه داشت، اما برای تثبیت و تداوم دستاوردهای مدنی، هیچ راهی جز مسیر مسالمت آمیز و خشونت پرهیز ی کامل وجود ندارد!
پنجم - افتادن در تله ی ویرانگر خشونت چه کلامی و چه عملی، بدون هیچ تردیدی نه در کوتاه مدت و نه در بلند مدت، جز انحراف دستاورد دیگری برای مدنی ترین انقلاب اجتماعی ایران دستکم در طول دو قرن گذشته، که پیشروان آن زنان آزاده و شجاع این سرزمین هستد، ندارد!
ششم - این بزرگترین درس تاریخ تحولات سیاسی -اجتماعی در سیصد سال اخیر را هیچگاه فراموش نکنیم:
هر انقلابی که تا کنون با شعار مرگ بر مخالفین آغاز و سپس با افتادن در دام چرخه ی خشونت خود را تعریف و تثبیت کرده است، بدون استثنا، بر سازنده ی خودکامگی جدید، علیه استبداد قدیم بوده است !
https://t.center/joinchat/AAAAAEaxq689pg5v5cCr5A
لینک کانال 👆
در صورت پسند برای دوستانتان بفرستید
Telegram
مسعود مولانا
فعال مدنی
@Masoudmolana
@Masoudmolana
Telegram Center
Канал