kurdish women against ♀️♂️gender discrmination✌

#اتحاد_جنبشهای_اجتماعی
Канал
Политика
Социальные сети
Новости и СМИ
Религия и духовность
КурдскийРеспублика КореяРеспублика Корея
Логотип телеграм канала kurdish women against ♀️♂️gender discrmination✌
@kanla57Продвигать
230
подписчиков
8,98 тыс.
фото
6,73 тыс.
видео
11,4 тыс.
ссылок
ما صدای تمامی زنانی هستیم که نام و نشانی داشتند و از سوی پدر، برادر و همسر مرد، متاثر از فرهنگ و قوانین متحجرانه و مرد سالارانه اسلامی حاکم، تحت عنوان "ناموس" به قتل رسیدند.
به زندان قفس مرغ دلم چون شاد می‌گردد
مگر روزی که از این بند غم آزاد می‌گردد
ز آزادی جهان آباد و چرخ کشور دارا
پس‌از مشروطه با افزار استبداد می‌گردد
تپیدن‌های دل‌ها ناله شد آهسته‌آهسته
رساتر گر شود این ناله‌ها فریاد می‌گردد
شدم چون چرخ سرگردان که چرخ کج‌روش تا کی
به کام این جفاجو با همه بی‌داد می‌گردد
ز اشک و آه مردم بوی خون آید که آهن را
دهی گر آب و آتش دشنهٔ فولاد می‌گردد
دلم از این خرابی‌ها بود خوش زان‌که می‌دانم
خرابی چون‌که از حد بگذرد آباد می‌گردد....
فرخی یزدی


#علیه_اعدام
#نه_به_خشونت_علیه‌_زنان
#زن_زندگی_آزادی
#اتحاد_جنبشهای_اجتماعی
#زنده_باد_انقلاب
https://t.center/kanla57
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#موسیقی

صدای:پالوما

Paloma San Basilio



دستت را به من بده ..!
ای تصویرِ شادمانۀ همه ی امیدها ..
فردا از آن ماست .. چرا که نباشد ؟!
این شایستگی را روحِ ما به ما می‌دهد .. روحِ ما و معرفت ما ..

من با یاریِ دستان تو
همۀ سپیده‌دم‌ها را فتح خواهم کرد ..
زیرا که به عشق ایمان دارم ..
به تو فکر می‌کنم ..
تو را دوست می‌دارم و پیروز می‌شوم ..
تو را در بر می‌گیرم ..
و این پیوندی است که میوه‌اش پیروزی است ..
پیروزی به زندگی و بدی ..


#احمد_شاملو
مثل خون در رگ‌های من

🔸پالوما نمایندهٔ کشور اسپانیا در مسابقه آواز یوروویژن ۱۹۸۵ (یوتبری، سوئد) بود و در سال ۱۹۸۰ در نمایشنامهٔ موزیکال «اِویتا» (به کارگردانی اندرو لوید وبر) هم هنرنمایی کرد.
#زن_زندگی_آزادی
#عدالت_رفاه_برابری
#اتحاد_ستمدیدگان
#اتحاد_جنبشهای_اجتماعی
https://t.center/kanla57
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به زندان قفس مرغ دلم چون شاد می‌گردد
مگر روزی که از این بند غم آزاد می‌گردد
ز آزادی جهان آباد و چرخ کشور دارا
پس‌از مشروطه با افزار استبداد می‌گردد
تپیدن‌های دل‌ها ناله شد آهسته‌آهسته
رساتر گر شود این ناله‌ها فریاد می‌گردد
شدم چون چرخ سرگردان که چرخ کج‌روش تا کی
به کام این جفاجو با همه بی‌داد می‌گردد
ز اشک و آه مردم بوی خون آید که آهن را
دهی گر آب و آتش دشنهٔ فولاد می‌گردد
دلم از این خرابی‌ها بود خوش زان‌که می‌دانم
خرابی چون‌که از حد بگذرد آباد می‌گردد....
🖍فرخی یزدی

#نه_به_سرکوب
#زن_زندگی_آزادی
#اتحاد_جنبشهای_اجتماعی
#زنده_باد_انقلاب
https://t.center/kanla57
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به زندان قفس مرغ دلم چون شاد می‌گردد
مگر روزی که از این بند غم آزاد می‌گردد
ز آزادی جهان آباد و چرخ کشور دارا
پس‌از مشروطه با افزار استبداد می‌گردد
تپیدن‌های دل‌ها ناله شد آهسته‌آهسته
رساتر گر شود این ناله‌ها فریاد می‌گردد
شدم چون چرخ سرگردان که چرخ کج‌روش تا کی
به کام این جفاجو با همه بی‌داد می‌گردد
ز اشک و آه مردم بوی خون آید که آهن را
دهی گر آب و آتش دشنهٔ فولاد می‌گردد
دلم از این خرابی‌ها بود خوش زان‌که می‌دانم
خرابی چون‌که از حد بگذرد آباد می‌گردد....
🖍فرخی یزدی

#نه_به_خشونت_علیه‌_زنان
#زن_زندگی_آزادی
#اتحاد_جنبشهای_اجتماعی
#زنده_باد_انقلاب
https://t.center/kanla57
قربان!
حرف زدن با شما
برایم دشوار است
در زندان شایع شده که شما شاعر هستید
من در عمرم حتی یک شعر هم نگفته‌ام
حتی یک شعر هم نخوانده‌ام
اما می‌توانم
زندگی خصوصی کارگری را
که هیچ چیزش شاعرانه نیست
برایتان تعریف کنم

البته اگر درد پاهاتان اجازه می‌دهد
اگر به سوال‌هایی که ساعتی بعد باید بدان‌ها پاسخ دهید
فکر نمی‌کنید
اگر تصور نمی‌کنید
که برادرتان را گرفته‌اند
و مادرتان سکته کرده،
اگر فکر نمی‌کنید که دخترتان را دزدیده‌اند
به حرف‌های این زندانی
گوش کنید:

نوزده سال دارم
در سه سالگی مادرم کتکم می‌زد
در شش سالگی پدرم.
از پنج سالگی کار می‌کردم
در هشت سالگی پسر شانزده ساله صاحب‌خانه خواست به من تجاوز کند
موفق نشد
چون هر چیز اندازه‌ای دارد
درخت توت بار هندوانه را
نمی‌تواند بکشد
و مورچه برای حمل الوار
آفریده نشده
کیر پسر شانزده ساله‌ای که شبانه روز کره و عسل و تخم مرغ و کباب
و جوجه و بوقلمون می‌خورد
در کون پسر کارگری که هیچ‌کدام از اینها را نمی‌ریند فرو نمی‌رود

در دوازده سالگی مالکی موفق شد
انتقام پسر صاحب‌خانه را
از من بگیرد

پدرم خود را حلق آویز کرد
سال‌ها بود که
می‌خواست خود را بکشد
حالا بی‌آبرو شدن را بهانه قرار می‌داد
در چهارده سالگی،
خشت‌های خانه اربابی را
به تنهایی بالا انداختم
در پانزده سالگی،
از کارخانه قالیبافی
به جوراب بافی
و بعد به ریسندگی منتقل شدم

در شانزده سالگی هوای سرد سرب چاپ‌خانه در سینه‌ام
رسوب کرد
من حروفچین هستم
سه سال زنده باد شاه چیده بودم
شش روز پیش تصمیم گرفتم بچینم، زنده باد آزادی!

پنج روز پیش گرفتندم
از هر ساعت یک ناخنم را می‌کشیدند
من چهل ناخن دارم
بیست تایش متعلق به دست و پایم
و بیست تایش متعلق به دست و پایم،
در مغزم

سه روز پیش اردلان به من تجاوز کرد
به شما که تجاوز نشده؟
مهم نیست
اردلان موقع جفت‌گیری
به یک سگ در زمان جفت‌گیری می‌ماند
جای دندان‌هایش،
پشت شانه‌هایم مانده
البته شلاق و گرز و سیلی
و لگد و دشنام هم در کار بود

شما شاعر هستید
و می‌گویند، شاعرها خیلی چیزها می‌دانند
می‌فرمایید من بعدا چکار بکنم
آن‌ها بعدا چکار خواهند کرد
می‌بخشید سرتان را درد آوردم
خوب! چه می‌شود!
زندگی کارگری است دیگر!
آخر یک نفر به ما بگوید که چکار کنیم!

رضا براهنی
از مجموعه شعرِ ظل‌الله

#زن_زندگی_آزادی
#اداره_شورایی
#قیام_زندگی
#اتحاد_جنبشهای_اجتماعی
https://t.center/kanla57
مریم جلال حسینی و فاطمه (مژگان) تدریسی، معلمان بازداشتی در زندان قرچک ورامین در اعتراض به شرایط نامناسب خود در زندان از هفتم خرداد اعتصاب غذا کرده‌اند. این دو زندانی ۲۴ روز است که در بازداشت و بلاتکلیفی به‌سر می‌برند.
به گزارش وبسایت حقوق بشری «هرانا»،  مریم جلال حسینی و فاطمه (مژگان) تدریسی در اعتراض به محل نگهداری‌شان در این زندان و عدم انتقال آنها به زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده‌اند.
فاطمه تدریسی، یکی از معلمانی بود که قصد شرکت در تجمع اعتراضی معلمان روز سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ در تهران را داشت. او در میدان بهارستان به دست نیروهای امنیتی بازداشت شد. مریم جلال حسینی نیز  در همین تجمع توسط نیروهای امنیتی در جریان برگزاری اعتراضات سراسری معلمان ایران بازداشت شد.
زندان قرچک یکی از مخوف‌ترین زندان‌های ایران است. بر اساس گزارش‌های منتشر شده از زندان قرچک ورامین از سال‌های گذشته تاکنون وضعیت این زندان هم در بخش زنان و هم در بخش مردان «بسیار غیر بهداشتی، غیر انسانی و غیر قابل تحمل» است.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
#اتحاد_جنبشهای_اجتماعی
https://t.center/kanla57
شبکه فعالان فمینیست و ضدتبعیض: در ایران خواسته‌های طبقاتی با خواسته‌های فمنیستی در هم تنیده شده
شبکه فعالان فمینیست و ضدتبعیض که با عنوان «فمینیست‌ها برای ژینا» فعالیت می‌کنند به مناسبت اول ماه مه، روز جهانی کارگر بیانیه‌ای صادر کردند.

...در  بیانیه آمده: «این جدا از قتل خاموش و روزمره ی کولبران و سوخت‌برانی است که زندگی، کار و مرگ آنان نماد بارز استثمار طبقاتی، اتنیکی و جنسیتی در بخش های به حاشیه رانده شده ایران است و همچنین رنج روزمره ی مهاجران افغانستانی به مثابه نیروی کار ارزان در ساختمان ها، کارگاه ها و خانه‌ها که قربانی توامان استثمار و نژادپرستی هستند.»
رسمیت شناختن درهم تنیدگی ستم جنسیتی و ستم طبقاتی ادامه دادن راه زن زندگی آزادیست و اکنون در ایران «صداها و خواسته‌های طبقاتی با خواسته‌های فمنیستی» در هم تنیده شده است.
این فعالان خواستار همبستگی عملی و همگانی شده‌اند:
«تا انقلابی بنیادین در ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه از مبارزه دست نمی‌کشیم؛ چرا که چیزی برای از دست دادن نداریم، جز زنجیرهایمان.
چرا که مقاومت زندگیست.»
#اتحاد_جنبشهای_اجتماعی
#زن_زندگی_آزادی
#اداره_شورایی
https://t.center/kanla57
حامد اسماعیلیون رسماً ازفرد محوری عبور کرد !

#حامد_اسماعیلیون با شرح اینکه مشکلات از ابتدا وجود داشت، نوشت که «متاسفانه کار در این زمینه در گروه همبستگی به خوبی پیش نرفت. گروه‌های فشار از بیرون از جمع با شیوه‌های غیردموکراتیک می‌کوشیدند مواضع خود را بر جمع تحمیل کنند.»
وی در بخشی از نامه خود نوشت: تحمیل نظر در دموکراسی نمی‌گنجد و توافق اعضای گروه، نه فقط عضوی از آن، از شرایط حرکت دموکراتیک است.

آقای اسماعیلیون در پایان  بیانیه گفته: «بنا دارم با بسیاری از گروه‌ها، چهره‌های سیاسی و مدنی گفتگو کنم تا این همکاری‌ها گسترده‌تر شود. دادخواهی برای پرواز PS752 را نیز به جدیت دنبال می‌کنم».
#زن_زندگی_آزادی
#اتحاد_جنبشهای_اجتماعی

https://t.center/kanla57
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سرما، اگر غلاف کند تازیانه را
غرق شکوفه می‌کنی ای عشق! خانه را

با سُرخ‌گل بگوی که تیغی به من دهد
تیغی چُنان که بگسلد این تازیانه را

هر میوه‌ باغ و باغ بهاری شود اگر
تأییدِ تو به بار رساند جوانه را

کوچک‌ترین نسیمت اگر یاریم کند
طی می‌کنم خزان بزرگ زمانه را

با اشکم آب دادم و با نورت آفتاب
وقتی دلم به یاد تو افشاند دانه را

ای عشق! ما که با تو کناری گرفته‌ایم
سَرسبز و پُرشکوفه بدار این کرانه را

با دست خود به شاخه ببندش وگرنه باز
توفان ز جای می‌کند این آشیانه را

عشق! ای بهار مستتر! ای آن‌که در چمن
هر گُل نشانه‌ایست، تویِ بی‌نشانه را

من هم غزل‌سرایِ بهارم چو بلبلان
با گل اگرچه زمزمه کردم ترانه را

من عاشق خودِ توأم ای عشق و هر زمان
نامی زنانه بر تو نهادم بهانه را...

«حسین منزوی»
#زن_زندگی_آزادی
#قیام_ژینا
#اتحاد_جنبشهای_اجتماعی
https://t.center/kanla57
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من به باغ گل سرخ
زیر آن ساقه تر
عطر را زمزمه کردم تا صبح
من به باغ گل سرخ
درتمام شب سرد
روشنایی را خواندم با آب
و سحر را به گل و سبزه بشارت دادم

هوشنگ  ابتهاج

#زن_زندگی_آزادی
#زنده_باد_انقلاب
#اتحاد_جنبشهای_اجتماعی
https://t.center/kanla57
فریاد دوباره بازنشستگان در سرتاسر ایران ــ واکنش حکومت: بازداشت، اشک‌آور، ضرب‌و‌شتم

🔸نیروهای امنیتی در تهران مانع شکل‌گیری تجمع بازنشستگان شدند و تعدادی از آن‌ها را دستگیر کردند و با خود بردند.
در آستانه سال نوی شمسی اعتراض‌های معیشتی قوت گرفته است. پس از برگزاری دست‌کم ۱۴ تجمع اعتراضی صنفی در روز یکشنبه ۷ اسفند/۲۶ فوریه، جمع زیادی از بازنشستگان روز سه‌شنبه در شهرهای مختلف ایران مقابل ساختمان استانداری‌ها تجمع کردند.
بازنشستگان به صورت مشخص خواستار افزایش حقوق دوره بازنشستگی، تعیین حقوق بر مبنای سبد معیشت و نرخ واقعی تورم و اجرای افزایش ۲۵ درصدی حقوق بر اساس همسان‌سازی حقوق بازنشستگان اند که دولت ابراهیم رئیسی بهمن سال ۱۴۰۰ لایحه آن را از مجلس پس گرفت.
طبق گزارش «کانال شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران» در قزوین شماری از بازنشستگان در اعتراض به عدم رسیدگی به مطالباتشان مقابل استانداری تجمع کردند.
در تاکستان قزوین هم بازنشستگان فرهنگی تجمع کرده و اعلام کردند خواهان اجرای همسان‌سازی حقوق بازنشستگان و دائمی‌شدن اجرای آن اند. آن‌ها تأکید کردند «انتظار بازنشستگان از دولت و مجلس اجرای صحیح قانون است».
تعدادی از بازنشستگان در کرمانشاه هم مقابل استانداری تجمع کرده و شعار دادند: «رئيسی حیا کن، مملکتو رها کن»، «گرانی، تورم بلای جان مردم».
در یزد هم مقابل ساختمان استانداری این شهر تجمع مشابهی با حضور ده‌ها تن از زنان و مردان بازنشسته برگزار شد.
شماری از بازنشستگان سنندج هم، مقابل استانداری استان کردستان دست به تجمع اعتراضی زدند....

#تجمع_سراسری_بازنشستگان
#زن_زندگی_آزادی
#اداره_شورایی
#اتحاد_جنبشهای_اجتماعی
https://t.center/kanla57

This website ishere).
«چرا هر بار سرکوب می‌شویم و صدای رسای نیرو‌های پیشرو داخل به قدر کفایت شنیده نمی‌شود؟»
🔸گلرخ ابراهیمی ایرایی، زندانی سیاسی در نامه‌ای از زندان اوین به اهمیت اعتراضات‌ سراسری و مقابله با دیکتاتوری پرداخته است.
در طول بیش از چهار دهه سلطه‌ی آخوندیسم بر ایران بارها شاهد اعتراض ناراضیان از شرایط موجود بودیم. فاصله‌ی زمانی اعتراضات هر بار کم‌تر از قبل و آگاهی جمعی در بیان مطالبات و حضور در کف خیابان بیش از پیش و سرکوب سیستم هولناک‌تر از ادوار قبل بود.
حال به نقطه‌ای رسیده‌ایم که گستردگی اعتراضات از لحاظ زمانی و جغرافیایی ما را به فرمول‌های مطلوب برای ایجاد دگرگونی در کل ساختار رژیم نزدیک‌تر از هر زمانی کرده است. اما به دلیل نبود سازماندهی مناسب و عدم انسجام اپوزسیون کارآمد، پتانسیل کف خیابان را باز هم از دست داده‌ایم و دستاوردمان نه برآورده شدنِ سقف مطالبه (که همانا فروپاشی ساختار استبداد است) بلکه پس از خون‌های ریخته شده و هزینه‌های متحمل شده، تنها گامی به مطلوب نزدیک‌تر شدن بود.
ریشه‌ی کاستی‌هایمان کجاست که هر بار به جای تسخیر خیابان که هدف غائی‌مان از اعتراض، قیام و مبارزه است، این تکرار عبث را دوره می‌کنیم و قربانی سرکوب رژیم می‌شویم؟ شاید شیوه‌ی موفق مبارزه در برابر رژیم تا بن دندان مسلح را گم کرده‌ایم و ادبیات جنگیدن با نیروی سرکوب را از یاد برده‌ایم. برای در هم شکستن ساختار قدرتی این‌چنینی و برای صف‌آرایی در برابر حکومتی که به خدعه، نیرنگ و فاشیسم آلوده است و واهمه‌ای از گشودن آتش به روی معترضان در کف خیابان ندارد، به تلطیف فضای مبارزه سرگرم شدیم و حاکمان را به تجهیز قوای نظامی و لابی با سران جهان! واگذاشتیم.
ماحصل همین ملغمه‌ای‌ست که اسیر آنیم و سایه‌ی شومی‌ست که بر سرمان است و آرزوهای‌مان را دود می‌کند و به هوا می‌برد.
رژیم در دهه‌ی شصت به جز کشتار گسترده‌ی انقلابیون و مبارزان، کلیه‌ی احزاب و ارگان‌های پیشرو را سر برید و مدفون کرد؛ بعد با ایجاد فضایی تک‌قطبی به جهت‌دهی افکار یا به بیانی درست از بین بردن هر نوع تفکری اقدام کرد.

#زن_زندگی_آزادی
#امنیت_عدالت_اجتماعی
#اتحاد_جنبشهای_اجتماعی


This here).
🔸 نامه‌ی بیست زن فعال مدنی و زندانی در زندان اوین ، در مورد زندانیان محیط زیست

۲۰ زن همبندی زندانیان محیط زیست در اوین: ما فارغ از تفاوت در آراء سیاسی و عقیدتی بر روی موازین حقوق بشر وحدت نظر داشته و معتقدیم آزادی فعالان محیط زیست ضروری است.       آزادی تعدادی از زندانیان سیاسی و عقیدتی و بازداشت‌شدگان اخیر یکی از نتایج جنبش "زن، زندگی، آزادی" است. بی‌گناهان دیگری هنوز به دلیل اعمال نظرهای ضابطان (بازجویان) و مقامات قضایی-امنیتی همچنان در زندان‌ها هستند. مظلومانی که در مسیرهای غیربشری و ناعادلانه به دلیل سیاست‌های اقتدارگرایانه‌ی حکومتی و کشمکش‌های قدرت، متحمل زندان شده‌اند. از جمله فعالان محیط زیست که عاشقانه و دلسوزانه برای حفظ محیط زیست کشورمان در دورافتاده‌ترین نقاط کشور خدمت کرده و دل در گرو سرزمینمان دارند. در حالی که همه‌ی ناظران بر ساختگی بودن پرونده اذعان داشته‌اند، اما موارد بی‌شمار نقض حقوق بشر در این پرونده پایان نمی‌پذیرد. که برخی از آن‌ها به شرح ذیل می‌باشد. دو سال بازداشت در سلول‌های بند امنیت سپاه پاسداران و هشت ماه تحمل سلول انفرادی، بازجویی‌های تحت شکنجه و فشار روحی و روانی شدید و برخی نیز زیر شکنجه‌ی فیزیکی، تهمت، افترا، تهدید، ارعاب، نیرنگ و فریبکاری، هتک حرمت و تهدید و آزار جنسی، تهدید به تزریق آمپول هوا و فلج‌کننده، مخدوش کردن نوشته‌های متهمان، نشان دادن عکس و فیلم از کاووس سیدامامی و تحت بازجویی بودن خواهر و پدر و … متهمان، ایجاد صداهای دلهره‌آور و کوبیدن به صندلی‌ها و دیوارها، ملاقات با همسر با لباس‌های خون‌آلوده و لبهای چاک خورده، عدم دسترسی به پرونده تا امروز به دلیل محرمانه و فوق امنیتی خواندن آن، عدم دسترسی به وکیل تا جلسات دادگاه، بی‌اطلاعی از کیفرخواست تاکنون، توهین قاضی به متهمان و اخراج آن‌ها از جلسه‌ی محاکمات و دادگاه و عدم ابلاغ آرا و بالأخره محرومیت از آزادی مشروط، مرخصی و شمول بخشنامه‌های صادره از سوی قوه‌ی قضاییه.
بنابراین با توجه به روند دادرسی و صدور احکامی که حتی بر خلاف قوانین حکومت می‌باشد، این آرا اساسا بی‌اعتبار و فاقد وجاهت قانونی می‌باشد.

ما همبندیان و امضاکنندگان این نامه، فارغ از تفاوت آرا سیاسی و عقیدتی در پافشاری به موازین و اصول حقوق بشر وحدت‌نظر و اصرار داشته و بر این باوریم که آزادی فعالان و کارشناسان محیط زیست ایران؛ سپیده کاشانی، نیلوفر بیانی، هومن جوکار، سام رجبی، مراد طاهباز، امیرحسین خالقی، طاهر قدیریان و همه‌ی بی‌گناهان محبوس در زندان‌ها امری ضروری است. هر چند با آزادی‌شان هم، رنج و کابوسی که بر زندگی آن‌ها و خانواده‌ها و جامعه‌ی ایران سایه انداخته، جبران نخواهد شد.

نرگس محمدی، ناهید تقوی، زهرا زهتابچی، فاطمه مثنی، مهوش شهریاری، فریبا کمال‌آبادی، سپیده قلیان، بهاره هدایت، فائزه هاشمی، گلرخ ایرایی، ویدا ربانی، شکیلا منفرد، عالیه مطلب‌زاده، نوشین جعفری، هستی امیری، رها عسگری‌زاده، ژیلا مکوندی، ملیحه جعفری، گلاره عباسی، بهاره سلیمانی
#فعالان_محیط_زیست
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#اتحاد_جنبشهای_اجتماعی
#زن_زندگی_آزادی
#اداره_شورایی
https://t.center/kanla57
ما متحدیم

سلسله دیدارهای همبستگی و حمایتی

دیدار جمعی از فعالین صنفی معلمان و کارگران و بازنشستگان با آقای اسماعیل گرامی که به تازگی از زندان آزاد شده اند  و همسرشان خانم ژاله روحزاد .


از : کانال صنفی معلمان ایران

#زن_زندگی_آزادی
#عدالت_برابری
#اتحاد_جنبشهای_اجتماعی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد!

https://t.center/kanla57
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#موسیقی


آن که از مرگ زودتر راه افتاده باشد،
حوصله‌ی چراغ در شبِ دیرپا را
می داند .

چند بار
در هوای رسیدن به تو
از دهان گرگ گریخته باشم .

برف می بارد و
زوزه‌ی گرگان در باد می‌پیچد
و من
در حوصله‌ی چراغ
از نابهنگامی ی هیچ نابهنگامی
هراس نمی کنم

از «بهمنی» به «بهمنی» دیگر
تو را فریاد می زنم:

ای آزادی!

«عیدی نعمتی»
#زن_زندگی_آزادی
#اتحاد_جنبشهای_اجتماعی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#ژینا_امینی


https://t.center/kanla57
علیه سرکوب، برای مقاومت: ایجاد صداهای مستقل در همبستگی با جنبش انقلابی ژینا


🔸کلکتیوهایی که نخستین بار در ۲۱ ژانویه کنش مشترکی را در شهرهای مختلف اروپا و کانادا سازمان دادند، در گزارشی جمعی می‌نویسند: «ما باور داریم که ایجاد صداهای مستقل در همبستگی با جنبش انقلابی ژینا نه‌فقط ضرورت دارد، بلکه تنها راه نجات خیزش از گزند مصادره‌گری اصحاب قدرت‌ است. چون نتیجه‌ی فرآیند انقلابی تنها در مسیر پیشبرد آن شکل می‌گیرد و تعین می‌پذیرد.»
خیزش انقلابی ژینا همگان را به تکاپو واداشت. ستمدیدگان با قیام خود نه‌فقط یکدیگر، بلکه حتی دشمنان‌شان را به تکاپو واداشتند: از جنب‌وجوش ننگین دولت اسلامی ایران برای حفظ بقایش ازطریق سرکوب عریان، تا اعلام همراهی ظاهری قدرت‌های غربی و جریانات ارتجاعی با خیزش ژینا، که کوشیده‌اند با تحریف خیزش و حذف سویه‌های انقلابی آن، قدرت خویش را بر فراز اراده‌ی ستمدیدگان مستقر سازند. در اینجا بود که واژه‌ی انقلاب که تا چندی پیش در ادبیات سیاسی نیروهای راست‌گرا و قدرت‌مدار تابو محسوب می‌شد، به ورد زبان رسانه‌های پرحرف‌ و کم‌مغزشان بدل شد، تا بتوانند به‌کمک قدرت‌های غربی فرآیند انقلابی را به‌سمت یک «گذار سیاسی کنترل‌شده از بالا» هدایت کنند؛ گذاری که سوژه‌های اصلی انقلاب (زنان، کارگران، ملت‌های غیرفارس و دیگر اقلیت‌های تحت‌ستم و به‌طور کلی ستمدیدگان و فرودستان) نقشی در آن ندارند، چون در حد سربازان پیاده‌ی ولایت‌پذیر تلقی می‌شوند.
همه‌ی این تلاش‌های هژمونی‌طلبانه و انحصارگرایانه نمودهای واضحی هم در فضای دیاسپورای ایرانی داشت که در غیاب نیروهای سازمان‌یافته‌ی چپ و رسانه‌های مترقی و مستقل، هرچه بیشتر به محل جولان ائتلافی از راست‌گرایان و ناسیونالیست‌ها و سلطنت‌خواهان بدل شده بود. با نظر به ابعاد ستم و دامنه‌ی سرکوب‌ها، ضرورت همبستگی با اعتراضات مردم ایران به‌قدری عاجل و بدیهی بود که پیامدهای مسیرهای مختلف همبستگی چندان مورد توجه قرار نمی‌گرفت. و این همان فضایی بود که به راستگرایان امکان داد با اسم رمز وحدت‌طلبی (اتحاد)، گام به گام هژمونی خود را بر تحرکات سیاسی دیاسپورای ایرانی تحکیم نمایند. 
در چنین بافتاری، ما به‌عنوان شماری از جمع‌ها و فعالین چپ - در شهرهای مختلف اروپا - از دل بحث‌ها و رایزنی‌های مفصل به این جمع‌بندی رسیدیم که حتی همبستگی با قیام ژینا نیز نیازمند صدایی‌ست که با خاستگاه‌ها و مطالبات این خیزش همخوانی داشته باشد، تا بتواند سویه‌های انقلابی آن را برجسته و تقویت نماید. و اینکه افق و مشی سیاسی راست‌گرایان ناسیونالیست نه‌فقط با بنیان‌های شعار «زن، زندگی، آزادی» مغایرت دارد، بلکه علنا مبارزات ستمدیدگان را محملی برای قدرت‌طلبی خویش قرار می‌دهد که چیزی جز نفی فاعلیت آنان نیست. از اواخر نوامبر، بر پایه‌ی چنین تحلیلی، که از آن پس با شواهد بیشتری تایید شده است، بر آن شدیم پلتفرمی برای هماهنگی فعالیت‌های محلی/شهری جمع‌های چپ و انقلابی دیاسپورا در قالبی فرامحلی ایجاد نماییم؛ پلتفرمی برای ایجاد ارتباطات و هماهنگی‌ها بین این جمع‌ها، که همکاری حول برخی اقدامات مشترک را ممکن و تسهیل نماید، بی‌آنکه خودآیینی و استقلال هر جمع محلی از میان برود. 👇

This website here).

#زن_زندگی_آزادی
#علیه_همه_ی_ستمها
#علیه_اعدام
#علیه_تبعیض
#اتحاد_جنبشهای_اجتماعی
یک کارگر شهرداری ارومیه به علت «مشکلات معیشتی و عدم دریافت مطالبات مزدی» خودکشی کرد.

نام این کارگر آرش تبرک بود.

خبرگزاری هرانا که این خبر را منعکس کرده است همچنین خبر خودکشی یک کارگر دیگر در ایلام را هم منعکس کرد.

به گفته این خبرگزاری: «یک کارگر پیمانکاری پتروشیمی چوار ایلام، در پی اخراج از محل کار از طریق خوردن قرص برنج دست به خودکشی زد و جان باخت».

در گزارش همین خبرگزاری نقل قولی از نماینده کارگران قراردادی و شرکتی کشور آمده است که درباره خودکشی کارگران می‌گوید:

«افزایش فشار اقتصادی در چند ماه اخیر در کنار نبود امنیت شغلی آمار خودکشی بین کارگران را افزایش داده است. در چنین وضعیتی که حتی با حقوق ماهیانه هم نمی‌توان روزگار گذراند، معوقات حقوقی ضربه‌ ی بسیاری به کارگران می‌زند و آن‌ ها را تحت چنان فشاری قرار می‌دهد که گاهی به راهی می‌ روند که دیگر بازگشتی ندارد».
کارگران ایرانی از فرط فشار اقتصادی خودکشی می‌کنند و فساد اقتصادی و اختلاس از سر و روی جمهوری اسلامی بالا می‌رود.
#نان_کار_آزادی
#عدالت_رفاه_برابری
#اتحاد_جنبشهای_اجتماعی
#پیش_بسوی_اعتصابات_سراسری
#زن_زندگی_آزادی
#مرگ_بر_جمهورى_اسلامى
#دیدگاه
قیام «ژینا» و ضرورت تشکل‌یابی مستقل زنان

🖍نسترن بیابانی −

خواسته‌ی نهایی زنان واضح است و آن را در شعارهایشان فریاد می‌زنند: «نه روسری، نه توسری، آزادی و برابری». اما تحقق این شعارها به تشکل نیاز دارد.
خیزِ انقلابی «مردمی» اخیر در ایران، در اعتراض به قتلِ حکومتی یک دختر جوان و با نیروی خودِ جنبش زنان آغاز شد. مسائل زنان آغازگر این «نه» بزرگ به وضع موجود بود.
شاید ستم علیه زنان یکی از معدود نقطه‌های آغازی بود که می‌توانست به این شکل همه قشرهای ستم‌دیده و طردشده جامعه را در یک حرکت سیاسی گسترده کنار هم قرار دهد، به این دلیل که ستم علیه زنان، چکیده و کانون همه ستم‌هایی است که بر فرودستان در ایران می‌رود.
گره‌گاه ستم
دیگر طردشدگان جامعه اگر چه به لحاظ اجتماعی، موقعیتی شبیه به زنان دارند و مسائلشان به هم گره خورده است، اما تا زمانی که بی‌شکل و بی‌سازمان باشند عمدتا به بازیچه و ابزار دست برخی غول‌های رسانه‌ای، قدرت‌های امپریالیستی، نیروهای ارتجاعی و حتی فاشیسم تبدیل می‌شوند. به همین دلیل سازمان دادن و آگاه کردن آن بخش از زحمتکشان و ستم‌دیدگان جامعه که در پیوند با جنبش رهایی‌بخش زنان امکان رهایی دارند، رسالت مهم پیشروان جنبش است. لوئی آنتوان لئون دو سن ژوست انقلابی و سیاست‌مدار فرانسوی در توصیف انقلاب کبیر فرانسه گفته است: «کسانی که انقلاب را نیمه‌تمام انجام می‌دهند، در واقع گور خودشان را کنده‌اند». والتر بنیامین هم ظهور فاشیسم را نشانه‌ای از «یک انقلاب شکست‌خورده» می‌داند. بنیامین معتقد است: «در صورت پیروزی دشمن حتی مردگانمان هم ایمن نخواهند بود.»
 نیروی پویای تغییر تاریخی در ایران با چنین وضعیت‌هایی بیگانه نیست. انقلاب شکست‌خورده ۵۷ که زمینه را برای به قدرت رسیدن ارتجاع اسلامی فراهم کرد، نمونه‌ای عبرت‌آموز است از انقلاب و سرنگونی بدون تشکل‌یابی مردمی و توده‌ای.
ضرورت تشکل‌یابی مستقل زنان
اکنون با گذشت نزدیک به دو ماه از «قیام ژینا» وقت آن فرارسیده است که تشکل مستقل و حق تجمع و اعتراض خیابانی را همچون یکی از دستاوردهای مبارزات اخیر تثبیت کرد. این نوشته مشخصا بر «آگاهی»، «تشکل‌یابی»، «مطالبه‌گری» و «اعتراضات خیابانی و مستمر زنان» تاکید دارد. آگاهی بخشی، فعالیت تبلیغی و ترویجی در میان زنان از اقدامات روتین و روزانه‌ نیروهای مترقی است. اما پاسخ دادن به دو پرسش اساسی معیار خوبی برای مشخص کردن میزان آگاهی جنسیتی و هوشیاری طبقاتی در میان زنان است:
۱- زنان ستمدیده به طور عام و زنان اردوی کار به طور اخص چه اشتراک منافعی با یکدیگر دارند؟
۲- زنان چه تضاد منافعی با ارتجاع، مردسالاری، سرمایه‌داری و جریان‌های دست راستی دارند؟
زنان درد مشترک و مطالبات مشترکی دارند و اشتراک منافع آن‌ها در رهایی از این دردها و ستم‌ها و تحقق مطالباتشان است. ستم بر زنان از همان کودکی با نهادینه کردن تسلیم در برابر تبعیض و مردسالاری در جامعه و در ذهن کودکان دختر، با تحمیل حجاب اجباری و با تحمیل ازدواج در کودکی یا ازدواج ناخواسته آغاز می‌شود.
بخش زیادی از زنان در تمام طول عمرشان اسیر خانه و کار خانگی هستند. کار خانگی یا بیگاری به چشم کسی نمی‌آید و زنان در عین بیکاری به گوشه‌های خانه رانده می‌شوند تا از حضور و ایفای نقش در جامعه دور نگه داشته شوند. بی خود نیست که یکی از شعارهای اصلی زنان «بیکاری، بیگاری، حجاب زن اجباری» است. زنان از محدودیت در حضور و مشارکت در فعالیتهای ورزشی، هنری، تفریحی، سرگرمی و... رنج می‌برند و از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی محروم‌اند. آنها همزمان در اجتماع و خانواده در معرض اجحاف و نابرابری قوانین عمومی قرار دارند. یکی دیگر از مظاهر آشکار بی عدالتی در هر جامعه، نفی آزادی فردی و اجتماعی افراد آن جامعه است که در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی بیشتر بر دوش زنان سنگینی می‌کند. تفکیک جنسیتی، نگاه جنسی و جنسیتی به زنان، تحقیر، سنگسار و خشونت علیه زنان فرودستی اجتماعی زنان را نهادینه می‌کند. وابستگی اقتصادی زنان به مردان خانواده، کنترل مردان بر زندگی زنان به کمک شریعت، سنت‌ها و قوانین ضدزن باعث تقویت مردسالاری و تحکیم نابرابری بین زنان و مردان شده است.
فراتر رفتن از مسئله حجاب اجباری....


This website is natively supported by telegram  here).👇

#زن_زندگی_آزادی
#اتحاد_جنبشهای_اجتماعی
#تشکل_مسقل_زنان
به زندان قفس مرغ دلم چون شاد می‌گردد
مگر روزی که از این بند غم آزاد می‌گردد
ز آزادی جهان آباد و چرخ کشور دارا
پس‌از مشروطه با افزار استبداد می‌گردد
تپیدن‌های دل‌ها ناله شد آهسته‌آهسته
رساتر گر شود این ناله‌ها فریاد می‌گردد
شدم چون چرخ سرگردان که چرخ کج‌روش تا کی
به کام این جفاجو با همه بی‌داد می‌گردد
ز اشک و آه مردم بوی خون آید که آهن را
دهی گر آب و آتش دشنهٔ فولاد می‌گردد
دلم از این خرابی‌ها بود خوش زان‌که می‌دانم
خرابی چون‌که از حد بگذرد آباد می‌گردد....
فرخی یزدی

#نه_به_خشونت_علیه‌_زنان
#زن_زندگی_آزادی
#اتحاد_جنبشهای_اجتماعی
#زنده_باد_انقلاب
https://t.center/kanla57
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃

چنان که ابر گره خورده با گریستنش
چنان که گل، همه عمرش مسخّر شادی است
چنان که هستیِ آتش اسیرِ سوختن است
تمامِ پویه ی انسان به سوی آزادی است.


شفیعی کدکنی
#طبیعت



#زن_زندگی_آزادی
#زنده_باد_انقلاب
#اتحاد_جنبشهای_اجتماعی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
Ещё