#هنر #برگی_از_کتاب 📚در قرن ۱۶ یک فیلسوف الهیات و کشیش از اهالی ایتالیا به نام جیوردانو برونو سعی کرد که تفسیری جدید بر اساس تلفیق نظرات کوپرنیک با کتاب مقدس ارائه کند. او اعلام داشت که نه تنها زمین و سیارات به دور خورشید میچرخند بلکه ستارگان و ثوابت نیز ممکن است خورشیدهایی باشند که سیاراتی در اطراف آنها در گردش هستند و توجیه مغایرت این ایدهها را با کتاب مقدس در این دانست که کتاب مقدس برای عوام نوشته شده است و به نحوی که با تصورات آنها هماهنگ باشد ارائه شده است.
کلیسای کاتولیک و پروتستان هردو مخالف این نظر بودند که زمین در حرکت است. هر دو با کسانی که نظرات علمی را در این باب مطرح میکردند به عنوان دگراندیش و کفرگو برخورد میکردند. برونو همچنین مسلک تثلیث را رد میکرد و معتقد بود جهانها منشأ یگانه و ابدی دارند. او به دلیل پیگرد کلیسا برای مدتی در کشورهای اروپایی متواری بود تا سرانجام با ترغیب یک دوست مزدور در سال ۱۵۹۲ به ونیز بازگشت و در محاکمهای که هفت سال به طول انجامید، سرانجام در سال ۱۶۰۰ به جرم کفرگویی محکوم و در حالی که زبان او را قفل آهنین سنگینی بسته بودند از زندان به محل آتشدان برده شده و زنده سوزانده شد.
در محل سوزاندن او در میدان کومپودوفریوری در سال ۱۸۸۹ مجسمهای به همت متفکران و دانشمندان زمان برافراشته شد که انتقاد و رنجش خاطر کلیسا را فراهم آورد. بالاخره پس از ۴۰۰ سال پاپ ژان پل دوم از محکومیت او که به تأیید پاپ کلمنت هشتم انجام شده بود ابراز تأسف کرد. جمله مشهوری از برونو به یادگار مانده است که میتواند برای قضات فرمایشی تمام تاریخ آموزنده باشد. هنگامی که حکم محکومیت او در دادگاه قرائت شد، مبنی بر اینکه باید زنده در آتش سوزانده شود، او به پا ایستاد و گفت: «ای قضات عزیز من، شاید شما با ترس بیشتری این حکم را صادر کردهاید در مقایسه یا من که آن را دریافت نمودم.»
اگر علاقهمند به مطالعهٔ زندگینامهٔ برونو به فارسی بودید میتوانید به کتاب «پاپ و مرتد» اثر مایکل وایت به ترجمه فروغ پوریاوری مراجعه کنید.
بخشی از کتاب «پاپ و مرتد»:
«در سرتاسر قرون وسطا، کلیسای رم به گونهای فزاینده، سیاسی و اینجهانی شد و امور دینی را در امور غیردینی ادغام کرد به طوری که پاپ، هم به رهبر حکومت و هم به رهبر دینی بدل شد. کلیسا به منظور تامین بودجه برای جاهطلبی پاپ دستودلبازانه از الهیات چشم میپوشید و هرگاه نظام اعتقادی ساختگیاش نابسنده از آب در میآمد کاردینالها دامنهٔ تفسیر کتاب مقدس را تا حد نقض آن گسترش میدادند.
شاید وقیحانهترین نمود این امر استفادهٔ روزافزون از «آمرزش» جهت افزایش وجوه خزانهٔ پاپ بود. گناهکاران به واسطهٔ نظام آمرزش میتوانستند برای بخشوده شدن گناهانشان پول بدهند و پاپهایی که پیدرپی به رهبریت دینی درآمدند به قدری این روند را دستکاری کردند که این ترفند ساده در زمان نهضت اصلاح دین منبع عمدهای از درآمد واتیکان را فراهم میکرد.»
آرمانشهر
@globalutopia