📚 آرمان‌شهر 📚

#انسان_شناسی
Канал
Книги
Искусство и дизайн
Образование
Экономика и финансы
Персидский
Логотип телеграм канала 📚 آرمان‌شهر 📚
@globalutopiaПродвигать
3,46 тыс.
подписчиков
478
фото
18
видео
40
ссылок
📚درنگی برای خواندن📚 در مورد بیشتر علایقم از هنر و ادبیات و فلسفه تا علم و اقتصاد و علوم اجتماعی می‌نویسم و از میان کتبی که می‌خوانم گزیده به اشتراک می‌گذارم. 🔴کانال حرف‌های بی‌سروته من: @ArmansNonsense 🔵Twitter: Friend_of_hume
#روانشناسی #فلسفه #انسان_شناسی

📚لوسین لوی-برول میان ذهنیت منطقی- علمی با ذهنیت عرفانی (پیش- منطقی یا اسطوره‌ای) گسستگی قائل است. او ذهنیت عرفانی و پیش- منطقی را نسبت به تجربه بی‌تأثیر می‌داند و از این رو معتقد نیست که تکامل ذهنیت عرفانی به ذهنیت علمی می‌انجامد.
[...] روشی که لوی-برول برای مطالعهٔ شیوه‌های اندیشیدن به کار می‌برد در وهلهٔ نخست به بررسی بازنمایی‌های جمعی می‌انجامد. منظور از بازنمایی‌های جمعی تشخیص شیوه‌های درک واقعیت است. این شیوه‌ها میان اعضای یک گروه اجتماعی مفروض مشترک‌اند. گرچه این بازنمایی‌های جمعی جدای از افراد گروه اجتماعی وجود ندارند، اما آن‌ها سلطهٔ خود را بر ذهن تک‌تک افراد تحمیل می‌کنند. از این رو وجود بازنمایی‌ها را نمی‌توان بر پایهٔ روان‌شناسی صرفاً فردی تبیین کرد. [...] منظور او از اصطلاح بازنمایی، صرفاً پدیده‌ای عقلانی نیست، به‌ویژه در مورد اقوام ابتدایی؛ بلکه به نظر لوی-برول بازنمایی‌ها با عناصر عاطفی و محرک آمیخته‌اند. خصلتی که بازنمایی‌های جمعی اقوام ابتدایی را از مفاهیم متمایز می‌کند عرفانی بودن آن‌هاست.
عرفانی به این معناست که این بازنمایی‌ها به معنای مدرن، دربردارندهٔ نوعی عرفان دینی‌اند. از این روی این بازنمایی‌ها به نیروهای جادویی و تأثیرات مرموز و اعمال خفیه‌ای اعتقاد دارند که به حواس بشر در نمی‌آیند.
اما با این وصف، آن‌ها واقعی‌اند. بازنمایی‌های جمعی عرفانی اقوام ابتدایی صرفاً از طریق تداعی معانی یا از طریق همبسته بودن اندیشه‌ها با ادراک‌شان مرتبط نمی‌شوند بلکه بخشی مدغم از ادراک‌اند. همین مدغم‌بودن آن‌ها با ادراک است که آن‌ها را از خرافات موجود در جوامع غربی متمایز می‌کند. مثلاً انسان ابتدایی مستقیماً جانوری را مدغم با نیروهای جادویی‌اش و مدلول‌های اسطوره‌ای‌اش درک می‌کند، به این معنی که نیروهای جادوییِ جانور و مدلول‌های عرفانی یا اسطوره‌اس جانور با خود آن یک‌جا درک می‌شوند نه جدای از هم، و همین نوع ادراک آن را از ادراک مردم عادی غرب متمایز می‌کند. چون عوام غرب دیگر جانور را به همراه خواص جادویی یا اسطوره‌اش‌ یک جا درک نمی‌کنند. در جهان انسان ابتدایی خط ممیزی که جهان طبیعی و فوق‌طبیعی را جدا کند وجود ندارد.
تفاوت میان ذهنیت اقوام ابتدایی با ذهنیت غربیان فقط منحصر به خصلت عرفانی بازنمایی‌های جمعی اقوام ابتدایی نمی‌شود بلکه همچنین این تفاوت در شیوه‌ای است که این بازنمایی‌ها به هم مرتبط می‌شوند. البته این سخن به این معنی نیست که این بازنمایی‌ها از منطق دیگری جز منطق غربی پیروی می‌کنند، زیرا این دو نوع ذهنیت برای یکدیگر کاملاً فهم‌ناپدیر نیستند. [...] لوی-برول نشان می‌دهد که راهنمای این ذهنیت، منطقی متفاوت با منطق ما نیست بلکه این ذهنیت صرفاً از قوانین منطق ما تبعیت نمی‌کند و به همین معنا این ذهنیت را پیش-منطقی می‌نامد.
این سخن به هیچ وجه به معنای منطق‌شکن یا ضدمنطقی نیست و نیز این سخن به معنای مرحله‌‌ای در تکامب اندیشه نیست که پیش از پدیدار شدن اندیشهٔ منطقی قرار داشته باشد. لوی- برولد می‌نویسد:
«مایلم که فقط بگویم اندیشهٔ ابتدایی برخلاف اندیشهٔ ما، خود را بیش از هرچیز مقید اجتناب از تناقض نمی‌داند.»


از کتاب «شیوه‌های اندیشیدن» (مقالهٔ دوم کتاب با عنوان «نظریهٔ لوسین لوی-برول دربارهٔ ذهنیت ابتدایی)
اثر یدالله موقن
گزینش از صفحات ۲۱ تا ۲۸


آرمانشهر
@globalutopia
#برگی_از_کتاب #جامعه_شناسی #انسان_شناسی

📚به گفته‌ی آتران و هنریش، یکی از بهترین کارهایی که می‌توان با یک خدای ساختگی انجام داد، ساخت یک جامعه‌ی اخلاق‌مدار است. خدایانِ انسان‌های شکارچی-گردآورنده، غالبا دمدمی‌مزاج و بدنهادند. البته گاهی اوقات رفتار بد را تنبیه می‌کنند، اما پیش می‌آید که افراد با فضیلت را آزار می‌دهند. اما با روی آوردن گروه‌ها به کشاورزی و افزایش اندازه‌ی آن‌ها، خدایانشان اخلاق‌مدارتر می‌شوند. خدایان جوامع بزرگتر، معمولا نگران اقداماتی نظیر قتل، زنا، شهادت نادرست و عهدشکنی هستند که موجب خصومت‌برانگیزی و جدایش میان اعضای گروه می‌شوند. اگر مذاهب می‌توانند تکامل (فرهنگی) بیابند تا رفتارهای تفرقه‌انگیز و خودخواهانه را محکوم کنند، پس‌می‌توان از آن‌ها به منظور ترویج همکاری و اعتماد در میان اعضای گروه بهره گرفت. خودتان هم می‌دانید هرگاه انسان حس کند کسی او را نمی‌بیند، تمایل کمتری به رعایت مسائل اخلاقی خواهد داشت و لزومی ندارد که یک دانشمند علوم اجتماعی این موضوع رو متذکر شود. منظور گلاوکن از حلقه‌ی گیگز همین بود و تعداد بسیار زیادی از دانشمندان علوم اجتماعی حق را به او داده‌اند. مثلا هرگاه نور اتاق جلسه‌ی امتحان کمتر باشد، میزان تقلب شرکت‌کنندگان بیشتر خواهد شد. اما در صورتی‌که یک تصویر کارتونی از چشم مراقب را بر روی دیوارهای اتاق بچسبانند یا وقتی جملات به‌هم‌ریخته‌ای به شرکت‌کنندگان داده شود که کلمه‌ی خدا در آن‌ها استفاده شده و بدین ترتیب یاد او را در ذهن آن‌ها زنده کنند، از میزان تقلب این افراد کاسته خواهد شد. ساخت خدایانی که می‌توانند بر همه‌چیز نظارت داشته و از متقلب‌ها و عهدشکن‌ها متنفر باشند، یک روش خوب برای کاهش تقلب و عهدشکنی بوده است.


کتاب «ذهن درستکار»
اثر «جاناتان هایت»
ترجمه از امین یزدانی و هادی بهمنی
نشر نوین
صفحه ۳۲۴


کانال تلگرام آرمان‌شهر
@globalutopia