#تاریخ #سیاست«وقاحت مائو»
📚وقاحت و حماقت مائو در دوران جنگ سرد همهٔ مملکتهای جهان (اعم از کمونیست و غیرکمونیست) را انگشت به دهان میکرد.
و همین وقاحت در بسیاری از مواقع نقش کلیدی در موفقیت چین در سطح بینالمللی را رقم میزند. برای مثال مائو بارها بعد از سخنان یا سیاستهای تجاوزکارانهاش گوشزد میکرد که هراسی از جنگ و به خصوص جنگ هستهای ندارد و اشاره میکرد که جمعیت چین آنقدر زیاد است که اهمیتی نمیدهد چند صد میلیون از آن در جهت پیروز کمونیست چینی فدا شوند. برای مثال در کنگرهٔ سال ۱۹۵۷ مسکو مائو در مقابل نمایندگان کشورهای کمونیست بیان کرد:
«ما از جنگ هراسی نداریم. از بمبها و موشکهای اتمی نمیترسیم. اگر در جنگ با امپریالیستها ۳۰۰ میلیون نفر از جمعیت کشورمان را از دست بدهیم چه اهمیتی دارد؟ جنگ جنگ است. سالها سپری خواهد شد و ما هم به دنبال کار خودمان برمیگردیم و جمعیت بیشتری تولید میکنیم، حتی بیشتر از گذشته».
با اینکه این سخنان نگاه ابزاری کمونیسم به انسانها را نشان میداد اما باعث وحشت دیگر رهبران کمونیست هم شد. (چون آنان عمیقاً با سیاستهای عجیب مائو از زمان جنگ کره به بعد آشنا بودند)
بعد از او دبیرکل حزب کمونیست چکسلواکی، «آنتونین نووتنی» ضمن اعتراض به صحبتهای مائو اظهار داشت: «پس تکلیف ما چه میشود؟ ما فقط دوازده میلیون نفر جمعیت در چکسلواکی داریم و همهٔ آنها از بین خواهند رفت. دیگر کسی باقی نخواهد ماند» پاسخ مائو صرفاً لبخندهای موذیانه بود.
همین سیاستها و سخنرانیهای بیپروای مائو سبب شده بود که آمریکا و دیگر کشورهای غربی، دیپلماسی متفاوتی را در مورد چین اتخاذ کنند چون میدانستند که مائو هیچ خط قرمزی نمیشناسد و اهمیتی برای جان چینیها قائل نیست و این را بارها در گفته و عمل (حوادث جنگ کره و مسألهٔ تنگهٔ تایوان) ثابت کرده بود. چین هم از این مدارا نهایت سواستفاده را میکرد.
بیسبب نیست که بعد از قحطی ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۲ در چین، که بزرگترین قحطی جهان به شمار میرود و بین ۴۰ تا ۵۵ میلیون نفر در آن بر اثر گرسنگی قربانی شدند، مائو به جای پذیرش اشتباهاتش دستور به دستگیری و کشتن پزشکانی داد که در بیماران تشخیص سوتغذیه داده بودند و از اساس قحطی را انکار کرد.
این نوع وقاحت این روزها برایمان چندان غریب نیست.
کانال تلگرام آرمانشهر
@globalutopiahttps://vrgl.ir/ZUKpM