#مدح_و_جلالت_حضرت_علی_ع#فؤادکرمانی (مرحوم استاد فتح الله قدسی)
#ترجیع_بندبند ۵، از
ترجیع بندِ ۶ بندی
در جلالت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السّلام
ای علی ای جمالِ غیب و شهود
ای تو صرفِ وجود و محضِ فقود
ای تو بر ذاتِ خویشتن جاهد
ای تو در نفسِ خویشتن محمود
چشمِ عشّاق را توئی منظور
دلِ مشتاق را تویی مقصود
در خمِ حلقه های گیسویت
دلِ آزادگان اسیرِ قُیود
بسته اند از ازل شکسته دلان
با خمِ طرّه ات عهود و عُقود
نیّرِ اعظمِ وجود تویی
بر تو ذرّاتِ کن فکان موجود
چون تو برخاستی، عیان برخاست -
از قیامت قیامتِ موعود
قامتت سِرّ نخلهء طوبی
طلعتت معنی بهشتِ خلود
به خدا کی شود قبولِ خدا
بنده ای کز درِ تو شد مردود
لُبّ ایمان سوای حبّ تو نیست
ماسوا باشد از قشور و جلود
معنی بندگی حضورِ شماست
نه همین صورتِ قیام و قعود
روحِ آدم از فیضِ نفخهء توست
در شئوناتِ علم و درکِ وجود
ورنه این خاک را چه عزّ و شرف
که ملایک بر او کنند سجود
تو منیری چو شمس و پیشِ رُخت
موشِ کورند این گروهِ جَحود
طلعتِ حق چو روی باطل نیست
که نماید به چشمِ گبر و یهود
چشمِ روشن به روی روشنِ توست
مُتَعَشّق نه دیدهء مرمود
چون ز صد پرده، پرده ای برداشت
از جمالِ تو پرده دارِ ودود
عشقِ روی تو چون خلیل افکند
عاشقان را در آتشِ نمرود
اینک آن آتش است بر تو سلام
بر خلیل و در آتش است حسود
گر چه سبقت گرفت گاهِ نزول
بر تو در سِیر احمدِ محمود
تو سَبَق بردی از رسولِ خدا
شبِ معراج در مقامِ صعود
نیست آنجا که وصفِ معنی توست
عقلِ مخلوق را دخول و ورود
وصفِ ما حدّ ما و در خورِ ماست
تو نگردی به حدّ ما محدود
در تو چون وصفِ توست غیبِ خفی
می نیاید ز گفتِ ما به شهود
عَجَز الواصفون عَن صِفَتِک
ما عَرفناکَ حقّ معرفتک.
#فؤاد_کرمانیالتماس دعای فرج
صرف وجود : یعنی وجودِ نابِ چیزی که اصلا" اضافی نداشته باشد.
محض فقود : یعنی در نهایتِ گم بودن و فنا در خداوند هست، منظور اینه که علی علیه السّلام در خدا گمشده
قشور : قشور جمع قِشر هست به معنای پوستِ هر چیزی، یا سطح ظاهری آن، اشاره هست به ظاهر هر چیز؛ مجازا" به پوستِ میوه هم اطلاق شده، که اشاره به ظاهر دارد.
جلود : جمعِ جلد، به معنای پوست، که در این مصرع مجازا" به کار رفته، و اشاره به ظاهر دارد. معنا و حاصلِ بیت : باطنِ ایمان، جز ولایت و دوستی شما نیست، و ماسوا در ظاهر پوست هستند، و ولایتِ شما باطن و اصل هست.
جحود : جحود یعنی انکارِ یک واقعیّت که تو میدانی آن حقیقت دارد.
متعشق : عاشق
مرمود : چشمِ بیمار، معنا و حاصلِ مصرع: چشمِ عاشق می تواند روی تو را ببیند، و چشمش به دیدارِ تو روشن شود، نه چشمِ بیماری که توانِ دیدنِ حقیقتِ شما را ندارد.
@ganjine5