▫️صدای پای بهار میآید
و من این را دیروز ...
از آسمانی که به ضیافت ابرهای عجول نشسته بود فهمیدم .
من و این لیوان چای که سردمان شده است،
خنکای سر ظهر امروز را سر میکشیم
مثل همهی روزهایی که دیر شدهاند،
چه قدر دیر تو را دیدم....
#سیدعلی_صالحی🤍