#گفتوگو_با_اسلامپژوهان (۷)
#گزیدۀ_گفتوگو🔅مطالعات اجتماعی دین در بافت شیعی
گفتوگو با محسنحسام مظاهری
🔹عمر جامعهشناسی دین به اندازهٔ عمر رشتهٔ جامعهشناسی است اما مطالعات اجتماعی دربارهٔ اسلام تا دورهٔ معاصر آغاز نشد. این مطالعات در مطالعات اسلام غربیان هم کاملاً مغفول است، شاید به این دلیل که اسلامشناسی ذیل گفتمان شرقشناسی شکل گرفت و مواجههاش با اسلام بیشتر ذاتگرا و تاریخگرا و متنگرا بوده است. مطالعات اسلام بیشتر با اسلام مکتوب سروکار دارد، «جهان اسلام» را تام و یکدست و همهٔ مسلمانان را ذیل یک فرهنگ میبیند که برای شناخت آن کافی است تاریخ و متون مقدسشان را بررسی کنیم. بخش عمدهای از سنت اسلامشناسی پیوندی با واقعیت حیات اجتماعی امروز جوامع اسلامی ندارد؛ مطالعات «اسلام» است نه مطالعات «مسلمانها». درنتیجه بخش زیادی از این ادبیات حول قرآن، حدیث یا تاریخ شکل میگیرد. حتی وقتی میخواهد مسئلههای اجتماعی را بررسیکند، باز ارجاعش به متن است.
🔹مطالعات اجتماعی دین شاخهای از دینپژوهی است که مواجههاش با دین بروندینی است. یعنی دنبال دین هنجاری و گونههای آرمانی نیست. اثبات حقانیت یا رد یک دین یا تبلیغ و ترویج آن مسئلهٔ پژوهشگر اجتماعی دین نیست. مرز جداکنندهٔ پژوهشگر اجتماعی دین با دیگر شاخههای دینپژوهی این است که بیش از آنکه با اسلام مکتوب کار داشته باشد با اسلام و تشیع زیسته سروکار دارد: وقتی این آموزهها به زبان درمیآیند و به کنش اجتماعی تبدیل میشوند و انسان دیندار و مسلمان و شیعه را میسازند و او در یک محیط اجتماعی رفتاری از خودش نشان میدهد که ناظر به باورهای دینی است.
🔹مناسک دینی را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: اولیه و ثانویه.
مناسک اولیه در متن دین تشریع میشوند و ناظر به مؤسس و بنیانگذارند، ضروریِ دین محسوب میشوند، و فرمهای انجام آنها نسبتاً ثابت است.
مناسک ثانویه حاشیهای هستند.
مناسک مؤسسان نیستند بلکه به تابعان مربوطند، و به تدریج و در اقلیمهای مختلف ساخته میشوند، ضروری دین نیستند و فرمهایشان کاملاً متغیر و سیال است. عزاداری جزء
مناسک ثانویه و اختصاصی شیعه است. در دورهٔ تأسیس نشانی از آیین عزاداری نداریم، هیچ فرم ثابتی ندارد، شکلهایش متأثر از اقلیماند، و هر کدام در مقطعی از تاریخ افزوده شدهاند. در نتیجه چیزی به نام فرم «اصیل» در
مناسک ثانویهٔ عزاداری نداریم چون همهٔ فرمها را خود بدنهٔ دینداران ساختهاند.
🔹در شرایط جامعهٔ ما که
مناسک برخی نیازهای دیگر را، که لزوماً نیازهای دینی هم نیستند، پاسخ میدهد، رشد
مناسک را نمیتوان رشد دینداری دانست. تورم مناسکی را نمیتوان چنین تبیین کرد که جامعه دیندارتر میشود. مسیر تغییرات مناسکی در این سالها در جامعهٔ ایران از چند جهت مخاطرهآمیز است. در این دو دهه، برخی آیینها دچار افول شدند و آیینهای جدید ساخته شدند. در تقویم مناسکی هم مناسبتها و دهههای جدید ساخته میشوند و مکانهای مناسکی و مقدس هم توسعهٔ فیزیکی پیدا میکنند. مسیر این حرکت بیشتر به سمت برجستهشدن گرایشها و سویههای هویتی شیعه است، یعنی به سمت مرزگذاریهای بیشتر. البته هدف
مناسک در اصل مرزگذاری است اما در این سالها
مناسک اختصاصی شیعه و
مناسک حساسیتزا پررنگتر و برجستهتر شده و آیینهای اشتراکی که پیونددهندهٔ شیعیان با بدنهٔ جامعهٔ اسلامیاند به حاشیه رانده میشود. رشد سویههای هویتی و تبدیلکردن شیعه به یک فرقه درون جهان اسلام و تقلیل آن از یکی از مذاهب اسلامی به یک فرقهٔ اسلامی میتواند برای آیندهٔ ایران و آیندهٔ تشیع مخاطراتی بیافریند.
🌐 نسخۀ کامل متنی، صوتی و تصویری گفتوگو با
محسنحسام مظاهری را میتوانید در تارنمای دورنما بخوانید، بشنوید و ببینید.
#مناسک_شیعی#آیینهای_شیعی#مطالعات_اجتماعی_تشیع#با_دورنما_همراه_باشیم @doornamaa