#گفتوگو_با_اسلامپژوهان (۹)
#گزیدۀ_گفتوگو#گزیدۀ_متنی▪️انسانشناسی دین در جامعۀ شیعی ایران
در گفتوگو با دیوید تورفیل
🔅بخشی از مهمترین گفتههای
دیوید تورفیل در این مصاحبه از این قرارند:
🔹یکی از دلایل من در انتخاب موضوع پژوهشم اگزوتیسم و نوعی روح ماجراجویانه بود. در دانشگاه اوپسالا فارسی را شروع کردم و بعد به ایران رفتم. در اصفهان تنها بودم و آشنایی سراغ نداشتم. اما یک دوستی پیدا شد؛ همهٔ دوستانم در آن زمان بسیجی بودند. خب روشن بود که من به مسئلهٔ دین علاقهمند بودم و آن دوست هم مرا به جلسهٔ دعای کمیل در یکی از مساجد آنجا برد. مرا سوار موتورش کرد و با هم به این جلسه رفتیم.
🔹جلسهٔ دعای کمیل در آن زمان برای من واقعاً رویدادی قدرتمند بود. مرا به یاد چیزی در سنت خودم هم میانداخت که توضیح روانشناختی عمیقتری است برای علاقهٔ من به این موضوع. چون من به یک خانوادهٔ مسیحی با نوعی میراث پارسایانهٔ لوتری تعلق دارم، سنتی بسیار عاطفی و مبتنی بر احساس که در آن تجربهٔ «فیض» بسیار مهم است. مضمون مرکزیِ پارسایی لوتری این است که بهرغم بدکاری ما، خدا فیض و لطفش را به ما مینمایاند و ما را میبخشد. من در این محیط شیعه و در فضای دعای کمیل، چیزی دیدم که کاملاً از نظر احساسی مشابه آن بود.
🔹من این کتاب را دربارهٔ دینداری ایرانی نوشتهام؛ واضح است که من ایرانی نیستم، مسلمان نیستم، فارسی را کامل صحبت نمیکنم. بههرحال، کاملاً خارجیام. اما بعدها دربارهٔ سنت دینی خودم هم نوشتهام، دربارهٔ نوعی مسیحیت لوتری سکولار که در سوئد اکثریت دارند. من دنیای خودم و جهان دیگری را مطالعه کردهام که در ابتدا کاملاً برایم ناشناخته بود. هر دو مزایا و معایبی دارند. اما در تجربۀ پژوهش در ایران، یکی از مزایای روششناختی خارجیبودن این است که من آدم مهمی در آن محیط نیستم و بنابراین مردم میتوانند با من راحت صحبت کنند، چون من کاملاً بیرون زندگی آنها هستم، تقریباً شبیه یک رواندرمانگر. کسی که پیش او میروید و قول میدهد همهٔ حرفها کاملاً محرمانه میماند. بنابراین من واقعاً آدم امنی هستم که میتوان با او صحبت کرد و آدمها خیلی روراستتر میشوند و با خیال راحت از رویاهایشان و موضوعات شخصیشان به من میگویند.
🔹«مطالعهٔ اسلامِ زیسته» بهمعنای مطالعهٔ اسلام نیست، اگر منظور از اسلام آرمانهای اسلام باشد، بلکه مطالعهٔ مسلمانان است. باید بگوییم ما مطالعات اسلام انجام نمیدهیم، ما جوامع و فرهنگهای مسلمان را مطالعه میکنیم. بخشی از این جامعه و فرهنگ البته الهیات و فلسفه و حقوق است، اما در جوامع و فرهنگهای مسلمان چیزهای دیگری هم وجود دارد، مانند غذا خوردن، دوست داشتن، ازدواج، مشکلات مالی، نمازخواندن و درمجموع واقعیت زیستهٔ انسانها. بنابراین در مطالعهٔ دین زیسته قرار است بر زندگی واقعی انسانها متمرکز شویم، به تجربهٔ مردم. و اینکه اسلام و سنتها و افکار و عقاید و گروهها و آیینهای مسلمانان چه نقشی در زندگی عادی مردم دارند؟ این چیزی است که میخواستم در کتابم مطالعه کنم.
🔹الهیاتی دربارهٔ مسیح و خون مسیح روی صلیب و نیز الهیاتی دربارهٔ امام حسین و فداکاری او در کربلا شکل گرفته که میتوانیم در کتابها مطالعه کنیم. باید گفت این تاریخ متنی که این داستانها چهطور گفته شدهاند خیلی هم جالب و مهم است و میتوان آن را در متون تاریخی شیعی یا مسیحی خواند. اما اگر بخواهیم بفهمیم که این داستانها برای افراد واقعی چه معنایی دارند، دیگر نمیشود فقط تاریخ متنی را مطالعه کنیم، بلکه به این جنبهٔ زیسته هم نیاز داریم. یک تعریف مشهور از دین این است که دین حالت و انگیزه ایجاد میکند، حالت و احساسی که افراد را تحریک میکند کاری انجام دهند، شاید برای رسول ترک این باشد که دیگر مشروب نخورد، یا شاید برای یکی مشارکت سیاسی باشد، یا شاید یکی سعی کند زندگی خود و خانوادهاش را بهتر کند، یا شاید تلاش برای انجام کاری خشونتآمیز باشد.
✔️ نسخۀ کامل این مصاحبه را در حسابهای دورنما دنبال کنید:
🔻نسخۀ متنی در
تارنما |
تلگرام🔻نسخۀ صوتی در
شنوتو |
کستباکس 🔻نسخۀ تصویری در
آپارات |
یوتوب #دیوید_تورفیل#انسانشناسی_دین#مناسک_شیعی#دورنما_بخوانیم#با_دورنما_بمانیم @doornamaa