#گزیدۀ_مقاله 🔹اسلام: گویشی بومی یا زبانی جهانی؟
(مروری بر «اسلام
زیسته: دینی عامیانه در سنتی جهانوطنی» اثر کِوین راینهارت)
✍️ #محسن_فیضبخش برخی از بخشهای مهم مقاله از این قرارند:
🔻راینهارت کتاب خود را با این پرسش آغاز میکند: اسلام چیست؟ مجموعهای از باورها؟ گروهی از افراد؟ جنبشی سیاسی؟ یا چیزی غیر از اینها؟ از سویی، اسلامپژوه میبیند که باورها و اعمالی که در زمانها و مکانهای مختلف مصداق «اسلام» دانسته شدهاند، بسیار متنوع و متفاوتاند؛ اما از سوی دیگر، مسلمانان با وجود تفاوتهای بسیاری که دارند، عموماً یکدیگر را نیز مصداق مسلمان میدانند. این اختلافها و اشتراکها را چگونه میتوان فهمید؟
🔻در پاسخ به سؤال اساسی «اسلام چیست؟»، ذاتگرایان معتقدند اسلام ویژگیهای ثابت و تغییرناپذیری دارد که در همهٔ زمانها و مکانها یکسان است. راینهارت نمود بارز ذاتگرایی را در آثاری میبیند که با عنوان «اسلام و…» منتشر شدهاند. مثلاً اثری با عنوان «اسلام و مدرنیته» گویی یک «اسلام» را فرض میگیرد که با تغییرات زمان و مکان دچار تغییر نمیشود و آن را موضوع مطالعه خود قرار میدهد.
🔻راینهارت «رویکرد اسلامها» را هم مطرح میکند، با این ایدۀ نهفته که به تعداد مکانهایی که در آن مسلمانان حضور دارند، اسلام داریم. اثری که از «اسلام مراکشی» سخن میگوید و تلاش میکند با کار دقیق مردمنگارانه تنها ویژگیهای محلی
دینورزی مراکشیها را بازتاب دهد، با این نامگذاری این ایده را در خود نهفته دارد که اسلام مراکشی پدیدهای بهکلیجدا از مثلاً «اسلام هندی» است.
🔻راینهارت تعبیر «اسلام
زیسته» را از چهارچوبی بهنسبت جدید در جامعهشناسی
دین وام میگیرد که با عنوان مشابه «
دین زیسته» شناخته میشود.
دین زیسته چهارچوبی است برای فهم
دین، نه آنچنانکه در متون رسمی
دین یافت میشود، بلکه براساس ابعاد مختلف زندگی روزمرهٔ مردم عادیای که خود را
دیندار میدانند. در این چهارچوب، مطالعهٔ اسلام دیگر فقط بهمعنای مطالعهٔ
دین رسمیای که در متون رسمی میآید و به مسلمانان توصیه میشود نیست؛ بلکه مطالعهٔ آن چیزی از اسلام است که با مشاهدهٔ زیست مسلمانان عادی دریافت میشود.
🔻راینهارت برای اندیشیدن دربارهٔ «اسلام
زیسته» از استعارهای زبانی بهره میگیرد و ارتباط میان سطوح مختلف کاربردِ مفهوم «اسلام» را به ارتباط سطوح مختلف «زبان» تشبیه میکند. اگر اسلام را بهمثابه یک زبان بدانیم که گویشورانی در جاهای مختلف جهان دارد، آنگاه میتوانیم قالبی برای فهم اشتراکات و اختلافات پیشگفته میان زیست مسلمانان ترسیم کنیم.
🔻به نظر راینهارت، در «اسلام
زیسته» نیز میتوان سه جنبهٔ مختلف تشخیص داد: اول «اسلام گویش»، یعنی ویژگیهای انحصاری اسلام در یک زمان یا مکان خاص؛ دوم «اسلام کوینه»، یعنی جنبههای مشترک گویشهای مختلف؛ و سوم «اسلام جهانوطن» که همان اسلام معیار دانشمندان است، چیزی مانند کتابهای گرامر انگلیسی.
🔻 «اسلامِ گویش»، بهعنوان جنبهای از اسلام
زیسته، مانند گویشهای زبانی است. آنچه در «اسلامی» خواندهشدن باورها و اعمال مختلف مسلمانان مختلف مهم است، معنایی است که برای مسلمانان محلی دارند، نه پیوندشان با راستکیشی. این اعمال و باورها در تصویری که راینهارت ارائه میدهد، بهتمامی «اسلامی» دانسته میشوند؛ به این معنا که بخشی پیوسته به کلیت اسلام زیستۀ آن منطقهاند، نه نمونۀ ناقصی از یک اسلام اصیل.
🔻«اسلام کوینه»، مانند گویش یا زبانِ کوینه، مشترکات را به تصویر میکشد، مشترکاتی نظیر باور به توحید، فرشتگان و پیامبران، معاد و اعمالی نظیر نمازهای یومیه، روزه و حج. باید توجه داشت که اگرچه اصل این باورها و اعمال مشترک است، نحوهٔ فهم و عمل به آنها در «گویش»های مختلف تفاوت دارد. مثلاً در روزهٔ ماه رمضان، در بعضی جاها بر افطار جمعی تأکید وجود دارد و جاهای دیگر نه.
🔻«اسلام جهانوطن» یا «اسلام معیار» در واقع معادل زبان معیار است؛ یعنی آنچه در کتابهای رسمیِ دستور زبان و آموزش رسمی یافت میشود. همانگونه که هدف زبان معیار نظاممند کردن دانش ما دربارهٔ یک زبان است، هدف اسلامِ معیار نیز نظاممند کردن دانش دینی بر مبنای منابع
دین است.
🔻در الگویی که راینهارت ارائه میکند، جنبههای مختلفی که دربارهٔ اسلام وجود دارند، همگی تنها «جنبههایی» از اسلاماند و هیچیک ذات اسلام نیستند. پس مطالعهٔ اسلام در هر زمان و مکان، میتواند به معنای بازشناسی این جنبههای مختلف باشد.
✔️ نسخۀ کامل مقاله را دریافت کنید:
نسخۀ متنی |
نسخۀ صوتی #کوین_راینهارت#دین_زیسته#اسلام_زیسته@doornamaa