بی همگان...

#به_نیابت_از
Канал
Логотип телеграм канала بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavaddПродвигать
250
подписчиков
406
фото
231
видео
29
ссылок
درد دل نامه ی خودمانی... دردی که ز تو در دلم آرام گرفت پرداخته کی شود به صد دریا اشک... https://t.center/HarfBeManBOT?start=HBM13567709
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قربة_الی_الله

محمودرضا

بوسه
و
آغوش،
هر دو آرزوهای منند؛
اولی سوزاند و
خواهد کشت
ما را
دومی....
.
.
.

کیه که ندونه زیارتای اربعینمو مدیون تو ام.
ولی،
دلتنگتم رفیق.
میشه منم
با تو بیام؟
کنارت،
پا به پات،
دست...... در...... دستت؟
میشه منم دنبال خودت بکشونی حرم؟
میشه منم با خودت ببری محمود؟
.
.
.
محمودرضا
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
لطفا بگو جانم...
.
.
.
به حکم آنکه #علیک_الرفیق_ثم_طریق
#رفیق
#محمود
#اربعین
#کربلا
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فدایی_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#به_نیابت_از...
#شهیدمحمودرضابیضایی

@bi_to_be_sar_nemishavadd
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قربة_الی_الله


به نیابت از مجتبی
همون جوون ساکت و مظلوم،
به نیابت از مجتبی
با اون دست مجروحش،
به نیابت از مجتبی،
با اون صورت کودکانه و صولت مردانه اش.
به نیابت از مجتبی
همون که ابالفضلی رجز میخوند.
به نیابت از مجتبی،
شهید روز جمعه،
به نیابت از مجتبی،
کشته ی ارض قمحانه
به نیابت از مجتبی...
.
.
.
حسین،
دستم رو بگیر،
با همون دست محروحت.
منو به سمت کربلا بِکِش.
حسین،
منو به حسین برسون.
حسین،
به نیابت از تو
قدم به قدم
نفس به نفس
لحظه به لحظه... بیا تا شانه به شانه تا حرم ارباب سفر کنیم.
حسین،
منو با خودت ببر.... (اجازه هست بهت بگم رفیق...؟)

حسین!
.
.
.
.
.
.
لطفا بگو جانم...
.
.
.
#مجتبی
#قمحانه
#کربلا
#همراه_کربلایی
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فدایی_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#به_نیابت_از...
#شهیدحسین_معزغلامی
@bi_to_be_sar_nemishavadd
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قربة_الی_الله

منِ شکسته، منِ بی قرار در اتوبوس
گریستم همهء جاده را اتوبان را

نگاه خستهء من تا به آسمان برسد
کشانده است به دنبال خویش باران را

ولی نخواسته در بین راه سوزاندم
دل اهالی محروم چند استان را

بر آن سرم که کنار ضریح یاد کنم
ولو به قدر نگاهی تمام آنان را

نگاه‌های پر از حسرت کشاورزان
میان دشت، تکان‌های دست چوپان را

و آن غریبه که در قهوه خانۀ سر راه
همان که خم شد و بوسید تکۀ نان را

همان که نام تو را برد زیر لب وقتی
که روی میز غذا می‌گذاشت لیوان را

همان که گفت ببینم تو زائری؟ گفتم:
خدا بخواهد... آهی کشید قلیان را

همان که گفت به آقا بگو غلط کردم
بگو ببخشد، رانندۀ بیابان را

بگو از آنچه که می‌داند او پشیمانم
خودش نشان دهد ای کاش راه جبران را

چقدر بغض، چقدر آه با خود آوردم
و التماس دعاهای مرزداران را

خلاصه این که به قول رفیق شاعرمان
"چقدر سخت گذشتیم مرز مهران را"

همچنان باران

نجف شروع زمین بود و ابتدای سفر
نجف به روی سر من گرفت قرآن را

مرا گرفت در آغوش، موکب اول
منِ دچار تحیر، منِ پریشان را

در این طریق فقط میزبان به سجده شده ست
که توتیا بکند خاک پای مهمان را

فقط حسین به آغوش هم رسانده چنین
برادران تنی را، عراق و ایران را

چه با غرور نشاندند روی سینه خود
عمودها همه تصویری از شهیدان را

قدم قدم غم تو زنده می کند دل را
خدا زیاد کند این غم فراوان را

یکی گرفته پدر را به روی دوش خودش
یکی کشانده به سویت عصازنان جان را

چه جذبه ای ست در آغوش تو که اینگونه
کشانده ای به تماشا جهان حیران را

زمین به سوی تو برخاسته است، می خواهد
به ما نشان بدهد رستخیز انسان را

در ازدحام تو گم کرده ام خودم را هم
در ازدحام ندیدم عمود پایان را

تو را گرفته در آغوش خویش شش گوشه
چنان که جلد طلاکوب، متن قرآن را

از این حرم به حرم های دیگری راه است
اگر که باز کنی چشمِ غرق باران را

دوباره داغ دلم تازه شد کنار ضریح
خدا کند که بسازیم قبر پنهان را

برای حضرت زهرا ضریح می سازیم
و دست فرشچیان طرح می زند آن را

من از امام رضا کربلا طلب کردم
و اینک از تو طلب می کنم خراسان را

به نیابتِ از....

#اربعین
#کربلا
#امام_رضا
#همراه_کربلایی
#به_نیابت_از...
#امام_حسن

@hamidrezaborgheii
@bi_to_be_sar_nemishavadd