امروز از دیروز به مرگ نزدیکتریم به خدا چطور؟؟
به خدا که وصل شوی
آرامشی وجودت را فرا می گیرد
که نه به راحتی میرنجی،
و نه به آسانی میرنجانی….
ارتباط باما:
@Shahinhashemi11
ادمین:
@Quranwnoor
لینک دعوت:
https://t.center/beesoyenoor
"موسی به قوم خود گفت: از خدا یاری جوئید و شکیبائی کنید، بیگمان خداوند زمین را به کسانی از بندگان خود واگذار میکند که خود بخواهد، و سرانجام، از آن پرهیزگاران است."
🔹سید قطب -رحمهالله- در تفسیر این آیه میفرماید:
«این آیه بیانگر دیدگاه پیامبر موسی (علیهالسلام) نسبت به حقیقت الوهیت و درخشندگی الوهیت پروردگار در قلب ایشان است. همچنین، دیدگاه ایشان نسبت به حقیقت واقعیت کونی و نیروهایی که در آن تأثیرگذار هستند را بیان میکند، و همچنین دیدگاهش نسبت به حقیقت سنت الهی و امیدی که صابران از آن دارند را روشن میکند.
دعوتکنندگان به سوی پروردگار جهانیان تنها یک پناهگاه دارند و آن، پناهگاهی استوار و امن است. آنان جز یک ولی و سرپرست ندارند و آن ولی، مقتدر و نیرومند است؛
ازاینرو، بر آنان واجب است که صبر کنند تا ولی (پروردگار) در زمانی که با حکمت و علم خود تعیین میکند، اجازه نصرت و پیروزی دهد. نباید در این راه شتاب کنند؛ زیرا آنان به غیب دسترسی ندارند و از خیر و صلاح امور آگاهی ندارند.»
🔹روزی حاکمی برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید.
🔸حاکم پس از دیدن آن مرد بیمقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند.
🔹روستایی بینوا با ترسولرز در مقابل تخت حاکم ایستاد.
🔸بهدستور حاکم لباس گرانبهایی بر او پوشاندند و یک قاطر بههمراه افسار و پالان خوب هم به او دادند.
🔹حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد، به مرد کشاورز گفت: میتوانی بر سر کارت برگردی.
🔸ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند، حاکم کشیدهای محکم پس گردن او نواخت!
🔹همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا، منتظر توضیح حاکم بودند!
🔸حاکم از کشاورز پرسید: مرا میشناسی؟
🔹کشاورز بیچاره گفت: شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید.
🔸حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟
🔹سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود.
🔸حاکم گفت: بهخاطر داری ۲۰ سال قبل که من و تو باهم دوست بودیم، در یک شب بارانی که درِ رحمت خدا باز بود، من رو به آسمان کردم و گفتم خدایا به حق این باران و رحمتت، مرا حاکم کن!
🔹و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای سادهدل! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیام میخواهم، هنوز اجابت نشده، آن وقت تو حکومت را میخواهی؟!
🔸یکباره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد.
🔹حاکم گفت: این هم قاطر و پالانی که میخواستی، این کشیده هم تلافی همان کشیدهای که به من زدی!
🔸فقط میخواستم بدانی که برای خدا، حکومت یا قاطر و پالان فرق ندارد. این ایمان و اعتقاد من و توست که فرق دارد.
🔹از خدا بخواه و زیاد هم بخواه. خدا بینهایت بخشنده و مهربان است و در بخشیدن بیانتهاست. به خواستهات ایمان داشته باش.
🌼🍃میان ابراهیم و دعا ارتباطی بود محکم. پدرمان ابراهیم تلاشگری دعاگو بود. دعوت و دعا، لبیک و آمین؛ این است داستان ابراهیم.
🌼🍃نباید از یاد برد که دعا عبادت است. یکی را یادم است که سیگاری بود اما وقتی به مسجد میآمد پاکت سیگارش را در جاکفشی میگذاشت. هرچند این مشکلی برای نمازش ایجاد نمیکرد اما او مناسب نمیدید که در صف جماعت، سیگار در جیبش باشد. اینکه آدم یادش باشد کجاست و دارد چه کاری میکند همینقدر مهم است.
🌼🍃 اما آیا هنگام دعا حواسمان هست در حال چه کار بزرگی هستیم؟ حواسمان هست که دعا هم مسئلت است و هم عبادت؟ چون اگر حواست تنها به مسئلت باشد، منزلتش را فراموش میکنی
❣(هرگاه بندگانم از تو دربارهٔ من پرسیدند، من نزدیکم. پس باید مرا استجابت کنند و به من ایمان آورند).
🌼🍃از ابن مبارک دربارهٔ معنای «فلیستجیبوا لي» پرسیدند. گفت: «آن طاعت الله است» (تفسیر طبری).
❣این یعنی استجابتی در برابر استجابتی دیگر. نه اینکه استجابت خود را به یاد آوری و استجابت او را فراموش کنی.
🌼🍃ما پس از دعا «آمین» میگوییم، و آمین یعنی: خدایا، اجابت کن. اما پیش از آمین و پیش از دعا، امر مهمی هست به نام «لبیک». شباهت آمین و لبیک این است که اولی درخواست اجابت از الله است و دومی، اعلام اجابت امر الله. اولی این است که خدایا اجابتم کن و دومی آن است که خدایا، اجابتت کردم!
🌼🍃پیش از اجابت لبیک بگو... پیش از دعایت، دعوت او را اجابت کن. و به یاد داشته باش که قدم اول را باید تو برداری. قدم اول، لبیک است....
❣بارالها! ما کسانی هستیم که چیزی جز دعا نداریم پس پروردگارا اجابت کن برای ما و ما را ناامید برنگردان!
فَوَجَدٰا عَبْداً مِنْ عِبٰادِنٰا آتَيْنٰاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنٰا وَ عَلَّمْنٰاهُ مِنْ لَدُنّٰا عِلْماً. کهف ۶۵ پس بندهاي از بندگان ( صالح ) ما را ( به نام خضر ) يافتند كه ما او را مشمول رحمت خود ساخته و از جانب خويش بدو علم فراواني داده بوديم .
با افرادی هم نشین شوید که فعال،موفق و پرتلاش هستند.
«اى بلال نماز را برپا دار و ما را به آن آرامش بده»، زیرا نماز طغیان کننده آرامش و نهر امنیت و باد دلپذیر و خنکى است که بر جان مى وزد و آتش خوف و اندوه را خاموش مى کند.
❣" پروردگارا ! تو را حمد و ستایشی ڪه شایسته جلال چهره و عظمت سلطان توست "
🌼🍃برای دو فرشته سنگین آمد ثواب نوشتن آن را و نمی دانستند ڪه چه بنویسند پس به سوی باری تعالی بالا رفتند و گفتنــد :
🌼🍃 پروردگارا ! یڪی از بندگانت ذڪری گفت ڪه نمی دانیم چگونه ثواب آن را بنویسیم . پروردگار در حالی ڪه از گفته بنده اش آگاه تر بود پرسیــد : بنده ام چه گفت ؟