من تو را دوست دارم ،،، من ، تو را از خیلی قبلها دوست داشتم,, قبل از خورشید ، سحرخیزتر از صبح ،، قبل از ماه .. من تو را دورتر از زمین ،، نزدیکتر از زمان، من تو را پیش از شریعت پیش از سیب ،، من تو را ممنوعه دوست داشتم من تو را تا عشق ،، من تو را تا خدا دوست دارم ...!
هريک از ما، شب ها پيش از خواب، از شاخه ای به شاخه ی ديگر می پريم و دور كره ی زمين می چرخيم. آينده هزار در دارد و كليد اين درها در جيب های ماست. جيرينگ جيرينگ ِ آنها را می شنويم و نميدانيم كدام در را، كی و كجا، باز كنيم...!
من تو را دوست دارم من تو را از خیلی قبلها دوست داشتم قبل از خورشید سحرخیزتر از صبح قبل از ماه من تو را دورتر از زمین نزدیکتر از زمان من تو را پیش از شریعت پیش از سیب من تو را ممنوعه دوست داشتم من تو را تا عشق من تو را تا خدا دوست دارم ...
نگارااااا به سپیده صبح زلال به قشنگترین نقطه عشق به خاطره های خوش ورنگ رنگیِ مسافرِ کشور عشق به قیام قامت نماز عشق به قنوت راز چشم منتظر به وضوی ِ پاک چشمه اول صبح قسم یاد تو ممهور است در سینه ام رنگـ چشمای تو شد آیینه ام
من تو را دوست دارم من تو را از خیلی قبلها دوست داشتم قبل از خورشید سحرخیزتر از صبح قبل از ماه، من تو را دورتر از زمین نزدیکتر از زمان من تو را پیش از شریعت پیش از سیب من تو را ممنوعه دوست داشتم من تو را تا عشق من تو را تا خدا دوست دارم...
سپیده دم قلمم رج به رج سبز تر می نویسد وقتی تو,,, در هر ردیف خاطره هایم قدم میزنی از رد پایت گلی می شکفد و حوالیِ بامدادم را عطر آگین می کند وقتی هستی خوابهای اشفته دریا را شیرین تعبیر می کنم و بر انتظار کویر بذرِ رویاها شیرین می پاشم از شمشاد های جوان ِجنگل لبخندشان را هدیه می گیرم و سرخی گل انار را بر کنج لبانت نقش می زنم
گلی را که دیروز به دیدار من هدیه آوردی ای دوست دور از رخ نازنین تو امروز پژمرد همه لطف و زیبایی اش را که حسرت به روی تو می خورد و هوش از سر ما به تاراج می برد گرمای شب برد . #صفای#تو اما ، #گلی#پایدار است بهشتی همیشه بهار است گل مهر تو در دل و جان گل بی خزان گل، تا که من زنده ام ماندگار است. #فریدون_مشیری
ناگزیرم از دوست داشتنت چنان پرنده ای از آغوشِ آسمان یا ریشه های ِ #گلی_سرخ از خاک جهان اگر برپاست هنوز ، کسی ، کسی را دوست دارد اگر چه دیر اگر چه دور مرا از دوست داشتنت راه گریزی نیست . . .!