ترانهٔ جغد
منام قلب زنی مقتول
که راه خانه را اشتباه پیمود
که در گوشهای خلوت خفهشد و دفن نشد هرگز
که زیر درختی هدف دقیق گلوله شد
که با چاقوی تیز مثله شد
ما بسیاریم.
من پر درآوردم و پاره کردم و راه خویش را از تن زن
من شکل قلبی پردار گرفتهم
دهانم یکی مغار است، دستهایم
جنایتهایی که دستها مرتکب شدهاند
در بیشهزار مینشینم و از مرگ میگویم
به صدایی تکاهنگ:
اگرچه راه رسیدن به مرگ بسیار است
سرود مرگ اما تنها یکی است
رنگ مِه
میپرسد چرا چرا.
من انتقام نمیجویم
کفاره نمیطلبم
فقط میخواهم از کسی بپرسم
چگونه گم شده بودم
چگونه گم شده بودم
منام قلب گم شدهٔ قاتلی
که هنوز کشته نشدهاست
که نمیداند هنوز
میل کشتن دارد، هنوز
مثل دیگران است.
من به دنبال آن مردَم
که پاسخهایی برایم در آستین دارد
گامهایش را میپاید، محتاط است و
خشن، میبالد پنجههایم در دستانش
و چنگالهایی میشود، و او به چنگ نمیآید.
#مارگارت_اتوود#ترجمه: حسین مکی زاده تفتی
@asheghanehaye_fatima