آمین

#بدیع_الزمان_فروزانفر
Канал
Искусство и дизайн
Социальные сети
Семья и дети
Новости и СМИ
Персидский
Логотип телеграм канала آمین
@aminhaghrahПродвигать
767
подписчиков
7,58 тыс.
фото
860
видео
1,77 тыс.
ссылок
درباره ی اجتماع، فرهنگ، هنر و هرچه که دغدغه‌ی روزانه است. ارتباط با آمین: @aminhaghrah1
وظیفه دانشکده ادبیات تبریز.pdf
3.5 MB
▪️
این سخنرانی استاد #بدیع_الزمان_فروزانفر در #دانشگاه تبریز در خردادماه ۱۳۲۷ خورشيدی با موضوع وظایف دانشکده‌ی ادبیات تبریز درباره‌ی تاریخ و فرهنگ آذربایجان، از پس این همه سال هنوز خواندنی و راهگشاست.
می‌تواند الگو و راهنمایی باشد برای دیگر دغدغه‌مندان و کنشگران حوزه‌ی فرهنگ، از سایر اقوام ایرانی.

#فرهنگ #PDF
@aminhaghrah
▪️
شش درس #بدیع_الزمان_فروزانفر

[ دستخط به‌تاریخِ ۲۵ اسفند ۱۳۲۰ | در دفترچهٔ سیدمحمد دبیرسیاقی‌ ]

#سند
@jalaeipour
@aminhaghrah

چه کسی قبر #بدیع_‌الزمان_فروزانفر را فروخت؟!

روزی خانمی به منزل ما زنگ زدند و گفتند: من الان در روزنامه اطلاعات مشغول خواندن مقاله شما در باره استاد بدیع الزمان فروزانفر هستم.

به ایشان عرض كردم كه من در هیچ روزنامه مقاله نمی‌نویسم از جمله اطلاعات. حتما از كتابی نقل شده است. ایشان آن گاه خودشان را معرفی كردند: خانم دكتر گل گلاب استاد دانشگاه تهران، به نظرم دانشكده علوم. پس از این معرفی دانستم كه ایشان دختر مرحوم دكتر حسین گل گلاب استاد برجسته دانشگاه تهران هستند كه عمه ایشان هسمر استاد فروزانفر بود. آن گاه خانم دكتر گل گلاب با لحن سوگوار مصرّی به من گفتند:

آیا شما می دانید كه قبر استاد فروزانفر را اولیای حضرت عبدالعظیم به یك نفر تاجر به مبلغ یك میلیون تومان فروخته اند؟ من در آن لحظه، به دست و پای بمردم، در كجای دنیا چنین واقعه ای آن هم در قرن بیستم امكان پذیری است؟

از چنین ملتی چگونه باید توقع حافظه تاریخی داشت؟

[ #شفیعی_کدکنی | دو ماهنامه‌ی گزارش #میراث | شماره۴۴، سال ۱۳۹۰ ]

@aminhaghrah
آمین
Photo
▪️
مولانا، اسلام آوردن #عمر، بریدن سر پدر و باقی قضایا...


مولوی، در فیه ما فیه، از مسلمان شدن عمربن خطاب روایتی آورده و همان را شاهد درس‌گفتارش کرده که مساله‌ بسیار دارد!

در حکایت پیر بلخ، عمر که در عهد نامسلمانی‌ش به رجولیتِ آمیخته به شجاعت و خشونت شهره بود، روزی خواهرش را در خانه می‌بیند که قرآن می‌خواند. خشمگین می‌شود و وعده می‌دهد که سر از تن محمدبن عبدالله جدا می‌کند. پس با شمشیر برهنه به قصد قتال عزم مسجد پیامبر می‌کند. در بدو ورود اما تیری از نور بر قلبش وارد می‌شود و از هوش می‌رود و پس از بیداری در محضر محمد، اسلام می‌آورد. بعد عهد می‌کند از این پس سرِ هرکس‌ را که بر رسالت پیامبر اسلام‌ شبهه کند، در لحظه از تنش جدا ‌کند.
طبق این روایت عمر از مسجد خارج می‌شود و ناگاه پدرش را می‌بیند. پدر به تغییر دین او معترض می‌شود و او هم در دم سر از تنش جدا می‌کند!

در آخر مولانا از این روایت نتیجه می‌گیرد و پند می‌‌دهد که قصد و ‌نیت هرچه باشد، در نهایت کارها همه آن شود که او (خدا) خواهد...


نکته‌ی اول این‌که این روایت در هیچ سند تاریخی نیامده (نه در سیره ابن هشام، نه در حلیه‌الاولیا، نه در تاریخ ابن الاثیر و...) و هیچ کس نمی‌داند مرجع مولانا برای انتساب این فعل غریب و هولناک به عُمر (که بعد خلیفه‌ی مسلمانان شد) کی و کجا بوده است! پی‌جوی ماجرا شدم‌. دیدم #بدیع_‌الزمان_فروزانفر هم که خودش مصحح نسخه‌ای بوده که نشر امیرکبیر چاپ کرده، با سند، این روایت را ناصحیح دانسته. ضمن این که گویی خطٓاب، پدر عمر، پیشتر از اسلام آوردنِ پسر مرده بوده!

از این تاریخ‌سازی عجیب که بگذریم آن‌چه که بر حیرت می‌افزاید نامشخص بودن انگیزه‌ی مولانا از طرح این روایت است. برفرضِ صحت وقوع ماجرا، اگر او این کارِ عمر را نشانه‌ای از ایمان می‌داند وای بر اهل ایمان. اگر که نه، این داستان را خودش ساخته و مستمسکی کرده برای طرح و بسط آرا و ایده‌های عرفانی‌ش، وای بر اهل عرفان! اصلن اگر به صحت واقعه هم یقین داشته، این همه قصه و حکایت! واقعن از این داستان خوفناک‌تر، خشن‌تر و ضداخلاقی‌تر نبود که با آن بتوان به خلق‌الله درس مسلمانی داد؟

#روزانه
#مولانا
#فیه_ما_فیه
@aminhaghrah
#بدیع‌_الزمان_فروزانفر (۱۲۷۶- ۱۳۴۹) ادیب سرشناس معاصر و از برجسته ترین اساتید زبان و‌ #ادبیات فارسی ست. بسیاری از بزرگان فرهنگ و ادب، از شاگردان مکتب او بوده اند.
صدای او را بشنوید🔻

@aminhaghrah