آمین

#باقر_رضایی
Канал
Искусство и дизайн
Социальные сети
Семья и дети
Новости и СМИ
Персидский
Логотип телеграм канала آمین
@aminhaghrahПродвигать
767
подписчиков
7,58 тыс.
фото
860
видео
1,77 тыс.
ссылок
درباره ی اجتماع، فرهنگ، هنر و هرچه که دغدغه‌ی روزانه است. ارتباط با آمین: @aminhaghrah1

#عباس_تهرانی‌_تاش را اول‌بار تیرماه ۹۰ دیدم؛ در ۸۳سالگی.
قراری داشتم با #حبیب‌_الله_نصیری‌_فر (پدیدآورنده‌ی نامدارِ مجموعه‌ کتابهایی پیرامون تاریخ موسیقی معاصر ایران) در نوشهر. او و #باقر_رضایی (خواننده) هم از تهران آمده بودند شمال و حالا اهل دل، جمع‌شان جمع بود.
چه مهربان بود و چه دل‌ِ سوخته‌ای داشت. چه خوش‌مشرب بود و چقدر خاطرِ سازش را می‌خواست. نشد جایی گزارش آن دقایق ناب را بنویسم.
امروز میان این‌همه خبر تلخ، خبر رفتنش تلخترین بود...

• شرح عکس (از راست):
باقر رضایی. عباس تهرانی تاش. حبیب الله نصیری فر. ۱۷ تیر ۱۳۹۰. نوشهر

@aminhaghrah
door az sahel@aminhaghrah
bagher rezaei
[ دور از ساحل ]
خواننده: #باقر_رضایی
آهنگ: #منوچهر_ویسانلو (احتمالن)
شعر: #شیون
با همکاری:
#فروزانفر. #راغب
#تک_ترانه
@aminhaghrah
#باقر_رضایی (۱۳۱۰/ کرج)
این تصویر را تابستان سال ۱۳۹۰ در نوشهر، وقتی ۸۰ سالش بود از او گرفتم. عالی می خواند...
#پرتره
@aminhaghrah
🔻بیست و چند روز است که حامد رفته «دریا» و برنگشته.
اعلامیه ی عکس داری داده اند که هرکس او را دیده خبر بدهد!
عجیب و غریب است رابطه ی مردم این جا و «دریا». که هیچ وقت از آن دل نمی برند. دل زده نمی شوند. حتی اگر خشم بگیرد و داغ روی دل بگذارد باز آغوش ش آرامگاهِ جان هاست و شانه اش قرارگاهِ اشک ها.
حامد را نمی شناسم اما این داستان که بر او رفت برای ما که بندر نشینیم آشناست. که کمتر اهل دریایی ست این قصه (دور یا نزدیک) بر او نرفته باشد.
به حامد که فکر می کنم و چشمهای منتظری که به دریاست، می بینم فقط ترانه چاره است. می روم سروقتِ «دور از ساحل» که بهترین وصف حال است. عاشقانه ای به درد آمیخته که سالها پیش در دیداری خصوصی از «باقر رضایی» امانت گرفتم. خواننده ای که دهه ۴۰ از تهران به گیلان آمد و چند کارِ جانانه با «ویسانلو» و «فروزانفر» و «راغب» و «شیون» و ...ساخت و بعد رفت و خاطره شد:

شب سیه گیسو را افکنده بر دریا
قایقران می گوید ای خدا. ای خدا
گر شود طوفانی. این دریا می دانی
چاره ندارم
قایق من بر آب، می خورد پیچ و تاب
ز شوق یارم
بازوانم شده خسته. خسته. خسته
دل امید بر خدا بسته. بسته بسته
من هم آخر دلی دارم. دارم. دارم
دیده بر ساحلی دارم. دارم دارم
یارم در این زمان. بنشسته نگران در انتظارم
قایق من بر آب می خورد پیچ و تاب
به شوق یارم...
#باقر_رضایی
#موسیقی
#دریا
@aminhaghrah