لطف خاص این غزلیات در این است که سرایندهاش نه تنها کوشش نکرده که مردانه شعر بسراید، بلکه از آغاز تا انتهای این مجموعه مخاطب با شعری کاملاً زنانه روبهروست که بر خلاف برخی از بانوان شاعر روزگار ما شعر زنانه را فقط و فقط در حدیث نفس جنسی خلاصه نمیکند. به این اعتبار میتوان گفت که شاعر این مجموعه از جنس انبوه کسانی نیست که تصوّرشان از زنانه شعر سرودن و یا به تعبیری دارای نگرش فمینیستی بودن، بیان یک سلسله اتّفاقهای روزمره و پیش پا افتاده، آه و نالههایی با رنگ و لعاب جنس مؤنث و یا تیک اروتیک است. احمدی در کنار استفاده از عنصر عاطفه و احساس از اندیشه و نگرشی جامعهشناسانه غفلت نورزیده. هرچند که در پارهای از شعرها زاویهی تماشای او زاویهای کاملاً بومیست که شاید در جغرافیای دیگر چندان قابل فهم نباشد و یا حتّی شعر او را به ورطهی شعارزدگی نزدیک کند.