✅ از پنجاهوچهار شعر این دفتر، تنها نوزدهتا شعر است؛ بقیه، شعار احساسیست که بسامد یک احساس در آن به اندازهایست که یکیدو احساس دیگر را هم تحتالشعاع قرار داده و با تعریفی که شاعر از شعر دارد و در «به جای مقدمه» بیان کرده، انتظار نداشتم که بسامد شعرها تا همین حد هم باشد.
و همین برخورد، دوستی عمیق ما را رقم زد و باید اقرار کنم هرچند به صورت کلاسیک شاگردی این مرد بزرگ نصیبم نشده است اما از همین ملاقاتهای گاه به گاه خیلی بیشتر از هرکس از او آموختهام و افتخار شاگردی او موجب سرافرازی من است. او استادی دوستداشتنی است و سخنانش که هماره با کنایاتی آمیخته است در همان برخورد اول مخاطب را شیفتهی خود میسازد و در هر جملهاش نیز درسی است. زندگی سراسر درد او یک قصیدهی بلند درد است که گمان نمیکنم خود او هم توان سرودنش را داشته باشد. گوشهگیر است و از جنجالها میپرهیزد با این حال همیشه درِ خانهاش به روی مشتاقان ادب و معرفت گشوده است. همان حس نوستالژیک که اشاره کردم و از نوجوانی من با شعری از او در من مانده بود باعث شد با شعر او بیشتر انس و الفت بگیرم.