✅🔶عروس
#گوله #گیلان #علی_ماسالی#دکتر_ملیحه_متغیر#دکتر_صدیقه_رمضانخانی#دکتر_غلامرضا_هاتفی#ادبیات_عامه#عروس_گوله_هیرمبا یکی از معروفترین آیینهای نمایشی گیلان «عروس گوله» است. با توجه به ساختار نمایشی یکی از باشکوهترین آیینهای نمایشی است که پیشینهٔ آن به چند صد سال قبل باز میگردد. این نمایش از آیینهای استقبالی نوروز است و در هر منطقهٔ گیلان با یک چاشنی بومی اجرا میشود و روایتی است. در واقع از شب چهارشنبه سوری به بعد در رشت و حومههای شهر، شخصی را که عروس گوله میگویند لباسهای قشنگ محلی که دارای زینتهای فراوانی است، میپوشانند و با عدهای از کودکان همراه به رقص و پایکوبی و دستفشانی میپردازند. مردم با نمایش عروس گوله که به طور مشترک بین گیلها و تالشها اجرا میشود به استقبال نوروز میروند. عروس گوله تحریفشدهٔ نام «عروس و غوله» است. غول کسی است که با کاه و کلش خود را گریم میکند و در این نمایش روز عروسی وارد معرکه میشود و عروس را به زور از دست داماد میرباید. در واقع، عروس گوله بازماندهای از اعمال نیایش کشاورزی است. نمایشی شاد و موزیکال که به صورت گروهی انجام میشود. گروه نمایش، خانهبهخانه و آبادی به آبادی میروند و گروهی از مردم نیز آنها را همراهی میکنند و شعر عروس گوله را میخوانند و شادی مردم را فراهم میآورند:
عروسَ گولی باوردیم* جان دیلی باوردیم* خانخاه تره ناردیم* تی پسره باردیم* عروس گلی همینه* بدین چه نازنینه* تی چوشم درویش بکن* عروس خو یار شینه
این مراسم به نوعی در بین زرتشتیان یزد هم وجود دارد. به صورتی که سمبلیک عروس را میدزدیدند و از پشتبام فراری میدادند. این رسم خیلی شبیه مراسم «کوسه برنشین» است که دسته میشدند و به در منازل میرفتند و نزدیک نوروز به صورت نمادین میرقصیدند و چیزی از صاحبخانه دریافت میکردند که در یزد به «جشن هیرمبا» معروف بوده.
در واقع جشن هیرمبا یکی از مراسم کهن ایرانیان است که توسط زرتشتیان شریفآباد اردکان اجرا میشود.
این جشن در روز اشتاد و ماه آذر قدیم، برگزار میشود. یعنی زمانی که 100 روز مانده به نوروز (امروزه از 25 تا 29 فروردین برگزار میشود). واژهٔ «هیر» در فرهنگ لغت به معنی آتش است و میتوان آن را به جشن سده نسبت داد. پس هیرمبا را میتوان این گونه معنی کرد: «آتش افزون باد یا آتش پایدار باد». و اینچنین آغاز میشود که پسین روز اَرت و آذرماه (25 فروردین) به زیارت پیر هریشت میروند و شب را در آنجا به سر میبرند و بامداد روز اشتاد (26 فروردین) به کوههای اطراف پیر، حرکت کرده و هیزمهای خشک را که «غیزل» میگویند جمعآوری میکنند. البته تعدادی نذورات خود را انجام میدهند و همهٔ شرکتکنندگان با نان، شیر، پشمک و... پذیرایی میشوند. بعد از صرف ناهار سخنرانی میکنند، از کسانی که خیرات انجام داده یاد میشود و برایٔ کسانی که برای نخستین بار شرکت دارند، مراسم چوبزنی اجرا میشود، شیرینی و شربت پخش میشود، بعد بار سفر میبندند و به سمت شریفآباد میروند. غیزل (بوتههای خشک بیابان) را نیز با خود میبرند و البته هر خانهای نیز مقداری هیزم به آن اضافه میکند. در یک میدان، کوهی از هیزم انبار میشود و هنگام غروب تعدادی از مردان در کنار هیزم حلقه زده، فردی با صدای بلند دینداران شریفآباد را که جهان را بدرود گفتهاند یاد میکند و در جواب فرد دیگری میگوید خدایش بیامرزد و گروهی با صدای بلند میگویند هیرُمبا (شاید به این معنی باشد که مهر و دوستیها ادامه دارد و پایدار است).
در پایان نیز توسط موبد محل که آفرینگان آتش به دست دارد و اوستا را زمزمه میکند، آتش هیرمبا روشن میشود و همه شادیکنان در اطراف آتش با دلهایی پر از مهر و دوستی، با اندیشه و گفتار و کردار نیک به نماز ایستاده و از اهورامزدا درخواست دارند که: آتش این خانه (مکان) هماره فروزان باد، آتش این خانمان پایدار باد، آتش این خانواده خاموش مباد، این خانه همیشه گشوده و آباد باد... و بعد، کمی از این آتش را به خانهها برده و روز بعد به آتشکده برگشت میدهند. این جشن در روزهای آسمان (27 فروردین)، زامیاد (28 فروردین) و مانتره سپند (29 فروردین) ادامه دارد و در آن به انجام نذورات و دادن شیرینی در منزل خود یا آتشکدهٔ محل میپردازند و جمعا پنج روز به طول میانجامد.
شبکۀ ریشهشناسی، دانشگاهی برای ریشهیابی زبانها و گویشهای ایرانی.
📚 https://t.center/Ahmadi111.