♥🌺🍁♥تاریخ و ادبیات تالش ♥♥

#آذری
Канал
Логотип телеграм канала ♥🌺🍁♥تاریخ و ادبیات تالش ♥♥
@ahmadi111Продвигать
127
подписчиков
415
фото
70
видео
1,87 тыс.
ссылок
#تاریخ و #ادبیات #تالش ♥♥♥♥♥ ارتباط با ما 👇👇👇 @Razdari22 #آگاهی از تاریخ ، از مهمترین دانایی هاست که همگان باید بدانند از گذشته پند بگیرند ،آینده را بسازند
🔶نام شهر #بناب چه ریشه و پیشینه‌ای دارد ؟
.
مردمان #آذربایجان پیش از ترک شدن زبانشان توسط ترکان آسیای میانه و مغولان ایلخانی ( که از سده ۵ ق آغاز میشود و در دوره ایلخانیان و قویونلوها به اوج خود میرسد ) ، به زبان آذری پهلویک که در منابع ، الاذری ، تبریزی و فهلوی هم خوانده شده است ، سخن میگفتند. زبانی از شاخه شمال غربی ایرانی و همریشه با تاتی و تالشی که امروزه آثار خطی از آن بجا مانده و در برخی روستاهای دورافتاده آذربایجان ، گویشورانی دارد. به همین دلیل هنوز آثاری از این زبان در « نام » مناطق آذربایجان یافت میشود. ازجمله نام محله‌های تبریز که در منابع کهن هم ذکر شده‌اند ، مثلا نقشه دارالسلطنه زمان ناصرالدین شاه قاجار : بیلانکوه، پل سنگی، شتربان، سرخاب، چهارمنار، ششگلان، راسته کوچه، نوبر، مهادمهین، خیابان، اهراب، دروازه کجل، ویجویه، سنجران، امیرخیز، باغ میشه، چهارانداب ... و همچنین نام بسیاری از شهرهای آذربایجان که ریشه ایرانی خود را حفظ کرده‌اند
.
بناب یکی از شهرهای جنوبی «آذربایجان شرقی» است که در حاشیه دریاچه #ارومیه واقع شده است. نام این دیار در کتاب های قدیمی و نقشه‌های کهن ، بارها بکار رفته است
.
واژه بناب برپایه منابع معتبر و آکادمیک از دو بخش « بُن + آب » ساخته شده است. آب یکی از پسوندهای شهرساز ِ کهن زبان های ایرانی است که برای مناطق کناره آب‌ها بکار می‌رفته است. بناب نیز در حاشیه نزدیک #دریاچه_ارومیه واقع شده است و جایی قرار دارد که رودهایی از آن گذشته و به دریاچه میریزد. به همین دلیل هم ایرانیان از قدیم به آن بناب میگفتند : بن ِ آب : یعنی جایی که جریان آب‌ها به پایان رسیده و به حوضه‌ای بزرگتر می‌ریزند ، دقیقا همان جایی که شهر بناب واقع شده است
.
بناب در فرهنگ #دهخدا : بناب . [ ب ُ ] (اِ مرکب ) قعر آب . (از آنندراج ). عمق آب . ته آب . (ناظم الاطباء). آخر آب .تکاب . ته آب . مقابل سراب . آن جای که آب از آن پس از جریان بازماند. آخرین جائی که آب جای بدانجا به آخر رسد. آنجا که آب چشمه یا رودی سپری شود و بپایان رسد. (یادداشت مرحوم دهخدا). || ابتدا و منبع‌آب (از اضداد). (یادداشت مرحوم دهخدا) : در خمارم شراب میخواهم / در سرابم بناب میخواهم. ظهوری
.
در زبان منقرض شده #آذری ، آب را « او ، آو » تلفظ میکردند. به همین دلیل نام شهر #سراب که در نزدیکی بناب واقع شده است ، در منابع تاریخی به صورت #سراو ذکر شده است ٬ در گزارش حمدالله مستوفی و یاقوت حموی
.
در منابع تاریخی زیادی در اینباره مطابی آمده است که در فضای محدود اینستا ، بحث کردن درباره این نکات جالب ممکن نیست
تالش به وسط ،مین ،میگوید
به بالای آب سراو میگوید

📚 https://t.center/Ahmadi111
.
🔸#دوم_اسفند_روز_زبان_مادری_فرخنده_باد

🅰🔸امروز ،روز جهانی زبان مادر است ،روزی که از سوی سازمان جهانی#یونسکو ،برای حفظ و پاسداری از زبانهایی که در حال نابودی هستند و پاسداشت ،انواع زبان ها نامگذاری شده است

🔸به یاد داشته باشیم که زبان هر قومی نشان دهنده فرهنگ و هویت فرهنگی آن قوم است، زبان مادری است که به تو میگوید: تو وارث و نماینده کی هستی

به قول #توسی :
زبانت ار چه پوشنده راز توست
همی رنگ چهرت بگوید درست

یا به قولی:
آن کو به زبان خویش درماند
نادان بُوَد ار دو صد زبان داند

به این شعر توجه داشته باشید که نیاکان ما حرفی را قرنها پیش در مورد زبان مادری گفتند
شور بختانه ما هیچ توجهی به آن نکردیم و بی توجه از کنار آن گذشتیم ،تازه سالهاست است که سایر دنیا فهمیدند ،کسی که نتواند با زبان مادری خود ،بخواند و بنوبسد ،بی سواد محسوب میشود.

. 🔸با توجه به اینکه بر حسب اصل ۱۵قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه ها ، تدریس ادبیات آن در مدارس و در کنار زبان فارسی آزاد است ،مسئولین و مردم ،در حفظ،زبان مادری اقوام ایرانی چقدر همت و تلاش کردند ⁉️
پاسخ این سوال در خودتان جستجو کنید
زبان هر قومی نیمی از جان اوست ،اگر زبان هر قومی بمیرد جان آن قوم مرده ،احساس پاک و سرشت انسانی او مرده است ،
با توجه به اینکه از صدها زبانی که در ایران موجود بوده ،تنها بزرگترین گروه های زبانی در ایران #پارسی (فارسی)#آذری#کردی#ترکمنی‌#گیلکی#تالشی #تاتی#مازونی#لری#بلوچی#لکی است
. 🌖🔸ختم کلام اینکه در هیچ جایی از تاریخ ده هزار ساله نمی بینی از اینکه ایرانی ،برای ازبین بردن زبانی با کشوری جنگیده یا در جنگی با کشوری آن کشور را فتح کرده باشد و کمر همت به از بین بردن زبان آن کشور نموده باشد ، این نشانگر بالای فرهنگ غنی ایران باستان بوده

در حالی چنگیز مغول بعداز آنکه ایران را فتح کرد ،سخن گفتن به زبان پارسی را ممنوع کرد
و اعراب بعد از فتح ایران فقط در یک روز چهارهزار دانشمند خوارزمی گردن زدند تا مردم به فارسی سخن نگویند

🅰🔸گزافه نگفته ایم اگر بگویم که دنیا وامدار فرهنگ غنی ایران باستان است

بس بیایید همه با هم دست به دست در کنار هم نسبت به حفظ زبان مادری بکوشیم تا سرزمین ایران رنگین کمان اقوام و گویش های ایرانی باقی بماند

🅰🔸#فقط یادمان باشد وقتی که میگوییم ،بهشت زیر پای مادران است ،وقتی که میگویم ،مادران عزیز و گرامی هستند ،زبان مادری نیز باید عزیز و گرامی باشد

پایدار باشید :اسفندیاراحمدی.

📚 https://t.center/Ahmadi111

🔸زبان مردم خطه‌ی آذریایجان قبل از حمله ترکان #سلجوقی.!

🔰 آیا میدانستید زبان مردم خطه‌ی آذربایجان، گویشی از #تالشی-#تاتی بوده است؟

🔹بنا به گفته پژوهش گران و محققان و زبان شناسان ایرانی و خارجی، زبان مردم آذربایگان قبل از هجوم تُرکان سلجوقی و مغولان، زبان #آذری (#آذری باستان ؛ #تاتی#تالشی) بوده است. و زبان مردم آذربایگان با تحقیقات جدید نشان داده شده است که بسیار شبیه زبان #تالشی#تاتی بوده؛ در واقع شاید بتوان گفت گویشی از زبان تاتی – تالشی بوده و اکنون برای نام گذاری آن از زبان تاتی یا زبان آذری باستان استفاده می شود .
کیامهر فیروزی می نویسد: سال 431 هجری، نقطه عطفی است در آغاز دگر گشت زبان مردم آذربایجان. چه آنکه یورش ترکان سلجوقی در همین سال اتفاق افتاد. (1)
کسروی می گوید: آذری یکی از نیم زبانهای بزرگ و ریشه داری همچون کردی و مازندرانی و تالشی و گیلانی و مانند اینها بوده و در سراسر آذربایجان سخن گفته می شده و آن جز شاخه ای از زبان ایران نبوده. (2)
بابک خرمدین – منطقه تالش – منطقه آذربایگان:
بزرگ مردانی نیز از ایران زمین بوده اند که جنبش های ملی و عدالتخواهانه را علیه حکام غاصب و نژاد پرست عباسی رهبری می کردند. آنها به پیکار مسلحانه ی فعال علیه ستم بیدادگرانه ای که بنیادش بر نابرابری و زور بود دعوت می کردند. بزرگ ترین شورش خرمدینان «سرخ» جنگ بزرگ کشاورزان به رهبری بابک بود که در کوههای تالش آغاز گردید و در باختر ایران تا اصفهان و کرمان گسترش یافت. افواج خرمدینان، بارها ارتش بزرگ خلیفه را درهم شکستند. این قیام تکانی سخت به خلافت داد. تنها خلیفه معتصم 833-842 میلادی، با بازسازی ارتش و گماردن افشین – فئودال آسیای میانه – در رأس آن ، به چرخشی در جنگ کامیاب گردید. فئودال های متحد بابک، در این هنگام به او خیانت کردند و با فرا چنگ آوردن زمین های تازه، با خلیفه از در آشتی در آمدند. در ماه اوت سال 837 میلادی ، واپسین دژ خرمدینان – دژ بذ در کوههای تالش – پس از یک سال محاصره، سقوط کرد. بابک که نزد یک شاهزاده ی آلبانی (= ارانی = آذربیجان امروز قفقاز) گریخته بود، از سوی او به خلیفه تحویل داده شد و به قتل رسید.

بابک، از نام خودش و نام همسرش – خرمه – و نام سپهسالار و سرهنگش – آذین – که نام هایی ایرانی است، آویختگی ملی اش روشن است. در تواریخ آمده است که پدر بابک از جایی در نزدیکی تیسفون بود و سپس به مرز و خطه ی آذربایجان رفت. ابتدای کار خرمدینان یعنی شورش آنها علیه سلاطین بنی عباس، به نوشته‌ی "مجمل فصیحی" در اصفهان بوده و باطنیان نیز با آنان یکی شدند و پس از شکست و ناکامی به سوی جبال رفتند و قیام بابک در ادامه ی آن شورش، سالها پس از آن آغاز شد. بابک در جنگ با خلفای عباسی از تالش و ارمنستان تا اصفهان و کرمان را تصرف کرده و بارها لشکریان غلامان ترک مزدور خلیفه و نیز عرب ها را در هم شکسته بود ، تا اینکه خلیفه معتصم، یک فئودال زرتشتی – افشین اسروشه ای* – را مأمور جنگ با او کرد. (3)
ماجرای گفت و گوی بابک با معتصم عباسی و اعدام بابک:
بابک در عین بزرگ منشی و شجاعت، در مقابل معتصم به زانو ننشست و تعظیم نکرد و چون علت را پرسیدند با زبان شیوای آذری (تالشی – تاتی) چنین گفت: ((چاما سَرزَمینه مَردَکان، کُرنِششان آموتَه نیِه)) یعنی: (مردان سرزمین من، کرنش و تعظیم را نیاموخته اند). وقتی که یک دستش را قطع کردند، با دست دیگر، خون خود را به صورتش مالید و چون علت را پرسیدند، گفت: ((وقتی خون چاما بَدنِک بیشی ، چاما دیم زَردَ آبی، خونَم چمَن دیمَک آسو، که چِمَن زَردَ دیمَک بینا مَرگَکِ نَتَرسِرَم)) یعنی: (وقتی که خون از بدن برود، صورت به زردی گراید، صورتم را با خون رنگین کردم که بواسطه زردی صورتم تصور نکنید که از مرگ می ترسم). نوشته‌اند وقتیکه دست دیگرش را قطع کردند، هیچ اعتراض نکرد و دم برنیاورد. مرگ بابک، آتش استقلال طلبی ایرانیان را خاموش نکرد و پس از سالیانی نه چندان دور، استقلال ایران محقق شد، اما نام بابک خرمدین همچون ستاره ای بر تارک تاریخ ایران درخشیدن گرفت. (4)

منابع:
(1)- آذربایجان تُرک نیست (تُرک زبان است)، کیامهر فیروزی ، انتشارات به نگار، چاپ اول 1387 ص 87
(2)- زبان پاک، کسروی، ص 136
(3)- نگاشته هایی در باب تاریخ، زبان و فرهنگ ایران زمین، دکتر سیروس ایزدی – ص 232 – 238
(4)- آذربایجان تُرک نیست (تُرک زبان است)، کیامهر فیروزی، ص 42 – 43

📚 https://t.center/Ahmadi111

.
Forwarded from تـــــــالـــــــــــــش
🔶بخش هایی از مصاحبه با دستیار ویژه ريیس ‌جمهور در امور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی که در روزنامه قانون چاپ شد . 1 / 1 / 1397

🔷در مورد ترک‌ها چگونه است؟

🔶ما ترک‌ها، #ترکمن‌ها و #عرب‌ها را در کشور داریم که باید به این 3 مورد به طور جداگانه پرداخت. این‌ها تفاوت‌هایی با بخش اعظم کشور دارند. البته باید بین #ترک و آ#ذری فرق گذاشت.

🔵آذری‌ها، هم زبان فارسی و هم تبار فارسی دارند و فارس تر از خیلی مناطق هستند. آذری ها برادر دوقلوی #کردها هستند. این دو همان قوم #ماد هستند که قبل از هخامنشیان این سرزمین را گرفتند با همدیگر درگیری داشتند اما همه از یک خانواده بودند. یک بخش زیادی از# آذری ها زبان #ترکی را گرفتند و فارسی کردند.

🔵 بعضی از آن‌ها مانند #تالشی‌ها همچنان به فارسی قدیم صحبت می کنند. همچنین در شهر #میانه در #آذربایجان تعداد زیادی همچنان به زبان قدیم صحبت می کنند. زبان #ترکی که در #آذربایجان رسم شده است، حدود #400#-300 سال بیشتر سابقه ندارد که زبانی عارضی است و درگذشته همه آن‌ها مانند #تالشی ها صحبت می‌کردند. زبان #ترکی توسط #آذری ها به شدت ایرانیزه شده است یعنی 50 درصد از اسامی اماکن و افراد آن‌ها فارسی است. براي مثال واژه #آذربایجان از #آذرآبادگان گرفته شده است. آذر به معنای #آتش است که همان آگِر یا آذِر است. در واقع آذری ها، آگاهانه این زبان را فارسی کرده اند. حتی در افعال و ضمایر آذری هم نفوذ فارسی وجود دارد. براي مثال ضمیر «من» در زبان آذری وجود دارد. مرحوم دکتر مرتضوی که یک ایران شناس متبحر در ادبیات فارسی بوده و در تبریز زندگی خود را گذرانده است، به همراه دانشجویان خود تحقیقات گسترده ای در این خصوص انجام دادند که حاصل آن یک کتاب شده است. مقام معظم رهبری از طریق آقای حداد عادل از ایشان خواستند که استاد دانشگاه تهران شوند ولی ایشان قبول نکردند. ایشان دو کتاب مهم دارد که یکی از آن‌ها راجع به زبان ترکی است؛ ایشان با گسیل 500-400 دانشجو به شهر و روستاهای آذربایجان یک تحقیق میدانی انجام دادند و زمان و نحوه شکل گیری زبان آذری را بررسی کردند و ثابت کردند که زبان اصلی آذربایجان، فارسی بوده و همچنان در خیلی از مناطق #آذربایجان به فارسی صحبت می‌کنند. البته پان‌ترکیست ها او را منزوی و طرد کردند. در واقع زبان آذری یک لهجه از زبان فارسی محسوب مي‌شود و البته یک قسمت از آن هم ترکی است که بخش زیادی از آن فارسی شده است. بنابراين فارسی زبانان ترکی را از #گیلکی راحت‌تر متوجه می‌شوند. در حقیقت می‌توان نام آن را ترکیِ فارسی یا ترکیِ ایرانی گذاشت.

📚 https://t.center/Ahmadi111
🔴🔴 ملتی که تاریخ خود را نمی داند دوبار اشتباه میکند

🔶فردوسی همه ایران است و شاهنامه همه زبان پارسی

افسوس که هم ایران و هم زبان شکرین پارسی به دست فراموشی سپرده شده و کمتر جوانی را سراغ داریم که با فردوسی و شاهنامه آشنایی داشته باشد و در آموزشگاه ها نیز به این هردو پرداخته نمی شود.   ولی باید دانست که دیگر هیچ زبان و هیچ فرهنگی تا همیشه روزگاران نخواهد توانست این کاخ بلند ادب پارسی را فرو بریزدچون شاهنامه همین جا در کنار ماست.
شاهنامه متعلق به همه اقوام ایرانی از #لر و #کرد‌ تا #آذری و# بلوچ و #خراسان و#گیلکی#تالشی است و همه در این کتاب اقوام آریایی ایران نامیده شده اند. 

به راستی هیچ ملتی به جز ایرانیان این موهبت بزرگ را نداشته اند که این کتاب جهانی " انسان ساز "
فرهنگ پرور که کل تاریخ و فرهنگ نیاکانشان را گردآوری کرده باشد را داشته باشند.

نباشد همی نیک و بد پایدار 
همان به که نیکی بود یادگار
دراز است دست فلک بر بدی 
همه نیکویی کن اگر بخردی
چو نیکی کنی، نیکی آید برت 
بدی را بدی باشد اندرخورت
چو نیکی نمایدت کیهان‌خدای 
تو با هر کسی نیز، نیکی نمای
مکن بد، که بینی به فرجام بد 
ز بد گردد اندر جهان، نام بد
به نیکی بباید تن آراستن 
که نیکی نشاید ز کس خواستن
وگر بد کنی، جز بدی ندروی 
شبی در جهان شادمان نغنوی
نمانیم کین بوم ویران کنند 
همی غارت از شهر ایران کنند
نخوانند بر ما کسی آفرین 
چو ویران بود بوم ایران زمین
دریغ است ایران که ویران شود 
کنام پلنگان و شیران شود

📚 https://t.center/Ahmadi111


.
.
🔶مادها و کادوس ها

🔶 از « ماد #کوچک » و « ماد #بزرگ » چه میدانید ؟؟

یکی از شاخه های بزرگ آریایی ( = #ایرانی ) ، #مادها بودند ، آنها بویژه قبل از دوره هخامنشی به دوشاخه ماد بزرگ و ماد کوچک تقسیم میشدند. آغاز دوره ماد ها کوچک به بعد از کشف #آتش برمیگردد ماد کوچک در #آذربایجان ( آتروپاتگان ) کسانی که مسئول حفظ و نگهداری #آتش بودند و ماد بزرگ در #همدان ( اکباتان ) و #کردستان بودند. امروزه کردها نوادگان مادهای بزرگ و « آذریها نوادگان ماد های کوچک هستند تات و تالش » نسبت های نسبی با مادها دارند که بر میگردد به تاریخ باستان ،زمانی که این دو قوم با هم در ستیز بودند ،که در نهایت یکی از جنگجو یان ماد به نام پارسه در اثر اختلاف با دولت ماد با 4000نفر به سرزمین کادوسها می آید و خواهر خود را به ازدواج یکی از پر نفوذ ترین مردم کادوس در می آورد و برای همبشه در سرزمین کادوس (تالشان) ماندگار میشوند ، بابک خرمدین که برضد خلافت عباسی قیام کرد از دیار ماد کوچک بود. جالب است که در دانش زبانشناسی نیز همه زبان‌های کردی و تاتی و تالشی و آذری ( منقرض شده ) در یک خانواده هستند ( شاخه شمالغربی ). متاسفانه امروزه برخی از مردم آذربایجان به سبب اینکه به زبان متجاوزان آسیای میانه سخن میگویند ، منکر هویت و تبار ایرانی ( و مادی ) خود میشوند. روند ترک‌زبان شدن آذربایجان بر سینه تاریخ ثبت است و غیرقابل انکار ؛ این روند ازمغولان دوره سلجوق ها آغاز و در دوره غزنویان تیموری و قویونلو و قاجار به اوج خود میرسد. با این وجود از زبان پیشین مردم آذربایجان ( آذری پهلویک ) صدها شعر و متن ارزشمند بجا مانده و به این زبان در منابع مختلف اشاره شده است و هنوز در برخی #روستا های دورافتاده #آذربایجان گویشورانی دارد. درواقع #کرد و #آذری از نظر تاریخ و فرهنگ و زبان ، بسیار به هم نزدیک هستند و برادر
.
.
ماد کوچک یا ماد آتروپاتن
.
دیاکونوف میگوید دولت ماد در قرن سوم پیش از میلاد یعنی زمان اشکانیان به دو قسمت «ماد سفلی» و «ماد آتروپاتن» تقسیم شده است. با وجود نابودی دولت بزرگ تر ماد و برآمدن هخامنشیان، نام «ماد» همچنان در منابع میانرودان و غرب، بخصوص آثار یونانی و لاتینی برای اشاره به سرزمین های شمال غربی وغربی ایران هخامنشی بکار برده میشد. در منابع باستانی غربی مانند استرابو و پلوتارک ، دو مورخ معروف یونانی، به دولت بزرگتر و کوتاه عمر تر ماد، «ماد بزرگ» و به حکومت کوچکتر و شمالی این دولت که بعنوان دولتی محلی چند قرن دیگر به حیات خود ادامه داد، «ماد آتروپاتن» و یا فقط «آتروپاتن» و گاه «ماد کوچک» نام داده شده است. در فارسی میانه (پهلوی) این نام در ابتدا «آتورپاتاکان» و دیر تر «آدورباداگان» و در فارسی «آذرآبادگان» و یا «آذربایگان» بود که معرّب آن در فارسی معاصر ابتدا «آذربیجان» بوده و سپس به «آذربایجان» تبدیل شده است. «آتور» و یا «آدور» مادی همان «آذور» و یا «آذر» فارسی است که تعبیری اوستائی است و معنی «نگهبان آتش» میدهد. بدون شک مرگز آتوربایگان باید تبریز فعلی باشد چون کردها به گرما تو میگفنتد در اگثر زبان ایرانی به گرما تب یا تو میگویند
در فارسی کسی که گرمای بدنش بالا برود میگویند تب کرده
در تالشی نیز به آن # تو میگویند
در گویش گویش تالشی به سنگ های کوچک ریز میگویند
توریز در گویش تالشی سنگ های کوچک گرمازا
پایدار باشید اسفندیاراحمدی


📚 https://t.center/Ahmadi111


.
.
.
🔶 از « ماد #کوچک » و « ماد #بزرگ » چه میدانید ؟؟ یکی از شاخه های بزرگ آریایی ( = #ایرانی ) ، #مادها بودند ، آنها بویژه پس از دوره هخامنشی به دوشاخه ماد بزرگ و ماد کوچک تقسیم میشدند. ماد کوچک در #آذربایجان ( آتروپاتگان ) و ماد بزرگ در #همدان ( اکباتان ) و #کردستان بودند. امروزه کردها نوادگان مادهای بزرگ و « آذری و تات و تالش » نوادگان مادهای کوچک هستند ، بابک خرمدین که برضد خلافت عباسی قیام کرد از دیار ماد کوچک بود. جالب است که در دانش زبانشناسی نیز همه زبان‌های کردی و تاتی و تالشی و آذری ( منقرض شده ) در یک خانواده هستند ( شاخه شمالغربی ). متاسفانه امروزه برخی از مردم آذربایجان به سبب اینکه به زبان متجاوزان آسیای میانه سخن میگویند ، منکر هویت و تبار ایرانی ( و مادی ) خود میشوند. روند ترک‌زبان شدن آذربایجان بر سینه تاریخ ثبت است و غیرقابل انکار ؛ این روند از دوره سلجوق ها آغاز و در دوره تیموری و قویونلو به اوج خود میرسد. با این وجود از زبان پیشین مردم آذربایجان ( آذری پهلویک ) صدها شعر و متن ارزشمند بجا مانده و به این زبان در منابع مختلف اشاره شده است و هنوز در برخی #روستا های دورافتاده #آذربایجان گویشورانی دارد. درواقع #کرد و #آذری از نظر تاریخ و فرهنگ و زبان ، بسیار به هم نزدیک هستند و برادر
.
.
ماد کوچک یا ماد آتروپاتن
.
📚دیاکونوف میگوید دولت ماد در قرن سوم پیش از میلاد یعنی زمان اشکانیان به دو قسمت «ماد سفلی» و «ماد آتروپاتن» تقسیم شده است. با وجود نابودی دولت بزرگ تر ماد و برآمدن هخامنشیان، نام «ماد» همچنان در منابع میانرودان و غرب، بخصوص آثار یونانی و لاتینی برای اشاره به سرزمین های شمال غربی وغربی ایران هخامنشی بکار برده میشد. در منابع باستانی غربی مانند استرابو و پلوتارک ، دو مورخ معروف یونانی، به دولت بزرگتر و کوتاه عمر تر ماد، «ماد بزرگ» و به حکومت کوچکتر و شمالی این دولت که بعنوان دولتی محلی چند قرن دیگر به حیات خود ادامه داد، «ماد آتروپاتن» و یا فقط «آتروپاتن» و گاه «ماد کوچک» نام داده شده است. در فارسی میانه (پهلوی) این نام در ابتدا «آتورپاتاکان» و دیر تر «آدورباداگان» و در فارسی «آذرآبادگان» و یا «آذربایگان» بود که معرّب آن در فارسی معاصر ابتدا «آذربیجان» بوده و سپس به «آذربایجان» تبدیل شده است. «آتور» و یا «آدور» مادی همان «آذور» و یا «آذر» فارسی است که تعبیری اوستائی است و معنی «نگهبان آتش» میدهد. برخی منابع نام مرکز آتروپاتن و یا آذربایجان در زمان اشکانیان را پرسه (به فتح «پ») در نزدیکی تخت سلیمان کنونی ذکر کرده اند.

📚 https://t.center/Ahmadi111


.
🔶نام شهر #بناب چه ریشه و پیشینه‌ای دارد ؟
.
مردمان #آذربایجان پیش از ترک شدن زبانشان توسط ترکان آسیای میانه و مغولان ایلخانی ( که از سده ۵ ق آغاز میشود و در دوره ایلخانیان و قویونلوها به اوج خود میرسد ) ، به زبان آذری پهلویک که در منابع ، الاذری ، تبریزی و فهلوی هم خوانده شده است ، سخن میگفتند. زبانی از شاخه شمال غربی ایرانی و همریشه با تاتی و تالشی که امروزه آثار خطی از آن بجا مانده و در برخی روستاهای دورافتاده آذربایجان ، گویشورانی دارد. به همین دلیل هنوز آثاری از این زبان در « نام » مناطق آذربایجان یافت میشود. ازجمله نام محله‌های تبریز که در منابع کهن هم ذکر شده‌اند ، مثلا نقشه دارالسلطنه زمان ناصرالدین شاه قاجار : بیلانکوه، پل سنگی، شتربان، سرخاب، چهارمنار، ششگلان، راسته کوچه، نوبر، مهادمهین، خیابان، اهراب، دروازه کجل، ویجویه، سنجران، امیرخیز، باغ میشه، چهارانداب ... و همچنین نام بسیاری از شهرهای آذربایجان که ریشه ایرانی خود را حفظ کرده‌اند
.
بناب یکی از شهرهای جنوبی «آذربایجان شرقی» است که در حاشیه دریاچه #ارومیه واقع شده است. نام این دیار در کتاب های قدیمی و نقشه‌های کهن ، بارها بکار رفته است
.
واژه بناب برپایه منابع معتبر و آکادمیک از دو بخش « بُن + آب » ساخته شده است. آب یکی از پسوندهای شهرساز ِ کهن زبان های ایرانی است که برای مناطق کناره آب‌ها بکار می‌رفته است. بناب نیز در حاشیه نزدیک #دریاچه_ارومیه واقع شده است و جایی قرار دارد که رودهایی از آن گذشته و به دریاچه میریزد. به همین دلیل هم ایرانیان از قدیم به آن بناب میگفتند : بن ِ آب : یعنی جایی که جریان آب‌ها به پایان رسیده و به حوضه‌ای بزرگتر می‌ریزند ، دقیقا همان جایی که شهر بناب واقع شده است
.
بناب در فرهنگ #دهخدا : بناب . [ ب ُ ] (اِ مرکب ) قعر آب . (از آنندراج ). عمق آب . ته آب . (ناظم الاطباء). آخر آب .تکاب . ته آب . مقابل سراب . آن جای که آب از آن پس از جریان بازماند. آخرین جائی که آب جای بدانجا به آخر رسد. آنجا که آب چشمه یا رودی سپری شود و بپایان رسد. (یادداشت مرحوم دهخدا). || ابتدا و منبع‌آب (از اضداد). (یادداشت مرحوم دهخدا) : در خمارم شراب میخواهم / در سرابم بناب میخواهم. ظهوری
.
در زبان منقرض شده #آذری ، آب را « او ، آو » تلفظ میکردند. به همین دلیل نام شهر #سراب که در نزدیکی بناب واقع شده است ، در منابع تاریخی به صورت #سراو ذکر شده است ٬ در گزارش حمدالله مستوفی و یاقوت حموی
.
در منابع تاریخی زیادی در اینباره مطابی آمده است که در فضای محدود اینستا ، بحث کردن درباره این نکات جالب ممکن نیست
تالش به وسط ،مین ،میگوید
به بالای آب سراو میگوید

📚 https://t.center/Ahmadi111
.