توره | اساطیر باستان

👁‍🗨 نکته جالبی که در عرصه اساطیر #ژاپن و مسلک #شینتو شاهد هستیم، نحوه خاص پرداختن به زندگی قهرمانان و پهلوانان فولکلور است. ژاپنی ها بر خلاف اغلب تمدنهای باستانی بیشتر پهلوانانی از جنس کودکان و نوجوانان دارند و این مسئله در نوع خود منحصر بفرد است. خلق پهلوانانی همچون #موموتارو، #مینازوکی_هیمه و #کینتارو شاهد این موضوع است.

#کینتارو معروف به "پسر طلایی" از مشهورترین پهلوانان اساطیری ملی سرزمین #ژاپن است. مطالعه سرگذشت او درسی عمومی است که چطور یک فطرت پاک می تواند حتی به دست یک شیطان پرورش یافته و تبدیل به قهرمانی یکه تاز شود.

در مورد کینتارو چندین روایت منقول است. روتین ترین داستانها بیان می دارد که او فرزند #یائه_گیری_هیمه دختر لرد فئودال منطقه "جیزومو" است. در روایت شاهدیم که شاهزاده یائه گیری هنگامی که باردار بوده توسط سیل گرفتار شده اما زنده می ماند و به جنگل دامنه کوهستان #آشیگارا پناه می برد. او در جنگل و به تنهایی وضع حمل نموده اما پس از زایمان از دنیا می رود. فرزند پسر به دنیا آمده پسری قوی بنیه و خندان بود که پوستی به رنگ طلای ناب داشت و موهای سیاه شبق گونش می درخشیدند.

کینتاروی کوچک توسط عجوزه شیطانی مشهور کوهستان یعنی #یاما_اوبا پیدا می شود. اما یاما اوبا با دقت در چهره پسر او را برکت یافته از سوی خدایان می بیند و جرئت نمی کند نوزاد را ببلعد! بنابراین او نوزاد را به دخمه خود برده و از شیر حیوانات تغذیه می کند تا رشد کرده و بالنده شود.

فرمهای دیگری از روایت حتی کینتارو را فرزند خود یاما اوبا نیز می دانند. بدین صورت که او بوسیله یک صاعقه ایجاد شده توسط اژدهای سرخ کوهستان باردار شد و حاصل این حاملگی کسی نبوده است جز کینتارو!

کینتارو از همان کودکی قدرت خدایی خود را بروز می دهد. او با دست خالی درخت های تنومند را از ریشه در می آورد و خرس های بزرگ را در کشتی سومو به زمین می زند. اما بدلیل قدرت فرا طبیعی اش هیچ همبازی ای از فرزندان انسانها حاضر به مراوده با او نمی شود و کینتارو به ناچار با حیوانات جنگل نشست و برخاست می کند. او ذاتا نوجوانی خوش قلب و پاک طینت است. کینتارو حامی حیوانات و مظلومان است و محافظت از طبیعت را وظیفه خود می داند.

اولین تجربه بالندگی کینتارو در نوجوانی رقم می خورد. او به جنگ اولین ضد قهرمان محلی یعنی #اونی شیطانی #شوتن_دوجی می رود و او را در دژ خودش واقع در کوهستان "اوئه" دستگیر می کند. از طرفی شوگان، شوالیه اعظم خود یعنی سامورایی #میناموتو_نو_یوریمیتسو را برای کشتن شوتن دوجی گسیل داشته است. چرا که او مردم بی گناه را دزدیده و به دژ خود می برد و در آنجا با گوشت انسان قلیه می پخت! هنگامی که سامورایی یوریمیتسو، رشادت و قدرت کینتارو را از نزدیک می بیند، به ریشه ی خدایی وی ایمان آورده و او را به عنوان یکی از اعضای مجمع معروف "چهار پهلوان" که محافظان اصلی امپراتوری بودند استخدام می نماید.

از این قسمت به بعد کینتارو خود را "ساکاتا نو کینتوکی" یا "پهلوان طلایی ساکاتا" نام می نهد و در #کیوتو در محضر یوریمیتسو به آموختن فن شمشیرزنی و هنر رزمی می پردازد و تا پایان عمر به عنوان قدرتمندترین پهلوان امپراتوری ژاپن شناخته می شود. داستان رشادت ها و جنگ آوری های او از موضوعات اصلی هنر روایی خیمه شب بازی #بونراکو و رقص های روایی #کابوکی است

مورخان زیادی معتقدند شخص ساکاتا نو کینتوکی واقعا پهلوانی انسانی و مطرح از منطقه آشیگارا بوده است که بعدها شرح دلاوری هایش زبان به زبان گشت و به اصطلاح عامیانه با یک کلاغ و چهل کلاغ به افسانه امروزی مبدل شد!

در فرهنگ فولکلور #ژاپن مرسوم است که پسران نوجوان در روز ملی پسر، عروسکی از کینتارو همراه داشته باشند یا بالاپوشی با کانجی "طلا" که بر روی آن نقش شده بپوشند تا در آینده همچون کینتارو شجاع و قوی باشند و بتوانند با اونی های زندگی به خوبی مبارزه کنند!

▫️ @Torecilik

👁‍🗨 می دانیم که #موموتارو (پسر هلوها) یکی از قهرمانان افسانه ای محبوب اساطیر #ژاپن محسوب می شود.

زاده شدن پهلوان نوجوان شکست دهنده #اونی از درون یک هلوی غول پیکر اشاره لطیفی به وجه تقدس "هلو" در اساطیر #شینتو دارد. هلو در فرهنگ ژاپن نمادی از اتحاد معصومیت زمین و قدرت و عدالت آفتاب است.

▫️ @Torecilik

👁‍🗨 یکی از مشهورترین شخصیت های اساطیری با وجهه منفی در اساطیر #ژاپن از دیرباز تاکنون و پایدار در مسلک #شینتو، بدون شک #اونی است.

مسلما از دو جبهه متقابل موجودات آسترال در باور شینتو، اونی در گروه #یوکای جای میگیرد. او از جمله ترسناکترین و مخربترین موجوداتی است که مردم ژاپن همواره به وجودش معتقد بوده اند و این اعتقاد را به جهانیان نیز نمایانده اند.

#اونی در تصور ساده یک غول به سبک شرقی است! موجودی عظیم الجثه با صورتی زشت و ترسناک، که بدون شک شاخهای بلندش متمایز کننده شخصیتش هستند. او دندانهایی تیز و هیکلی سرخ رنگ دارد و جالب است بدانیم که اونی ها سلاحی را حمل می کنند که به هیچ عنوان در نبرد های تن به تن بسیار سریع و چابک فرهنگ ژاپنی، در مقایسه با سلاح هایی مانند #کاتانا کارآمد نیستند. این سلاح به شکل یک چماق آهنی بزرگ تصور شده است و #کانابو نامیده می شود.

نام اونی از منظر اتیمولوژی باستانی شاخه زبانهای شرق دور به "پنهان شونده" تعبیر شده است. اعتقاد مبنی بر این است که اونی ها پشت مجسمه های کامی معابد پنهان شده و با تظاهر به اینکه صدای خدا هستند با پرستندگان سخن گفته و موجب کفر و گمراهی آنها می شوند! سوای این شیطنت عجیب بسیاری از کاهنان شینتو قدرت این را داشتند که از اونی ها به عنوان مشاور و پیشگو بهره ببرند. اگر کسی می توانست اونی را دیده و نامش را فریاد بزند، غول را برده خود میکرد و می توانست از او در مورد آینده و سرنوشت سوالات دلخواهش را بپرسد.

هر چند اونی غالبا برای عامه مردم به شکل روحی اهریمنی معرفی شده اما طبق قاعده کلی مثبت نمودن گهگاهی یوجین ها در فرهنگ ژاپنی، اونی نیز گاها در سرنوشت خدایان بزرگ ژاپنی حضور یافته و خدماتی ارزنده به آنان ارائه کرده است. برای مثال او کسی است که شالیزارهای #ایناری بزرگ را با چماق خود شخم میزند. اما در غالب روایات او به همان صفت شیطانی ظاهر شده است. مثلا در اسطوره سرنوشت #موموتارو (پسر هلوها) اونی همان غولی است که قهرمان داستان برای نابودی اش عزم خود را جزم کرده است و در راه سفر به جزیره غولها سرنوشت عجیبش رقم می خورد.

در فرهنگ فولکلور مردم ژاپن مهمترین نقطه توجه به اونی، فستیوال سالیانه #ستسوبون است. فستیوال آغاز بهار که نوعی خانه تکانی روحانی در آن انجام می شود. در این مراسم دانه های سویا به عنوان یک طعمه به بیرون درگاه خانه ها ریخته می شود و مادر خانواده فریاد می کند: "اونی بیرون! خوشبختی داخل!" همچنین گردنبندهایی از برگهای مقدس خوشبو و اسکلت ماهی ساردین به عنوان طلسم محافظ در برابر اونی استفاده می شود تا اهریمنانی که در طول زمستان در فضای گرم خانه جا خوش کرده اند از آن خارج شوند.

▫️ @Torecilik

👁‍🗨 شخصیت #اونی یکی از شناخته شده ترین #یوکای هایی است که در اساطیر #ژاپن و مسلک #شینتو وجود دارد و امروزه برای تمام جهانیان شناخته شده است.

اونی سرخ ترسناک اما داننده رازها!

▫️ @Torecilik

👁‍🗨 در اساطیر #ژاپن علاوه بر بحث مفصل در باب #کامی ها و #یوکای های بسیار، گاها قهرمانان اساطیری مشهوری نیز مطرح شده اند. این قهرمانان گاها ماهیت نیمه خدایی پیدا میکنند اما بعضا نیز انسانهایی عادی با قدرتی خارق العاده می باشند.

یکی از مشهورترین این پهلوانان #موموتارو است. نام موموتارو دقیقا به معنای "پسر هلویی" ترجمه میشود. او با اینکه نوجوانی ساده است و قدرت خاصی برایش توصیف نشده اما مصمم و با اراده است و در روایت مربوط به خویش به عنوان نماد ایستادگی در برابر اهریمن معرفی شده است.

داستان اینگونه آغاز میشود که روزی یک "پدربزرگ" و یک "مادربزرگ" (در داستان دقیقا همین دو کلمه به کار برده شده و معمولا اشاره ای به نام این زوج سالخورده نمیشود) که فرزندی ندارند و در آرزوی داشتن فرزند به سر میبرند، بر لب رود در حال رخت شستنند که ناگهان هلویی به غایت بزرگ که بر روی آب روان رود شناور است به آنها نزدیک میشود. هلو به قدری خوشبو و درخشان است که مادربزرگ و پدربزرگ را به هوس می اندازد! بنابراین آنها با کمک هم هلو را از آب خارح میکنند و کشان کشان به سمت خانه می برند.

در خانه پیرمرد و پیرزن هلو با اولین ضربت کارد به دو نیم میشود و در کمال تعجب جوانی رعنا و زیباروی که زره پوش و آماده به رزم است از میان آن بیرون می پرد. او خود را #موموتارو یا "فررند هلوها" معرفی میکند و بیان میدارد که هدفش جنگ با #اونی (اهریمن معروف ژاپن) و شکست دادن اوست.

با اینکه پیرزن و پیرمرد با اولین نظر به موموتارو، مهر او را به عنوان فرزند در دل می پرورانند و موموتارو نیز برای آنها احترامی شایسته قائل است، اما این باعث نمیشود که از هدفش منصرف شود و او همچنان به دنبال جنگ با اونی است و اصرار پدر و مادرخوانده اش مبنی بر ماندن کارگر نمی آورد.

مادربزرگ که این اوضاع را میبیند از موموتارو میخواهد به عنوان کاری که یک مادر بتواند برای فرزندش انجام دهد از او چیزی بخواهد و او از مادر میخواهد که برای توشه راهش #کیبی_دانگو یا "گرده نان ژاپنی" بپزد و روایت میگوید که مادر بهترین کیبی دانگوهای ژاپن را برایش می پزد.

او در راه سفر به سمت جزیره اونی از یک سگ، یک میمون و یک قرقاول کمک میگیرد و لطف آنان را با بهترین کیبی دانگوهای ژاپن که در بقچه دارد جبران میکند و آنان را متحد خود میگرداند.

پس از رسیدن به دریا یک لاکپشت عظیم الجثه پیر موموتارو و تیمش را بر پشت خود سوار کرده و تا جزیره اونی میرساند و در جزیره او بدون استراحت از خستگی راه به جنگ با اونی رفته و او را شکست میدهد.

روایات توصیب نکرده اند که موموتارو پس از شکست اونی به خانه باز میگردد یا خیر. اما این مورد کاملا ذکر شده که دختران زیبای اسیر در کاخ اونی وی را به عنوان شاه خود انتخاب میکنند و او و سه یار وفادارش به عنوان مقدسان آن سرزمین تا مدتها پرستیده می شوند.

▫️ @Torecilik

👁‍🗨 یکی از نکات مهمی که در طول تاریخ متولوژی و اتیمولوژی مطرح میگردد، شباهت قوم #آتروسک با #تورک میباشد.

در اساطیر تورک خدا با نام #کوتای و #تنگری و #کایرا شناخته میشود که هر یک روال زمانی خود را طی میکند، گرچه در بیشتر منقولات هر ۳ آنها در واقع یکی هستند.

آتروسک ها به خدای خدایانشان #تین میگفتند. واژه ای که برای اتیمولوژیست های تورک بسیار آشناست.

تین بن و مایه اصلی باورهای باستانی تورک ها میباشد و به معنای روح و وجود میباشد.

تنگری از دو بخش تین+گری تشکیل میشود که به معنای دخول روح میباشد و اشاره فاحشی است به اعتقاد به ارواح خدایان در میان تورک ها.

تانری-تنری-تاری-تینگری-تانگری همه در واقع به همان یک معنا میباشند گرچه در گفتار متفاوت هستند.

تین در اساطیر آتروسک همسر #اونی میباشد، خدای آسمان و بهشت و مطابق باور تورک خدای خدایان میباشد.

در بعضی متون نیز اونی (همسر تین) مادر #هرکل (Hercle) میباشد که دو مسئله پیش می آید.

یک.در متولوژی تورک اولین #شامان را با نام #اوراکل یا #ایرکیل میشناسند و او را به نوعی فرزند تنگری و یا یکی از خدایان میدانند، امکان دارد هرکل همان ایرکیل باشد.

دو. اما مردم اروپا بخاطر حذف این ارتباط ها و سرنخ ها هرکل را همان #هرکول فرزند #زئوس میدانند. و معتقدند هرکل آتروسکی از اونی متولد شده است.

▫️ @Torecilik

👁‍🗨 نامش با مصیبت و بدبختی همخوانی داشت

مردم #ژاپن #اونی را موجودی پلید میدانستند که هرجا پا میگذاشت خشکسالی پشت سرش می آمد.

▫️ @Torecilik